پنجشنبه, ۱۷ آبان, ۱۴۰۳ / 7 November, 2024
مجله ویستا

انصاف سیاسی، حکمت سیاسی


انصاف سیاسی، حکمت سیاسی
۱) می‌خواستم این موضوع را کمی قبل مطرح کنم، اما سفر رییس جمهور به نیویورک بهانه‌ای شد که مطلب تا امروز به تاخیر بیافتد.
یکی از راه‌های بررسی و ارزیابی عملکردهای سیاسی سیاستمداران و نخبگان سیاسی رضایت‌مندی مردم و هم‌گرایی و هم‌سویی آنها است.
حافظه و ذهن مردم هنوز جارو جنجال‌های سیاسی بیش از حد و اندازه نخبگان سیاسی را در سال‌های آخر دولت قبلی فراموش نکرده ‌است. کشمکش‌ها و جارو جنجال‌هایی که حتی جنبه فردی هم پیدا کرد و نمایندگان مجلس تحصن کردند و خلاصه هر کسی بر طبلی می‌کوبید و سرو صدایی بلند می‌شد!
اما صرف نظر از این‌که محتوای این کنش و واکنش‌ها چه بود، معلوم شد مردم اساساً از جار و جنجال و دعوای نخبگان سیاسی خودشان خسته‌اند.
باید قبول کرد تحلیل و برداشت مردم این نیست که آنهایی که خصوصاً در دولت‌ها کار می‌کردند، وزیر یا وکیل بودند، ضد انقلاب هستند و ضد منافع‌ مردم عمل می‌کنند؛ اگرچه ممکن است از عملکرد کسی رضایت کامل نداشته باشند، ولی برای آنها این دولت و کابینه و آن دولت و کابینه، ملاک ارزیابی نیست.
از این رو تقسیم‌بندی‌های خوبی را بر نمی‌تابند و نمی‌گویند این خوب است به دلیل اصلاح طلب بودن یا بد است چون اصلاح طلب است یا کارگزار و اصول‌گرا .... پس دعواها را دعوای زرگری می‌دانند و با عصبانیت از آن ناراحت می‌شوند حالا در این ملاک ارزیابی آیا هنوز هم داد و قال و جارو جنجال است؟!!
۲) اگر رسانه‌های بیگانه و دشمن را رصد کنیم متوجه می‌شویم بعضی از موضوعات که اتفاقاً در داخل به آن پرداخت نشده، ساعت‌ها و ساعت‌ها رسانه‌های بیگانه را به خود مشغول کرده‌، گویا سوژه‌ای بسیار خوب در اختیار آنها قرار گرفته است. استدلالات آنها این است که خودمان می‌گوییم و خلاصه آنقدر ترک تازی می‌کنند که نگو و نپرس!!
شما انصاف بدهید، اگر ما بدانیم مردم از جار و جنجال خوشحال نمی‌شوند و در عین حال رسانه‌های بیگانه و دشمنان ما هم خوشحال می‌شوند و هم بهره‌مند؛ از طرفی نیاز به وحدت ملی و وحدت کلمه هم داشته باشیم، حالا پرسش این است حکمت سیاسی چه اقتضا می‌کند؟ ممکن است تصور کنید که دیگر کسی نباید حرفی بزند، نقدی بکند، گله‌ای داشته باشد! نه هیچکدام اینها نیست. می‌خواهم بگویم حرف حسابی ، منطقی، علمی، و تحلیلی کاربردی را همه می‌پذیرند.
مثلاً اگر ما نقد عالمانه‌ای از روند اختصاصی دولت خاتمی داشته باشیم و به استدلال و آمار و ارقام صحیح، آن را مطرح ‌کنیم، آیا ممکن است خاتمی و دولت‌مردان او آن‌ را رد کنند؟ قطعاً این طور نیست.
همین فرض هم برای آقای احمدی نژاد وجود دارد. اگر او مدعی است! حرفی دارید و دلیلی بر این ادعا به طور رسمی و شفاف بزنید. من تصور می‌کنم حکمت سیاسی این اقتضا را می‌نماید که قبل از این که مدعی حزب و گروه و جناح خود باشیم، مدعی یک نظریه و یا بررسی صادقانه‌ و عالمانه‌ یک موضوع خاص باشیم و ادعاهای خود را پیرامون آن به طور علمی مطرح نماییم.
مثلاً می‌گوییم استفاده از ذخیره ارزی و یا پول و نفت به خوبی صورت نپذیرفته است! اگر کسی بگوید درست استفاده نشده و دیگری بگوید درست استفاده شده برای آن مردم و این دشمنان چه بهره‌ای دارد؟
در حالی که اگر بیاید و به صورت یک بررسی کارشناسانه و با مطالعه دقیق استدلالاتی را بیاورید که هم منطق ریاضی بر آن استوار باشد و هم منطق فلسفی و استدلالی نتیجه بهتر خواهد شد. مثلاً بگوییم به دلیل این که ذخایر دقیقاً به این صورت مصرف شده است نتیجه‌ای منفی داشته! حال آن‌که اگر به صورت مورد نظر باز و شفاف گفته شود نتایج مثبت را درپی خواهد داشت.
نگارنده معتقد است گفتمان‌های سیاسی ما و حتی اقتصادی و فرهنگی خالی از محتوای علمی و کاربردی و استدلالی است و این در حالی است که نخبگان، اکثراً وزیر بوده‌اند و دستی بر آتش داشتند. می‌توانند وقت بگذارند و در گروهای تخصصی هم‌اندیشی کنند و در پیشنهادات و حتی نامه‌های سرگشاده مطالب خود را برای حل مساله بگویند نه برای فشار.
شما به استدلال مقام معظم رهبری در نماز جمعه گذشته توجه نمایید. چه زیبا ایشان مردم اسراییل را با استدلال این‌که، «آنان غاصبند و سرزمین فلسطین را غصب نموده‌اند تک تک آنان با اراده در این غصب شریک‌اند و لذا با آنها سر ستیز داریم و نمی‌توانند دوستان ما باشند چه صهیونیزم باشند و چه نباشند. اما هر یهودی در هر کجای دنیا که معترض با این غصب باشد با ما دوست است». آیا بهتر از این استدلال سراغ دارید؟
این یعنی منطق استوار. معتقدم کسانی که در این کشور در دولت‌ها و مجلس‌ها و در فرصتهای مختلف سیاسی حاضر بودند از ظرفیتی برخوردارند که می‌توانند به جای حرف‌های شعاری و تخریبی و جنجالی حرفهای استدلالی و منطقی بزنند تا شاید یک گره از هزاران گره موجود را باز کنند.
دکتر محمود‌رضا امینی
منبع : خبرگزاری آفتاب