پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
سرمایه اطلاعاتی و همسویی با راهبردهای سازمانی

● مقدمه
در سالهای اخیر موضوع استفاده از فناوری اطلاعات در امور تجاری و کسب وکار و همسویی یا انطباق آن با راهبردهای سازمان مسأله مهمی برای مدیران ارشد اجرایی در اقصی نقاط دنیا شده است. متأسفانه بسیاری از مدیران با دنباله روی از این موج، هزینههای بسیاری را به سازمان خود تحمیل کردهاند و به دلیل کم توجهی به همسویی با راهبردهای سازمان موفق به کسب نتایج قابل قبول و ایجاد ارزش برای سهامداران و ذینفعان نشدهاند.
در همین راستا اندازهگیری این سرمایهها و داراییهای نامشهود مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. در واقع این موضوع کار سادهای نیست و متأسفانه در این زمینه روشهای کاربردی زیادی معرفی نشدهاند. یکی از نکات مهم در این خصوص این است که این داراییهای نامشهود به راحتی و به سادگی به نتایج مشهود تبدیل نمیشوند. در واقع تأثیر آنها در عملکرد مالی از طریق زنجیره پیچیدهای از روابط علت و معلولی ۷ درون سازمان خواهد بود. [۴]
● اقتصاد دیجیتالی
در سالهای خیلی دور، در عصرکشاورزی و ماقبل صنعتی، دو عامل کار و زمین نقش مهمی در زندگی بشری داشتند. پس از شروع عصر صنعتی و تا اواخر قرن بیستم، دو عامل کار و سرمایه بهعنوان عوامل اصلی تولید شناخته میشدند. اما اکنون اطلاعات و دانش جای خود را در اقتصاد جهانی پیدا کردهاند و در کنار کار و سرمایه، از جمله داراییهای مهم تولید و ارزش آفرینی به شمار میآیند. در واقع رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در اواخر قرن بیستم باعث شد تا بخش قابل توجهی از تولید و کارآفرینی از فعالیتهای فیزیکی به سمت فعالیتهای دانایی محور سوق پیدا کند.
با افزایش حجم و تبادل سریع اطلاعات در دنیای کنونی و نیز نیروی کار متخصص که در اقصا نقاط جهان پراکنده هستند، دانش و تجربه به سرعت منتقل میشود و مزیتهای شرکتها با افزایش رقابت مورد تهدید قرار میگیرد. در این اوضاع و احوال تنها مزیت رقابتی نسبتا پایدار برای شرکتها، ترکیب نیروی انسانی خلاق و مستعد در کنار نوآوری در فناوری و بازار است. از این طریق است که شرکتها میتوانند در اقتصاد جدید، ارزش آفرینی کنند.
هم اکنون در یک جامعه اطلاعاتی و دهکده جهانی با یک اقتصاد جدید به نام اقتصاد دیجیتالی یا اقتصاد دانایی - محور ۸ زندگی میکنیم. مشخصههای بارز این اقتصاد به شرح زیر است: [۳]
۱) منبع اصلی در اقتصاد جدید «دانایی» است، یعنی ارزش آفرینی کسب و کار یا خلق ثروت، بر پایه سرمایه فکری ۹ استوار است.
۲) بیشتر فعالیتها در این اقتصاد مبتنی بر اطلاعات و دانش است و از طریق ارایه خدمات بجای فعالیتهای ساخت و تولید که از نوع فیزیکی هستند، انجام میشود.
۳) خدمات مبتنی بر دانش مانند آموزشهای آکادمیک یا آموزشهای تخصصی و مهارتی، خدمات مالی و بیمه، خدمات مشاوره و ممیزی و نیز رسانهها، به سرعت در حال افزایش است.
۴) رسانههای ارتباطی جدید مانند شبکه جهانی وب (اینترنت) و شبکههای داخلی شرکتها (اینترانت) و ارتباطات سیار به سرعت در حال فراگیر شدن است.
۵) ساختار شرکتها از حالت سلسله مراتبی و سنتی خود در حال تبدیل به ساختارهای شبکهای است. این موضوع در شرکتهای کوچک و متوسط بسیار رایج است.
۶) در اقتصاد جدید، توسعه غالبا دارای ماهیت تحولی و با رشد و تکامل سریع و بنیادین همراه است.
هسته اصلی تمامی مشخصههای ذکر شده، سرمایه اطلاعاتی ۱۰ است که در سازمانهای جدید ارزش آفرینی میکند. در بسیاری از شرکتها، سرمایه اطلاعاتی، منبع نوآوری و موجد مزیت رقابتی است. با افزایش فضای رقابتی در اقتصاد جهانی، موفقیت سازمانها به نحو چشمگیری وابسته به توانایی استفاده آنها از فناوری اطلاعات در فرایندهای اصلی سازمانها در جهت خلق ارزش و سوددهی است. در واقع مهمترین وظیفه مدیریت در این بین، سازماندهی و هدایت سرمایههای اطلاعاتی در جهت خلق ارزش و سود برای شرکت است.
● نقشه راهبرد
در دنیای کسب و کار نمیتوان چیزی را مدیریت کرد مگر آنکه بتوان آن را اندازهگیری کرد و تا زمانی که خوب تعریف نشده، اندازهگیری آن نیز ممکن نیست. در اقتصاد دیجیتالی که بیش از ۷۵ درصد ارزش سازمانها به داراییهای نامشهود ۱۱ تعلق دارد، سیستمهای مالی و حسابداری سنتی قادر به شناسایی، تعریف و اندازهگیری آنها نیستند.
برای حل این موضوع راهحلهای متفاوتی پیشنهاد شده است که یکی از پرکاربرد ترین آنها ابزار مدیریتی کارت امتیازی متوازن است. این ابزار در واقع معیارهای مالی را که مبتنی بر نتایج عملکرد گذشته است، در کنار معیارهای غیر مالی مانند مشتریان، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری سازمانها قرار میدهد. به همین دلیل ارتباط مستقیمی بین راهبردهای سازمان و اهداف آن برقرار میکند. با استفاده از این ابزار در سازمانها، یک نقشه راهبرد تهیه میشود تا ارتباط بین داراییهای نامشهود و نتایج مشهود ۱۲ نشان داده شود. اهمیت و نقش این موضوع برای درک بیشتر چگونگی خلق ارزش توسط سرمایههای فکری و بخصوص سرمایههای اطلاعاتی در سازمانها، روز به روز چشمگیرتر میشود.
کاپلان و نورتن در کتاب معروف خود [۲] میگویند: «نقشه راهبرد در واقع تصویر مشهودی از راهبردهای سازمان را به مدیران ارشد ارایه، تشریح و اجرای آن را در سطوح عملیاتی سازمان ساده و نهایتاً چگونگی خلق ارزش را نمایان میکند.»
یک نقشه راهبرد به چهار حوزه زیر تقسیم بندی میشود:
▪ خلق ارزش و نتایج مورد انتظار برای سهامداران، ذینفعان و مشتریان از طریق رشد و بهرهوری
▪ دیدگاهها و انتظارات مشتری برای خلق ارزش
▪ فرایندهای داخلی جهت تولید محصول و ارایه خدمات به مشتری
▪ ظرفیتهای موجود در فرهنگ، فناوری و کارکنان برای خلق ارزش افزوده
در سازمانهای دولتی و غیر انتفاعی معیار مالی به تأثیرگذاری در توسعه اجتماعی، ملی و دیدگاه مشتری به دیدگاه شهروندان جامعه تبدیل خواهند شد. در واقع نقشه راهبرد چارچوبی را مشخص میکند که برای هر نوع سازمانی قابل انطباق و پیادهسازی است و نکته حایز توجه در اینجا نقش منابع انسانی و دانش کارکنان در همسویی با اهداف و عملیات سازمان و در جهت پاسخگویی به تعهدات و مسئولیتهای اجتماعی است.
● آمادگی راهبردی ۱۳
در اینجا بحث ما بیشتر روی حوزه داراییهای نامشهود است که به سه دسته، سرمایه انسانی ۱۴، سرمایه اطلاعاتی و سرمایه سازمانی ۱۵ تقسیم میشوند. در حقیقت سرمایه انسانی، کارکنان سازمان هستند. سرمایه اطلاعاتی، عبارت است از آنچه که سرمایه انسانی و سازمان میداند. سرمایه سازمانی، چگونگی انجام عملیات سرمایههای انسانی و استفاده از سرمایههای اطلاعاتی در جهت خلق ارزش برای سازمان است. برای ارزش آفرینی از داراییهای نامشهود دو امر مهم بایستی محقق شوند: [۲]
۱) همسویی یا انطباق داراییهای نامشهود با راهبردهای سازمان که قرار است اجرا شوند.
۲) برنامهریزی منسجم و مدیریت یکپارچه برای استفاده از داراییهای نامشهود انجام شود.
فرایند تبدیل داراییهای نامشهود به نتایج مشهود و سپس تبدیل آنها به ارزش مالی و سود آوری برای سازمانها در دو مرحله به انجام میرسد. مرحله اول «آمادگی ۱۶» نام دارد که به معنی میزان همسویی و انطباق داراییهای نامشهود با راهبردهای سازمان است. هر چه درجه آمادگی داراییهای نامشهود بالاتر باشد، تبدیل آن به ارزش و سود با استفاده از فرایندهای داخلی سریعترخواهد بود. مرحله دوم، «نقدینگی ۱۷» نام دارد و میزان سادگی تبدیل داراییهای نامشهود به وجه نقد را نشان میدهد. داراییهای نامشهود تنها زمانی به نتایج مشهود میرسد و قابل تبدیل به ارزش مالی است که در رشد درآمد شرکت یا کاهش هزینهها تأثیرگذار باشد و این امر ممکن نیست مگر زمانی که داراییهای مذکور بهخوبی با راهبردهای سازمان همسو شده باشند و هم راستا با آنها در جهت تحقق اهداف سازمان عمل کنند.
سازمان نمیتواند و نباید ارزش پولی معنی داری برای داراییهای نامشهود تعیین کند. زیرا ارزش مورد بحث تنها زمانی قابل حصول است که داراییهای نامشهود به نتایج مشهود تبدیل شوند و آنگاه قابلیت نقد شدن دارند و این امر تنها زمانی میسر است که راهبردهای سازمان اجرا و اهداف سازمانی محقق شوند. عبارت آمادگی راهبردی که برای داراییهای نامشهود تعریف شد شرط لازم برای تبدیل آن به نتایج مشهود است ولی کافی نیست. موضوع داراییهای نامشهود و درجه آمادگی آنها دغدغه مدیران کسب و کار در اقتصاد دیجیتالی است که همواره سعی در افزایش این آمادگی و انطباق آنها با اهداف و راهبردهای سازمانی را دارند. به همین دلیل اهمیت تعریف دقیق این داراییها، اندازهگیری و مدیریت آنها روز به روز بیشتر میشود و از جمله مسایل مهم مد نظر مدیران است. [۲]
● سرمایه اطلاعاتی
آنچه در حوزه رشد و یادگیری و در این مقاله مورد توجه است، سرمایه اطلاعاتی است. این سرمایه به چهار بخش اصلی تقسیم میشود: [۳]
▪ زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات که شامل سختافزارها، نرمافزارها، شبکههای ارتباطی ثابت و سیار، مهارتها و تخصصهای مدیریت آنها در ارایه خدمات و عملیات در حوزه سازمان میباشد.
▪ سیستمهای اطلاعاتی عملیاتی ۱۸ و نرمافزارهای کاربردی که عملیات روزمره و امور اجرایی کارکنان سازمان با استفاده از آنها صورت میگیرد.
▪ سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری ۱۹ و نرمافزارهای تحلیلی ۲۰ مدیریتی که اطلاعات خلاصه و جمعبندی شده برای تصمیمگیران سازمان فراهم میکند.
▪ سیستمهای اطلاعاتی یا نرمافزارهای کاربردی ویژه که خاص سازمان و شرکتی است که یک فعالیت منحصر به فرد برای فرایندهای داخلی یا مشتریان مورد نظر سازمان را فراهم میکند.
اندازهگیری سرمایه اطلاعاتی بهسادگی امکانپذیر نیست زیرا تفاوتهای ویژهای بین سرمایه اطلاعاتی و دیگر منابع سازمانی وجود دارد. در واقع ارزش این داراییها به این شکل محاسبه نمیشود که بهعنوان مثال بگوییم: چقدر پول برای ایجاد و توسعه زیرساختها و یا سیستمهای اطلاعاتی و نرمافراهای سازمانی خرج کردهایم؟ در واقع ممکن است هزینه زیادی برای آنها پرداخت کرده باشیم ولی ارزش آفرینی با استفاده از این داراییها توسط کارکنان سازمان ناچیز باشد. ارزش سرمایه اطلاعاتی به میزان انطباق آن با راهبردها و اهداف سازمانی تعیین میشود، نه به میزان هزینهای که برای ایجاد و توسعه آنها انجام شده است. مثالهای زیادی وجود دارد که سازمانها بدون در نظر گرفتن این موضوع، هزینههای زیادی روی این موضوع صرف کردهاند ولی در ایجاد ارزش افزوده از این داراییها موفق نبودهاند، زیرا بهخوبی با راهبردهای سازمان همسو نشده بودند. اگر مدیریت سازمان بخواهد از سرمایه اطلاعاتی سازمان بهرهبرداری مناسب کند بایستی آنها را با راهبردهای سازمان خود همسو کند. [۱]
● همسویی سرمایه اطلاعاتی با راهبردهای سازمانی
در گام نخستین باید سرمایه اطلاعاتی و اجزای آن در سازمان بهخوبی شناسایی و تعریف شوند، سپس این سرمایهها را با راهبردهای سازمان همسو یا منطبق کرد. برای مثال شرکتی که راهبرد خاصی برای مشتری مداری تعریف کرده است وآن را با جدیت دنبال میکند نیاز به سیستم اطلاعاتی عملیاتی و تحلیلی خاص برای جمعآوری، نگهداری، پردازش و تحلیل اطلاعات مشتریان، فروش و خدمات خود را دارد تا با استفاده از پایگاه داده تشکیل شده، به تجزیه وتحلیل نیاز مشتریان و خصوصیات محصولات خود بپردازد. در انتها باید آمادگی این سرمایههای اطلاعاتی را اندازهگیری کرد. هرچه درجه آمادگی این سرمایههای اطلاعاتی بیشتر باشد، راهبردهای مورد نظر شرکت بیشتر پشتیبانی میشود. این اندازهگیری ممکن است کمی یا کیفی باشد. استفاده از روشهای مختلف به دیدگاههای مدیریتی و نوع ممیزیهای فنی درون سازمان بستگی دارد. [۲]
دراکثر موارد، سرمایه اطلاعاتی و سرمایهگذاری انجام شده روی آن با تحلیل هزینه - فایده و معیارهای فنی نظیر قابلیت اطمینان، عملکرد و کیفیت سنجیده میشوند. در واقع نقشه راهبردی برای تشخیص میزان مشارکت سرمایه اطلاعاتی در جهت تحقق اهداف سازمان ی و همسویی با راهبردهای سازمانی کاربرد دارد. امروزه در ادبیات مدیریت، عبارت همسویی را زیاد میشنویم. همسویی منابع انسانی با کسب و کار یا همسویی فناوری اطلاعات با کسب و کار، ولی واقعاً این همسویی به چه معنی است و چگونه انجام میشود؟ در واقع وقتی سخن از همسویی به میان میآید، مفهوم ارتباط علت و معلولی را در ذهن متبادر میکند. برای مثال اگر شرکتی هدف خود را افزایش فروش اینترنتی تا ۳۰ درصد در طی دو سال قرار داده است و راهبرد افزایش سهم بازار را دنبال میکند بایستی سایت اینترنتی شرکت را با طراحی، سازماندهی و مدیریتی کارآمد ایجاد کرده و توسعه دهد. هرچه میزان اطمینان، کیفیت و سهولت دسترسی به اطلاعات سایت بیشتر باشد همسویی این سرمایه اطلاعاتی با اهداف راهبردی شرکت بیشتر میشود. در نتیجه درجه آمادگی آن بالاتر است و بالطبع نقدینگی حاصل از فروش از طریق اینترنت و تبدیل آن به پول نقد نشان دهنده میزان ارزش خلق شده و تبدیل این داراییهای نامشهود به ارزش مالی، رشد، افزایش بهرهوری و سود بیشتر برای شرکت خواهد بود.
البته بهترین سطح همسویی زمانی بهدست میآید که هر سه سرمایه انسانی، سرمایه اطلاعاتی و سرمایه سازمانی با یکدیگر و با دیگر حوزهها مانند فرایندهای داخلی سازمان و مشتریان در یک نظام فراگیر، ادغام و منطبق شوند و در جهت اهداف و راهبردهای سازمان، کسب سود و خلق ارزش برای سهامداران و ذینفعان قرار گیرند.
● نتیجهگیری
توسعه روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد تجارت الکترونیکی در اقتصاد جهان، اهمیت بهکارگیری این فناوری را در فرایندهای کسب و کار سازمان بیش از پیش نمایان میکند. سیستمهای اطلاعاتی بایستی نیازهای سازمان را در همه سطوح برآورده کنند. نقشه راهبرد و کارت امتیازی متوازن بهعنوان یک ابزار مهم و سیستم مدیریتی برای پیادهسازی و اجرای راهبردهای سازمان در جهت همسویی بین فناوری اطلاعات و کسب و کار ۲۱ نقش بسزایی دارد. این همسویی در نهایت منجر به ایجاد ارزش در فرایند تبدیل داراییهای نامشهود به نتایج مشهود و سوددهی برای شرکت و سهامداران میشود. در سازمانهای ایرانی نیز که چند سالی است با این مفاهیم بهطور جدی برخورد میکنند، بایستی تحرک بیشتری در این زمینه انجام شود. در همین راستا چند نکته حایز توجه است. ابتدا باور مدیران ارشد شرکتها و سازمانهای ما به نقش داراییهای نامشهود است. نکته دوم طراحی و ایجاد نظامها و شاخصهایی برای اندازهگیری این داراییها با توجه به مسایل فرهنگی و بومی کشور عزیزمان ایران است. در انتها لازم است با ایجاد تعامل بیشتر بین این سرمایهها و اهداف سازمان و برنامههای توسعه اجتماعی کشور از طریق آموزش، اطلاع رسانی و فرهنگسازی زمینههای لازم برای تحقق این موضوع را فراهم کنیم.
مجید گلپایگانی عضو گروه تخصصی ERP انجمن انفورماتیک ایران کارشناس ارشد فناوری اطلاعات ـ سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
۱. Information Capital
۲. Organizational Strategy
۳. Strategic Alignment
۴. Intangible Assets
۵. Strategy Map
۶. Balanced Score Card (BSC)
۷. Cause and Effect Chain
۸. Knowledge Based Economy
۹. Intellectual Capital
۱۰. Information Capital
۱۱. Intangible Assets
۱۲. Tangible Outcomes
۱۳. Strategic Readiness
۱۴. Human Capital
۱۵. Organizational Capital
۱۶. Readiness
۱۷. Liquidity
۱۸. Transactional Processing Systems (TPS)
۱۹. Decision Support Systems (DSS)
۲۰. Analytical Applications
۲۱. IT and Business Alignment
منابع
[۱] Broadbent M. and Weill P ., " Improving business and information strategy alignment", Graduate School of Management, University of Melbourne , Victoria Australia ۱۹۹۹.
[۲] Kaplan R. and Norton D., "Strategy maps, converting intangible assets into tangible outcomes", Harvard Business School Press, Boston , MA USA ۲۰۰۴ .
[۳] Tallon P. and Kraemer K., "Information systems strategy and implementation", University of California , Irvine CA USA ۲۰۰۱ .
[۴] Tallon P. and Kraemer K., " Relationship between Strategic Alignment and IT Business Value", University of California , Irvine CA USA ۲۰۰۳ .
۱. Information Capital
۲. Organizational Strategy
۳. Strategic Alignment
۴. Intangible Assets
۵. Strategy Map
۶. Balanced Score Card (BSC)
۷. Cause and Effect Chain
۸. Knowledge Based Economy
۹. Intellectual Capital
۱۰. Information Capital
۱۱. Intangible Assets
۱۲. Tangible Outcomes
۱۳. Strategic Readiness
۱۴. Human Capital
۱۵. Organizational Capital
۱۶. Readiness
۱۷. Liquidity
۱۸. Transactional Processing Systems (TPS)
۱۹. Decision Support Systems (DSS)
۲۰. Analytical Applications
۲۱. IT and Business Alignment
منابع
[۱] Broadbent M. and Weill P ., " Improving business and information strategy alignment", Graduate School of Management, University of Melbourne , Victoria Australia ۱۹۹۹.
[۲] Kaplan R. and Norton D., "Strategy maps, converting intangible assets into tangible outcomes", Harvard Business School Press, Boston , MA USA ۲۰۰۴ .
[۳] Tallon P. and Kraemer K., "Information systems strategy and implementation", University of California , Irvine CA USA ۲۰۰۱ .
[۴] Tallon P. and Kraemer K., " Relationship between Strategic Alignment and IT Business Value", University of California , Irvine CA USA ۲۰۰۳ .
منبع : دوماهنامه گزارش کامپیوتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست