یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
آشپز خوب، آشپز بد
زیاد هم بیراه نیست اگر بگوییم چند سالی است دیدن و دنبال كردن سریالهای بعد از افطار جزو عادتهای ما در این ماه شیرین شده! چرا كه چند روزی مانده به زنگ سحر و افطار، همه شروع میكنند به پرس و جو كه امسال تلویزیون را چه میشود؟!
خلاصه ۳، ۴ روزی نگذشته كوچك و بزرگ، پیر و جوان میتوانند بگویند چه ساعتی قطار سریالها به راه میافتد و چه ساعتی این قطار به ایستگاه آخر میرسد. البته یك هفته كه بگذرد انتخابها صورت گرفته و كار تمام شده و كارهای پربیننده جای خود را باز كردهاند و از این گوش به آن گوش نقل میشوند.
چیزی به آخر این ماه رمضان و همچنین به آخرین قسمتهای مجموعههای این ماه نمانده و مردم انتخاب خود را كردهاند و گویی زیرزمین با بیش از ۸۰ درصد رضایت عمومی ركورددار مجموعههای تلویزیونی امسال است. با بهاره رهنما و سروش صحت بازیگران اصلی این مجموعه به گفتوگو نشستیم در یك عصر بارانی كه آسمان سر و صدای زیادی به پا كرده بود و هوش و حواس سروش صحت را با خودش گاه از میان سوالهای مصاحبه میكند و میبرد.
● خب! قاعدتا باید از مجموعه زیرزمین شروع كنیم و از اینكه چه اتفاقی افتاد كه سروش صحت و بهاره رهنما ایفاگر نقش صمد و پریا در این مجموعه شدند؟
▪ سروش صحت: من قبلا با علیرضا افخمی (كارگردان) كار كرده بودم. علیرضا بذرافشان (نویسنده این مجموعه) هم از دوستان نزدیك من بودند و جدا از دوستی متنهای علیرضا را خیلی خیلی دوست دارم. از طرفی وقتی هم از بازیگر نقش مقابل سوال كردم و شنیدم كه قرار است خانم رهنما این نقش را بازی كنند نورعلی نور شد و خلاصه آنچه خوبان همه دارند این پروژه یكجا داشت!
▪ بهاره رهنما: وقتی آقای بذرافشان و افخمی طرح زیرزمین را برای من گفتند به نظرم این طرح آنقدر جذابیت داشت و دینامیك قصه به قدری بالا بود كه دلایل پذیرفتن این پروژه را توجیه میكرد!
● بنابراین هر دو نفر شما بدون اینكه فیلمنامه را بخوانید و براساس اصل اعتماد به گروه، بازی در این مجموعه را قبول كردید؟
▪ صحت: وقتی من قرارداد بستم تنها هشت قسمت كار نوشته شده بود و شخصیت صمد هم هنوز وارد داستان نشده بود اما داستانی كه برای من تعریف شد، جذابیت لازم را داشت.
▪ من و سروش سالها است داستاننویس هستیم و درست است كه فیلمنامه كامل را نخواندیم اما وقتی قصهیی برای ما تعریف میشود بیشتر از آدمی كه دست در نوشتن ندارد میتوانیم تشخیص بدهیم كه این قصه چه پتانسیلی برای تبدیل شدن به سریال با حجم ۳۰ قسمت دارد.
● چقدر جرات این ریسك را دارید كه بدون خواندن فیلمنامه یك كار تلویزیونی را قبول كنید؟
▪ رهنما: تا حالا پیش نیامده بود! من خیلی سخت كار تلویزیونی قبول میكنم.
● چرا؟ دوست ندارید تبدیل به یك چهره تلویزیونی شوید؟
▪ رهنما:من برای تلویزیون برنامهریزی دارم! تلویزیون ما مثل مرد ایرانی است كه همیشه باید مثل سایه دنبالش بود و زیاد به آن نزدیك نشد بخاطر همین است كه من هر دو سال یك بار در یك كار تلویزیونی بازی میكنم یك جور رابطه كجدار و مریز!
● چقدر از این موضعگیری به وجه چهره سینمایی بهاره رهنما برمیگردد؟ آیا ترس از بیرون افتادن از لیست بازیگرهای سینما باعث این برخورد با تلویزیون نمیشود؟
▪ رهنما: اگر یك سوپراستار كارهای گزیده تلویزیونی انجام بدهد میتواند وجه سینماییاش را حفظ بكند. هرچند همیشه توی سر بازیگر میزنند كه آخرین كارش سریال بود حتی خیلی از دوستان من كه در سینما فعالیت میكنند مجبور هستند برای حفظ موفقیتشان خیلی از پیشنهادهای خوب تلویزیونی را رد كنند.
● در مورد شخص شما اینطور نیست؟
▪ رهنما: من همیشه شكل آماتوری حضورم را حفظ كردهام. برای من مهم بوده كه در كنار كارهای سینمایی و تئاتری در تلویزیون هم حضور داشته باشم. خصوصاص اینكه با حضور در تلویزیون ارتباط بازیگر با مخاطب حفظ میشود و هیچ جای دیگر نمیشود مثل تلویزیون در دل مردم جا باز كرد. سینما و تئاتر ما برد تلویزیون را ندارند. بارها پیش آمده كه وقتی كار تئاتر داشتم یا سینما بسیاری به من گفتند شما چرا كار بازیگری را كنار گذاشتید، اما متاسفانه بسیاری از كارهای تلویزیونی كه پیشنهاد میشود بسیار سخیف است. مثلاً من از فاصله بازی در تئاتر پنجرهها تا مجموعه زیرزمین هفت پیشنهاد سریال داشتم كه زیر حد متوسط بودند و حتی قصهها توهینآمیز بود و آنقدر آبكی بود كه من اصلاص نمیتوانستم اعتقاد به داستان داشته باشم چه برسد به اینكه در آنها بازی كنم!
● آقای صحت شما چطور؟!
▪ سروش صحت: ببخشید سوال چیبود?!
● اینكه چقدر كیفیت پایین كارهای پیشنهادی در تلویزیون باعث كمكاری خیلی از بازیگرها میشود؟
▪ صحت: آهان! من نمیدانم! من نقطه نظرهایم در حال تغییر است و تغییر این نقطه نظرها بستگی به شرایط درونی و بیرونی من دارد. تصمیمگیریهای من براساس شرایط است!
● شرایط مادی یا روحی؟
▪ صحت : نه به همه چیز. بعضی كارها را دوست دارم انجام بدهم. بعضی كارها را فكر میكنم انجام ندهم بهتر است!
● یعنی برای شما فرقی ندارد به عنوان یك بازیگر سینما را داشته باشید یا تلویزیون را؟
▪ صحت: نه! من از كار كردن توی تلویزیون بدم كه نمیآید هیچ، خیلی هم دوست دارم توی تلویزیون بازی كنم. توی سینما هم همینطور. در تئاتر هم همینطور. فقط امیدوارم كارهای خوبی باشند. این هم كه یك وقت بازیگر پركاری هستیم یا كم كار به شرایط بستگی دارد به اینكه... (صدای رعدوبرق!)
● صحت: حیف این هوا نیست ما داریم مصاحبه میكنیم! الان باید رفت زیر این بارون قدم زد!
▪ اتفاقاً این بخش را گذاشتیم وقتی مصاحبه تمام شد موقع عكاسی.
▪ رهنما: بخاطر همین هوا است كه مصاحبه دو نفره گذاشتند با پریا و صمد.
● پس سروش صحت بازیگر كه وجه فیلمنامهنویس هم در كارنامه كاریاش دیده میشود آن نگاه سختگیرانه برای حضور در تلویزیون را ندارد؟
▪ صحت:برای من خطكشیها آنقدر قاطع و جزمی نیست كه بگویم این حتما این جوری است و آن حتما آن جوری! تلویزیون هم عین سینما است. در تلویزیون كار خوب هست، كار متوسط و بد هم هست. در سینما هم همینطور در تئاتر هم همینطور در حوزه ادبیات هم همینطور حتی یك آشپز هم؛ یك وقت غذای خوب میپزد یك وقت غذای بد میپزد!
● فكر نمیكنید بیشتر سریالهای تلویزیونی سطح پایین كیفیتی از لحاظ داستان، كارگردانی و بازی و... دارند؟
▪ رهنما:تلویزیون این جوری است! یك رسانه است با مختصات رسانهیی به نام تلویزیون كه خیلی هم درست و سرجایش است. برای همه سلیقهها هم خوراك دارد و این خیلی عجیب و غریب نیست، در همه جای دنیا این است.
قسمت اعظم این خطكشیها بخاطر قصه است. اگر قصه خوب باشد من حاضرم سینما را كنار بگذارم از پول و وجه سینماییاش هم بگذرم، اما به شرطی كه قصه خوب و درست باشد اما تلویزیون بخاطر محدودیتهای مالی و بیانی، بسیاری از نویسندهها، كارگردانها و بازیگرهای ما را تنبل كرده است.
● واضحتر اینكه توان و انرژی كه در سینما گذاشته میشود در تلویزیون گذاشته نمیشود؟
▪ رهنما:متاسفانه! مثلا كارگردانی كه در سینما خوب كار میكند درباره تلویزیون میگوید: حالا چه توقعی دارید؟ تلویزیون است دیگه؟ در صورتی كه ذهن مردم ما بسیار تربیتپذیر است. ما میتوانیم سریالی مثل خاك سرخ (ابراهیم حاتمیكیا) در تلویزیون بسازیم كه در عین حال كه شرافت یك كار هنری را داشت، مامانبزرگ من هم (كه خدا رحمتش كنه) و سریالهای ظهر را نگاه میكرد، این سریال را دوست داشت و دنبال میكرد.● درباره زیرزمین صحبت كنیم! شما چه اندازه توان گذاشتید برای نقشهای پریا و صمد؟
▪ رهنما:باورتان نمیشود. این سریال یكی از عزیزترین كارهای من است. نقش پریا نقش خیلی سخت و پیچیدهیی بود. من طی ۳ قسمت این سریال باید یك دختر را از یك جایگاه و تفكر اجتماعی به یك جایگاه و تفكری كملا متضاد میرساندم و كارگردان و نویسنده هم اصرار داشتند كه این تغییر و تحول خیلی قلمبه و گل درشت نباشد و كمكم اتفاق بیفتد.
● پریا خیلی نرم نرم تغییر پیدا كرد، اما چطور این تغییر و تحول ایجاد شد؟
▪ رهنما: شخصا فكر میكنم عشق و محبت دلیل خوبی است برای تحولات بسیار بزرگ اما گذشته از این مورد من از قسمت ۸ یعنی زمانی كه همان پریای لوس و دنبال پول بودم، میدانستم كه قرار است در قسمت مثلاً ۱۹ دلم برای پسری بلرزد كه اصلا شباهتی با خواستههای الان من ندارد و این تغییر را كمكم در خودم بهوجود آوردم. باور نمیكنید این مجموعه حتی نگرش من را هم به زندگی عوض كرد. اتفاقی كه در كارهای دیگر برای من نیفتاده بود.
مثلا در یكی از صحنههایی كه در پامنار میگرفتیم هوا بد شد و باد شدیدی گرفت و ما مجبور شدیم چند دقیقهیی به خانه یكی از همسایهها برویم. باور نمیكنید این خانه یكی از هنرمندان قدیمی موسیقی بود كه الان هم در قهوهخانههای سنتی آواز میخواند و تمام خانه هم دو اتاق بود كه این آقا به همران زن، دختر، پسر، عروس و نوهاش در آن زندگی میكردند اما در ذرهذره این خانه عشق جاری بود. الان هم كه یاد آن خانه میافتم حالم بد نمیشود.
آن لحظه بود كه فهمیدم واقعا میشود این طوری زندگی كرد و عاشق بود و این جریان باعث شد بیشتر نقش پریا را باور كنم و حساسیتم روی این نقش خیلی زیاد شد. حتی تا جایی كه بعضی وقتها صدای همكارها در میآمد كه چرا اینقدر خودت را اذیت میكنی؟ این یك سریال است و من از این حرف تنم میلرزید. چون وقتی دوربین برای ضبط میرفت برای ضبط آن زندگی واقعا برای خودم هم شروع میشد. پدرش، مادرش و حتی همه آن خانه.
● نقش صمد هم برای سروش صحت این میزان حساسیت را داشت؟
▪ صحت: بله بشدت! برای همه نقشهایی كه بازی میكنند مهم است و به نظر من همه بازیگرها همه تلاش خودشان را برای ایفای یك نقش خوب میكنند!
▪رهنما: یعنی همه هر چی در توان دارند انجام میدهند؟
▪ صحت: آره به نظر من!
▪ رهنما: نه! من اصلا با چیزی كه تو میگویی موافق نیستم.
▪ صحت: به نظر من همه تلاش میكنند اما یك وقتهایی این تلاش جواب میدهد و یك وقتهایی نه!
▪ رهنما: من گلهیی دارم سروش! همكارهایی را میشناسم كه فیلمنامه را نمیخوانند و جلوی دوربین میروند!؟ چطور این حرف را میزنی؟
▪ صحت: نه! همه تلاش میكنند. هیچكس نمیخواهد نقشش را خراب بكند اما گاهی مواقع نمیشود!
● وقتی نقش صمد به شما پیشنهاد شد فكر نكردید باز هم یك داستان تكراری دیگر دارد اتفاق میافتد. داستان عشق سروش صحت به بهاره رهنما كه در كارهای دیگر هم دیده شده؟
▪ رهنما: اول من یك چیزی بگویم بدونید وقتی كه به سروش گفته بودند قرار است نقش مقابلش را من بازی كنم سروش گفته بود اتفاقا خیلی هم خوب است چون من دست به عاشق شدنم در زمینه خانم رهنما خوب است.
● به نظر شما اتفاق تكراری افتاد؟
▪ رهنما: روزهای اول خیلیها به من گفتند نان، عشق و موتور۱۰۰۰ در حال تكرار است اما وقتی سریال پیش رفت با بازیی كه آقای صحت داشت این نوع فكر و پیشبینی از ذهنها محو شد. صمد با اینكه پسری از آن طبقه بود اما یك وجه روشنفكری خیلی ظریفی داشت مثلا اهل مطالعه بود، برخوردهای شدیدی نداشت حتی با قربون برخوردهای تندی نشان نمیداد و یك كار بسیار خوبی هم كه در كارگردانی صورت گرفته بود زمانی بود كه هر وقت ما صمد را در خانه میدیدیم یك پسزمینه كتابخانه هم در كادر داشتیم! و اینجا بود كه صمد عاشق شخصیتهای قبلی را برخلاف تصور عموم تكرار نكرد!
▪ صحت: این روزها كه توی خیابون راه میروم احساسی كه دارم به من میگوید زیرزمین توی دل مردم نشسته! مردم با فرج، كلانی، كورانی، قربون، پریا و با همه شخصیتهای این مجموعه ارتباط برقرار كردند و این باعث خوشحالی است.
هر دو نفر شما بجز بازیگری كار نوشتن هم میكنید؟ با این حساب بازیگری چقدر برای شما مهم است و خودتان را بازیگر میدانید؟
▪ صحت: بازیگری خیلی برای من مهم است. نوشتن هم همین طور! اما نمیتوانم بگویم یك بازیگر خوب هستم یا یك نویسنده خوب! بستگی به بازتابها دارد. یك زمان فكر میكنم به هدفم نزدیكم یك زمان دور. به نظرم هیچ وقت نمیتوانم بگم. آهان! به جایی كه میخواستم رسیدم! كار هم مثل زندگی است یك روز خوب، یك روز بد، یك روز خوشحال یك روز ناراحت!
▪ رهنما: برای من نوشتن خیلی مهمتر است. ادبیات را ترجیح میدهم ولی خودم را نویسنده نمیدانم بیشتر بازیگر هستم تا نویسنده. شاید سالهای ۷۹ هنوز نمیدانستم میخواهم بازیگر بمانم یا نه اما حالا میدانم كه تا روزی كه زندهام بازیگر هستم! بازیگر به تصورات و رویاهای آدمها جان میدهد و تا وقتی كه باشم بازیگر میمانم!
● سوال آخر! نمره میانگینی كه به سریالهای تلویزیون میدهید چند است؟
▪ رهنما: ۱۴.
▪ صحت:بعضی ۱۰، بعضی ۱۷، بعضی ۲۰، بعضی ۱۲. نمیدانم مگه میشود نمره داد؟
▪ رهنما: یك نمره میانگین بگو؟
▪ صحت: نمیدانم بعضی خیلی بالا، بعضی خیلی پایین اما من تلویزیون را دوست دارم، نگاه میكنم نمیدانم بقیه هم چی میگن. اما من جدی جدی باید برم خیلی دیرم شده!
● جدی نگیر! این یك سریاله!
خیلیها این اعتقاد را دارند كه كارهای روتین (كارهایی كه هر شب ضبط و پخش میشود) یا به عبارتی كارهای هرشبی نمیتوانند كارهای خوبی باشند. بهاره رهنما با این نظر موافق است و میگوید: سرعت روی راندمان كار تاثیر میگذارد و حس جوشیدن را كم میكند، اما سروش صحت كه نه تنها بازیگر كارهای روتین بوده كه نویسنده یكی از برنامههای پربیننده روتین مثل «شبهای برره» بوده مخالف است و میگوید: هر كاری یك شرایطی دارد. وقتی ما كاری را قبول میكنیم شرایط آن را هم قبول میكنیم. همانطور كه یك روزنامه باید هر روز دربیاید یك برنامه هم باید هر شب نوشته و ساخته شود و همانطور كه یك روزنامه با یك ماهنامه فرق داره یك برنامه ۹۰ قسمتی هم با یك فیلم سینمایی كه چند ماه زمان میبره فرق داره!
ساراجمالآبادی
گفتوگو با بهاره رهنما و سروش صحت
گفتوگو با بهاره رهنما و سروش صحت
منبع : خبرگزاری ایسنا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست