شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا
دراماتورژی چیست؟ دراماتورژ کیست؟
امروزه دراماتورژ نقش مهم و کلیدیای در یک گروه نمایشی به عهده دارد. اما تعریف دقیق و درست از جایگاه، وظیفه و نقش دراماتورژ به شکل دقیق و روشن مشخص نیست. در مقاله پیش رو تلاش شده تادر حد امکان به این مهم پرداخته و به شکلی شفاف همه جوانب کاری وی(دراماتورژ) را بیان کنیم.
کاربرد، اهمیت و نقش«دراماتورژ» در تئاتر ایران نامشخص و گنگ و حتی ناشناخته است. به طوری که متأسفانه هنوز برای ما، مرز بین فعالیتکارگردان و دراماتورژ روشن نیست. پس بیدلیل نیست که میبینیم در تئاتر ما«دراماتورژ» جایگاهی ندارد، در حالی که در تئاتر امروز جهان دراماتورژ جایگاه ویژه خود را یافته است و تمامی گروههای مطرح، دراماتورژ را به عنوان عنصری مهم و اساسی در گروه خود میشناسند.
● اما دراماتورژ کیست؟ وظیفه او چیست؟ و در نهایت اصلاً واژه دراماتورژ چه معنایی دارد؟
دراماتورژ یعنی این که:«من یک درام مینویسم.»
دکتر فرهاد ناظر زاده کرمانی در این باره میگوید:«اصطلاح"دراماتورجی" را می توان به "نمایشنامه کاری" و"نمایشنامه شناسی" برگرداند زیرا که او ممکن است نمایشنامه نویس باشد(گروه اول ) و هم نمایشنامه شناس ( گروه دوم ) و اغلب رویکرد نمایشنامه کار به تماشاگران"رویکردی ادبی" است.
به گفته"فرهنگ زبان وبستر" دراماتورژی از واژه یونانی«دراماتوروگییا» به معنای درامنویس آمده است.»
نویسنده درام ـ کمدی یا تراژدی ـ را در آغاز و به معنی سنتی«دراماتورژ» میگفتند.
«مارمونتل» میگوید:
«شکسپیر مهمترین نمونه یک دراماتورژ است. کارکرد مدرن این واژه، امروز اشاره به یک مشاور ادبی و تئاتری دارد که با یک گروه تئاتری کار میکند. با این مفهوم «لسینگ» اولین دراماتورژی است که ما میشناسیم.»
لسینگ در سال ۱۷۶۷ میلادی به عنوان دراماتورژ در«تئاتر ملی هامبورگ» مسئولیت جمعآوری نقد و بررسی و تئوریهای تئاتری را به عهده میگیرد. او در همین سال کتابی تحت عنوان«دراماتورژی هامبورگ» مینویسد. این کتاب شامل یک مجموعه بحث انتقادی و استتیک درباره اندیشههای تئوریک در تئاتر است. اساساً اندیشههای مستتر در این کتاب از یکسو ریشه در سنتهای تئوریک آلمان دارد و از سوی دیگر در تمامی کارهای عملی که تا قبل از این تاریخ در ارتباط با میزانسن ـ هنوز مفهوم کارگردانی در تئاتر به مفهوم امروز نبوده است ـ وجود دارد ، تحتالشعاع قرار می دهد . واژه آلمانی این لقب«Dramitker» است که معنایی متفاوت با همین واژه در زبان فرانسه به مفهوم کسی که نمایشنامه را برای اجرا بر روی صحنه آماده میکند، دارد.
در زبان فرانسه«Dramaturg» بیشتر معنای کارگردان را میرساند، در حالی که در واژه آلمانی، منظور نمایشنامهنویس است؛ اگرچه ـ نوشتن و کارگردانی ـ گاه توسط یک شخص انجام میشود. برتولت برشت نمونه بارز آن در آلمان است.
آلمانیها از واژه «دراماتورژ» دو برداشت دارند:
«الف) به کسی که نویسنده درام است.
ب) به کسی که نقش محقق مرتبط با اثر نمایشی را دارد.»
«دراماتورژ» در دیدگاه برخی تئوریسینها، منتقد درون گروه است. فعالیت او در یک اجرای صحنهای قابل رویت است. حضور او در یک گروه و در کنار کارگردان ضروری است. کار او در کنار کارگردان قابل رویت و دریافت است . فعالیت او در همراهی با کارگردان است. دخالت او در فضای عمومی و اتمسفر نمایشنامه است. او حتی میتواند به صورت پیشنهاد در کار بازیگر هم دخالت کند، ولی حفظ معنای کلی درام را هرگز فراموش نمیکند.
البته همه در نقش«دراماتورژ» متفقالقول نیستند. با این حال، کسی هم اهمیت نقش او را در کار نفی نمیکند. نقش او بین کارگردان و بازیگر، نقش سادهای نیست و به سادگی نمیتوان آن را هضم و درک کرد. هنگام شکلگیری نمایشنامه، فعالیت دراماتورژ از جهاتی با مسئولیت کارگردان، همارز است. به همین جهت گاه به غلط، او را برابر کارگردان میدانند، اما در نهایت هیچکس نظر قاطع و دقیق و مشابه دیگران، در این باره نداده است و هیچ دو نظریهای با یکدیگر تفاوت کامل ندارند.
در این راستا، «دیکشنری بریتانیکا» در پاسخ به پرسش «دراماتورورگ» چیست؟ چنین بیان میکند: «هنر یافتن ترکیب نمایشی» یا «نمایش تماشاخانهای»
«براساس این مفهوم، واژه انگلیسی«دراماتورگی»، و واژه فرانسوی«دراماتورژی»، هر دو از واژه آلمانی«دراماتورگی» استخراج شدهاند. این واژه آلمانی [اولین بار] توسط«دراماتیست» و منتقد آلمانی«گتهلدلسینگ» در یک مجموعه مقاله مهم با عنوان«دراماتورژی هامبورگی»که از سال ۱۷۶۷ تا ۱۷۶۹ منتشر شد، استفاده گردید.
این واژه، در اصل از ریشه یونانی«دراماتوروگیا» به معنی یک«ترکیب نمایشی» یا«کنش نمایشی» استخراج شده است».
● تاریخ حرفه دراماتورژی
تاریخ حرفه دراماتورژی به قرن هجدهم آلمان و تلاشهای «گتهلدلسینگ» باز میگردد.[بعد از وی] دیگران تا قرن بیستم که شامل برتولت برشت نیز میشوند به ادامه این مسیر پرداختند. اما تا زمان شروع تئاترهای محلی در دهههای ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم، این حرفه، سابقهای در آمریکا نداشت. در این سالها با موفقیت«رابرت بروستاین»(۱)، این پیشه سمت و جایگاهی در آمریکا یافت.» (۲)
یک دراماتورژ، ترکیبی از تخصصهای گوناگون در وجود یک نفر است در حقیقت دراماتورژها تا حدی مربی و تا حدی ویراستار هستند. آنها برای کارگردان هنری، همانند الهههای «حامی هنر»(۳) و دلقک موذی بارگاه، عمل میکنند. آنها منتقدان داخلی گروههای تئاتر «تماشاخانه»ها و تاریخدانان مستقر در گروه هستند. دراماتورژها میتوانند در برنامهریزی فصلی گروه کمک کنند، یا به پشتیبانی از نمایشنامهنویسان کشف نشده و یاری رسانی به آنها در اجرای نوشتههایشان بپردازند. آنها حتی نقش وکلای مدافع شیطان صفت را در برابر کارگردان نمایش بازی میکنند و در برابر وی در غیاب نمایشنامهنویس، هنگام حذف و تعویق بیمورد متن ایستادگی میکنند، زیرا به سادگی میتوان گفت، آنها کارگردانهای متن هستند؛ به این شکل که می توان گفت: کارگردان عادی عهدهدار ساخت تصویر سه بعدی نوشته است اما دراماتورژ، حفظ کلام و مقاصد نویسنده را در این ترجمه تصویری، تضمین میکند.
عدهای پیدایش دراماتورژ را در جهان، نتیجه زحمات «گتهلدلسینگ» در گروه «هامبورگ ریپورتوری»(۴) در سال ۱۷۶۷ می دانند.
زیرا اولین بار در این سال از «لسینگ» که سالها تجربه و شهرت را در زمینه نمایشنامهنویسی و نقد تئاتر آن زمان، برای خود به ارمغان آورده بود، برای همکاری با کارگردان هنری یکی از مشهورترین گروهها، دعوت به عمل آمد. آنها میخواستند به واسطه نام و توانایی لسینگ در تدریس و نشر به اجراهایشان، حقانیت بخشیده و نقدهای مثبت او را در نشریات گوناگون به دست آورند. اما در کمال تعجب، به جای آن که تصدیق لسینگ را به دست آورند، با چیز دیگری روبرو شدند.
وی سرسختانه در برابر انتخابهای ابلهانه کارگردان هنری و کم بودن اجرای متنهای نویسندگان آلمانی در گروه مبارزه کرده و در مجموعه مقالات «دراماتورژی هامبورگی»(۵) بر تولید آثار نویسندگان و نمونههای آلمانی صحه گذاشت.
همچنین، رویکرد گروه به نمایشهای مسخره فرانسوی را مورد انتقاد قرار داد و خواهان آن شد تا بازیگران خودشان را از شر چربزبانی، به منظور ارائه نمایشهایی قابل قبول و دارای قدرت تلقین، برهانند اگر چه این حرکت او نتیجهای جز عزلش را دربرنداشت.
با این وجود وی حتی بعد از عزلش نیز به نگارش مقالات گوناگون در اینباره پرداخت و تا هنگامی که گروه در اثر مشکلات مالی، سه فصل بعد از استخدام وی از هم فرو پاشید، این کار را ادامه داد و در همین زمان بود که نمایشنامهنویسان و هنرمندان دلسوز تئاتر، لسینگ را تشویق کردند.
به طوری که تا قبل از پایان قرن، موقعیت دراماتورژ در تمام فهرستهای شهرهای مهم آلمان تثبیت شده بود و براساس یک تاکتیک توافق شده دراماتورژ موقعیت نگهبان متن را برعهده میگرفت. این اتفاق مهم، کمکم از محدوده کشور آلمان فراتر رفته و اقصا نقاط جهان را دربرگرفت.
دراماتورژی در سال «۱۹۶۰» از طریق دانشگاهها به آمریکا وارد شد: در«ییل»(۶) تحت سرپرستی «رابرت بروستاین»، آموزش منتقدین تئاتر از دانشکده زبان انگلیسی به دانشکده«نمایش» منتقل شد. «بروستاین» میدانست، اهمیت تربیت منتقد تئاتر بیشتر از آموزش مخاطبان است. در دوره آموزشی وی، منتقدان آینده به آموزش مبانی اجرای نمایش، کارگردانی، طراحی صحنه و ارائه مقدار برابری نمایشنامه و نقد تئاتر میپرداختند. به دلیل تناقضات درونی این دوره درسی، این برنامه از حرفه «نقد تئاتر» به «دراماتورژی» تبدیل شد.
از سویی دیگر و به شکل همزمان، دورههای موثر نمایشنامهنویسی در دیگر مراکز نیز راهاندازی شد، برای مثال همایش نویسندگان دانشگاه آیوا، به معرفی دورههای آموزش «حامی نمایشنامهنویس»پرداخت. این حامیان، یک به یک با نمایشنامهنویسان، کار میکردند و برای آنها اقدام به ارائه راهنمایی، حمایت و پیشنهاد میکردند. آنها هرگز برای نگارش متن، اعتباری کسب نمیکردند، ولی در ترجمه تصویری این متنها و فرایند انتقال مفاهیم از نویسنده به کارگردان مؤثر، و مسئول خوانش صحنهای متن پیش از اجرا بودند.
زمان زیادی طول نکشید تا در دانشگاه متوجه تشابه برنامههایشان شدند و به این ترتیب«حرفه دراماتورژی» زاده شد.
حرفه «دراماتورژ» خیلی زود در تئاترهای محلی مانند «میناپولیس گوتری»(۷) و صحنه «دی سی آرنا»(۸) ظاهر شد و افرادی در این حرفه، گمارده شدند.
«به عبارت بهتر، دراماتورژ، گاهی مروج ترجمه متنهای با ارزش از زبانهای دیگر و گاهی نیز مسئول نوشتن قطعات و برپایی نمایشهای مترقی و گسترش متنهای اصلی در فصلهای آینده است. اما از آنجایی که موقعیت دراماتورژها، آن چنان در گروههایشان عجیب است که تنها از موقعیتی مشابه خود برخوردارند، ممکن است در کناره باقی بمانند.
به هر صورت، آنها باید چشمان نقاد خود را به هر چیزی که طی فصل اتفاق میافتد باز نگه دارند.»(۹)
برای هر نمایش، دراماتورژها همانند کتابهای تاریخ، اطلس و فرهنگهای انسانی عمل میکنند. آنها متنها را برای کارگردان(در جاهایی که توافق بر حذف یا دوبارهنویسی آن دارند)، به گونهای که نهایت درونمایه فکری نویسنده متن تا حد امکان، حفظ شود، ویرایش میکنند.
همچنین به توضیح زمینه دورههای تاریخی و نکات مختلف متن به طراحان و اعضای گروه میپردازند. این زمینههای تاریخی شامل نقشهها و حقایق پایهای منطقه موضوعی(متن) میشود. شرح حوادث، گرایشها، مشاهیر و دیگر نکات متن در تمام حوزهها و مناطق مختلف، شامل سیاستمداران، موسیقی، هنری، تحصیلات، فرهنگ عامه و علوم برعهده دراماتورژهاست.
دراماتورژ به تمرینات گروه سرکشی میکند تا متن را آنالیز کند و در رابطه با اشتراکات آن بحث کند. آنها برای حل سؤالات عجیبی که از تحلیل متن بیرون میآید، در تمرین حاضر هستند. همچنین درماتوروگها، یادداشتهای راهبردی برای برنامه مینویسند تا به مخاطب برای ورود به دنیای نمایش کمک کنند.
صبا رادمان
امیررضا-امیرحسین
http://questiong.blogfa.com
امیررضا-امیرحسین
http://questiong.blogfa.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست