پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

محاصره تبلیغات در هنر انتزاعی


محاصره تبلیغات در هنر انتزاعی
امروز همگی در معرض تبلیغات قرار داریم؛ تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، اینترنتی، روزنامه ها، بیلبوردها، اتوبوس ها، ورزشگاه ها و حتی پشت پیراهن داوران. به بیان بهتر در محاصره تبلیغات قرار داریم ولی اینکه کدام یک از انواع تبلیغات می تواند بیش از همه مصرف کننده را جلب خود کند، پرسشی است که جوابش را تنها می توان از تولیدکنندگان حرفه ای و صاحب قدرت که جایگاه شان در صدر بازارهای بین المللی قرار دارد، جویا شد. از آنجا که تصاویر از قدرت ماندگاری بیشتری برخوردارند، به نظر می رسد افرادی که برای تبلیغ کالای خود از روش های بصری بهره گرفته اند، بیش از سایر صاحبان کالا موفق بوده اند. روش های تبلیغات بصری از دهه ۸۰ میلادی در آمریکا به قدرت رسید. آگهی های دهه ۸۰ را باید شاهدی برای یک انقلاب خلاقانه تلقی کرد. همان طور که ارت کلاینر در مجله نیویورک تایمز نوشت، باید یقین داشته باشیم که آگهی های دهه ۸۰ به سوی متفاوت شدن پیش می رفتند، از این رو سرفصل جدیدی در تبلیغات به شمار می آمدند. البته موفقیت آگهی های دهه ۸۰ همه مرهون ایتالیایی هایی بود که در خیابان بروکلین و نیوجرسی شرکت های کوچک و مستقل تبلیغاتی راه انداخته بودند و محصولات خود را با قالب های طنزآمیز، لهجه های محلی و حرف های دهن پرکن عرضه می کردند. پس از گذشت دو، سه سال با خارج شدن از روش های طنزآمیز و رئالیسم، ویدئوهای موسیقی راک ام تی وی تصاویر درخشانی را پایه ریزی کردند که به وسیله گرافیک های رایانه ای و تمهیدات ویدئویی و الکترونیکی به دست آمده بود. این آگهی ها با استفاده از تصاویر مهیج مونتاژ شده و موسیقی تند، به چشم بیننده حمله می بردند. این مکتب تبلیغاتی، شاهدی مناسب برای نشان دادن حد بالای گرایش های مخاطبان امروز است. مردان خلاق تبلیغات در دهه۸۰ و پس از آن، مجبورند با یک دنیای کامل در نزاع باشند و اینها همه نتیجه پرورش تبلیغات در دهه ۸۰ است. بعد از سال های ۸۰ تبلیغات تلویزیونی به اوج خود رسید. این موج در آمریکا با تیزرهای مستقل تلویزیونی شروع شد و بعد در کشورهای خلاق اروپایی، آسیایی و آمریکای لاتین ادامه پیدا کرد هرچند محصولات آنان هرگز به پای تولیدات آمریکا نمی رسید.
یک شرکت تولید نوشت افزار در آلمان برای نمایش تولیدات خود اعم از ماژیک و لاک غلط گیر دست به ابتکار جالبی زده است که بر پایه تبلیغات بصری شکل گرفته است. همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، این شرکت با بهره گیری از پیاده رو های خیابان به معرفی محصول جدید خود پرداخته است. شرکت مک دونالد نیز در چند سال اخیر با بهره گیری از تبلیغات بصری نوین، شیوه ای متفاوت را پیش گرفته که نمونه آخر شاخص ترین آنها به شمار می رود و همخونی ویژه ای با زندگی آمریکایی دارد. بدون شک آمریکا جایی است که برای پرسیدن زمان هم باید برنامه ریزی کرد در غیر این صورت فشرده بودن حجم کاری در دورانی که تب مهلک صنعت زدگی تمامی ایالات متحده را فرا گرفته، اجازه «ساعت پرسیدن» را هم از انسان می گیرد. با در نظر گرفتن شرایط فعلی که افراد در زندگی روزمره هم گاهی نمی توانند به مسائل شخصی شان بپردازند، پرداختن به مقوله تبلیغات باید با زیرکی و هوشمندی فوق العاده انجام شود. جلب توجه کردن یک بیلبورد زمانی میسر خواهد بود که فرد را در مسیر زندگی به جریان بیندازد. کار خلاقانه ای که مک دونالد اخیراً انجام داده است، از کارآمدی چنین تفکری حکایت می کند. لوگوی مک دونالد که به صورت m است، طوری بالای این بیلبورد نصب شده که هر ساعت سایه این لوگو روی m محصولات غذایی خاصی قرار می گیرد.
با در نظر گرفتن این موضوع که امروزه هر آنچه معنای مفروض خود، از جایی که در نظم ظاهری امور به آنها اختصاص یافته محروم شوند، ما را به شگفتی وا می دارد، بعید نیست که مک دونالد بتواند در مدت زمانی کوتاه با این شیوه تبلیغات در محیطی که صرف ناهار حتی باید با آلارم مخصوص یادآوری شود، در صدر فهرست ثروتمندترین کمپانی ها قرار گیرد و گوی سبقت را از کوکاکولا و پپسی برباید.
منبع : روزنامه سرمایه