شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
اوصاف عباد الرحمن

ـ ترجمه:
و بندگان (خوب خدای) رحمان کسانیند که آرام (و بدون غرور و تکبّر) روی زمین راه میروند (و تواضع در حرکات و سکنات ایشان و حتی در راه رفتن آنان آشکار است)، و هنگامی که نادانان ایشان را مخاطب (دشنامها و بد و بیراههای خود) قرار میدهند، از آنان روی میگردانند و به ترک ایشان میگویند.
ـ توضیحات:
« هَوْناً »: آهسته و آرام. مراد با وقار و فروتنانه راه رفتن، و ترک خودخواهی کردن است. مصدر است و در معنی اسم فاعل برای تأکید به کار رفته است. « الْجَاهِلُونَ »: سفهاء. نادانان. « سَلاماً »: درود. مراد سلام متارکه و دوری گزیدن و رویگردانی است ؛ نه سلام احوالپرسی و خوش و بش کردن (نگا: قصص / ۵۵).
▪ «وَالَّذِینَ یبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیاماً»
ـ ترجمه:
و کسانیند که (بخش قابل ملاحظهای از شب، و گاهی تمام) شب را با سجده و قیام به روز میآورند (و با عبادت و نماز سپری میکنند).
ـ توضیحات:
« یبِیتُونَ »: شب را بسر میبرند. مراد تهجّد و شب زندهداری است. « سُجَّداً وَ قِیاماً »: جمع ساجِد و قائِم، حال است.
▪ وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَاماً
ـ ترجمه:
و کسانیند که پیوسته میگویند: پروردگارا ! عذاب دوزخ را از ما به دور دار. چرا که عذاب آن (گریبانگیر هر کس که شد از او) جدا نمیگردد (و تا ابد ملازم وی میشود).
ـ توضیحات:
« اصْرِفْ عَنَّا »: از ما منصرف گردان. از ما بازدار (نگا: یوسف / ۲۴ و ۳۳). « غَرَاماً »: ملازم. غیر دست بردار. هلاک و نابودی همیشگی و بیانقطاع.
▪ إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرّاً وَمُقَاماً
ـ ترجمه:
بیگمان دوزخ بدترین قرارگاه و جایگاه است.
ـ توضیحات:
« مُسْتَقَرّاً »: مکان ماندن موقّت. « مُقَاماً »: محلّ اقامت دائم. « مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً »: عطف این دو واژه بر یکدیگر، بیانگر افزایش کمیت و کیفیت عذاب و رو به فزونی نهادن آن در طول مدّت است (نگا: فاطر / ۳۶).
▪ وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَکَانَ بَینَ ذَلِکَ قَوَاماً
ـ ترجمه:
و کسانیند که به هنگام خرج کردن (مال برای خود و خانواده) نه زیادهروی میکنند و نه سختگیری، و بلکه در میان این دو (یعنی اسراف و بخل، حد) میانهروی و اعتدال را رعایت میکنند.
ـ توضیحات:
« أَنفَقُوا »: خرج کردند. برای خود و خانواده خرید کردند. « لَمْ یقْتُرُوا »: سختگیری نمیکنند و بخل نشان نمیدهند. « قَوَاماً »: حد وسط. میانهروی. یعنی نه آن چنان سختگیری و تنگچشمی میکنند که زن و فرزندانشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان در مخارج و نفقه زیادهروی و باد دستی میکنند که تبذیر و اسراف بشمار آید.
▪ وَالَّذِینَ لَا یدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَلَا یقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یزْنُونَ وَمَن یفْعَلْ ذَلِکَ یلْقَ أَثَاماً
ـ ترجمه:
و کسانیند که با الله، معبود دیگری را به فریاد نمیخوانند و پرستش نمینمایند، و انسانی را که خداوند خونش را حرام کرده است، به قتل نمیرسانند مگر به حق، و زنا نمیکنند. چرا که هر کس (یکی از) این (کارهای ناشایست شرک و قتل و زنا) را انجام دهد، کیفر آن را میبیند.
ـ توضیحات:
« لا یدْعُونَ »: فرا نمیخوانند. نمیپرستند. « بِالْحَقِّ »: مراد این است که شخص کاری کرده باشد که در برابر آن مستحقّ قصاص باشد (نگا: انعام / ۱۵۱). « أَثَاماً »: جزاء گناه. کیفر. عقاب و عذاب.
▪ یضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَیخْلُدْ فِیهِ مُهَاناً
ـ ترجمه:
(کسی که مرتکب یکی از کارهای زشت و پلشت شرک و قتل و زنا شود) عذاب او در قیامت مضاعف میگردد، و خوار و ذلیل، جاودانه در عذاب میماند.
ـ توضیحات:
« یضَاعَفْ »: دو چندان میگردد. چندین برابر میشود. مجزوم است چون بدل از (یلْقَ) است. « مُهَاناً »: خوار و پست.
▪ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ـ ترجمه:
مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، که خداوند (گناهان چنین کسانی را میبخشد و) بدیها و گناهان (گذشته) ایشان را به خوبیها و نیکیها تبدیل میکند، و خداوند آمرزنده و مهربان است (و نه تنها که سیئات را میبخشد، بلکه آنها را تبدیل به حسنات مینماید).
ـ توضیحات:
« یبَدِّلُ اللهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ »: خداوند بدیهای ایشان را به نیکیها، و گناهانشان را به طاعات و عبادات تبدیل مینماید ! کرم بین و لطف خداوندگار، گذشت او با گذشت انسانها، و مهر او با مهر انسانها تفاوت از زمین تا آسمان دارد.
▪ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَإِنَّهُ یتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتَاباً
ـ ترجمه:
(آخر) کسی که توبه کند و کار شایسته انجام دهد، کاملاً به سوی خدا باز میگردد (و تبدیل سیئات به حسنات تعجّبی ندارد. زیرا کار خدا بیمثال، و پاداش خدا بیحساب و دریای مهرش بیکران است).
ـ توضیحات:
« وَ مَن تَابَ... »: این آیه پاسخی است برای تعجّبی که چه بسا آیه پیشین در برخی از اذهان برمیانگیزد، و آن این که چگونه ممکن است خداوند سیئات را به حسنات تبدیل فرماید؟ « مَتَاباً »: بازگشتن. دست کشیدن از معاصی. مفعول مطلق تأکیدی است و بیانگر اهمّیت و عظمت توبه است. معنی آیه چنین هم میتواند باشد: کسی که از معاصی دست بکشد و علاوه از آن کارهای شایسته انجام دهد، این چنین کسی به سوی خدا برمیگردد و توبه میکند.
▪ وَالَّذِینَ لَا یشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَاماً
ـ ترجمه:
و (بندگان خدای رحمان) کسانیند که بر باطل گواهی نمیدهند، و هنگامی که کارهای یاوه و سخنان پوچی را ببینند و بشنوند، بزرگوارانه (از شرکت در بیهودهکاری و یاوهسرائی کنارهگیری میکنند و از آنها) میگذرند.
ـ توضیحات:
« الزُّور »: باطل. « لا یشْهَدُونَ الزُّورَ »: در مجالس دروغگوئی و معاصی شرکت نمیکنند. شهادت باطل و گواهی دروغ نمیدهند. « إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ »: هر گاه سخنان یاوه را بشنوند. هر گاه لغزشی و گناهی از کسی مشاهده کنند (نگا: مؤمنون / ۳). « مَرُّوا کِرَاماً »: بزرگوارانه میگذرند و همچون بزرگان خویشتن را از شرکت در بدگوئیها و بدکرداریها کنار میکشند و بزرگوارانه میگذرند و همچون بزرگان لغزش و گناه دیگران را نادیده میگیرند و به پخش آن نمیپردازند. یا این که اگر دشنام و حرفهای زشتی از کسی شنیدند، به بزرگی خود میبخشند.
▪ وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یخِرُّوا عَلَیهَا صُمّاً وَعُمْیاناً
ـ ترجمه:
و کسانیند هنگامی که به وسیله آیات پروردگارشان پند داده شدند همسان کران و نابینایان بر آن فرو نمیافتند (و غافلوار بدان گوش فرا نمیدهند. بلکه با گوش دل میشنوند و با چشم عقل بدان مینگرند، و درسها و اندرزهای قرآنی را آویزه گوش جان میکنند و نیروی ایمان خود را بدان تقویت میسازند).
ـ توضیحات:
« ذُکِّرُوا »: نصیحت شدند. پند داده شدند. « لَمْ یخِرُّوا عَلَیها »: بر آن فرو نمیافتند. بدان نمیپردازند و گوش فرا نمیدهند. « صُمّاً وَ عُمْیاناً »: جمع أَصَمّ و أَعْمی، کران و کوران. حال است. مراد این است که بندگان خوب خدا، واقعاً به قرآن گوش میدهند و بدان عمل میکنند و کور و کر از آن نمیگذرند.
▪ وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً
ـ ترجمه:
و کسانیند که میگویند: پروردگارا ! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایه سرور ما و) باعث روشنی چشمانمان گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان (به گونهای که در صالحات و حسنات به ما اقتداء و از ما پیروی نمایند).
ـ توضیحات:
« قُرَّةَ أَعْینٍ »: روشنی چشمان. مایه سرور و شادی (نگا: طه / ۴۰). « إِمَاماً »: پیشوا. رهبر. سرمشق (نگا: بقره / ۱۲۴، هود / ۱۷). ذکر (إمام) به صورت مفرد بدان خاطر است که اسم جنس است (نگا: تفسیر قاسمی) و به صورت مفرد و جمع به کار میرود (نگا: تفسیر آلوسی).
▪ أُوْلَئِکَ یجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیةً وَسَلَاماً
ـ ترجمه:
به اینان بالاترین درجات و عالیترین منزلگاههای بهشت داده میشود در برابر صبر و استقامتشان (بر انجام طاعات و دوری از منکرات)، و در آن (جایگاههای والای بهشت، از هر سو) بدانان درود و سلام گفته میشود.
ـ توضیحات:
« الْغُرْفَةَ »: قسمتهای فوقانی ساختمان و طبقات بالای منازل. ساختمان بلند. در اینجا مراد منازل و درجات عالی بهشت است (نگا: عنکبوت / ۵۸، زمر / ۲۰). « بِمَا »: به سبب صبرشان. واژه (ب) سببیه، و (ما) مصدریه است (نگا: رعد / ۲۴). « تَحِیةً وَ سَلاماً »: واژه (سَلاماً) عطف تفسیر برای (تَحِیةً) است (نگا: یونس / ۱۰).
▪ خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرّاً وَمُقَاماً
ـ ترجمه:
در آنجاها جاودانه میمانند. چه قرارگاه خوب و چه جایگاه زیبائی ! !
ـ توضیحات:
« مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً »: (نگا: فرقان / ۶۶).
▪ قُلْ مَا یعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یکُونُ لِزَاماً
ـ ترجمه:
بگو: اگر عبادت و دعایتان نباشد، پرورگار من اعتنائی به شما ندارد (و برایتان کوچکترین ارزشی قائل نیست. چرا که نعمتهای والای بهشت را بندگان خوب خدا در پرتو پرستش او به دست خواهند آورد). امّا شما (کفّار، رسالت آسمانی را) تکذیب میکنید و (نتیجه بد) آن ملازم شما خواهد شد (و سزای کفر و عصیان خود را خواهید دید).
ـ توضیحات:
« مَا یعْبَؤُاْ »: چه توجّهی به شما دارد و برایتان چه ارزشی قائل است؟ به شما اعتنائی ندارد و اهمّیتی برایتان قائل نیست. در صورت اوّل واژه (ما) مفعول مطلق و متضمّن استفهام است، و در صورت دوم (ما) نافیه است. «دُعَآؤُکُمْ »: عبادت و پرستشتان. دعا و نیایشتان. « لَوْ لا »: جواب لَوْ لا محذوف است. « لِزاماً »: مصدر باب مفاعله و به معنی اسم فاعل، یعنی مُلازِماست. مراد این که نتیجه کار و جزای عملشان وبال گردنشان میگردد و مکافات خود را خواهند دید. به عبارت دیگر، تکذیب کفّار مقتضی عذاب و هلاک آنان در دنیا و آخرت بوده و موجب بدبختی ایشان خواهد شد.
دکترمصطفی خرمدل
منبع : پایگاه اطلاع رسانی اصلاح
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست