سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
مجله ویستا
پدیدهای به نام جهانی شدن
موضوعی که اخیراً توجه بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران را به خود جلب کرده، موضوعی است به نام جهانی شدن یا .Globalization
خبرنگاران، نخستین افرادی بودند که به این مفهوم پرداختند و ادبیات اولیه آن را به وجود آوردند و به همین دلیل، در بدو نام گذاری آن، دقت کافی صورت نگرفته است. در معادلیابی این واژه به زبان فارسی نیز دقت کافی صورت نگرفته است؛ زیرا Globدر زبان فارسی به معنای کره است و نه جهان و معادل جهان، Universe میباشد.
به همین دلیل است که برخی از ادیبان و مترجمان فارسی زبان یا عرب زبان بر این عقیدهاند که باید از عبارت کروی شدن یا سیارهای شدن، به جای جهانی شدن استفاده کنیم. بسیاری بر این عقیدهاند که در زبان فارسی استفاده از عبارات کروی شدن و سیارهای شدن، به جای جهانی شدن، به هیچ وجه نمیتواند مبین مفهوم Globalization باشد.
درباره تاریخچه جهانی شدن، دو نظریه وجود دارد؛
۱) نظریه اول
مفهوم جهانی شدن، دارای تاریخچه مشخصی در ادبیات سیاسی و بینالمللی است. برخی بر این اعتقادند که جهانی شدن، حدود ۴۰۰ سال قدمت دارد و با پیدایش مدرنیسم و شروع جریان مدرنیسم، جهانی شدن نیز شکل گرفته است. برخی از نویسندگان بر آنند که مدرنیسم، شاخصههای متعددی دارد و یکی از این شاخصهها، Universalism یا جهانی شدن است و این، یک جریان برگشتناپذیر است.
مدرنیسم، جریانی بود که در غرب آغاز شد؛ جهان را درنوردید و جهانی شد. با وجود آنکه در ابتدا، توسط سنتگراها، مخالفتهای زیادی در مقابل مدرنیسم صورت گرفت، ولی سرانجام مدرنیسم پیروز شد. برای مدرنیسم، خصوصیتهای زیادی نقل شده که یکی غیر قابل بازگشت بودن آن است؛ یعنی مدرنیسم، مانند یک انقلاب، همه چیز را زیر و رو میکند و از آنجا که جهانی است، پس همه جهان را درمینوردد. به اعتقاد این گروه، مدرنیسم جریانی بود که نمیشد جلوی آن را سد کرد؛ با وجود آنکه دیدگاههای مخالف زیادی در مقابل آن وجود داشت.
تکنولوژیها و فنونی که ما امروز شاهد آن هستیم، به لحاظ فلسفی، نتیجه افکار دکارت و بیکن و به لحاظ علمی، حاصل افکار گالیله، کپلر و... هستند. در حوزه زیستشناسی، هرمان و داروین، در حوزه فیزیک، نیوتن و در رشته روانشناسی، فروید، تحولات عظیمی ایجاد کردند. داروین، نیوتن، فروید و همه کسانی که پیرو تفکرات آنها بودند، از آغازگران این راه به شمار می روند. اینان میگفتند که ما چیزی را قبول میکنیم که قابل مشاهده باشد و جریان پوزیتیویسم را بنیان نهادند و به معنای دقیقتر، جریان اثباتگرایی را شروع کردند؛ به این معنی که تا چیزی اثبات نشود، قابل قبول نمیباشد؛ حال میخواهد خدا باشد یا پیامبر و یا ... .
Positivism، یعنی مثبتگرایی و مثبت، یعنی اثبات شده و این، به معنای قابل اندازهگیری و قابل مشاهده بودن میباشد. در علوم فنی، ادعاهایی را که اثبات نشده باشند، جزء علم به شمار نمیآورند و به آنها فرضیه میگویند. بنابراین، علم را محدود به روابط بین پدیدهها کردند و این واژه را در جای دیگری استفاده نکردند. اینجا بود که Science در مقابل Knowledge قرار گرفت و به کسی که فقط علوم تجربی و طبیعی را میدانست، Scientist میگفتند.
بعضی بر این عقیدهاند که پدیده جهانی شدن که ما امروز شاهد آن هستیم، مرحلهای از جریانی است که از قدیم شروع شده، اما اکنون شکلی جدید به خود گرفته است و علت این شکلگیری نوین یا به عبارتی، موتور محرکه این تغییرات سریع، فناوری ارتباطات است و این، همان چیزی است که تافلر در موج سوم از آن یاد کرده است. تردیدی نیست که امروز ما در یک دهکده جهانی زندگی میکنیم و پیشبینی تافلر، صحیح بوده است. در این بین، ما چه وضعیتی خواهیم داشت؟ این، سؤال مهمی است؛ زیرا سرنوشت کشور ما با این تحولات، تغییر میکند. بنابراین، بر ما لازم است که با این پدیده جدید، آشنایی پیدا کنیم.
۲) نظریه دوم
در نظریه اول، برخی بر این عقیده بودند که جهانی شدن، دارای قدمتی ۴۰۰ ساله است؛ ولی برخی دیگر، نظری متفاوت دارند. آنان میگویند که جهانی شدن، ممکن است ریشه در مدرنیسم داشته باشد؛ ولی فینفسه یک جریان جدید است و دارای ریشههای تاریخی نمیباشد و بنابراین، باید مختصات آن را به خوبی تعریف و ارزیابی کرد.
این گروه، چنین معتقدند: همان گونه که پس از شروع جریان مدرنیته و از قرن ۱۶ به بعد، انقلابهای متعددی روی داد و چهره جدیدی به دنیا بخشید، جریان جهانی شدن نیز چهره جدیدی به دنیا خواهد بخشید. این جریان، دارای تأثیر فراوانی بر زندگی شخصی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و ... دارد و برای ما لازم است که این جریان را دقیقاً بشناسیم؛ زیرا در صورت عدم درک صحیح از آن، متضرر خواهیم شد.
● جهانی شدن
در شروع هر بحث، ابتدا باید تعریفی از موضوع مورد بحث ارائه داد و بحث را به آن محدود کرد. از لحاظ منطقی، ارائه یک تعریف جامع و مانع برای جهانی شدن، در حال حاضر، مقدور نمیباشد؛ زیرا به قول بسیاری از اندیشمندان، واژه جهانی شدن، در حیطههای مختلف، دارای معانی متعدد و متفاوتی است و با تغییر فرهنگها، نگرشها و دغدغهها، تغییر میباید. بنابراین، اینکه ما تعریفی از جهانی شدن ارائه بدهیم، این تعریف، جامع و مانع نخواهد بود و ما را دچار مشکل خواهد کرد و کار صحیحی نیست؛ بلکه مطالعه و شناخت بر روی جهانی شدن، باید از طریق ویژگیهای آن باشد.
اگر کمی به مطلع بحث توجه کنیم، این نظریه که جهانی شدن محصول دهه اخیر میباشد، صحیحتر به نظر میرسد؛ زیرا در همین دهه اخیر که شاهد تحولات ناشی از جهانی شدن هستیم، فناوری ارتباطات، از نقطه صفر، به طور ناگهانی، به نقطه اوج خود نزدیک شده است؛ به طوری که به هیچ وجه با گذشته خودش، قابل قیاس نمیباشد. حدود ۱۰ سال است که بحث جهانی شدن در دنیا شکل گرفته و حدود ۴-۵ سال است که این بحث، به ایران وارد شده است و ما شاهد ترجمه مقالههایی در مورد این موضوع هستیم.
برای آنکه بتوان درباره این موضوع نظر داد، لازمهاش آن است که فرد، دارای اطلاعاتی در مورد دانش روز، علوم ارتباطات، کامپیوتر و صنعت باشد؛ ولی متأسفانه چون در کشور ما اندیشمندان و نظریهپردازان معمولاً این آشنایی را ندارند، ما تاکنون، نظریهپردازی که بتواند نظری صریح ارائه بدهد، نداشتهایم؛ البته باید توجه داشت که هنوز هم در جهان نظریات جهانی شدن، تئوریزه نشده است.
در مورد مدرنیسم، ۱۰ تا ۲۰ نظریه وجود دارد. افرادی این نظریهها را بررسی علمی و تحقیقی کردهاند و از بررسی الگوهای متفاوت، الگویی را به وجود آورده و مباحث را تئوریزه کردهاند؛ اما تئوریزه کردن نظریهها در مورد جهانی شدن، هنوز انجام نشده است.
آیا این جهانی شدن، جریانی قدیمی است یا رویکردی جدید دارد؟ آیا جهانی شدن، صرفاً برای کشورهای در حال توسعه اهمیت پیدا کرده یا برای کشورهای جهان سوم هم یک موضوع قابل بررسی است؟ آیا جهانی شدن، شکل جدید و نوینی از استعمار است؟ شاید همان گونه که کشورهای غربی تصمیم بر حضور مستقیم در کشورهای مستعمرهشان نداشتند و از طریق سران کشورها به استعمار خود ادامه میدادند، از ابراز جهانی شدن نیز به این منظور میخواهند استفاده کنند.
اندیشمندان در حال حاضر، نسبت به مسئله جهانی شدن، به دو دسته خوشبین و بدبین تقسیم شدهاند. برخی میگویند که جهانی شدن، هیچ نفعی برای ما نخواهد داشت؛ زیرا جهانی شدن، ادامه استعمار و شکل جدیدی از آن میباشد و ما نباید فریب آن را بخوریم.
▪ ما باید نسبت به این جریان خوشبین باشیم یا بدبین؟
در کدام حوزهها، ما میتوانیم وارد این جریان بشویم و در کدام حوزهها نمیتوان وارد شد؟ این جاست که بحث مزیتها مطرح میشود که باید آنها را بررسی کرد. یکی از بحثها این است که آیا ما به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم یا نه؟ اگر ما به این سازمان بپیوندیم، چه مزایا و فوایدی برای ما دارد و اگر نپیوندیم، چه ضررهایی را باید متحمل شویم؟ در حوزه فرهنگ و سیاست، ما چه تاثیری میپذیریم و چه اتفاقاتی برای ما خواهد افتاد؟ اینها مسائلی هستند که باید جوابی دقیق و کارشناسانه برای آنها پیدا کنیم.
● عوامل جهانی شدن
در جهان امروز، شاهد عوامل متعددی هستیم که برخی پیدایش و تکوین جهانی شدن را با آنها مرتبط میدانند که مهمترین آنها عبارتند از:
۱) صنعت ارتباطات
صنعت ارتباطات، یکی از صنایع مسحور کننده است که در دهه اخیر، با سرعت باور نکردنی، رشد یافته است. در حال حاضر، حجم یک کتابخانه بزرگ را در یک دیسک فشرده )CD(ذخیره میکنند و انبوهی از اطلاعات را از آن سوی دنیا Down loadمیکنند. اینها همه دست به دست هم دادهاند تا تحول عجیبی را در انتقال اطلاعات، صوت و تصویر، به وجود آورند. شما میتوانید در عرض چند دقیقه، نامه خود را به همه جای دنیا برسانید. این مسائل باعث شدهاند تا در حوزههای مختلف فکری، فرهنگی و سیاسی، تحولات زیادی صورت گیرد و ملتها همواره از وضع یکدیگر آگاه باشند.
۲) رشد شرکتهای چند ملیتی
در حوزه اقتصاد، شرکتهایی به نام شرکتهای چند ملیتی وجود دارند که دیگر وابسته به یک دولت خاص نمیباشند و از چند ملیت تشکیل شدهاند و حتی امروزه دیگر شرکتهای چند ملیتی هم کم کم از رونق میافتند و شرکتهای فراملیتی، در حال شکلگیری هستند که بخش عظیمی از اقتصاد جهانی، در دست این شرکتهاست. رئیس شرکت Microsoft که شاید عظیمترین شرکت در عرصه فنآوریهای نوین باشد، دارای بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه شخصی است. چنین سرمایهای، میتواند بسیاری از شرکتهای دیگر را از عرصه رقابت خارج کند. حتی سازمانهای جاسوسی هم میتوانند از این شرکتها استفاده کنند؛ مثلاً زمانی که شرکت مایکروسافت، نسخه Windowsرا به بازار عرضه کرد، اگر کسی به اینترنت وصل میشد، تمام اطلاعات روی کامپیوتر را میتوانست در مایکروسافت Down load نمایند.
۳) گسترش و نفوذ بازارهای مالی جهانی
سرمایهداری، تاکنون سه دوره را پشت سر نهاده است که عبارتند از:
الف) سرمایهداری تجاری(Commerical).
ب) سرمایهداری صنعتی(Industrial) .
ج) سرمایهداری مالی(Financial).
از یک دوره مشخص به بعد، سرمایهداری تجاری جای خود را به سرمایهداری صنعتی داد. در دو قرن ۱۶و ۱۷، شاهد سرمایهداری تجاری بودیم؛ ولی در قرون ۱۸و ۱۹، سرمایهداری صنعتی را داریم و در قرن بیستم نیز سرمایهگذاری صنعتی جای خود را به سرمایهگذاری مالی داد. سرمایهداری مالی، با دو نوع دیگر، تفاوتهایی دارد. در این نوع سرمایهداری، اعتبار و اعتماد است که پیشبرنده امور است و به همین دلیل، امروزه بانکها هستند که در سرمایهداری دنیا، نقش مهم و اساسی را بر عهده دارند؛ به ویژه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول. اگر دقت کنیم، میبینیم که در امور بانکی نیز تکنولوژی ارتباطات نقشی اساسی بر عهده دارد؛ تا آنجا که امور بانکی نیز از طریق ارتباطات اینترنتی قابل انجام است.
موضوعاتی مانند کارتهای اعتباری نیز اینجا مطرح میشوند و تنها مشکلی که در سر راه تجارتهای اینترنتی وجود دارد، مسئله هک کردن و از بین بردن اعتبار کارتهاست. این امور، دزدیهای اینترنتی نامیده میشوند.
۴) افزایش اقدامات بینالمللی در خصوص حفظ حقوق بشر
یکی از مسائل دیگری که اثر بسیاری در موضوع مسئله جهانی شدن داشته است، مسئله افزایش اقدامات بینالمللی در خصوص حفظ حقوق بشر است. در این دوره، با رشد سریع سازمانهای غیردولتی )NGO(مواجه هستیم. این شرکتها، در مقابل دولتها، صاحب قدرت شدهاند و ارتباطات مردم هم - به واسطه اینترنت - با این شرکتها بسیار تسریع شده و همین موضوع، مشکلاتی را برای دولتها به وجود آورده است.
۵) مسائل زیست محیطی
بحث مهم دیگری که فرایند جهانی شدن را تشدید کرد، مسائل مربوط به زیست محیطی است. مسئله گرم شدن کره زمین، بارانهای اسیدی و نازک شدن لایه ازون بحثهایی هستند که افکار همه کشورهای دنیا را به خود مشغول کردهاند. بنابراین، لازم است که همه دولتها برای رفع این مشکلات، هماهنگ و همکار باشند.
مجموعه این علل، به بحث جهانی شدن دامن زدند و آن را به پیش بردند. این بحث، در کشورهای غربی پیدا شده و کم کم به سایر نقاط جهان هم سرایت کرده است.
● دیدگاههای گوناگون در مورد جهانی شدن
به اعتقاد برخی اندیشمندان، جهانی شدن، یک فرآیند فشردگی زمان و مکان است؛ به این معنا که با وجود اینترنت شما در حالی که در خانه خود در ایران هستید در عرض چند ثانیه، با سایتی اینترنتی در انگلستان ارتباط برقرار میکنید و سفارش آنچه را که مورد نیاز است، میدهید و حتی پا را از این فراتر گذاشتهاند؛ بطوری که از شما فیلمبرداری میکنند و شکل شما را در جایی دیگر که میخواهید کنفرانس بدهید، به صورت حجمی به وجود میآورند و افراد، با شکل واقعی شما روبهرو میشوند.
همچنین این بحث مطرح شده که انسان را به انرژی تبدیل کنند و لحظهای دیگر، او را در جایی دیگر، به وجود آورند و ادعا شده که از لحاظ تئوریکی، مشکلی وجود ندارد؛ ولی به خاطر پیچیدگیهای موجود انسانی، مشکلات تکنولوژی، راه ما را سد کرده است.
اکنون بحثی به نام واقعیت مجازی وجود دارد؛ به این معنا که با استفاده از تکنیکهایی، به طور مجازی، یک واقعیت را در مخیله انسان القا مینمایند.
بحث فشردهسازی زمان و مکان، مطابق تعریف آقای هاروی است. در این تعریف، ما با یک سیاره یا یک کره سر و کار داریم و یا به قول تافلر، با یک دهکده روبهرو هستیم. در یک دهکده، اگر فردی، کاری انجام بدهد، به سرعت، خبر آن به همه جا میرسد؛ با این تفاوت که دهکده آقای تافلر، یک دهکده الکترونیکی است و در این دهکده، بحثهای فراوانی مطرح است. کدام فرهنگ غالب خواهد شد و کدام فرهنگ مغلوب میشود؟ آیا فرهنگ غرب مسلط میشود؟ آیا فرهنگها بر جای خودشان باقی میمانند؟ این سؤالات، نمونههایی از این بحثهاست. برخی از اندیشمندان در پاسخ به این سؤالات گفتهاند که اصلاً این طور نیست که بگوییم جهانی شدن، فرهنگها را از بین میبرد.
در کتابی که توسط آقای شایگان درباره جهانی شدن تألیف شده، از اصطلاح فرهنگ موزاییکی استفاده شده است؛ به این معنی که فرهنگهای مختلف در جهان، مانند موزاییک در کنار هم زندگی میکنند و هر چه این موزاییکها رنگارنگتر و متنوعتر باشند، زیباتر و جالبتر به نظر میرسند. بنابراین، نباید اصلاً نگران کنار هم قرار گرفتن فرهنگهای متفاوت باشیم. همچنین نباید نگران باشیم که کدخدای این دهکده کوچک، غربیها خواهند شد؛ چون غربیها وقتی که دیدند کشورهایشان سرشار و انباشته از فیلمهای هالیوود و آمریکایی میشود، عهدنامه تلویزیون فرامرزی را تصویب کردند و اجازه ندادند که فیلمهای آمریکایی مسلط بشوند؛ زیرا اعتقاد داشتند که این، Globalization نیست، بلکه Americanization است.
دیدگاههای دیگری نیز درباره این مسئله وجود دارد؛ مثلاً فردی به نام گیدنز، اعتقاد دارد که جهانی شدن جریانی است که روابط اجتماعی جهانی را تشدید میکند و مکانهای دور را به هم متصل میکند. بنابراین، اتفاقی که در گوشهای از دنیا میافتد، به همه ربط دارد و دیگر نمیتوان ادعا کرد که این اتفاق، به من ارتباط ندارد.
از این پس، هر تصمیمی که در یک کشور گرفته میشود، روی سرنوشت همه انسانهای جهان تأثیر دارد. بنابراین، گیدنز، از منظر دیگری به این وضع مینگرد و معتقد به فرایند جدایی زمان و مکان است که بر خلاف نظر هاروی است.
این که گفته میشود زمان و مکان فشرده شدهاند، به این معنی است که دیگر فاصله زمانی بین ما و آنها وجود ندارد یا به عبارتی، زمان، موضوعیت خود را از دست داده است. گیدنز در کتاب نیروی مقدم، به طور مشروح، به تبیین این مفهوم پرداخته است.
در تحلیل نهایی، تفسیر هاروی و گیدنز، یکی است؛ ولی از دو دیدگاه متفاوت بیان شده، تفاوت دقیقی بین این دو نظریه نمیتوان پیدا کرد؛ تنها یکی میگوید که جدا شدن و دیگری میگوید یکی شدن. برخی افراد حتی پا را از این نیز فراتر نهاده و چنین گفتهاند: از آنجا که جهانی شدن یک خصلت سرکش در جهان است، نمیتوان به طور قطع گفت که در جهان چه اتفاقی در حال رخ دادن است؛ زیرا برای آنکه بتوان راجع به یک موضوع اظهارنظر کرد، باید از سطحی بالاتر به آن نگریست؛ حال آنکه خود ما نیز در معرض جهانی شدن هستیم.
● ما و جهانی شدن
در ابتدا بیان شد که ما به عنوان یک فرد ایرانی، میتوانیم در مورد این قضیه دو دیدگاه داشته باشیم؛ یکی دیدگاهی خوش بینانه و دیگری دیدگاهی بدبینانه. برخی بر این عقیدهاند که جهانی شدن، ارتباط بین ملل و افراد متفاوت را بهبود بخشیده، روابط را تشدید کرده، انسجام اجتماعی را بهبود میبخشد.
برخی معقتدند که جهانی شدن، یک فرآیند است و فرآیند، یعنی جریانی که خود به خود پیش میرود؛ مثل توپی که از سراشیبی به پایین میغلتد یا مثل دانهای که کاشته میشود و در صورت آماده بودن شرایط، خود به خود، شروع به رشد و نمو میکند. گفته شده که جهانی شدن نیز فرآیندی است که از جایی شروع میشود و به تکامل میرسد و با پیشرفت علم و تکنولوژی و ارتباطات، راه خودش را میپیماید و پیش میرود.
گروهی دیگر، دیدگاه خوبی نسبت به این پدیده ندارند و بر این عقیدهاند که جهانی شدن، یک فرآیند نمیباشد؛ بلکه یک پروژه است؛ یعنی عدهای نشستهاند و نقشهای برای استعمار دنیا طراحی کردهاند که این نقشه، نام جهانی شدن به خود گرفته است. طراحان این نقشه، میخواهند حاکمان آینده جهان باشند. آنان میاندیشند که غرب با بحران انرژی مواجه خواهد شد و در آینده، به منابع انرژی سایر دنیا نیاز خواهد داشت بنابراین، سازمان تجارت جهانی را راه انداختهاند. آنها معتقدند که این برنامه طوری طراحی شده که فرهنگ در چارچوب غرب حفظ شود. آنها معتقدند که این پروژهای است که قسمتهایی از آن انجام شده و قسمتهایی نیز در حال انجام است و احتمالاً در آینده انجام میشود و در بخشهای دیگر آن که انجام شود، سلطه و احاطه غرب بر جهان، مکشوفتر و معلومتر خواهد شد و در آینده، سلطه فرهنگ غرب را بر سایر فرهنگها، بیشتر احساس خواهیم کرد.
کسانی که معتقدند این یک فرآیند است، دیگر از این موضوع به عنوان تهاجم فرهنگی یاد نمیکنند؛ بلکه از آن به عنوان یک روند طبیعی که برنامههای خاص خودش را دارد، یاد میکنند؛ اما آن که به پروژهای بودن جهانی شدن معتقد است، همواره مراقب همه جاست و همه برنامهها و رویکردها را با چشم دیگری میبیند و مواظب است که فریب نخورد.
در این زمینه، بررسی عواملی که باعث تسلط فرهنگ غربی بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه در عصر حاضر شده و عواملی که باعث شدهاند تا امثال آقای بوش (رئیس جمهور وقت آمریکا) از نظم نوین جهانی سخن بگویند و افرادی مثل هانتینگتون، صحبت از جنگ تمدنها کنند، میتواند مفید باشد.
▪ عوامل زیادی در این نگرش دخیل بودهاند که برخی عبارتند از:
۱) شرکتهای چند ملیتی.
۲) بازارهای فروش جهانی.
۳) انقلاب اطلاعاتی.
۴) فروپاشی نظام کمونیستی شوروی.
میدانیم که پس از انقلاب صنعتی که استالین در شوروی ایجاد کرد، روسها اولین ماهواره را به فضا فرستادند و بعد از آن، آمریکاییها احساس کردند که در جایی ضعف دارند و از انجام این کار ناتوانند. بنابراین، به اشکالاتی که در نظام آموزش و پرورش خود داشتند، پی بردند و شروع به اصلاح آن کردند و به موفقیتهایی دست یافتند و پس از آن، آرمسترانگ به ماه سفر کرد. با حذف این رقیب جدی و خطرناک، یعنی شوروی، بحث جهانی شدن تا حدی گسترش یافت.
جهانی شدن امروز در حوزههای مختلف فرهنگ، سیاست، اقتصاد و علم مطرح است و اینکه هر کدام از کشورها در مواجهه با آن چه رویکردی نشان میدهند، باید مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا باز این سؤالات مطرح شدهاند: آیا یک دولت قدرتمند مرکزی در جهان به وجود خواهد آمد؟ آیا همه دولتها، قدرت خود را از دست خواهند داد؟ آیا دموکراسی جهانی، شکل خواهد گرفت و یا اتفاقات دیگری میافتد؟
در حوزه اقتصاد، مسئله به این پیچیدگی نیست؛ زیرا بر اساس تصمیمات گرفته شده، اقتصاد اکنون یک مسئله جهانی شده است. کشورهایی که به سازمان تجارت جهانی بپیوندند، با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد؛ مثلاً خودروی زانتیا در ایران حدود ۲۰ و چند میلیون تومان است؛ در حالی که پیکان، چند میلیون قیمت دارد. اگر دنبال علت این قیمتها برویم، در مییابیم که چون در کشور ما تعرفههای زیادی - حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد - برای واردات در نظر میگیرند، از محل اخذ این تعرفهها، از تولیدات داخلی حمایت میشود؛ در حالی که اگر ما به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم، باید تعرفه ۴ درصد را بپذیریم که این موضوع، مشکلاتی جدی را برای ما و کشورهای در حال توسعه، به وجود خواهد آورد.
در پاسخ به افرادی که معتقدند ما در حال عقب ماندن از قافله جهانی شدن هستیم، میتوان گفت که مگر چند درصد از مردم کشورهای جهان سوم از امکانات اینترنت استفاده میکنند. روشن است که درصد بسیار کمی استفاده میکنند. این درصد کم، چقدر از امکانات تکنولوژیکی، علمی و اطلاعاتی جهان در اختیار آنهاست؟ بنابراین، میبینیم که امکانات دنیا، به صورت نامتقارن، توزیع شده است. مخالفان میگویند که اگر ما در اول توزیع، امکانات را عادلانه در جهان توزیع کنیم و سپس به دنبال جریان جهانی شدن برویم، همه چیز معقول و منطقی است؛ اما موافقان میگویند که همانطور که جریان جهانی شدن، کشورهایی مانند کره جنوبی و مالزی را با تحول اقتصادی مواجه کرده است، ما را نیز متحول خواهد ساخت.
ما به دنبال این نیستیم که کدام دیدگاه صحیح و کدام غلط است؛ بلکه تبیین موضوع، مورد بحث ماست. همان گونه که اشاره شد، برخی میگویند که این، یک نقشه جدید استعمارگرانه، برای تاراج منابع کشورهای جهان سوم است و برخی دیگر معتقدند که این گونه نیست و میگویند که مثلاً در سال ۹۴ و ۹۵، کتاب مثنوی مولانا در آمریکا، پرفروشترین کتاب سال بوده است و آنچنان در فرهنگ آمریکا جا باز کرد که مدونا، خواننده آمریکایی نیز از اشعار وی استفاده کرد.
درباره این موضوع نیز همگان اینگونه تصور نمیکنند که فروش کتاب مولانا، یک پدیده طبیعی بوده است و بر این عقیدهاند که غرب به دنبال آن است که خود را به عنوان یک قطب فلسفی، ادبی و فرهنگی، مطرح کند و در این راستا، بسیاری از افراد ملل مختلف را که اهل علم و فرهنگ بودهاند، به افکار خود نزدیک کند و از آثار آنها، در جهت عملیتر کردن نقشه خود استفاده کند؛ اما به نظر نویسنده، موضوع جهانی شدن هم میتواند یک تهدید باشد و هم میتواند یک فرصت خوب باشد؛ اگر از این بستر خوب استفاده شود، میتواند فرصت بسیار خوبی برای کشور ما باشد و اگر تنبلی و سستی کنیم، این موضوع، برای ما، شکل تهدید خواهد گرفت.
سایت DVD به ۴۳ زبان، برای شما اخبار صوتی - تصویری ارائه و همواره اخبار روز را بیان میکند؛ حال آنکه سایتهای ما، سرشار از کاتالوگ، با کیفیت و سرعتی بسیار نازل هستند و این عوامل، موجب میشوند که مخاطبان کاهش یابند.
ما در حوزه فرهنگ، بسیار ضعیف عمل میکنیم و به قول رابرتون، اندیشمند غربی، جریان جهانی شدن، نه تنها هیچ ضربهای به فرهنگ ما نمیزند، بلکه موجب گسترش آن میشود.
ادعا میشود که اکنون در آمریکا، عدهای از معماران چینی، سبک معماری چینی (فتچویی) را بنیان نهادهاند که طرفداران بسیار زیادی هم در آمریکا پیدا کرده است. در این مورد خاص، چینیها از این بستر، به طور مناسب بهره گرفتهاند و فرهنگ خود را گسترش دادهاند. به همین دلیل، برخی معتقدند که اصلاً عبارت Globalization یا Globalism، اصطلاح صحیحی نمیباشد؛ بلکه باید از عبارت Glocalismاستفاده کنیم.Glocalism ، تلفیقی است از Globalizationو Localizationاست که اولی به معنای جهانی شدن و دومی به معنای محلی شدن است و به این معنا خواهد بود که منش محلی جوامع، به نوعی جهانی، تغییر مسیر میدهد و یک دیدگاه سوم یا دیدگاه بینابین را به وجود میآورد.
افرادی که نگاهی بدبینانه نسبت به Glocalism دارند، معتقدند که این جریان، جهانی شدن نیست؛ بلکه نوعی جهانیسازی است و غربیها از این جریان استفاده میکنند تا فرهنگ خودشان را تعمیم دهند و این موضوع را به عنوان پروژهای مطرح میکنند که از قبل، طراحی شده است.
بر ماست که با این موضوع جدی، مواجههای دقیق، منصفانه و آگاهانه داشته باشیم؛ تا تهدیدهای فرارو را به فرصتی برای گسترش فرهنگ اصیل و ناب خود تبدیل کنیم.
دکتر مجید توسلی
منبع : پرسمان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست