چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
خنده و شادمانی بخشی از حیات آدمی است
در ایران سینمای فکاهی و کمدی وجود داشته و دارد. سینمای کمدی هم بر اساس طبیعتش از رهیافت کمدی در ادبیات و تئاتر عامیانه جدا میشود و هم از نظر مضمون و مفهوم با آن پیوند دارد. آن چه سینمای کمدی را از تئاتر عامیانه منفک میکند قابلیت ابزار جدید در نمایش واقعیت و ایجاد خنده است.
اشکال سینمای کمدی بسیار متنوع است؛ مثل کمدی انتقادی، کمدی اجتماعی، کمدی رئالیستی، کمدی رومانتیک، کمدی سیاه، کمدی موزیکال و ... ایجاد خنده در تماشاگران به شیوههای مختلف ساختاری صورت میگیرد؛ مانند وضعیتهای غیرمنتظره، اشتباهات، رفتارها، موقعیت انسان، لهجهها و کلام و البته بهرهگیری از تدوین و بزرگنمایی حالتهای کمیک.
شادیآفرینی از طریق عوامل خندهآفرین در یک فیلم واقعگرا و یا تخیلی و سینمای فکاهی به مفهوم استفادهی خلاقه از عنصر فکاهی و بیان سینمایی در جهت فرحبخشی و احتمالاً نقد اجتماعی و بهویژه مضحکههای فیلمی از هم جدا میشوند و جایگاه بخش عمدهیی از فیلمهای سینمای ایران که بهاشتباه کمدی به نظر میرسند روشن خواهد شد، چرا که در هر فیلمی نمیتوان گرایش کمیک به وجود آورد. شاد کردن تماشاگران به معنای ایجاد وضعیتی است که آنها را از حالت عادی درآورده و در شرایط جدیدی که خنده است قرار دهد. خندیدن انواع گوناگون دارد: خندهی فیزیولوژیک، خندهی پاتولوژیک و خندهی سایکولوژیک؛ خندهی ناشی از قلقلک و تحریک اعصاب را خندهی فیزیولوژیک میگویند و خندهیی که مرگ دشمن و یا مشکلات بزرگی را برای او موجب میشود خندهی پاتولوژیک گویند اما بهترین خنده، خندهی روانشناختی است.
سینما توانسته در طول تاریخ با ساخت آثار کمیک به نقاط حساسی از این واکنش پیچیدهی روانشناسی پرتوافکنی کند و تماشاگران را عمیقاً بخنداند.
سینمای جهان از همان آغاز پیدایش با فیلم باغبان آبپاشیشده اثر برادران لومیر و فیلمهای ژرژ مهلیس بهویژه سکانس کنفرانس فیلم سفر به کرهی ماه که صلحطلبان مانند حیوانات وحشی به جان هم افتاده بودند، نوعی کمدی اسلپاستیک را رقم زد.
تماشاگران سینمای کمدی بیشتر مردم کوچه و بازار بودهاند تا خواص جامعه؛ تصور میرود که این جریان ریشهی تاریخی داشته باشد و به تقسیمبندی نمایش از دید ارسطو به سه دستهی تراژدی، حماسی و کمدی برمیگردد که احتمالاً کمدی این انگ را داشته که از دل تاریخ و از همین تقسیمبندی و با قرار گرفتن در مقابل دو نوع به ظاهر مهمتر نمایش را با خود آورده است.
سینمای کمدی کشور ما نتیجهی شناخت دستاوردهای جهانی، رشد علمگرایی و بررسی عالمانهی جامعه و مناسبات انسانی در شهرهای ایران، در دوران تغییرات و در مناسبات اجتماعی و رشد طبقهی متوسط جدید شهری است که در عین حال نگاهی هم به فرهنگ نمایشی ایران دارد. سینمای کمدی ایران از سرعت و هیجان سینمای شلوغ و پرهیاهو به دور نمانده است و به مفهوم شوک کمیک در هر لحظه و سرعت تبادل اطلاعات کمیک علاقهمند میشود؛ شاید بهترین نمونهی این گونه فیلمها، اجارهنشینها باشد. گذر سینمای کمدی و فکاهی ایران از مرحلهی ساده و ابتدایی به کمدی جدید، گذر جامعه از مراحل رشد سیاسی و اجتماعی است.
اولین فیلم تاریخ سینمای ایران که کمدی بوده و اکنون اثری از آن باقی نمانده پایه و اساس تولید سینمایی را رقم زده است. سینمای ایران با کمدی آغاز میشود و طنز معمولاً چاشنی فیلمهای گونههای مختلف در این سینما بوده است. استقبال از سینمای کمدی و برنامههای خندهآور تلویزیون در کنار فال قهوه و کتابهای شبهروانشناسانه، از روانشناسی جمعی میآید که مردم از سختیهای روزمره به ستوه آمدهاند و به دنبال مفری برای رهایی هستند و چون در واقعیت مفری نیست به غیرواقعیاش متوسل میشوند؛ پس آیا هنر و سینمای کمدی با این نیت به وجود آمده که باعث بیگانگی و گریز مردم شود؟ پاسخ منفی است، خنده و شادمانی بخشی از حیات آدمی است.
در سینمای دههی ۶۰ کشور فضای تلخ فیلمهای خشن و ملودرامهای عبوس همچنان ادامه داشت تا اینکه از نیمههای این دهه فیلمهای کمدی اتوبوس و مردی که زیاد میدانست از یدالله صمدی، مردی که موش شد کار احمد بخشی و کفشهای میرزانوروز ساختهی محمد متوسلانی، از گیشه و تماشاگران عام جواز خنده و شادی گرفتند. اما ساخت و اکران اجارهنشینها که صرفاً یک فیلم مفرح عامیانه نبود با اقبال پرشور تماشاگران روبهرو شد. این فیلم که از شیوهی کمدی آکسیون و کمدی موقعیت بهره گرفته است، از نظر ساختاری و مضمون، در سینمای ایرانِ آن زمان اتفاقی تازه و تجربهیی درخور توجه بود. استقبال عمومی از اجارهنشینها باعث رونق سینمای کمدی در کشور شد. در فیلمهای کمدی از گویشهای محلی و عیوب جسمی به عنوان عامل خنده بهره گرفته نمیشد؛ خواستگاری بر اساس دلدادگی دو آدم مسن ساخته میشود و دو نفر و نصفی که از فیلم دو مجرد و یک کودک برگرفته شده بود، به روال کمدی سمت و سو مییابد. در دههی ۷۰ با گردش عروسکها توسط ایرج طهماسب و حمید جبلی، کلاهقرمزی و پسرخاله پرفروشترین فیلم سال شد.
سینمای کمدی در این دهه رونق بیشتری یافت؛ روز باشکوه که در آن علیرضا خمسه یکی از بهترین نقشهای خود را ارایه داد ایادی رژیم گذشته را به تمسخر میگرفت، آدمبرفی که در هنگام اکران از استقبال خوبی برخوردار شد، مرد عوضی که با سنتشکنی و انتخاب مضمونی که در شرایط قبلی امکان طرح نداشت نقطهی عطفی از جهت فروش در گیشه بر جای گذاشت و عینک دودی که تا حدی اعتنای تماشاگران را به همراه داشت.
اینگونه بود که کمدیسازی رونق گرفت و فیلمهایی چون توکیو بدون توقف، دختر ایرونی، دنیا، عروس خوشقدم، چپدست، توفیق اجباری و کلاغپر که کمدیهای سبکی بودند به روی پرده رفتند. داریوش مهرجویی که فیلم درخشان اجارهنشینها را داشت با درک شرایط جدید مهمان مامان را ساخت که اجرایی جذاب در زیرلایههای وقایع مفرح و خندهآفرین، بخشی از روانشناسی مردم را به صورت واقعبینانهیی بازتاباند. کمدیهای لیلی با من است و اخراجیها با قرار دادن مضامین جنگی در روایت و ایجاد موقعیتهای کمدی با کنش کاراکترها فصل جدیدی از سینمای کمدی را در عرصهی سینمای جنگ و دفاع مقدس گشودند. مارمولک هم با یک موضوع ویژه که سینما کمتر از آن بهره گرفته بود به یکی از پرفروشترینهای سینمای کمدی تبدیل شد
حسین گیتی
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست