جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عشق پریشان - PUNCH DRUNK LOVE


عشق پریشان - PUNCH DRUNK LOVE
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دانیل لوپی، جون سلار و پل توماس آندرسن
کارگردان : آندرسن
فیلمنامه‌نویس : آندرسن
فیلمبردار : رابرت الزویت
آهنگساز(موسیقی متن) : جان بروین
هنرپیشگان : آدام سندلر، امیلی واتسن، فیلیپ سیمور هافمن، لوئیس گوسمان، جیسن اندروز، دن مک مانوس و شان کانوی
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه


̎بَری ایگان̎ (سندلر) مرد جوانی است که در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل دارد و با وجود چندتائی خواهر، این ناشی‌گری در ارتباط با زنان پیرامونش بیش‌تر هم می‌شود. او در یک انبار کار می‌کند و وسائل لوله‌کشی و ابزارهائی مشابه می‌فروشد و تازگی یک تبلیغ چند ورقی که دربارهٔ یک نوع محصولات غذائی به‌دستش رسید، نظرش را به شدت جلب کرده است. او به کمک همین آگهی مفرّ و راه گریزی پیدا می‌کند و مدام از آن کالای تبلیغ شده می‌خرد تا جایزه‌اش را ببرد. یک روز، یکی از خواهرهایش او را با ̎لنا̎ (واتسن) آشنا می‌کند که از این دیوانگیِ ̎بَری̎ خوشش می‌آید. در همین حال، تلفنی که ̎بَری̎ محض تفریح به یکی از بنگاه‌های سرگرمی زده او را توی دردسرهای فراوان می‌اندازد و طرف مقابل، به کمک دوستش (هافمن) شروع می‌کند از ̎بَری̎ اخاذی کردن. در این فاصله، ̎بَری̎ احساس می‌کند که بیش‌ از پیش به ̎لنا̎ نیاز دارد.
● مؤلف مسئله‌ساز و بحث‌انگیز سینمای آمریکا در دههٔ ۱۹۹۰، آندرسن، در چهارمین فیلمش بسیاری را ناامید کرد. شاید آنان توقع چیزی بسیار بیش‌تر از یک کمدی رُمانتیک و نستباً سرراست ـ آن هم با بازی کمدین بدنامی مثل سندلر ـ را داشتند. اما درواقع توسل به ژانر، گم‌راه کننده است و فیلم اگرچه آرام و سربه‌راه جلوه می‌کند و تلاطم توفانی شب‌های عشرت (۱۹۹۷) یا ماگنولیا (۱۹۹۹) را ندارد، اما اصلاً خالی از لطف یا جسارت نیست. اصولاً سندلری که نقش معمول و ̎عقب‌افتادهٔ̎ خود را در فیلمی از یک آوانگارد حرفه‌ای بازی می‌کند، تقابلی خلق می‌کند که مورد نظر آندرسن نیز بوده است (البته آندرسن اداهای همیشگی ستاره‌اش را معمولاً در نماهای متوسط و دور می‌پوشاند و او را بیش‌تر اوقات سر جای خود می‌نشاند، اما ارجاع به جری لوئیس در سرووضع و لباس سندلر آشکارتر است). سندلر به وسیلهٔ فیلم و در خود فیلم منزوی شده است. بازیگران دیگر یا غیرحرفه‌ای هستند یا ـ در مورد امثال گوسمان و هافمن ـ نمی‌دانند چگونه با او بده‌بستان کنند. آندرسن با پرتاب یک ستارهٔ کمدی مردم‌پسند در دنیائی دور از خاستگاه راحتش، مشغول آزمایش‌هائی می‌شود که یکی‌شان، برداشت بسیار بلند از ̎بَری̎ است که می‌کوشد با یک خط تلفن آن‌چنانی تماس بگیرد و مورد اخاذی قرار می‌گیرد. آزمایش بزرگ فیلم، کمینه‌گرائی و تکرار است و این از فیلم‌نامه‌ای که سعی شده لخت و نحیف باشد، پیداست (و همین‌طور از مثلاً تکرار وسواسی ترانهٔ ̎او به من نیاز دارد̎ از فیلم پاپای رابرت آلتمن، ۱۹۸۰). اما هرچه هست و با همهٔ مهارت آندرسن، نتیجه به انتظارات تماشاگر از کارگردان ماگنولیا پاسخ شایسته‌ای نمی‌دهد.