شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


مهم نیست که نابغه باشیم


مهم نیست که نابغه باشیم
نبوغ و داشتن خلاقیت هنری همیشه مقوله ای جذاب برای هنرجویان رشته های مختلف هنری بوده و غالبا باعث کم رنگ شدن اهمیت تمرین و یادگیری درست در نظر آنان می شود.
در واقع شتاب فراوان هنر جویان برای به ظهور رساندن نبوغ و خلاقیتشان, آنها را از دقت کافی در یادگیری ساده ترین و مهمترین اصول اولیه هنر باز می دارد. برای مثال هنر جویان رشته موسیقی معمولا نواختن یک قطعه را به منظور بیان احساس نهفته در ملودی آن هدف قرار می دهند در حالی که در مرحله یادگیری باید درست نواختن و اجرای صحیح آن قطعه را مد نظر قرار داد. این شیوه در تمرین ممکن است باعث خشک بنظر رسیدن اجرای قطعات شود ولی در دراز مدت, با درک صحیحی که به هنرجو می دهد باعث شکوفایی استعدادهای او می شود و خود به خود مسائل احساسی نیز در اجرای هنری او جریان می یابد و این موضوع در مورد همه هنرها صادق می باشد.
بنابراین اگر در مرحله یادگیری هنری هستید, مهم نیست که در آن هنر نابغه باشید یا نه, مهم این است که هر جزئی را در آن کار هنری و تمارین مربوط به آن در حد کمال انجام دهید و هر حرکتی را وقتی به اتمام برسانید که تمام جنبه های ساده آنرا به تمام و کمال به ظهور رسانده باشید حتی اگر آن حرکت چیز ساده ای مثل یک تک مضراب روی ساز یا یک حرکت قلمو روی تابلو و یا هر حرکت ساده دیگری که ممکن است به نظر برسد که اهمیت چندانی در کلیت کار ندارد, باشد. و به یاد داشته باشید که درست انجام دادن هر جزء کوچکی از کار, خود یک نوع تکنیک است که باعث بالا رفتن جذابیت کار می شود و پرداخت ویژه ای به یک اثر هنری خواهد داد.
در لحظه انجام هر جزء کوچک در کار هنری باید همه حواس روی آن حرکت متمرکز باشد. مهم این است که هر حرکت جزئی را با صلابت انجام دهید و از آن لذت ببرید. تمرین یعنی "اینکه بتوانید هر حرکتی را کامل انجام دهید در حالیکه در توالی کل حرکات به هماهنگی و تناسب و در نهایت به لطف برسید"
در هنگام تمرین به قلمو, ساز و یا هر ابزار هنری که در اختیار دارید و به انگشتان هنرمندتان قلبا احترام بگذارید و فقط روح هنری را که در آن مشغول به تحصیل هستید, عاشقانه در نظر بگیرید و دوست بدارید.
مهم نیست که تلاش کنید, نابغه باشید, مهم اینست که صادق باشید و در هنگام تمرین و یا اجرای هنری فقط به ندای قلب خود گوش فرا دهید, قلبی که در امتداد تمرینات تکنیکی هنریتان آنرا نیز جلا بخشیده اید و متعالی گردانیده اید. نبوغ و خلاقیت زمانی در وجود شما شکل خواهد گرفت که به درک صحیحی از جنبه های مختلف هنر مورد نظرتان رسیده باشید.
نکته دیگری که معمولا در اثر اشتیاق به نبوغ و خلاقیت در هنرجویان پدید می آید, مسئله رقابت هنرجویان با اساتیدشان می باشد. اساسا شایسته نمی باشد که هنرجویان زمانیکه هنوز به پشتوانه هنری جامعی دست نیافته اند و فقط بر اساس احساسات شخصی و هیجانات ناشی از درک برخی مفاهیم هنری, این حق را به خود بدهند که هنر اساتیدشان را زیر سوال ببرند . این رویه قبل از آنکه به اساتید و صاحبان فن ضربه ای وارد کند برای خود هنرجویان مضر خواهد بود و چه بسا آنها را از رسیدن به مفاهیم عمیق و رشد دهنده باز بدارد.
برای اساتیدتان عمیقا احترام قائل باشید حتی اگر آنها را درک نمی کنید, زیرا آنها بر خلاف تصور برخی, فاصله زیادی با هنرجویان دارند, فاصله ای که شما باید غیر از مسئله تکنیک هنری به لحاظ روحی هم آنرا طی کنید.
یک هنرچو با داشتن یک درک صحیح از جایگاهی که در هر زمان متناسب با تجربه هنریش دارد, می تواند در ارائه نظریات و افکار خود بسیار موفق تر عمل نماید.
و نکته آخر اینکه صبور باشید و خیلی در پی نتیجه نباشید, نتیجه نباید هدفی باشد که شما به خاطر آن کار می کنید، اگر بخاطر نتیجه کار کنید زود نا امید خواهید شد، شما فقط وظیفه دارید تا آخرین لحظه عاشقانه تلاش کنید و صرفا درون خودتان را تعالی ببخشید و از این تلاش لذت ببرید, جهان هستی متناسب با تلاش شما روزی به شکل غیر منتظره ای پاداش تان را خواهد داد و چه بسا این پاداش همان غنای هنری باشد که روح شما را سرشار از لطف می گرداند.
هنر گرامیست, زیرا محصول روح انسانهاست, لازم نیست برای احترام به هنر ژست خاصی بگیرید و یا قواعد ظاهری خشکی را برای خود ترسیم کنید, فقط کافیست در درونتان و صادقانه برای هنر پاک حرمتی بیکران قائل باشید, این احساس خود به رفتار ظاهری شما شکل خواهد داد بدون اینکه نیاز به کوششی از جانب شما باشد.
مرضیه امامی