یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دوران استرس


می‌گویند تغییر استرس می‌آورد. قاعدگی و ازدواج دو تغییر مهم در زندگی هر خانمی محسوب می‌شود كه منجر به بروز رفتارها و واكنش‌های متفاوت می‌شود. شما درباره این رفتارها و واكنش‌ها چه می‌دانید؟
● قاعدگی
قاعدگی یكی از مهم‌ترین مراحل رشد زنان، از لحاظ جسمی و روانی است. برای یك دختر نوجوان، قاعدگی معنایی بیش از یك تغییر جسمی دارد. به تعبیری قاعدگی نشانه بلوغ جنسی و تبدیل‌شدن از موقعیت یك دختربچه به موقعیت یك زن است. واكنش یك دختر به قاعدگی ممكن است به امور زیادی ارتباط پیدا كند. اگر تجارب اولیه‌اش از قاعدگی مطلوب باشد، برخورد مناسب و مثبتی از طرف والدین خود دیده باشد و این تغییر را به عنوان یك تحول مثبت ناشی از سلامت جسمی خود بداند، این اتفاق را بسیار مثبت می‌بیند.
▪ عواملی كه در پذیرش یا عدم پذیرش قاعدگی در دختران نقش دارند، عبارت‌اند از:
۱) آگاهی دختران از اینكه قاعدگی نشان سلامت جسمی‌ است و تاثیر مثبت و مهمی در روند زندگی آینده آنها دارد.
۲) نگرش منفی بسیاری از زنان و دختران نسبت به قاعدگی.
۳) نگرش منفی دیگران، از جمله دوستان، ناآگاهی آنان از این تحول، عدم همدلی و همدردی اطرافیان، اجبار به پنهان‌كاری و سركوب.
۴) دردهای جسمی به‌ویژه در قاعدگی‌های اولیه مثل سردرد، كمردرد، شكم‌درد و گرفتگی عضلات از جمله عواملی هستند كه در نگرش منفی دختران به قاعدگی نقش دارند.
۵) تغییرات خلقی مانند تحریك‌پذیری، افسردگی، استرس و اضطراب از جمله مسایلی است كه در هنگام قاعدگی روی می‌دهند و در اطرافیان باید نسبت به این تغییرات آشنایی لازم را داشته باشند.
در صورتی كه والدین آموزش ببینند و برخوردهای معقولانه‌ و درستی داشته باشند، می‌توانند در كنترل بسیاری از واكنش‌های منفی دختران و زنان نسبت به قاعدگی موثر باشند.
خوشایندكردن شروع قاعدگی برای دختران، با دادن یك هدیه كوچك به آنها در اولین قاعدگی. آموزش به دختران و زنان در خصوص این تحولات، طبیعی‌ جلوه‌دادن قاعدگی و مراجعه به پزشك در اولین قاعدگی برای كاهش درد ناشی از آن از عواملی هستند كه در سازش دختران نوجوان با پدیده قاعدگی بسیار موثرند.
● ازدواج
ازدواج از مسایل مهمی است كه از نظر بهداشت روانی بسیار اهمیت دارد زیرا تنها در ازدواج است كه رابطه بسیار نزدیك و طولانی میان زن و مرد برقرار است. تنها هدف از ازدواج،‌ ارضای تمایلات جنسی نیست. زنان پس از انتخاب همسر بیشترین نیازی را كه به دنبال ارضای آن هستند، نیازهای عاطفی، روانی و اجتماعی است.
این در حالی است كه مردان توجه بیشتری به ارضای نیازهای جنسی دارند. این تفاوت در نگرش زنان و مردانی كه زندگی مشترك را تازه شروع می‌كنند و یا آنهایی كه شناخت كمی از خصوصیات و صفات شخصیت جنسی مخالف خود دارند، در آغاز زندگی پایه و اساس بسیاری از كشمكش‌ها و اختلافات می‌شوند كه در بسیاری از موارد به سركوبی نیازهای خود و دیگری منجر می‌شود كه اغلب با رفتارهای پرخاشگرانه، دوری از یكدیگر و سردی در روابط عاطفی بروز می‌كند.
زنانی كه پس از ازدواج صاحب فرزند می‌شوند، از نظر روانی و اجتماعی احساس امنیت بیشتری می‌كنند و این چنین موقعیت خود را در خانه تثبیت می‌كنند. به همین دلیل نازایی یكی از عوامل مهم استرس در زنان است، این امر از نظر روانی و اجتماعی تاثیر منفی در زندگی زنان دارد.
حتی در بسیاری از فرهنگ‌ها كه دانش و آگاهی لازم وجود ندارد، ناتوانی مردان در فرزند‌دار شدن را به حساب زنان می‌گذارند كه این امر خود عامل مهم دیگری در ایجاد تنش و استرس در زنان است. ترس از طلاق، ترس از حضور زن دیگری در زندگی، ترس از تحقیر شدن و سرزنش اطرافیان، فشار روانی زیادی را به زنان وارد می‌كند كه در چنین مواقعی، احتمال رفتارهای پرخطری مثل اقدام به خودكشی یا فرار از منزل در آنها افزایش می‌یابد.
● عوامل موثر در ازدواج
▪ آشنایی و آگاهی زنان نسبت به سلامت جسمی (قدرت باروری) خود و همسرشان
▪ شناخت و آگاهی از تفاوت‌های فیزیولوژیكی و جنس میان خود و مردان
▪ آگاهی طرفین نسبت به شدت و میزان نیاز جنسی خود
▪ آشنایی با مسوولیت‌های متناسب با نقش و جنسیت خود
▪ انعطاف‌پذیری و توانایی سازگاری
▪ متكی بودن به خود به لحاظ اقتصادی
▪ كسب موفقیت‌های تحصیلی و شغلی
▪ ازدواج در سن مناسب
▪ توجه به سطح طبقاتی و اجتماعی خود و همسر
▪ توجه به باورها، اعتقادها و تمایلات
▪ توجه به سطح تحصیلات مردان بیشتر مایلند با زنانی ازدواج كنند كه از نظر موقعیت‌های تحصیلی و شغلی از خودشان پایین‌تر باشد.

دكتر میترا كیوانی
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید