سه شنبه, ۱۵ خرداد, ۱۴۰۳ / 4 June, 2024
مجله ویستا
گروههای سازمانیافته و سیاستهای نفتی
سرانجام همانطور که هیرشمن هشدار میدهد رشد نامتوازنی که از حضور قاطع ارتباطات بودجهای نشات میگیرد بعید است مادامی که این ارتباطات غالب هستند به طور خودکار به تصحیح خویش بپردازد.
چون تصمیمگیری در هر دو بخش عمومی و خصوصی، به «عوامل فشار» خاصی که از طرف تولید اقتصاد بر میخیزد حساس است، سیاستمداران با تشخیص این ضرورتهای اقتصادی، تصمیماتی خواهند گرفت که فعالیتهای مبتنی بر ارتباطات را تسهیل کند. در كشورهای صادرکننده نفت که ارتباط بودجهای غلبه دارد، این تصمیمات از یک الزام بودجهای و در حول آن جریان مییابد، وضع مالیات بر جریانهای درآمدی برای اینکه عایدات دریافتی به جاهای دیگر هدایت شود.
بنابراین سیاستگزاران کشورهای نفتی با مجموعه مشکلات و انگیزههای قوی مشترکی در تعقیب مجموعه راهحلهای مشترک مواجهاند. در عرصه داخلی، چون اتکای به نفت باعث دلسردی از انجام سایر فعالیتهای تولیدی میشود، آنها با ضرورت ویژه متنوعسازی اقتصادهایشان از طریق ثمردهی نفت مواجهاند، یعنی درآمدهای نفت را چنان استفاده کنید که کشاورزی و صنعت را تشویق کند، در حالیکه همزمان در جستجوی سازوکارهایی برای تسکین مشکلات نابرابری شدیدی هستند که دولتهای معدنی گرفتارش هستند. در جبهه بینالمللی، آنها باید روشی برای وضع مالیات بر جریان درآمدی پیدا کنند تا هزینههای این توسعه را بدون تضعیف همکاری بینالمللی به شیوهای بپردازند که در نهایت بر برداشتهای انحصاری تاثیر میگذارد. توانایی آنها در دستیابی به اهداف داخلی به ظرفیت استخراجی خاص آنها بستگی دارد. شگفت اینکه توانایی آنها در آزادسازی از نفت، بستگی به ظرفیت آنها در ایجاد یک پایه تولیدی دارد که وابسته به نفت نباشد در مواجهه با عوامل فشار قدرتمندی که طرفدار صنعتیشدن بر مبنای منابع معدنی هستند. به گفته میکائیل شیفر، «ویژگیهای بخش نفت، مثل این است كه یک گلدان طلایی در انتهای رنگین کمان گذاشته شده اما راهی که به گلدان طلا منتهی میشود مینگذاری شده است.»
سیاستگزاران در دیگر کشورهای در حال توسعه، با چالشهای مشابه انباشت سرمایه، متنوع ساختن اقتصاد و عدالت درگیر هستند. اما این مشکلات، به شکل خاصی در دولتهای نفتی در میآیند که انتظارات به وجود آمده بوسیله دلارهای نفتی بسیار بالا بوده، توسعه به نحو بارزی با وابستگی به منابع معدنی منحرف شده است و فشار بر سیاستگزاران تا اهداف و وعدههای خویش را قبل از به پایان رسیدن نفت جامه عمل بپوشانند بسیار شدید است. در دولتهای نفتی، برجستگی مجموعه خاصی از ارتباطات نفتی، ترکیب صنعتیشدن بر اساس منابع و اتکای جاری به نفت را ظاهرا آسانترین و در دسترسترین راه حل به این چالشها میسازد. دامنهای که سیاستگزاران این اهداف را گسترش دهند یا سایر مسیرها را انتخاب کنند بستگی به ماهیت نهادهای دولتی و به قدرت و فشار گروههای سازمانیافتهای دارد که در جهتی دیگر میروند. اما نفت اینها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
● گروههای سازمانیافته و سیاست نفتیسازی
اینکه آیا تصمیمگیران میتوانند در برابر عوامل فشاری که از بهرهبرداری نفت بیرون میآید مقاومت کنند و موفق به ثمرده کردن منابع طبیعی شوند به حضور (یا غیبت) طبقات و گروههای سازمانیافتهای بستگی دارد که آنها را در جهت استقلال از نفت هدایت میكنند. مشخصا اینکه آنها نیاز به گروههای سازمانیافتهای دارند که به صورت برنامهریزی شده به یک مدل اقتصادی متنوع و عادلانه وابسته باشند كه تا حد زیادی مستقل از دلارهای نفتی بوده و این که نفوذ کافی برای عقیم ساختن فشار نفتیسازی اقتصاد داشته باشند. اما به جای اینها، این دولتها نیروهای اجتماعی مبتنی بر نفت با گروههای ذینفع قوی در تداوم بخشیدن به توسعه مبتنی بر نفت دارند.
در واقع الگوهای پیشین مخارج دولت، عملا یک بخش خصوصی وابسته، طبقه متوسط وابسته و نیروی كار وابسته ایجاد میكند كه فلسفه وجودیشان حفظ وضع موجود است حتی اگر آنها در میان خود برای كسب منابع بیشتر بجنگند. بنابر این هر تصمیمی توسط مقامات برای بنا نهادن پایه بودجهای جایگزین از طریق مالیاتستانی، باید در مخالفت با طبقات و گروههای اجتماعی هم سنگ قدرتمندی باشد که به مزایا و منافع توسعه تحت رهبری نفت عادت کردهاند. به بیان دیگر، صدور نفت، گروههای سازمانیافته به ویژه قدرتمندی را با منافع کاملا واقعی در حفظ این مدل تقویت میکند.
صدور نفت از چند طریق این نیروهای اجتماعی را به وجود میآورد. به علت نیاز به منابع سرمایهای و فناوری عظیم برای بهرهبرداری از منابع معدنی، شرکتهای نفتی خارجی از فعالان داخلی مسلط در همه کشورهای صادرکننده نفت، خصوصا در اولین و دومین رژیمهای بینالمللی بودند. در کشورهای در حال توسعه وابسته به بخش صنایع کارخانهای، با تعداد زیادی بنگاه کوچک یا متوسط، اقدام دسته جمعی مشکل شود. اما در دولتهای نفتی تعداد بنگاههای (اندک) درگیر در فعالیتهای معدنی و نفتی و اندازه (بزرگ) آنها، توانایی به چالش کشیدن دولت را افزایش میدهد. شركتهای نفتی از طریق تشکیل شراکتها با گروههای ممتاز محلی و سایر متحدان داخلی یا با اتکا به دولتهای وطنی برای حمایت، قادر به سرکوب و سست کردن فرایند سیاسی هستند. قدرت نسبی این شرکتها در برابر کشورهای تولیدکننده نفت طی زمان و به ویژه در سومین رژیم نفتی کاهش یافته است: با این حال پیچیدگی بازار بینالمللی، نیاز مداوم به سرمایهگذاری و فناوری خارجی، و ارتباط با سایر فعالان قدرتمند به این معناست که این شرکتها هنوز قدرت قابل ملاحظهای حتی پس از ملیكردنها دارند.
ملازم با این، سرمایهداران جزء داخلی، فرصت كمتری برای توسعه یافتن دارند و بسیار ضعیف باقی میمانند. با فرصت در اختیار، آنها خیلی سریع به سمت فعالیتهای تولیدی یا مصرف متصل به نفت میروند که بیشترین سود را عاید میسازد یا به راهبردهای کارآفرینی کم ریسک یارانهدهی شده با دلارهای نفتی وابسته میشوند. این واقعیتی است که نقش صنعت نفت را بیش از پیش تقویت میکند.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
انتخابات ریاست جمهوری ایران انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم وزارت کشور امام خمینی ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ستاد انتخابات کشور محمود احمدی نژاد انتخابات 1403
طرح ترافیک ترافیک هواشناسی آتش سوزی تهران بازنشستگان سازمان هواشناسی پلیس شهرداری تهران دستگیری همسان سازی حقوق بازنشستگان محیط زیست
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا حقوق بازنشستگان مالیات خودرو دلار مسکن بازار خودرو دولت سیزدهم بانک مرکزی ایران خودرو
تلویزیون سینما بازیگر سریال شعر سینمای ایران رسانه ملی دفاع مقدس
هوش مصنوعی دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان اینترنت انتخاب رشته ویروس
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل لبنان جنگ غزه آمریکا روسیه حماس چین حزب الله لبنان جو بایدن
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید کیلیان امباپه رضا درویش باشگاه پرسپولیس جواد نکونام لیگ برتر لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر فوتبال ایران
تبلیغات همراه اول باتری ربات اپل مریخ مایکروسافت
استرس گرمازدگی افسردگی خودکشی بیماری قلبی سیگار