پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


آنومی‌ در تهران


آنومی‌ در تهران
جلسه‌ی «تهران و جهانی‌ شدن» از نشست‌های گروه جامعه‌شناسی‌ و شهرشناسی دفتر پژوهشهای فرهنگی است،‌ که با حضور دکتر «پرویز پیران» و دکتر «فرهاد خسروخاور» در خانه‌ی‌هنرمندان ایران برگزار شد. در این جلسه دکتر پیران در باره‌ی «آنومی ‌در تهران» و دکتر خسروخاور درباره‌ی «تفریحات در تهران» سخنرانی‌ کردند و پس از آن گفتگویی با مخاطبان داشتند. خلاصه‌ای از سخنان دکتر پیران در ادامه‌ آمده‌ که می‌خوانید...
به گزارش سایت خبری‌خانه‌ی‌هنرمندان ایران، پیران سخنان خود را به عنوان محققی که در کار سیاسی درگیر نیست و ارزش‌داورانه فکر یا کار نمی کند و سعی می کند به یک قضاوت متعادل برسد، شروع کرد. او گفت:«در یک جامعه‌ی سیاسی شده و قتی درباره‌ی جوانان می‌خواهیم صحبت کنیم متاسفانه همیشه به تعابیری می‌رسد که محقق در نظر ندارد و این قضیه کار را پیچیده می‌کند.»
روش تحقیق:
پیران با اشاره به سابقه‌ی این تحقیق گفت:«از پانزده سال پیش به صورت اتفاقی وارد این بحث شدم. از آن پس تعدادی ‌از جوانان به جلسات Focus Group Discussionمی‌آمدند و من با طرح یک سئوال کلی جلسه را به یکی‌از دوستان می دادم و آن‌ها هدایت شده جلسه را می‌گرداندند. این جلسه دوازده سال ادامه پیدا کرد تا این‌که دانشگاه علوم بهزیستی تصمیم گرفت مطالعه‌ای را درباره‌ی گروه‌های سنی‌مختلف انجام دهد.
ما گروه‌های سنی را به سه دسته‌ی ۵ تا ۱۴ ، ۱۵ تا ۲۹ ، ۳۰ به بعد... تقسیم کردیم.
۱۰ شهر انتخاب شدند و نمونه‌گیر‌ی معرف بر اساس نقشه‌ی شهر و تقسیم به سه قسمت صورت گرفت. از ۲۵۰۰ پرسشنامه ۲۰۶۰ تا مورد قبول واقع شد، که هرکدام ۱۹۰ پرسش را دربرداشت.
در مرحله‌ی‌بعد ۵ شهر را انتخاب کردیم که بحث و گفتگوی متمرکز گروهی را در این ۵ شهر روی ۳ موضوع خاص شروع کرده‌ایم و هنوز این تحقیق نهایی نشده‌است.»
● تعریف آنومی:
او در ادامه‌گفت:«موضوع ما اساساً مربوط به آنومی‌ نمی‌شد. با مطالعه‌ی ‌اطلاعات و بحث و گفتگوهای متمرکز متوجه شدم یکی از بحث‌هایی که به صورت واضح مطرح است، می‌تواند آنومی‌ باشد. آنومی مفهومی‌است که در علوم اجتماعی همواره اغتشاش آفرین بوده. مثلا در ترجمه‌ی‌ انگلیسی آن واژه‌یNorm less ness را به معنی فقدان هنجار یا بی‌هنجاری به‌‌کار برده‌اند که معنی ‌درستی نیست زیرا که کمتر اتفاق می‌افتد که جامعه دچار بی‌هنجاری شود. ترجمه‌ای که ما برای‌آنومی به‌کار بردیم اغتشاش در هنجار‌ها است. وقتی‌که فرد نمی‌تواند انتخاب درستی‌انجام دهد و وقتی که با یک نوع احساس سردرگمی در انتخاب هنجارها و قواعد رفتاری مورد قبول جمع روبرومی‌شود.
برای اندازه‌گیری مفهوم پیچیده و کیفی یک سری شاخص‌هایی را استفاده می‌کنند. معمولا بی‌قدرتی، بی‌معنایی، از خود‌بیگانگی، ناامیدی، احساس انفعال، احساس انزوا به‌کار می‌رود. اما ما آنومی را به آنومی اجتماعی، فردی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تقسیم‌ کرده‌ایم. آنومی فرهنگی متداول است ولی آنومی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فردی موضوعاتی است که سابقه‌ی طولانی‌تر دارد. بعد آمدیم یک‌‌سری متغییرها را انتخاب کردیم برای این‌که مفهوم کلی‌تر آنومی را به مفاهیم قابل اندازه‌گیری‌تری تبدیل کنیم. گرچه هنوز هم این‌ مسله باید ادامه پیدا کند.ما با کنار‌هم گذاشتن پیمایش و بحثهای گروهی و مرور منابع روی مطالعات جوانان، سعی کردیم به واقعیت نزدیک‌تر شویم. ما از بدبینی، بی‌اعتمادی، سردرگمی نگرشی و بی‌‌محتوایی به عنوان متغییرهای اصلی‌ای که به ما کمک می‌کند تا آنومی سیاسی، اجتماعی، فردی، اقتصادی و فرهنگی را اندازه‌گیری کنیم.»
پیران گفت:«می‌خواهم قبل از ادامه‌ی‌بحث یک مرور تاریخی‌به مفهوم آنومی داشته‌ باشم. این مفهوم بسیار قدیمی است که سابقه‌ی پرفراز و نشیبی را طی کرده‌است. در مفهوم آنومی یونانی‌آن را به عنوان فقدان قانون به‌کار می‌برند و بیشتر به بی‌عدالتی و فقدان نظم از آن یاد‌می کردند و یک مفهوم منفی بود. در زبان انگل‍یسی در قرن شانزدهم این مفهوم دوباره رواج پیدا می‌کند. مدتی مورد بحث بود اما باز‌هم بحث فرو می نشیند و دوباره‌ در قرن هفده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در قرن شانزدهم و هفدهم به معنای‌ مثبت به کار می‌رود و آن بی‌توجهی به قانون ازلی و الهی‌است. داستان کاربرد آنومی با «امیل دورکیم» ابتدا با کتاب «تقسیم کار در جامعه» و بعد در «خودکشی»اش مطرح می‌شود. او در تقسیم کار در جامعه شکل آنومی که تقسیم کار را به عنوان شکلی‌غیرطبیعی مطرح می‌کند و از حالتی یاد می‌کند که مجموعه‌ای‌ از قواعد حاکم بر روابط بین کارکردهای اجتماعی مفقود شده است. بهترین حالت بحران‌های آنومیک را در زمان بحران‌های صنعتی‌و تجاری می‌داند. وقتی که تضاد بین کار و سرمایه وجود دارد و علت اصلی بروز حالت آنومیک را سرعت شتابان تغییرات مثل صنعتی شدن تلقی می‌کند. در این سرعت رسیدن به تعادل در جامعه با مشکل روبرو می‌شود و شرایط آنومیک بروز می‌کند.
در بحث خودکشی هم دورکیم آنومی‌ را یکی‌ از دلایل خودکشی‌معرفی می‌کند و حالت و وضعیتی از محیط اجتماعی می‌داند که بر اساس کارکرد آن خودکشی افزایش پیدا می‌کند. دورکیم این مساله را ناشی از به‌هم ریختن قواعد تنظیم‌ کننده‌ی جامعه‌ می‌داند. پس او معتقد به قوانین تنظیم‌کننده‌ای است که به دلایل مختلف از جمله سریع‌ بودن تغییرات و خود تغییرات به هم می‌ریزد. در اینجاست که صحبت از دو نوع آنومی می‌کند: آنومی اقتصادی، آنومی‌اقتصادی ای که حاکی‌از فروپاشی چهارچوب ارزشی پذیرفته است که چشم‌داشت‌ها را به ثبات‌می‌گرایاند. این امر در بحران اقتصادی‌خود را نشان می‌دهد. آنومی دیگری که ناشی از تنزل کنترل‌های‌ مذهبی، سیاسی و حرفه‌ای است که باز‌هم مربوط به همان آنومی اقتصادی‌مربوط می‌شود. دورکیم به بحث آنومی‌در حیطه‌ی خانوداه‌ می‌پردازد. آن وقتی است که چهارچوب‌های ارزشی پذیرفته شده که احساسات را کنترل می‌کند ضعیف می‌شود و احساسات کنترل نشده‌ رها می‌شود و مشکلات آنومی درخانواده ایجاد می‌کند که معرف‌اش طلاق است. بعدها «رابرت کیم مرتون» است که دیدگاه امریکایی را به آنومی می‌بخشد و متاسفانه بعضی کج‌فهمی‌‌ها نیز از کار مرتون ناشی‌می‌شود که بیشتر در زمینه‌ی کج روی ‌و آسیب اجتماعی آنومی را به‌کار می‌برد ولی به هرحال زحمت جامعه‌شناسان امریکایی سبب می‌شود که آنومی جهانی‌تر شود و مورد استفاده‌ی بیشتری‌ قرار بگیرد.»
● در مورد جهانی سازی :
او در مورد جهانی سازی گفت:«اولین پرسشی که متاسفانه در جامعه‌ی ما کمتر به آن توجه می‌شود این است که ما از چه جهانی‌سازی‌ای صحبت می‌کنیم. چون معمولا جهانی‌سازی را از دریچه‌ی اقتصاد نگاه می‌کنیم که به آن جهانی‌سازی از بالا می‌گویند. که به‌جای جهانی شدن در اینجا ترجیح می‌دهند که از جهانی سازی صحبت شود که گویی اراده‌ای‌در پشت این مفهوم خفته‌است. اما در کنار جهانی سازی از بالا یا از دریچه‌ی ‌اقتصادی می‌توانیم به جهانی سازی‌از پایین یا از دریچه‌ی فرهنگ و جنبش‌های اجتماعی ‌صحبت کنیم.می‌توانیم از جهانی سازی‌فنی یا تکنولوژیک، به عنوان آگاهی سازی نسبت به وضع بشری، یعنی‌ جهانی‌شدن امید و ترس، صحبت کنیم یا از آن به عنوان واکنشها و پاسخ به بازار و سلطه‌ی حکومت یا پیدایش سازمانهای مدنی و فراملی یا به مثابه‌ی گسترش زمان و خلق گفتمان در باب آینده‌ی‌بلندمدت، و در عین حال عکس آن را ، بحث کنیم.
از جهانی سازی به مثابه‌ی حذف زمان و خلق بلافصل بودن فضا، دهکده‌ی‌ کوچک جهانی که با کلیک دکمه‌ای‌ و از طریق طب دات کام به‌دست می‌آید و فضاهایی را که همیشه در ذهن ما با مسافت طولانی منعکس می‌شد را در لحظه‌ای به دست بیاوریم. می‌توانیم از جهانی سازی به مثابه‌ی دگرگونی دراماتیک واقعیت که خودش منبع آنومی است، صحبت کنیم.یا به مثابه‌ی دگرگونی حقیقت از طریق چالشهای پست‌مدرنیستی و چند قوم گرایی و... صحبت کنیم.»● برخی‌از نتایج تحقیق:
پیران به برخی از نتایج تحقیق اشاره‌کرد:«آن چیزی که ما در این تحقیق به‌دست آوردیم این است که میزان آنومی در بین جوانان مورد مطالعه‌ی ما نسبتا بالا است. بعنی‌احساس سردرگمی و اغتشاش بین‌ هنجارها کاملا مشهود است و این منجر به هویت‌های‌ متکثر و چهره‌های‌ متنوع در عرصه‌های مختلف شده است.
می‌بینیم که ۵۶.۵ درصد آنومی شدید، ۲۷.۶ آنومی متوسط و ۱۵.۹ آنومی‌ضعیف داشته‌اند ولی هیچ موردی را که فقدان آنومی را گزارش‌کنیم، ندارد. در زمینه‌ی‌آنومی اجتماعی ۴۶.۹ آنومی‌شدید، ۲۷.۹ آنومی متوسط و ۲۵.۲ آنومی‌خفیف داشته‌‌اند. اینجا یک نکته‌ی‌مهمی که توجه می‌شود این است که آنومی ‌اجتماعی بالاتر می‌رود. در زمینه‌ی‌آنومی فردی ۵۷.۴ آنومی بالا،‌ ۱۸.۲ آنومی متوسط و ۲۴.۴ آنومی‌ضعیف داریم. این نکته به ما نشان می‌دهد که ما با یک جامعه یا یک اجتماع جوان در ایران روبرو نیستیم. این یکی‌از نتایج تحقیق ما است که از طریق شاخص‌‌های‌دیگر هم تایید می‌شود که ما با لایه‌های متفاوت و متضادی‌ در مفهوم جوان روبرو هستیم و نوعی قطبی شدن را برای‌آینده احتمال دهیم.
در زمینه‌ی آنومی سیاسی ۶۵.۷ آنومی شدید، ۲۲.۱ آنومی‌متوسط و ۱۲.۱ آنومی ضعیف داشته‌اند.
آن چیزی‌که برای‌ما بسیار جالب بود این است که آنومی اقتصادی مهم‌ترین شکل بروز آنومی در جوانان است که به پولاریزاسیون جامعه مربوط می‌شود. ما در آنومی اقتصادی ۷۴.۳ درصد آنومی شدید، ۱۲ آنومی متوسط و ۱۳.۷ آنومی ضعیف داشتیم.»
● درباره‌ی متغییرها:
«درباره‌ی متغییرها نیز این وضعیت را می‌بینیم و به دلیل وجود آنومی‌در تمام گروه‌های مورد مطالعه‌ی‌ما تفاوت چندان معنی داری بین نگرش به مشارکت و آنومی، جایگاه اجتماعی و آنومی، اوقات فراغت و آنومی و... دیده‌ نمی‌شود ولی درباره‌ی طبقات اجتماعی‌و آنومی این تفاوت مشاهده می‌شود.»
● چند برداشت مهم درباره‌ی جهانی‌سازی و آنومی:
پیران بحث خود را با چند برداشت مهم درباره‌ی جهانی‌سازی و آنومی به پایان برد:«اولین و شاید مهم‌ترین یافته‌ی‌ ما این است که دست‌آوردهای جهانی‌سازی‌مثل دسترسی به ا‌ینترنت و ماهواره در واقع جانشین یک فرهنگ واقعی می‌شود. یک فرضیه‌ی‌قدیمی داریم که ۱۹۷۰ مورد بحث بوده که در تحقیق ما تاکید می‌شود و به نحو جالبی ‌به انقلاب الکترونیک پیوند می‌خورد و آن این است که معمولا وقتی فرهنگی در حل مشکلات گروه اجتماعی خاصی‌ ناتوان می‌شود، افراد آن گروه ابزار فرهنگی جدیدی را می‌سازند تا از طریق این ابزار جدید به تعریف از فرهنگ جدیدی دسترسی پیدا کنند و از طریق آن تقاضاهای‌ فوری آن گروه را در موقعیت جدیدی باز‌تعریف کنند. این موقعیت جدید موقعیتی‌است که افراد آن گروه خود را در آن پیدا می‌کنند.نکته‌ی‌جالب این است که در کنار تمایل به فرهنگ‌های مختلف، دستاوردهای جدید دارد به عنوان یک فرهنگ مجازی‌ عمل می‌کند تا وقتی که جوانان در یک موقعیت فرهنگی با فرهنگ مشکل پیدا می‌کنند، بازتعریف را در عرصه‌ی مجازی ‌انجام‌ دهند. این بازتعریف به شکل‌گیری خرده‌فرهنگ‌هایی تعریف می‌شود.خرده‌فرهنگ‌هایی که با توجه به مسائل اجتماعی‌ تفاوت بارزی را نشان می‌دهد. این فرهنگ مجازی به زبانی منجر شده که در بین اکثریت گروه‌های ‌جوانان تعمیم پیداکرده.
یافته‌ی ‌دیگر ما این است که در منطقه‌ی نابه‌سامان و بی‌سازمان ما با تضاد روبرو می‌شویم. این خرده‌فرهنگ تضاد در استفاده از دستاورد‌های جهانی شدن به خوبی خود را نشان می‌دهد. بین گروه‌های‌ محروم که کنترل اجتماعی‌ شدید دارند گرایش پیدا می کنند به استفاده‌ی نادرست از جهانی شدن در صورتی‌ که در مناطقی‌ که به‌سامان تر هستند استفاده از دستاوردهای ‌جهانی‌سازی بعد از مدت کوتاهی به سمت استفاده‌ی مناسب از این ابزار. نکته‌ی عجیبی‌که ما دیدیم این است که دستاوردهای ‌جهانی‌سازی در تهران یک حالت بسیار متضاد را در گروه‌های ‌مختلف تهران نشان می‌دهد. گروهی‌با رفتن به دنیای مجازی ‌برای ساعاتی خوش‌گذرانی کنند برای فرار از شرایط خود، ولی در گروه‌های دیگر این سفر مجازی سبب می‌شود که بازگشت به دنیای ‌واقعی‌ با مشکل بیشتری روبرو شود و احساس آنومی تشدید شود و انطباق با شرایط محدود کننده با سختی ‌بیشتری انجام شود و در مواردی به تمایل به خود‌کشی یا انجام موفق آن منجر می‌شود.
بحث دیگری ‌که می‌توانیم بگوییم این است که استفاده از دستاورد‌های‌جهانی‌سازی سبب شده که یک نوع فرهنگ خوش‌گذرانی‌در بین‌جوانان رایج شود و اکثریتی به ارضای تمایلات بلافصل خود علاقه‌مند شوند و از این طریق این را به‌صورت یک هدف نمایشی ‌دربیاورند و نوعی کمی‌گرایی را در مقابل جنس مخالف نشان دهند. مشاهده می‌شود که ما از یک‌طرف با پدیده‌ی‌مثبت توهم‌زدایی روبرو هستیم و از طرف دیگر با پدیده‌ی آرمان‌زدایی هم روبرومی‌شویم. این یکی‌ دیگرازنتایج تحقیق ما بوده‌است. نکته‌ی دیگر که یکی‌از یافته‌های‌قدیمی را تائید می کند این است که وقتی‌که جوان‌ها در استفاده از دستاورد‌های‌جهانی‌سازی آن پاداشی را که انتظار داشتند، به‌دست نمی‌آورند، متاسفانه منجر به انفعال یا به گرایش به مواد مخدر می‌شود. نکته‌ی‌ دیگر در مورد خرده‌فرهنگ عقب‌نشینی‌کنندگان است که در مورد ایران یک نکته‌ای که به‌دست می اید این است که برعکس تمام مطالعات بین‌المللی خرده‌فرهنگ عقب‌نشینی‌کنندگان موقتی‌است و پایدار نیست و این نکته‌ی مثبتی‌در مطالعه‌ی جوانان ست.
در مجموع بگویم که خوشبختانه در پایان جمع‌بندی به اینجا می‌رسیم که مقدار زیادی از نگرانی‌هایی که نسل ما دارند، بنیان و اساسی ندارد و ما با یک جامعه‌ی کاملا متفاوتی ‌روبرو هستیم که به شدت با ویژگی‌های روانشناسی ما فاصله‌ می‌گیرند و چیزی که می‌تواند هم مثبت و هم منفی برداشت شود و من آن را مثبت می‌گیرم جریان عقلانیت بسیار مشهودی بین جوانانی که ما مطالعه کردیم در حال بروز و گسترش است که کاملا با عناصر مدرنیته هم‌خوانی دارد.»
منبع : خانه‌ٔ هنرمندان ایران