پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
لابیگری برای آرماگدون
جستجوی زمینههای اعتقادی در مورد نفوذ گسترده صهیونیسم در دستگاه حاکمه آمریکا، میتواند این معما را کشف کند که چرا ابرقدرتی مثل ایالات متحده، تا این اندازه در مقابل اسرائیل و ایدههای صهیونیستی، مطیع و ذلیل است. صهیونیسم مسیحی در آمریکا جریانی است که از یک سو ریشه در کلیساهای انجیلی این کشور دارد و از سوی دیگر، دل نگران موجودیت اسرائیل است و تمایل دارد، همة سیاستمداران و نهادها و هست و نیست آمریکا را برای حفظ اسرائیل هزینه کند. هاجی که در این مطلب به طور مفصل از او صحبت میشود، یکی از همین روحانیون مسیحی و در همان حال، صهیونیست است. وی برای آنکه بتواند علیه جمهوری اسلامی ایران جوسازی کند، به هر دروغی متوسل میشود و از تحریک سیاستمداران کاخ سفید به یک جنگ خانمانسوز هستهای هم ابایی ندارد. همه اینها بدین خاطر است که وی ایران را خطری برای آینده اسرائیل میداند.
در این دنیای بزرگ، ممکن است خبرنگاری طی کنفرانس مطبوعاتی آخر هفته با جورج بوش و تونی بلر و در حضور متحدان اصلی اروپایی بوش، از وی بپرسد که آیا او معتقد است، اتحادیه اروپا یک اتحادیه ضدمسیحی است.
هر چند امکان دارد برخورد حمایتآمیز افرادی مثل پت رابرتسون، امکان فرار را برای بوش فراهم کند، ولی این پرسشی است که وی مجبور است بدان پاسخ گوید. بوش و دیگر جمهوریخواهان برجسته، پشتسر یک جنبش در حال رشد (صهیونیسم مسیحی) صف کشیده اند واز نگاه آنها، یک ضدمسیح اروپایی، در سناریوی آخرالزمان ظاهر میشود؛ لذا آنها باید مجبور شوند که برای ما توضیح دهند، چرا آرای اشخاصی را طلب میکنند که معتقدند، متحدان ما تجسم شرارت هستند. آیا نیاز مبرم آرماگدون پیشگویی شده مطلوب آنها – مواجهه ایالات متحده با ایران – این است که این آرماگدون به خوبی با برنامه جنگ نومحافظه کارانه همراه شود؟
در مرکز همة این جریانات، پاستور جان هاجی قرار دارد. شخصیت تلویزیونی انجیلی مشهوری که ۱۸۰۰۰ عضو اصلی را در کلیسای «سام آنتونیو» تگزاس رهبری میکند. هاجی در حالی که آخرالزمان را طولانی پیشگویی میکند، با لفاظیهای امسال خود با انتشار کتابش تحت عنوان «لحظات آخر بیتالمقدس»، حالت آماده باش داده است. کتابی که در آن استدلال میکند که مواجهه با ایران، یک پیشنیاز ضروری برای آرماگدون و بازگشت دوباره مسیح است.هاجی در کتاب پرفروش خود پافشاری میکند که ایالات متحده باید در یک حمله نظامی پیشدستانه به ایران، به اسرائیل بپیوندد تا طرح خداوند را هم برای اسرائیل و هم غرب کامل نماید. او مدت کوتاهی پس از انتشار کتاب، مسیحیان را مأمور کرد تا به خاطر اسرائیل (CUFI) متحد شوند که نتیجهاش به ادعای وی، همانطور که نسخه مسیحی کمیته روابط عمومی قدرتمند آمریکایی – اسرائیلی مدعی است، یک «زلزله سیاسی» خواهد بود. جمهوریخواهان در شروع ضیافت واشنگتن هیلتون که در آن بالغ بر ۵۰۰ عضو حضور یافتند، هم از تلاشهای هاجی و هم از صدای کوس طبل وی برای جنگ با ایران، به طور کامل حمایت کردند. چیرکن مهلمان از کمیته ملی جمهوریخواهان، به این گروه گفت: «هیچ رژیمی به اندازه ایران داعیة جهاد در سطح جهانی ندارد». درست دو روز قبل از آن نیوت گنگریچ و جان مک کین در سخنرانیهای روز یکشنبه خود همین پیام را رساندند و بنی الون عضو «کنست» (مجلس) اسرائیل، برای «جروزالم پست» توضیح داد که اظهارات آن دو تن متأثر از هاجی بوده است.
ریچارد سانتروم و سام برون بک نیز برای این گروه سخنرانی کردند و بوش هم پیام حمایت آمیزی برای این گردهمایی فرستاد. جمهوریخواهان و حتی برخی از دموکراتها، برای نشان دادن «حمایت خود از اسرائیل» در CUFI سخن گفتند. اما در حالی که توجه افکار عمومی و رسانهها (در تابستان ۱۳۸۵) به جنگ میان اسرائیل و حزبالله سرگرم بود، هاجی همچنان بر روی ایران تمرکز داشت.
در حالی که بحران مرزی اسرائیل – لبنان، بسیاری از توجهات رسانههای اصلی را به فعالان CUFI جلب نموده بود، حامیان هاجی به خوبی میدانستند که جمهوریخواهان برجسته به آنها گوش میدهند.
هرچند جمهوری خواهان هرگز به حمایتشان از صهیونیستهای مسیحی اقرار نمیکنند – آنها ادعا میکنند که حمایتشان از صهیونیستهای مسیحی همچونهاجی، ریشه در حمایتشان از اسرائیل دارد – ولی واضح است که آنها میدانند، به آرای این حوزه انتخابیه برای پیروزی خود در انتخابات نیاز دارند. جمهوریخواهان با لفاظیهای تبلیغاتی برای سال ۲۰۰۸، با رأی دهندگانی که به شنیدن درباره جنگ با ایران طی ماههای آتی – در کلیسا – عادت کردهاند، بازی میکنند.
محارم واشنگتن احساس نگرانی میکنند از اینکه میبینند، جمهوریخواهانی چون مهل من و مشتاقان ریاست جمهوری همچون گنگریچ و مک کین انگشت خود را به سمت ایران نشانه میروند و این کشور را به عنوان بازیگر اصلی و حماسی جنگ تمدنها میدانند. هاجی هم برای تهییج نظامیان، جهت حمایت از یک جنگ دیگر، ماهها وقت صرف کرده است. درحالی که دیپلماتها، خبرگان ومتخصصان بر سر این موضوع مشاجره میکنند که چند سال دیگر لازم است تا ایران به یک سلاح هستهای ماندگار برسد، هاجی میگوید که ملاها دارای ابزارهایی هستند که میتوانند با آنها اسرائیل و آمریکا را نابود کنند. هرچند بوش بر سر این موضوع پافشاری میکند که گزینههای دیپلماتیک را همچنان بر سر میز خود دارد، هاجی دزدانه راه دیپلماسی را کنار گذاشته است و پیروان خود را برای یک آتشسوزی بزرگ تحریک میکند.
ربی جیمز رودین عضو کمیته یهودیان آمریکا و کسی که در مورد حقوق مسیحی به مدت ۳۰ سال مطالعه کرده است، گفت، هاجی یک بلندگوی بسیار بزرگ را که میتواند گروه بیشماری از مردم را جمع کند، به خدمت گرفته است. این پیشوای روحانی با حمایت CUFI، بلندگوی خود را تا ورای مخاطبان تلویزیونیاش گسترانیده است. وی با بهرهمندی از بازاریابی ویروس مانندی که توسط صدها مسیحی انجیلی وابسته به سازمان جدیدش شکل گرفته، طی ماهها، توانسته موجی از جنگافروزی را در میان کلیساهای بزرگ سراسر آمریکا ایجاد کند. هاجی پیشوایان روحانی را «ژنرالهای روحانی آمریکا» مینامد؛ عبارت مناسبی که تکیه وی را بر آنها، جهت جمعآوری سربازان، در پشت پیامش میرساند.
اعضای هیأت مدیره CUFI، شامل رو.جری فالول، کاندیدای سابق جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری و گری بائر فعال حقوق مذهبی و جرج ماری سون پیشوای روحانی ۸۰۰۰ عضو مؤمنان انجیلی چاپل درآروادای کلمبیا و رئیس هیأت حافظان میشود. رادپارس لی، چهره تلویزیونی کلیسای انجیلی که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک بازیگر بزرگ سیاسی در حوزه حقوق مسیحی است، پذیرفته است که مدیریت یک منطقه را در دست بگیرد.
در طرح جدید هاجی، نفوذ وی در واشنگتن، احتمالاً در مقایسه با نفوذش بر مخاطبان وی، اهمیت کمتری دارد. او با وصل کردن مخاطبانش به یکدیگر، میتواند برای جنگطلبان، حمایت تودهای را برای حمله نظامی به ایران کسب کند. بیش از ۷۰۰ هزار نفر، کتاب وی (لحظات آخر بیتالمقدس) را خریدند و تعداد بیشماری نیز تبلیغات وی را از طریق برنامههای رادیویی و تلویزیونی مسیحی شنیده اند. غمانگیز است که تبلیغات در مورد روز رستاخیز از طریق رسانههای مسیحی و همچنین «سنهانیتی» و برنامههای رادیویی «بیل اورلی» توسط مخاطبان شنیده شده است. صفحات «لحظات آخر بیتالمقدس» ملغمه عجیب و غریبی از نبوت انجیلی است و متضمن اطلاعات درونی مقامات دولتی اسرائیلی و مطالب درهم و برهم و گلچین شده فیزیک هستهای است.
نویسنده بدون هیچ طعنهای میگوید: «من این کتاب را در آوریل سال ۲۰۰۵ نوشتم؛ اما زمانی که مردم آن را بخوانند، فکر میکنند که کتاب را اواخر دیشب و پس ازگزارشهای فاکس نیوز نوشتهام. مطالب این کتاب با مسایلی که ما سر و کار داریم، نزدیک است.»
هاجی درباره تواناییهای هستهای ایران، به طور همزمان برای دو مخاطب سخن میگوید؛ نخست مخاطبی است که از حملات تروریستی ایران میترسد و دیگری مخاطبی است که غرق در مکاشفات انجیلی است. او برای اینکه این ترس را جا بیاندازد، از حیلههای بوش در مورد توانایی عراق برای حمله به ایالات متحده، با استفاده از سلاحهای کشتار جمعی و هشدارهای کاندولیزا رایس درباره ابرهای قارچی و بهانههای دیک چنی در مورد اتحاد میان صدام حسین و القاعده تقلید میکند. هاجی با مقایسة میان محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و هیتلر استدلال میکند که توسعه ایران در عرصه سلاحهای هستهای، به خاطر محافظت از آمریکا و اسرائیل از یک حمله هسته ای، باید متوقف شود. او با طعمه ساختن نگرانیهای بجا درباره تروریسم و با توسل به حادثه ۱۱ سپتامبر، طرح احتمالی تحت رهبری ایران برای انفجار بمبهای هستهای چمدانی در هفت شهر آمریکا را آشکارا توصیف مینماید و یا در مورد اختراع پالسهای الکترومغناطیسی ایران که میتواند «یک هیروشیمای آمریکایی ایجاد کند، حرف میزند.»
در هر حال، هاجی برای شنوندگانی صحبت میکند که پذیرای پیامبری مطابق متن کتاب مقدس هستند واز مواجهه با آینده استقبال میکنند. او استدلال میکند که یک حمله به ایران، باعث میشود کشورهای عربی تحت رهبری روسیه متحد شوند. آن طور که در فصول ۳۸ و ۳۹ کتاب ایزکیل آمده است، این امر منجر به دوزخی میشود ]که[ همه جای خاورمیانه را منفجر خواهد کرد و جهان را به درون آرماگدون غوطهور خواهد ساخت. به گفته هاجی، اسرائیل انتخاب دیگری به جز حمله به تأسیسات هستهای ایران ندارد، خواه این حمله با کمک آمریکا و یا بدون آن صورت گیرد. این حمله به تحریک روسیه - که نفت خلیجفارس را میخواهد – میانجامد و این کشور، ارتشی متشکل از کشورهای عربی را علیه اسرائیل رهبری میکند. او میگوید: در این موقع، خداوند به جز یک ششم سپاه تحت رهبری روسیه، همه را نابود میکند، به طوری که جهان شاهد «شوک و حیرت» خواهد شد، و در این زمان است که یک کمک آسمانی به دولت بوش خواهد رسید و دولت بوش به قهر الهی تبدیل خواهد شد.
اما هاجی در این جا متوقف نمیشود، او میافزاید که ایزکیل آتش را «بر آنهایی که در سواحل و در آرامش میزیند» پیشبینی میکند. او از این جمله نتیجه میگیرد که همه کسانی که در زمان حمله نیروهای تحت رهبری روسیه به اسرائیل، بیطرف مانده اند، مجازات خواهند شد و با این جملات، هشدار شدیدی به آمریکا میدهد که مداخله کند: «آیا آمریکا که در دفاع از اسرائیل در برابر یورش روسیه امتناع میکند، میتواند همان کشوری باشد که سواحل شرقی و غربی آن با جنگافزارهای هستهای هدف قرار گیرند؟» او میگوید، بله و در این مورد بخش ۱۲:۳ کتاب پیدایش را یادآوری میکند که در آن خدا به اسرائیل میگوید: «من به کسی برکت میدهم که تو را برکت دهد و کسی را لعنت خواهم کرد که تو را لعنت کند.»
مخالف مسیح – یعنی رهبری اتحادیه اروپا – برای پر کردن خلاء قدرتی که به خاطر تلفات ارتش روسیه از طرف خدا ایجاد شده، به مدت سه سال و نیم «در جهان حکومت خواهد کرد که در همه جای آن یک پول و یک دین رایج است.»هاجی میافزاید که «ضرورت دارد که تنها یک نفر به طور اتفاقی حوادث جاری را بنگرد و ببیند که هر سة این موارد دارند تبدیل به واقعیت میشوند.» در این موقع «رهبر شیطانی جهان» به وسیله پیامبری دروغین به مواجهه کشیده میشود که به تشخیص هاجی، این رهبر شیطانی در آرماگدون، از چین است که در کوه «میجیدو»ی اسرائیل به وقوع میپیوندد. در حالی که آنها برای آخرین نبرد آماده میشوند، عیسی سوار بر یک اسب سفید باز میگردد و هر دو شرور را - و احتمالاً هر کافری را – در درون «دریاچهای از گوگرد سوزان میاندازد». و بدین ترتیب، مسیح سلطنت هزار ساله خود را آغاز مینماید.
هاجی از یک آتشسوزی مدهش هستهای واهمهای ندارد، بلکه بیشتر از خشم خداوند نسبت به افراد بیطرف در زمانی واهمه دارد که ایران بخواهد توطئه احتمالی خود را برای نابودی اسرائیل به اجرا درآورد. یک مواجهه هستهای میان آمریکا و ایران، که به گفته او، در کتاب ارمیای نبی پیشگویی شده است، به پایان یافتن جهان منجر نخواهد شد، بلکه به تجدید حیات باغ الهی عدن خواهد انجامید. اما در نهایت، هاجی نسبت به سرنوشت اسرائیل و یا یهودیان، در مقایسه با طرح حقوق مسیحی حکومت خدایی، کمتر نگران است؛ او به مخاطبان تلویزیونی خود میگوید، زمانی که عیسی برای سلطنت هزار سالهاش بازمیگردد «نیکوکاران بر ملتهای زمین حکومت میکنند. وقتی که عیسی مسیح بازمیگردد، او از ACLU درباره دعا و نیایشش نمیپرسد و از کلیساها درباره این که توانسته اند از دستورات اسقفها و کشیشها اطاعت کنند نمیپرسد، او درباره فعالیتهای مجالس ایالتی مطابق با ده فرمان نمیپرسد؛ او نمیآید که سقط جنین را تأیید کند؛ او میآید تا طبق کلام الهی، بر جهان حکومت نماید، جهانی که هرگز پایان نمییابد، جهان تبدیل به یک باغ عدن میشود و مسیح نیز بر آن حاکم میگردد.»
محسن داوری
سارا پاسنر
منبع: www.Ir.mondediplo.com
ماهنامه سیاحت غرب.شماره۴۳
سارا پاسنر
منبع: www.Ir.mondediplo.com
ماهنامه سیاحت غرب.شماره۴۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست