چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
پیامبر رحمت

۱ . باید توجه كرد از برخی تواریخ مسیحی استفاده می شود كه پیش از اسلام در میان علما و مفسران انجیل مسلم بود كه (فارقلیط) همان پیامبر موعود است. حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده كرده وخود را (فارقلیط) موعود معرفی نموده اند؛ مثلاً منتس كه مردی ریاضت كش بود و در قرن دوم میلادی می زیست، در سال ۱۸۷ میلادی در آسیای صغیر مدعی رسالت گردید و گفت: من همان فارقلیط هستم كه عیسی از آمدن او خبر داده است و گروهی از وی پیروی كردند..
۲ . از آثار و تواریخ مسلم اسلامی كاملاً استفاده می شود كه سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روزهای بعثت پیامبر اسلام همگی در انتظار پیامبر موعود انجیل بودند از این جهت هنگامی كه سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد او پس از خواندن نامه رو به سفیر كرد و گفت: من گواهی می دهم كه او همان پیامبری است كه جهان اهل كتاب، در انتظار او هستند. و همان طور كه حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده، او نیز از نبوت پیامبر آخرالزمان بشارت داده و علایم و نشانِ های او را معین كرده است..وقتی نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه كرد و درباره پیامبر اسلام تحقیقاتی به عمل آورد، در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت: نامه شما راخواندم واز دعوت شما آگاه شدم، من می دانستم كه پیامبری خواهد آمد، ولی گمان می كردم كه این پیامبر از شام بر خواهد خاست... .از این نصوص تاریخی استفاده می شود كه آنان در انتظار پیامبری بودند و چنین انتظار به طور مسلم، ریشه انجیلی داشته است.
۳ . امتیازاتی كه حضرت مسیح برای (فارقلیط) قائل شده، و شرایط و نتایجی كه برای آمدن او شمرده است، این مطلب را قطعی می سازد كه منظور از (فارقلیط) جز پیامبر موعود نخواهد بود. این علایم مانع از آن است كه آن را به روح القدس تفسیر نماییم. اكنون مشروح قراین:.الف) حضرت مسیح سخن خود را چنین آغاز كرد: (اگر شما مرا دوست دارید احكام مرا نگاه دارید و من از پدر خواهم خواست تا (فارقلیط) دیگری به شما خواهد داد. اولاً، از این كه حضرت مسیح مهر و محبت خود را به رخ آنها می كشد حاكی است كه او احتمال می دهد گروهی از امت او زیر بار كسی كه وی از آمدن او بشارت می دهد،نخواهند رفت و لذا از طریق تحریك عواطف می خواهد آنان را به پذیرفتن او وادار سازد و اگر منظور از فارقلیط - آن طور كه مفسران انجیل تصور كرده اند - همان روح القدس باشد در این صورت به چنین زمینه سازی احتیاج نبود؛ زیرا روح القدس پس از نزول، آن چنان در قلوب و ارواح تأثیر می كند كه برای كسی جای تردید و شك و انكار باقی نمی ماند، ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد، به یك چنین زمینه سازی نیاز شدید هست؛ چون نبی موعود، جز از طریق بیان و تبلیغ در قلوب و ارواح تأثیری و تصرفی نمی كند و روی این ملاحظه، گروهی منصف به وی می گروند و گروهی از او روی برمی گردانند.حتی حضرت مسیح به این مقدار تذكر اكتفا نكرد. در جمله ۲۹ از باب ۱۴ در این قسمت پافشاری كرده و فرمود: (اكنون قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی كه واقع گردد ایمان آورید). در حالی كه ایمان به روح القدس، به توصیه نیازی ندارد، تا چه رسد به این اندازه پافشاری.ثانیاً، وی فرمود: (فارقلیط دیگری به شما خواهد داد). اگر بگوییم منظور از آن، پیامبر دیگری است، كلام بدون تكلف و صحیح خواهد بود، ولی اگر مقصود از آن روح القدس باشد، به كار بردن لفظ (دیگر) خالی از تكلف نخواهد بود؛ زیرا روح القدس متعدد نیست و تنها یكی است.ب) (هر چیزی كه من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد). روح راستی كه از طرف پدر می آید، درباره من شهادت خواهد داد.می دانیم روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب گشتن عیسی برحواریان نازل گردید. آیا این افراد برگزیده، همه دستورات او را در این مدت كوتاه فراموش كرده بودند، تا روح القدس دو مرتبه به آنان تعلیم دهد!.آیا شاگردان مسیح چه نیازی به شهادت او داشتند تا درباره مسیح شهادت دهد، ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد، دوجمله معنای صحیح خواهند داشت؛ زیرا امت مسیح بر اثر طول زمان و دست برد علمای انجیل، بسیاری از دستورات او را فراموش كرده و گروهی همه آنها را به دست فراموشی سپرده بودند و حضرت محمدق همه را بازگو كرد و به نبوت حضرت عیسی شهادت داد و گفت: او نیز مانند من، پیامبر بوده و مادر مسیح را از نسبت های ناروا تبرئه نمود و ساحت مقدس مسیح را از ادعای الوهیت پیراسته ساخت.
ج) (اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمی آید او آمدن (فارقلیط) را مشروط به رفتن خود كرده است، واگر مقصود (روح القدس) باشد،نزول او بر حضرت مسیح و حتی بر خود حواریین مشروط به رفتن او نبوده است؛ زیرا به عقیده مسیحیان، روح القدس بر حواریون، زمانی كه حضرت مسیح خواست آنان را برای تبلیغ به اطراف بفرستد، نازل گردید بنابراین هیچ گاه نزول او مشروط به رفتن مسیح نبوده است، ولی اگر بگوییم مقصود پیامبری صاحب شریعت، آن هم شریعت جهانی است، در این صورت، آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود.
د) اثر نزول (فارقلیط) سه چیز معرفی شده است: (جهانیان را به گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت: به گناه، زیرا كه به من ایمان نمی آورند.می دانیم (روح القدس) پنجاه روز پس از مصلوب شدن عیسی بر حواریان نازل گردید و هرگز آنها را ملزم به گناه و صدق و انصاف ننمود و از ذیل جمله استفاده می شود كه او بر منكران ظاهر می گردد، نه بر حواریون، كه هرگز حضرت مسیح راتكذیب نمی كردند. ولی اگر بگوییم مقصود پیامبر موعود اسلام است تمام این امتیازات در وجود شریف او جمع می باشد.
ه) (فارقلیط درباره من (مسیح) شهادت خواهد داد (شما را از آینده خبر خواهد داد، و مرا جلال خواهد بخشید.شهادت بر حضرت مسیح حاكی است كه وی روح القدس نیست؛ زیرا حواریون نیازی به تصدیق او نداشتند و هم چنین منظور از این كه به او جلال خواهد بخشید، ثنا و تعریف هایی است كه پیامبر موعود درباره حضرت مسیح انجام داد و آیین او را تكمیل كرد. چه جلالی بالاتر از این!دقت در این قراین می تواند ما را به حقیقتی كه محققان عالی قدر اسلام به آن رسیده اند رهنمون گردد. البته قراین به آن چه گفته شد منحصر نیست، بلكه با دقت می توان قراین دیگری نیز به دست آورد.
ایمان علمدار
منبع : هفته نامه فصل نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست