پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

کارگاه دموکراسی


کارگاه دموکراسی
تحولات سیاسی کشور لبنان در دو هفته گذشته درستی این سخن امام موسی صدر را به اثبات رساند که اگر کشوری به نام لبنان در خاورمیانه نبود ما باید چنین مکانی را می‌آفریدیم تا جایی برای گفت‌وگو و همزیستی تمدن‌ها و فرهنگ‌های متفاوت این منطقه باشد.
گذشت سه سال از بحران سیاسی لبنان پس از ترور رفیق حریری و پیامد آن خروج سوریه از لبنان و آنگاه جنگ ۳۳ روزه اسرائیل با حزب‌الله و نیز هجده ماه بحران ناشی از فقدان دولت مورد اعتماد همه طوایف و فراکسیون‌های سیاسی لبنان که سایه جنگ داخلی را بر فضای این کشور موزاییکی گسترده بود، اهمیت توافق سیاسی میان همه طرف‌های داخلی این بحران را در پایتخت قطر دوچندان می‌کند و نشان می‌دهد که کشور لبنان با پشت‌سر گذاشتن تجربیات تلخ جنگ ۱۵ ساله داخلی، چندین بار تجاوز نظامی اسرائیل و مداخله‌های پیگیر قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، همچنان مکانی مطمئن برای آن‌چیزی است که لبنانی‌ها خود آن را تعایش (همزیستی) می‌خوانند. این درست است که لبنان سایه سهمگین جنگ داخلی را کاملا از سر نگذرانده و این کشور در سه سال گذشته دستخوش خشونت‌ها، ترورها و جنگ‌های کلامی و تبلیغی نیروهای درگیر در بحران بوده است اما باید دید اگر شبیه چنین تحولاتی در کشوری دیگر رخ می‌داد، به چه پیامدهایی می‌انجامید.
با فرض بروز چنین تحولاتی در کشوری دیگر مثل عراق، افغانستان، یمن و الجزایر است که می‌توان همچنان لبنان را کارگاهی برای دموکراسی نامید. لبنان اگرچه در نگاه منفی به آن، جایی برای نفوذ سیاسی و بازی‌سازی قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است اما در وجه اثباتی آن مکانی است برای تلاقی دیدگاه‌هایی که به درستی نقطه قوت این کشور در منطقه است. جایی که فرهنگ شیعی ایرانی، فرهنگ وهابی عربستان سعودی، فرهنگ سلفی- اخوانی مصر به هم می‌رسند و این همه در برابر فرهنگ مسیحی- غربی صف‌آرایی می‌کند تا در نهایت تجربه‌ای منحصر به فرد از خود به جا بگذارد. به همین دلیل است که تحولات سریع و خشونت‌آمیز منطقه در لبنان روندی کند و آرام به خود می‌گیرد تا در این کشور نه جایی برای ریشه دواندن تفکرات افراطی مانند القاعده و فتح‌الاسلام باشد و نه سویه مقابل آن. حتی حزب‌الله لبنان که از نظر فکری و مذهبی شباهت زایدالوصفی با نظام جمهوری اسلامی دارد، در لبنان تبدیل به قدرتی می‌شود که نه تنها از افکار بنیادگرایانه و ابزار یکسان‌ساز استفاده نمی‌کند، بلکه خود را مدافع تکثرگرایی مذهبی، قومی و سیاسی لبنان می‌خواند.
ممکن است بر حزب‌الله خرده گرفته شود که از سلاح برای پیشبرد اهداف داخلی سیاسی استفاده کرد اماحزب‌الله نشان داد که حتی در به‌کارگیری زور هم کمال خویشتنداری را به خرج می‌دهد و از حد ضرورت فراتر نمی‌رود. حزب‌الله به اعتقاد تحلیلگران می‌توانست بیروت و سراسر لبنان را در تسخیر بگیرد اما به خوبی می‌دانست که این آغاز جنگی همه‌جانبه خواهد بود که در آن پیروز نهایی نه ملت لبنان است و نه شیعیان. زیرا پیروزی نظامی که به قیمت تحقیر و آزار دیگر اقوام لبنان به دست آید موفقیتی برای حزب‌الله شمرده نمی‌شود. خویشتنداری طرف‌های مقابل و توسل به گفت‌وگو به جای تسویه‌حساب در نبردهای خیابانی و انعطاف در مذاکرات دوحه نیز کم از فضیلت حزب‌الله در خودداری از افزون‌خواهی نیست و به همین سان از منطق سیاسی خردمندانه بازیگران منطقه‌ای همچون سوریه، ایران، عربستان و مصر باید به نیکی یاد کرد تا پایان بحران سیاسی لبنان را بتوان پیروزی عقلانیت و منطق گفت‌وگو و تعامل و پیروزی همه طرف‌های درگیر دانست و به این سخن امام موسی صدر برگشت که لبنان می‌تواند ماکتی برای خاورمیانه ناآرام و الگوی سیاسی تحولات دموکراتیک این منطقه باشد.
توافق سیاسی طرف‌های بحران لبنان، این کشور را به الگوی جایگزین برای خاورمیانه دموکراتیک تبدیل می‌کند و این گزینه را پیش‌رو می‌نهد که به جای منطق نومحافظه‌کارانه اشغال نظامی برای رسیدن به دموکراسی در کشورهایی که دارای تکثر قومی، زبانی، مذهبی و فکری هستند، به رسمیت شناختن این تکثر و پرهیز از استفاده از زور، بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه رسیدن به دموکراسی است. درس مهم‌تر آن را در سطح منطقه‌ای نیز می‌توان به کار بست و آن اینکه وقتی بازیگران منطقه‌ای و جهانی به‌طور ضمنی برای حل بحران در سطح داخلی در کشوری چون لبنان به توافق می‌رسند، می‌توانند این قاعده بازی را به سطح منطقه‌ای آن نیز تعمیم دهند و از اینجاست که می‌توان به حل بحران‌های دیگر خاورمیانه همچون مسئله فلسطین، عراق یا موضوع هسته‌ای ایران امیدوار ماند و از کارگاه دموکراسی خاورمیانه در لبنان محصولاتی برای صدور به دیگر مناطق بحرانی صادر کرد.
مهران کرمی
منبع : روزنامه کارگزاران