سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
مجله ویستا
جریان تولید (تهیه)، توزیع (اشاعه) و مصرف اطلاعات در ایران
با توجه به نقش حیاتی اطلاعات علمی و فنی، برای پیشرفت علم و تكنولوژی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، اهمیت دستیابی پژوهشگران و متخصصان و سایر استفاده كنندگان به اطلاعات مناسب، دقیق و روزآمد، روز به روز آشكارتر میشود. در این بررسی، قصد داریم جریان تولید (تهیه) و توزیع (اشاعه) و مصرف اطلاعات را در ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
اهداف این بررسی عبارتند از:
الف) مروری كلی بر وضعیت جریان اطلاعات در كشوهای توسعه یافته و درحال توسعه؛
ب) عوامل بازدارنده جریان مطلوب اطلاعات در ایران؛
ج) پیشنهادها و راهحلها.·
افزایش شگفت انگیز تحقیقات علمی و حجم اطلاعات تولید شده در جهان
افزایش شگفت انگیز تحقیقات علمی و به خدمت گرفتن بخش عظیمی از نیروی انسانی در فعالیتهای تحقیقاتی، رشد شتابان صنعت و رقابتهای نظامی، سیمای تولید و انتقال اطلاعات را دگرگون كرده است. توسعه اخیر كامپیوترها و تكنولوژی ارتباطات، ابعاد تازهای به فعالیتهای اطلاعرسانی داده است. در عین حالی كه نقش حیاتی اطلاعات روزبه روز نمایانتر میگردد، جمع آوری، سازماندهی، اشاعه و تداول آن نیز روز به روز پیچیدهتر میشود. این پیچیدگی را در عوامل مختلفی از جمله موارد زیر میتوان جستجو كرد:
● حجم مقدار اطلاعات تولید شده؛
● تولید اطلاعات به زبانهای مختلف؛
● تعدد و تنوع وسایل و رسانه های انتقال اطلاعات؛
● محدودیتهای امنیتی در ارائه اطلاعات؛
● سرعت كهنه شدن و منسوخ گردیدن اطلاعات؛
حجم اطلاعات تولید شده در جهان به قدری زیاد است كه روشهای سنتی مدیریت اطلاعات را به نقطه از همپاشیدگی رسانده است. براساس آمارهای موجود درحال حاضر، هر روزه نزدیك به ۳۰۰ تا ۴۰۰ بیلیون رقم اطلاع ثبت و ضبط میشود ( در هر ثانیه حدود ۳۰۰۰۰۰ كلمه) و هر ساله، قریب ۲ میلیون مقاله علمی و فنی در جهان نوشته میشود. این مقالات در نزدیك به ۳۰۰۰۰ عنوان مجله معتبر چاپ میشوند. هر ساله، تنها نزدیك به ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار گزارش تحقیق در دنیا منتشر میشود. یك گزارش تحلیل نشان میدهد كه قریب ۱۰۰ میلیون عنوان كتاب و سایر مواد در كتابخانه های دنیا ذخیر شده است. گرایش رشد تولید اطلاعات، در همه زمینه های دانش بشری یكسان نیست. در بعضی زمینهه، آهنگ رشد شتابانتر است. به عنوان مثال گزارشهای سالیانه، رساله ه، پروانه های نوآوری و مقالات در رشته شیمی و موضوعات وابسته ـ هر ۸ سال دو برابر شده است. چكیدهنامه شیمی (Chemical Abstracts) از سال ۱۹۰۷ تا به حال ۵/۳ میلیون چكیده در زمینههای مختلف علوم شیمی را به ثبت رسانده است. در هر سال، حدود ۱۰۰ هزار تركیب شیمیایی گزارش میشود به طوری كه تا به حال، جمعاً ۴ تا ۵ میلیون تركیبات مختلف شیمیایی شناخته شده است. با همین روند رشد، چكیده نوشتههای علوم زیستی به ۲۵۰،۰۰۰، چكیده نوشتههای علوم فیزیكی به ۱۶۵،۰۰۰ و چكیده نوشتههای علوم مهندسی به حدود ۱۰۵،۰۰۰ در سال میرسد.در چنین شرایطی، مشكلات جایابی، انتخاب، جمع آوری، آماده سازی و اشاعه اطلاعات، حكم كلاف سردرگمی را یافته است كه ابتدا و انتهای آن پیدا نیست. در این میان، بسیاری از كشورها به ویژه كشورهای پیشرفته صنعتی یا اصطلاحاً «توسعه یافته» به موازات رشد اقتصاری و اجتماعی خود، نه تنها تنشها و فشارهای ناشی از «انفجار اطلاعات» را با هدایت و نظام بخشیدن به فرآیند اطلاعات (تولید، اشاعه و مصرف) تعدیل كرده، بلكه به نحو احسن نیز ازاین منبع فناناپذیر، استفاده كرده و حتی از آن به عنوان كالایی پرمصرف برای فروش به كشورهای جهان سوم یا به اصطلاح «درحال توسعه» سود میبرند. از طرف دیگر، كشورهای جهان سوم نیز به موازات سایر مشكلات خود، به عنوان مصرف كنندگان محض اطلاعات، زیربار تنشها و فشارهای ناشی از «انفجار اطلاعات» كمرخم كرده و ناچارند سالانه مبالغ گزافی ارز بابت خرید اطلاعات بپردازند، آنهم در شرایطی كه توان بهره برداری و استفاده صحیح از آن راندارند. البته مشكلات كشورهای جهان سوم، تنها به تهیه یا استفاده از منابع خارجی محدود نمیشود، بلكه این كشورها در سازماندهی اطلاعات بومی هم دچار مسائل عدیدهای هستند. نبود یا كمبود متخصصان اطلاعرسانی واجد شرایط، ضعف ارتباطات، نبود یا كمبود منابع ردیف دوم، كمبود جا و فضای مناسب، موانع اداری و مالی، ضعف سازمان و مدیریت كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی و غیره، از جمله مسائلی هستند كه راه را برای مقابله با پدیده «انفجار اطلاعات» برآنها بسته است.كشورهای درحال توسعه، از حیث تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات وضعیتی كم و بیش مشابه دارند وتنها برخی از آنها به لحاظ موقعیتهای خاص، نظیر هند توانستهاند بر این مشكلات فائق آیند. كشور ما (ایران) نیز از لحاظ جریان تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات مشمول همان قاعده ای است كه بر كشورهای جهان سوم حاكم است.
عوامل بازدارنده جریان مطلوب اطلاعات در ایران
عوامل بازدارنده جریان مطلوب اطلاعات در ایران رامیتوان به دو دسته تقسیم كرد:
۱) برنامه ریزی و سیاستگذاری
۲) مدیریت و اجرا
۱)برنامه ریزی و سیاستگذاری
● سیاست ملی اطلاعات
یكی از عوامل موثر در برنامه ریزی نظام ملی اطلاعات، تنظیم سیاست ملی اطلاعات است. سیاست ملی اطلاعات در حقیقت، انعكاس نیازهای اطلاعاتی همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است كه تنظیم آن رهنمودی برای ایجاد نظام ملی اطلاعات خواهد بود. متاسفانه توسعه خدمات اطلاعرسانی، به علت فقدان یك برنامه ملی یكپارچه و تعهدات دولت و عدم هماهنگی لازم برای ادغام فعالیتها در یك نظام متوقف مانده است. به بیان دیگر، فقدان یك سازمان هماهنگ كننده مركزی، برای رهبری و هماهنگ كردن تمامی تلاشها در جهت یك سیاست و برنامه ملی اطلاعاتی، مانع تاثیرگذاری اقدامات نخستین بر فعالیتها و برنامههای ملی شده است. عدم آگاهی اغلب مقامات تصمیم گیرنده از نقش حیاتی اطلاعات در توسعه، وضع را وخیمتر كرده و انعكاس آن، فقدان سیاستها و برنامه های اطلاعات علمی و فنی است كه دركل (نظام) به تخصیص نامتناسب منابع به واحدهای اطلاعرسانی علمی وفنی، ضعف امكانات و كم توجهی به حرفه اطلاعرسانی و غیره منجر گردیده است.
●آموزش
انتقال موثر اطلاعات، مستلزم آن است كه كلیه دست اندركاران برای ایفاء كل نقششان آموزش و مهارتهای لازم را دارا باشند. كمبود متخصصان اطلاعرسانی واجد شرایط به ویژه متخصصان موضوعی با سابقه تحصیلات در علوم، مانع عمده ای در جهت توسعه خدمات و فعالیتهای اطلاعرسانی است. در كشور ما درحال حاضر، محسوسترین مشكل در كتابخانهها و مراكز اطلاعاتی، كمبود نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده است.مسئله دیگری كه ناچاریم زیر عنوان همین مطلب به آن اشاره كنیم، آموزش استفاده كنندگان است. انتقال موثر یا به عبارتی مصرف صحیح اطلاعات، الزاماً نیازمند استفادهكنندگانی است كه قادر به بهرهگیری از وسایل و روشهای جدید برای رفع نیازهای اطلاعاتیشان باشند. اصولاً نیاز به آموزش استفادهكنندگان از آنجا ناشی میشود كه اغلب استفادهكنندگان یا از خدمات اطلاعاتی موجود آگاه نیستند، یا چگونگی استفاده از این خدمات را نمیدانند و لذا غالباً از آنها استفاده نمیكنند. تقاضای كم برای اطلاعات نیز، در نتیجه فقدان آگاهی در مورد وجود خدمات و چگونگی استفاده از آنهاست و همانطور كه اشاره شد، آموزش استفادهكنندگان با همه اهمیت آن، دركشور ما یا وجود ندارد و یا اگر هست بسیار محدود و بیشتر، به علایق شخصی استفادهكنندگان بستگی دارد.● ارتباطات
ارتباطات زمانی وارد مقوله علم اطلاعرسانی شد كه استفاده كننده (User)، توانست از راه دور با پایگاه دادهها (اطلاعات ذخیره شده در كامپیوترهای بزرگ) مستقیم، ارتباط برقرار كند (از طریق ترمینال یا هر خط ارتباطی دیگر). بنابراین، این امكان فراهم آمد تا همه استفادهكنندگان از همه جا بتوانند به مراكز بزرگ ذخیره اطلاعات یا بانكهای اطلاعاتی دسترسی پیدا كنند. از آنجایی كه زیربنای ارتباطات راه دور و حتی راه نزدیك، در كشور ما تقریباً ضعیف است، انتقال اطلاعات از این طریق، همواره با مشكلاتی روبه رو بوده و هست. همین ضعف زیربنایی ارتباطات، خود مانع بزرگی در راه ایجاد شبكه ملی اطلاعرسانی و شبكه ملی كامپیوتری كه اساس خدمات انفورماتیك در هر كشوری محسوب میگردد،به شمار میآید. كشور ما هنوز فاقد تواناییهای لازم برای انتقال دادهها و تسهیلات لازم برای توسعه شبكههاست.
● استانداردهای ذخیره و بازیابی اطلاعات
هماهنگی و استاندارد كردن روشهای ذخیره و بازیابی اطلاعات، مهمتری نقش را در دستیابی استفادهكنندگان و مراكز اطلاعاتی به پایگاهها و منابع اطلاعاتی داراست. نبود یا كمبود اصطلاحنامه های موضوعی به زبان بومی به منظور كنترل كردن و بالا بردن كارآیی نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، خود از جمله مسایل زیربنایی است كه تا به حال توجه چندانی به آن نشده است. درحال حاضر، نمایهسازی مواد غیر كتابی اغلب با استفاده از زبان طبیعی و با سلیقه نمایهساز صورت میگیرد. بدیهی است كه در چنین شرایطی، بازیابی اطلاعات در شبكه به دشواری انجام خواهد گرفت.استفاده از تكنولوژیهای نوین اطلاع رسانی (به ویژه كامپیوتر) در پردازش اطلاعات، در عین حالی كه ظرفیت استفاده از اطلاعات را افزایش داده، پیچیده تر شدن كار را نیز به دنبال داشته است. تا مدته، روشهای ذخیره و بازیابی اطلاعات با دست انجام میگرفت و برای این منظور، قواعدی نیز وضع گردیده بود كه پاسخگوی نیاز نظامهای دستی بود و كتابخانهها و مراكز اطلاعاتی نیز، كم و بیش آنها را رعایت میكردند؛ اما با ورود كامپیوتر به عرصه خدمات اطلاعرسانی، لازم است كه قواعد و استانداردهای جدیدی وضع گردد تا با استفاده از تسهیلاتی كه كامپیوتر فراهم آورده، مراكز اطلاعاتی مختلف بتوانند در منابع یكدیگر سهیم شوند. تقسیم منابع و انتقال اطلاعات از طریق مبادله دیسك، نوار و خط پیوسته، مستلزم آن است كه درهمه مراحل ذخیره و بازیابی ماشینی اطلاعات، از استانداردهای معینی پیروی گردد، از جمله: استاندارد فرمهای ماشین – خوان، استاندارد ارتباطات، استاندارد نرمافزار، استاندارد الگوی استفاده كننده و و....
۲) مدیریت و اجرا
اگرچه مشكلات و مسائل ناشی از نارساییهای برنامه ریزی وسیاستگذاری، بخشهای اجرایی و مدیریت اطلاعات را مستقیماً تحت تاثیر قرار میدهد؛ ولی این بخش نیز، مسائل خاص خود را داراست كه اگر وظایف خود را به درستی انجام دهد، تا حدودی از عوارض ناشی از نبود خط مشیهای ملی اطلاعرسانی خواهد كاست. مهمترین عوامل بازدارنده در جریان تولید، توزیع (اشاعه) و مصرف اطلاعات در این زمینه عبارتند از:
تنظیم مجدد اطلاعات و تلفیق آن
همانطور كه میدانید در كشور م، خدمات اطلاعرسانی ریشه یا به عبارتی بنیاد كتابخانهای دارد و كتابخانهها هم، طبق سنت دیرین بیشتری تاكیدشان بر ذخیره مدارك براساس ردهبندیهاست و به تنظیم مجدد و اشاعه اطلاعات توجه كمتری نشان میدهند. كتابخانهه، اگرچه بیشترین منابع اطلاعاتی را در خود جای دادهاند؛ ولی در برخورد با نیاز فزاینده به آگاهی رسانی جاری و اشاعه اطلاعات، روشی انفعالی داشته و هنوز هم پای بند خدمات سنتی اتاق مطالعه، برگهدانه، تازههای كتابخانه و امانتاند و در برابر تكنولوژیها و شیوههای نوین اطلاعرسانی، عكس العمل نشان میدهند و یا در این جریان حركتی كند دارند. در نظریههای نوین اطلاعرسانی، هدف غایی، انتقال اطلاعات به استفادهكنندگان نهایی است. استفادهكنندگان نهایی نیازی به اصل اسناد و مدارك ندارند؛ بلكه آنها نیاز به اطلاعاتی دارند كه مجدداً آمادهسازی شده و برای عمل و اجرا قابل استفاده باشد.
● منابع ردیف دوم
منابع ردیف دوم كه اصطلاحاً به كتابشناسیه، نمایهنامهه، چكیدهنامهها و غیره اطلاق میگردد، یكی از ارزشمندترین ابزار دستیابی به اطلاعات محسوب میگردند. در كشور ما متاسفانه یا این ابزار به حدكافی وجود ندارند ویا اگر هم وجود دارند، با تاخیر زیاد به دست مصرفكننده (استفادهكننده)میرسند. به عنوان نمونه میتوان از كتابشناسی ملی یاد كرد كه با استناد به بخش معرفی كتاب روزنامه اطلاعات در شهریور ماه گذشته، آخرین كتابشناسی ملی منتشر شده مربوط به نیمه دوم سال ۱۳۶۶است یعنی با حدود ۵ سال تاخیر. درمورد راهنماها وضع از این هم بدتر است. به عنوان نمونه آخرین راهنمای واحدهای تولید كننده و مصرفكنند اطلاعات در ایران مربوط به سال ۱۳۶۲ است یعنی نزدیك به ۹ سال است كه ویرایش جدیدی از آن منتشر نشده است. به همین ترتیب انتشار بسیاری از این قبیل منابع كلیدی، یا به طور كلی متوقف شده و یا با تاخیرهای بسیار طولانی منتشر میشوند.
● آماده سازی اطلاعات
آماده سازی اطلاعات شامل طبقه بندی (فهرستنویسی)، نمایهسازی، چكیده نویسی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و غیره است كه به منظور قابل استفاده نمودن مواد و منابع اطلاعاتی انجام میگیرد. كندی جریان آماده سازی اطلاعات در كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی كشور، موجب گردیده است كه استفاده كننده با تاخیر فراوان به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا كند و یا از وجود آن آگاه شود. كمبود نیروی انسانی متخصص شامل: فهرستنویس، نمایهساز و چكیدهنویس و مشكلات مربوط به سایر خدمات آماده سازی، مثل تایپ كارتهای اطلاعاتی، الفبایی كردن كارتها (در نظامهای دستی) و غیره از جمله عواملی هستند كه سبب میشوند، بین خرید یا دریافت اطلاعات و قرارگرفتن آنها در قفسه جهت استفاده، فاصلهای نسبتاً طولانی به وجود آید. این فاصله زمانی در بعضی از كتابخانهها به ویژه كتابخانههای خارج از تهران گاهی به ۲ تا ۳ سال میرسد.● توزیع (اشاعه) اطلاعات
مسئله توزیع یا به اصطلاح اشاعه اطلاعات، بحثی وسیع است كه پرداختن به آن در این مقاله نمیگنجد، ولی برای تكمیل بحث ناچاریم كه اشارهای مختصر به آن داشته باشیم. این كه شیوه اطلاعرسانی غیر كتابخانه ای در كشور ما به چه شكلی است و ما چند درصد از اخبار و اطلاعات تولید شده در جهان یا حتی منطقه و كشورمان را دریافت میكنیم و اگر دریافت میكنیم، صحت و درستی این اخبار و اطلاعات تا چه حداست مقوله دیگری است؛ اما آنچه كه به این بحث مربوط میشود – یعنی اشاعه اطلاعات علمی- وضعیت چندان مطلوب نیست. آن مقدار از این اطلاعات كه در قالب كتاب عرضه میشود، اگر تالیف باشد به علت گرانی هزینه های چاپ و تكثیر و كمبود چاپخانه ها با حداقل یكی دو سال فاصله به دست استفاده كننده میرسد و اگر ترجمه باشد، مدتی كه متن اصلی تهیه و توزیع شده، مدت زمان ترجمه و مدت زمان چاپ و توزیع مجدد را هم، باید به آن افزود كه با توجه سرعت كهنه شدن اطلاعات، از اعتباز آن كاسته خواهد شد. در مورد مجلات، به ویژه مجلات دولتی كه اغلب هم علمی هستند این امر، صادق است. گاهی دیده شده كه یك مقاله از زمانی كه توسط مولف برای چاپ به مجله ای ارائه شده تا زمانی كه به چاپ رسیده، بیش از یك سال طول كشیده است. بنابراین، میتوان حدس زد كه این مدت چه تاثیری در كهنه شدن اطلاعات مخصوصاً در مورد مقالات علمی خواهد داشت.درمورد انتشارات دولتی، وضعیت از این هم بدتر است. كیفیت نامناسب تكثیر، بدقوارگی و توزیع نامناسبتر، سبب شده است كه اغلب این نشریات در انبارها باقی بمانند و تقریباً كسی به جز تهیه كننده، دوستانش و احتمالاً رئیس واحد مربوطه، از وجود آنها مطلع نگردد. آن تعداد هم كه به نحوی در اختیار كتابخانهها و مراكز اطلاعاتی قرار میگیرد، به علت مشكلات آمادهسازی، دست نخورده باقی میمانند. به استثنای چند مورد، اغلب كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی كه این قبیل مواد را جمعآوری كردهاند، بدون هیچگونه آمادهسازی و یا درحد اطلاعات كتابشناختی آنها را در كنار هم در قفسهها چیدهاند.
● مانع زبان
انتشار اطلاعات به زبانهای مختلف، خود مانع دیگری برای استفاده (مصرف) اطلاعات است. برآورد میشود كه مجموع نوشتههای علمی و فنی به زبان انگلیسی حدود ۵۰ درصد، روسی ۲۰ درصد، فرانسه ۱۰ درصد، آلمانی ۱۵ درصد و چینی ۲ درصد است. دستیابی به این نوشتهه، تنها از طریق یادگیری زبانهای مختلف و یا از طریق ترجمه امكانپذیر است. همه میدانند كه نظام آموزشی زبانهای خارجی م، به گونهای نیست كه یك دانشجو و یا فارغالتحصیل داخل كشور، بتواند به سهولت از این منابع استفاده كند و اگر هم بتواند استفاده كند درك مطلب آن، محدود و شاید چیزی حدود ۶۰ درصد باشد. نظام ترجمه هم در شرایط فعلی، قادر به پاسخگویی نیست. بنابراین سهم م، هم در تولید اطلاعات علمی به زبان بومی ناچیز است و هم در مصرف اطلاعات تولید شده در جهان.
● تهیه اطلاعات
اگر فرض كنیم كه مشكل یا مانعی هم به عنوان زبان سرراه ما قرار ندارد؛ باید اذعان داشت كه جریان انتشارات خارجی به كشور م، بسیار محدود است و در مقایسه با حجم انتشارات علمی و فنی جهان، مجموعه های كتابخانههای تخصصی و دانشگاهی ما بسیار فقیرند و به نظر نمیرسد كه هرگز قادر به گردآوری مجموعه اولیه لازم بشوند.
منابع ارزی محدود و روشهای نامناسب و موانع اداری و مالی برای سفارش كتاب و محجله، روشهای پیچیده خرید یا پرداخت حق اشتراك كه در بسیاری از موارد سبب قطع دریافت آنها میشود و تا تصویب مجدد اعتبار خرید در سال بعد، بسیاری از كتب و نشریات نایاب شدهاند، از جمله موانعی هستند كه جریان اطلاعات علمی، از خارج به داخل كشور را كُند و در مواردی متوقف كردهاند. درحال حاضر، مراكز اطلاعاتی عمده ای وجود دارند كه به دلایل فوق در سالهای اخیر هیچ گونه خرید ارزی نداشته و یا به عبارتی هیچ كتاب و مجله ای دریافت نكردهاند.
تكنولوژی اطلاعات
تكنولوژیهای نوین اطلاعات كه در طول دهه ۱۹۹۰-۱۹۸۰ رشد و تكامل یافتند، جایگاه فوقالعاده ای درخدمات اطلاعرسانی پیدا كردهاند و مناسبترین پاسخ را به مشكلات علم اطلاعرسانی دادهاند. از جمله این تكنولوژیها میتوان: كامپیوتر، پست تصویری، ویدئو دیسك، تله تكس، ویدئو تكس، سی دی- رام و غیره را نامبرد كه هر یك به نوبه خود، انقلابی در امر انتقال، ذخیره و بازیابی اطلاعات به وجود آوردهاند. كاربرد این تكنولوژیها در كشور م، هنوز شكل واقعی به خود نگرفته و حتی بسیاری از كاركنان كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی م، با آنها و موارد استفاده آنه، آشنایی كافی ندارند كه البته دلایل آن هم روشن است. در اختیار نداشتن این تكنولوژیها به حدكافی، ناآشنایی با موارد استفاده و كاربرد آنها كه ناشی از نظام آموزشی سنتگرای دانشگاهی است، كمبود قابل توجه متخصصان كامپیوتر به ویژه متخصصان اطلاعات گرای كامپیوتر، همه و همه مانع عمده استفاده از این تكنولوژیها در ا مر انتقال، ذخیره و بازیابی اطلاعات است.تاكید بر استفاده از تكنولوژیهای نوین اطلاعرسانی، علاوه بر پردازش، ذخیره و بازیابی اطلاعات كه سهولت كار مراكز اطلاعاتی را به دنبال خواهد داشت، بیشتر از آن جنبه است كه در شرایط فعلی كه گرانی هزینههای چاپ و تكثیر، مانع عمده ای بر سر راه اشاعه اطلاعات محسوب میگردد، استفاده از تكنولوژیهایی نظیر سی دی- رام یا ویدئویی دیسك و حتی دیسكهای معمولی كه در اصطلاح به آنها «نشر رومیزی» اطلاق میگردد، میتوانند در امر انتقال یا اشاعه اطلاعات نقش فوقالعاده موثری داشته باشند. به عنوان مثال: حجمی نزدیك به ۱۰ كتاب فرهنگ لغت یا كتابهای مرجع یا راهنماها و اصطلاحنامه ها را میتوان روی یك طرف یك دیسك سی دی ـ رام ذخیره نمود و یا یك ویدئو دیسك قادر است تا ۵۵۰۰۰ صفحه یا تصویر را در خود ذخیره كند و استفاده كننده، میتواند از طریق یك تلویزیون در خانه خود به دریایی از اطلاعات دسترسی داشته باشد.یكی دیگر از تكنولوژیهای اطلاعرسانی كه نسبتاً قدیمی است و برای مقابله با گرانی هزینه ها و طولانی بودن مدت چاپ و تكثیر، وسیله بسیار مناسبی است، تكنولوژی میكروفرمهاست؛ ولی با وجودیكه میكروفرمها از نظر انتقال سریع و ذخیره آسان اطلاعات، بسیار مقرون به صرفه هستند، به دو دلیل: حساسیت استفاده كنندگان به استفاده از میكروفرمها و كمبود دستگاههای میكروفرم خوانی، از این تكنولوژیها نیز استفاده چندانی به عمل نمیآید.
● نتیجه
آنچه كه تاكنون برشمردیم، عوامل عمدهای بودند كه جریان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات را در كشور ما كند كردهاند. البته عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارد از جمله: عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كه در مجموع، نقاط ضعف ما در جریان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات از آنها ناشی میشود؛ ولی به لحاظ خارج بودن این عوامل از بحث م، به آنها نپرداختیم. به طور كلی، ما از جمله كشورهایی هستیم كه نتوانستهایم با پدیده «انفجار اطلاعات» مقابله كنیم و در مهار این پدیده، همانقدر عاجز بودهایم كه در مهار پدیده «انفجار جمعیت».
سرعت بخشیدن به جریان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات، مستلزم یك نظام برنامه ریزی وسیاستگذاری دقیق و یك نظام مدیریت و اجرای قوی است. اگر ما نتوانیم این دو عامل عمده را ایجاد و یا تقویت كنیم، نبایددر انتظار معجزه باشیم.آنچه تاكنون به عنوان عوامل بازدارنده یا كندكننده جریان اطلاعات علمی، ذكر كردیم، عملاً وجود دارد و مكانیزم بازدارندگی آنها نیز به گونه ای است كه درهر مورد خاص به آنها اشاره شد؛ ولی این عوامل نیز خود معلول علتهای دیگری است.آنچه میخواهم بگویم، نفی آنچه گفته شد، نیست؛ ولی این واقعیت را باید بپذیریم كه آیا شاخصهای بالایی از قبیل تعدد مراكز اطلاعاتی، تعداد كتابها و مجلات علمی، بانكهای اطلاعاتی، وفور تكنولوژیهای نوین اطلاعرسانی و غیره، جریان اطلاعات را در كشور م، سرعت میبخشد؟ آیا نظام تحقیقاتی م، به گونه ای هست كه نیاز و میل به اطلاعات (اعم از روزآمد و گذشتهنگر) را در محقق ایجاد كند و افزایش دهد، تا این نیاز نیز به نوبه خود به نظام اطلاعاتی فشارآورده و آن را وادار به تامین احتیاجات اطلاعاتی محققان نماید. متقابلاً نظام تحقیقاتی میخواهد و باید پاسخگوی نیازهای اقتصادی ـ اجتماعی جامعه باشد. آیا ساختار اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی ما به گونه ای هست كه چنین نیازهایی را طلب كرده و نظام تحقیقاتی را واردار به تكاپو نماید و یك چرخه كامل از تشخیص یا تعیین «مسئله» تحقیق و جستجو و به تبع آن نیاز به اطلاعات و تولید اطلاعات جدید برای حل «مسئله» را به وجود آورد؟ این حلقه مفقوده ای كه این چرخه را كند و در مواردی متوقف كرده است، چیست؟ این حلقه قطعاً ارز خارجی، كامپیوتر و مخازن مملو از كتاب و مجله نیست؛ بلكه عامل انسانی و انگیزه است – آنهم نه انگیزه های فردی و سازمانی، بلكه انگیزه اجتماعی. ما باید قبل از این كه برای ساختن بیل مكانیكی یا كلنگ الكترونیكی تحقیق كنیم، باید در مورد ایجاد انگیزه های اجتماعی و مشاركت جمعی و عوامل بازدارنده فرهنگی تحقیق كنیم. اگر پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی كشورهای اروپایی و یا ژاپن را به عوامل ژنتیكی نسبت دهیم، ممكن است به طرفداری از تبعیض نژادی متهم شویم كه قطعاً هم چنین نیست. اگر سختكوشی، تلاش دسته جمعی، باور فرهنگی، اعتقاد به بهزیستی و اعتماد به خود و به طور كلی انگیزه فعالیت را از این جوامع بگیریم وضعیتی مشابه یا بدتر از ما خواهند داشت. این وظیفه مدیریت سیاسی جامعه است كه با ایجاد انگیزه های لازم و نظام شایسته سالاری، امكان مشاركت آحاد جامعه را در فعالیتهای اقتصادی ـ اجتماعی و در نهایت نوسازی جامعه فراهم آورد. در این صورت است كه نظام تحقیقاتی شكل خواهد گرفته و به تبع آن اطلاعات جریات مطلوب خود را خواهد یافت، كتابخانهها از مواد و منابع مختلف انباشته خواهند شد؛ مواد كتابخانهای به سرعت آمادهسازی و در دسترس قرار خواهند گرفت؛ نشریات علمی، فراوان و به طور وسیع منتشر خواهند شد و غیره. بنابراین، باز هم تاكید میكنیم كه «جامعه ای كه به اطلاعات نیاز ندارد، نمیخواهد حركت كند».
منابع
مهدوی، محمد نقی. مدیریت اطلاعات (مجموعه اول). تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران،۱۳۶۸.
مهدوی، محمدنقی. مدیریت اطلاعات (مجموعه دوم). تهران، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران،۱۳۷۰.
سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی. مجموعه مقالات اولین سمینار كاربردی مراكز و سازمانهای پژوهش فرهنگی و اطلاعرسانی. تهران، ۱۳۷۰.
سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران. مجموعه مقالات كنفرانس تكنولوژی و اطلاعات. تهران، ۱۳۶۹.
مهدوی، محمدنقی. «مانع زبان در تولید، اشاعه و استفاده از اطلاعات علمی، مشكل كشورهای درحال توسعه»اطلاعات علمی سال اول، شماره ۲۰ (مهر ۱۳۶۵) ص۳-۵.
بردبار، سیمین (مترجم). اطلاعات علمی و فنی در آسیا و اقیانوسیه، بررسی كلی، نیازها و پیشنهادها. تهران،مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۵.
حریری، مهرانگیز (مترجم). مبانی نظامها و خدمات اطلاعاتی، فصل پنجم، نظامها و خدمات اطلاعاتی:شیوه های كار و روشها. تهران. مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۳.
موحد، ضیاء (مترجم). مبانی نظامها و خدمات اطلاعاتی، فصل هشتم، حوزه كارآگاهی رسانی، آموزش و پرورش، انجمنهای حرفه ای و راهنماها. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۴.
سینائی، علی (مترجم). هدفهای سیاست اطلاعات علمی. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران،۱۳۶۲.
بردبار، سیمین (مترجم). سیاست اطلاعاتی در خدمت رشد و توسعه، وظایف و مسئولیتهای ملی و بینالمللی. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۵۹.
آقابخشی، علی؛ بردبار، سیمین (مترجمین). مبانی نظامها و خدمات اطلاعاتی، فصل اول، خدمات اطلاعاتی ـ مقدمه. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۳.]
نوشته : محمدنقی مهدوی
اهداف این بررسی عبارتند از:
الف) مروری كلی بر وضعیت جریان اطلاعات در كشوهای توسعه یافته و درحال توسعه؛
ب) عوامل بازدارنده جریان مطلوب اطلاعات در ایران؛
ج) پیشنهادها و راهحلها.·
افزایش شگفت انگیز تحقیقات علمی و حجم اطلاعات تولید شده در جهان
افزایش شگفت انگیز تحقیقات علمی و به خدمت گرفتن بخش عظیمی از نیروی انسانی در فعالیتهای تحقیقاتی، رشد شتابان صنعت و رقابتهای نظامی، سیمای تولید و انتقال اطلاعات را دگرگون كرده است. توسعه اخیر كامپیوترها و تكنولوژی ارتباطات، ابعاد تازهای به فعالیتهای اطلاعرسانی داده است. در عین حالی كه نقش حیاتی اطلاعات روزبه روز نمایانتر میگردد، جمع آوری، سازماندهی، اشاعه و تداول آن نیز روز به روز پیچیدهتر میشود. این پیچیدگی را در عوامل مختلفی از جمله موارد زیر میتوان جستجو كرد:
● حجم مقدار اطلاعات تولید شده؛
● تولید اطلاعات به زبانهای مختلف؛
● تعدد و تنوع وسایل و رسانه های انتقال اطلاعات؛
● محدودیتهای امنیتی در ارائه اطلاعات؛
● سرعت كهنه شدن و منسوخ گردیدن اطلاعات؛
حجم اطلاعات تولید شده در جهان به قدری زیاد است كه روشهای سنتی مدیریت اطلاعات را به نقطه از همپاشیدگی رسانده است. براساس آمارهای موجود درحال حاضر، هر روزه نزدیك به ۳۰۰ تا ۴۰۰ بیلیون رقم اطلاع ثبت و ضبط میشود ( در هر ثانیه حدود ۳۰۰۰۰۰ كلمه) و هر ساله، قریب ۲ میلیون مقاله علمی و فنی در جهان نوشته میشود. این مقالات در نزدیك به ۳۰۰۰۰ عنوان مجله معتبر چاپ میشوند. هر ساله، تنها نزدیك به ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار گزارش تحقیق در دنیا منتشر میشود. یك گزارش تحلیل نشان میدهد كه قریب ۱۰۰ میلیون عنوان كتاب و سایر مواد در كتابخانه های دنیا ذخیر شده است. گرایش رشد تولید اطلاعات، در همه زمینه های دانش بشری یكسان نیست. در بعضی زمینهه، آهنگ رشد شتابانتر است. به عنوان مثال گزارشهای سالیانه، رساله ه، پروانه های نوآوری و مقالات در رشته شیمی و موضوعات وابسته ـ هر ۸ سال دو برابر شده است. چكیدهنامه شیمی (Chemical Abstracts) از سال ۱۹۰۷ تا به حال ۵/۳ میلیون چكیده در زمینههای مختلف علوم شیمی را به ثبت رسانده است. در هر سال، حدود ۱۰۰ هزار تركیب شیمیایی گزارش میشود به طوری كه تا به حال، جمعاً ۴ تا ۵ میلیون تركیبات مختلف شیمیایی شناخته شده است. با همین روند رشد، چكیده نوشتههای علوم زیستی به ۲۵۰،۰۰۰، چكیده نوشتههای علوم فیزیكی به ۱۶۵،۰۰۰ و چكیده نوشتههای علوم مهندسی به حدود ۱۰۵،۰۰۰ در سال میرسد.در چنین شرایطی، مشكلات جایابی، انتخاب، جمع آوری، آماده سازی و اشاعه اطلاعات، حكم كلاف سردرگمی را یافته است كه ابتدا و انتهای آن پیدا نیست. در این میان، بسیاری از كشورها به ویژه كشورهای پیشرفته صنعتی یا اصطلاحاً «توسعه یافته» به موازات رشد اقتصاری و اجتماعی خود، نه تنها تنشها و فشارهای ناشی از «انفجار اطلاعات» را با هدایت و نظام بخشیدن به فرآیند اطلاعات (تولید، اشاعه و مصرف) تعدیل كرده، بلكه به نحو احسن نیز ازاین منبع فناناپذیر، استفاده كرده و حتی از آن به عنوان كالایی پرمصرف برای فروش به كشورهای جهان سوم یا به اصطلاح «درحال توسعه» سود میبرند. از طرف دیگر، كشورهای جهان سوم نیز به موازات سایر مشكلات خود، به عنوان مصرف كنندگان محض اطلاعات، زیربار تنشها و فشارهای ناشی از «انفجار اطلاعات» كمرخم كرده و ناچارند سالانه مبالغ گزافی ارز بابت خرید اطلاعات بپردازند، آنهم در شرایطی كه توان بهره برداری و استفاده صحیح از آن راندارند. البته مشكلات كشورهای جهان سوم، تنها به تهیه یا استفاده از منابع خارجی محدود نمیشود، بلكه این كشورها در سازماندهی اطلاعات بومی هم دچار مسائل عدیدهای هستند. نبود یا كمبود متخصصان اطلاعرسانی واجد شرایط، ضعف ارتباطات، نبود یا كمبود منابع ردیف دوم، كمبود جا و فضای مناسب، موانع اداری و مالی، ضعف سازمان و مدیریت كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی و غیره، از جمله مسائلی هستند كه راه را برای مقابله با پدیده «انفجار اطلاعات» برآنها بسته است.كشورهای درحال توسعه، از حیث تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات وضعیتی كم و بیش مشابه دارند وتنها برخی از آنها به لحاظ موقعیتهای خاص، نظیر هند توانستهاند بر این مشكلات فائق آیند. كشور ما (ایران) نیز از لحاظ جریان تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات مشمول همان قاعده ای است كه بر كشورهای جهان سوم حاكم است.
عوامل بازدارنده جریان مطلوب اطلاعات در ایران
عوامل بازدارنده جریان مطلوب اطلاعات در ایران رامیتوان به دو دسته تقسیم كرد:
۱) برنامه ریزی و سیاستگذاری
۲) مدیریت و اجرا
۱)برنامه ریزی و سیاستگذاری
● سیاست ملی اطلاعات
یكی از عوامل موثر در برنامه ریزی نظام ملی اطلاعات، تنظیم سیاست ملی اطلاعات است. سیاست ملی اطلاعات در حقیقت، انعكاس نیازهای اطلاعاتی همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است كه تنظیم آن رهنمودی برای ایجاد نظام ملی اطلاعات خواهد بود. متاسفانه توسعه خدمات اطلاعرسانی، به علت فقدان یك برنامه ملی یكپارچه و تعهدات دولت و عدم هماهنگی لازم برای ادغام فعالیتها در یك نظام متوقف مانده است. به بیان دیگر، فقدان یك سازمان هماهنگ كننده مركزی، برای رهبری و هماهنگ كردن تمامی تلاشها در جهت یك سیاست و برنامه ملی اطلاعاتی، مانع تاثیرگذاری اقدامات نخستین بر فعالیتها و برنامههای ملی شده است. عدم آگاهی اغلب مقامات تصمیم گیرنده از نقش حیاتی اطلاعات در توسعه، وضع را وخیمتر كرده و انعكاس آن، فقدان سیاستها و برنامه های اطلاعات علمی و فنی است كه دركل (نظام) به تخصیص نامتناسب منابع به واحدهای اطلاعرسانی علمی وفنی، ضعف امكانات و كم توجهی به حرفه اطلاعرسانی و غیره منجر گردیده است.
●آموزش
انتقال موثر اطلاعات، مستلزم آن است كه كلیه دست اندركاران برای ایفاء كل نقششان آموزش و مهارتهای لازم را دارا باشند. كمبود متخصصان اطلاعرسانی واجد شرایط به ویژه متخصصان موضوعی با سابقه تحصیلات در علوم، مانع عمده ای در جهت توسعه خدمات و فعالیتهای اطلاعرسانی است. در كشور ما درحال حاضر، محسوسترین مشكل در كتابخانهها و مراكز اطلاعاتی، كمبود نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده است.مسئله دیگری كه ناچاریم زیر عنوان همین مطلب به آن اشاره كنیم، آموزش استفاده كنندگان است. انتقال موثر یا به عبارتی مصرف صحیح اطلاعات، الزاماً نیازمند استفادهكنندگانی است كه قادر به بهرهگیری از وسایل و روشهای جدید برای رفع نیازهای اطلاعاتیشان باشند. اصولاً نیاز به آموزش استفادهكنندگان از آنجا ناشی میشود كه اغلب استفادهكنندگان یا از خدمات اطلاعاتی موجود آگاه نیستند، یا چگونگی استفاده از این خدمات را نمیدانند و لذا غالباً از آنها استفاده نمیكنند. تقاضای كم برای اطلاعات نیز، در نتیجه فقدان آگاهی در مورد وجود خدمات و چگونگی استفاده از آنهاست و همانطور كه اشاره شد، آموزش استفادهكنندگان با همه اهمیت آن، دركشور ما یا وجود ندارد و یا اگر هست بسیار محدود و بیشتر، به علایق شخصی استفادهكنندگان بستگی دارد.● ارتباطات
ارتباطات زمانی وارد مقوله علم اطلاعرسانی شد كه استفاده كننده (User)، توانست از راه دور با پایگاه دادهها (اطلاعات ذخیره شده در كامپیوترهای بزرگ) مستقیم، ارتباط برقرار كند (از طریق ترمینال یا هر خط ارتباطی دیگر). بنابراین، این امكان فراهم آمد تا همه استفادهكنندگان از همه جا بتوانند به مراكز بزرگ ذخیره اطلاعات یا بانكهای اطلاعاتی دسترسی پیدا كنند. از آنجایی كه زیربنای ارتباطات راه دور و حتی راه نزدیك، در كشور ما تقریباً ضعیف است، انتقال اطلاعات از این طریق، همواره با مشكلاتی روبه رو بوده و هست. همین ضعف زیربنایی ارتباطات، خود مانع بزرگی در راه ایجاد شبكه ملی اطلاعرسانی و شبكه ملی كامپیوتری كه اساس خدمات انفورماتیك در هر كشوری محسوب میگردد،به شمار میآید. كشور ما هنوز فاقد تواناییهای لازم برای انتقال دادهها و تسهیلات لازم برای توسعه شبكههاست.
● استانداردهای ذخیره و بازیابی اطلاعات
هماهنگی و استاندارد كردن روشهای ذخیره و بازیابی اطلاعات، مهمتری نقش را در دستیابی استفادهكنندگان و مراكز اطلاعاتی به پایگاهها و منابع اطلاعاتی داراست. نبود یا كمبود اصطلاحنامه های موضوعی به زبان بومی به منظور كنترل كردن و بالا بردن كارآیی نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، خود از جمله مسایل زیربنایی است كه تا به حال توجه چندانی به آن نشده است. درحال حاضر، نمایهسازی مواد غیر كتابی اغلب با استفاده از زبان طبیعی و با سلیقه نمایهساز صورت میگیرد. بدیهی است كه در چنین شرایطی، بازیابی اطلاعات در شبكه به دشواری انجام خواهد گرفت.استفاده از تكنولوژیهای نوین اطلاع رسانی (به ویژه كامپیوتر) در پردازش اطلاعات، در عین حالی كه ظرفیت استفاده از اطلاعات را افزایش داده، پیچیده تر شدن كار را نیز به دنبال داشته است. تا مدته، روشهای ذخیره و بازیابی اطلاعات با دست انجام میگرفت و برای این منظور، قواعدی نیز وضع گردیده بود كه پاسخگوی نیاز نظامهای دستی بود و كتابخانهها و مراكز اطلاعاتی نیز، كم و بیش آنها را رعایت میكردند؛ اما با ورود كامپیوتر به عرصه خدمات اطلاعرسانی، لازم است كه قواعد و استانداردهای جدیدی وضع گردد تا با استفاده از تسهیلاتی كه كامپیوتر فراهم آورده، مراكز اطلاعاتی مختلف بتوانند در منابع یكدیگر سهیم شوند. تقسیم منابع و انتقال اطلاعات از طریق مبادله دیسك، نوار و خط پیوسته، مستلزم آن است كه درهمه مراحل ذخیره و بازیابی ماشینی اطلاعات، از استانداردهای معینی پیروی گردد، از جمله: استاندارد فرمهای ماشین – خوان، استاندارد ارتباطات، استاندارد نرمافزار، استاندارد الگوی استفاده كننده و و....
۲) مدیریت و اجرا
اگرچه مشكلات و مسائل ناشی از نارساییهای برنامه ریزی وسیاستگذاری، بخشهای اجرایی و مدیریت اطلاعات را مستقیماً تحت تاثیر قرار میدهد؛ ولی این بخش نیز، مسائل خاص خود را داراست كه اگر وظایف خود را به درستی انجام دهد، تا حدودی از عوارض ناشی از نبود خط مشیهای ملی اطلاعرسانی خواهد كاست. مهمترین عوامل بازدارنده در جریان تولید، توزیع (اشاعه) و مصرف اطلاعات در این زمینه عبارتند از:
تنظیم مجدد اطلاعات و تلفیق آن
همانطور كه میدانید در كشور م، خدمات اطلاعرسانی ریشه یا به عبارتی بنیاد كتابخانهای دارد و كتابخانهها هم، طبق سنت دیرین بیشتری تاكیدشان بر ذخیره مدارك براساس ردهبندیهاست و به تنظیم مجدد و اشاعه اطلاعات توجه كمتری نشان میدهند. كتابخانهه، اگرچه بیشترین منابع اطلاعاتی را در خود جای دادهاند؛ ولی در برخورد با نیاز فزاینده به آگاهی رسانی جاری و اشاعه اطلاعات، روشی انفعالی داشته و هنوز هم پای بند خدمات سنتی اتاق مطالعه، برگهدانه، تازههای كتابخانه و امانتاند و در برابر تكنولوژیها و شیوههای نوین اطلاعرسانی، عكس العمل نشان میدهند و یا در این جریان حركتی كند دارند. در نظریههای نوین اطلاعرسانی، هدف غایی، انتقال اطلاعات به استفادهكنندگان نهایی است. استفادهكنندگان نهایی نیازی به اصل اسناد و مدارك ندارند؛ بلكه آنها نیاز به اطلاعاتی دارند كه مجدداً آمادهسازی شده و برای عمل و اجرا قابل استفاده باشد.
● منابع ردیف دوم
منابع ردیف دوم كه اصطلاحاً به كتابشناسیه، نمایهنامهه، چكیدهنامهها و غیره اطلاق میگردد، یكی از ارزشمندترین ابزار دستیابی به اطلاعات محسوب میگردند. در كشور ما متاسفانه یا این ابزار به حدكافی وجود ندارند ویا اگر هم وجود دارند، با تاخیر زیاد به دست مصرفكننده (استفادهكننده)میرسند. به عنوان نمونه میتوان از كتابشناسی ملی یاد كرد كه با استناد به بخش معرفی كتاب روزنامه اطلاعات در شهریور ماه گذشته، آخرین كتابشناسی ملی منتشر شده مربوط به نیمه دوم سال ۱۳۶۶است یعنی با حدود ۵ سال تاخیر. درمورد راهنماها وضع از این هم بدتر است. به عنوان نمونه آخرین راهنمای واحدهای تولید كننده و مصرفكنند اطلاعات در ایران مربوط به سال ۱۳۶۲ است یعنی نزدیك به ۹ سال است كه ویرایش جدیدی از آن منتشر نشده است. به همین ترتیب انتشار بسیاری از این قبیل منابع كلیدی، یا به طور كلی متوقف شده و یا با تاخیرهای بسیار طولانی منتشر میشوند.
● آماده سازی اطلاعات
آماده سازی اطلاعات شامل طبقه بندی (فهرستنویسی)، نمایهسازی، چكیده نویسی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و غیره است كه به منظور قابل استفاده نمودن مواد و منابع اطلاعاتی انجام میگیرد. كندی جریان آماده سازی اطلاعات در كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی كشور، موجب گردیده است كه استفاده كننده با تاخیر فراوان به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا كند و یا از وجود آن آگاه شود. كمبود نیروی انسانی متخصص شامل: فهرستنویس، نمایهساز و چكیدهنویس و مشكلات مربوط به سایر خدمات آماده سازی، مثل تایپ كارتهای اطلاعاتی، الفبایی كردن كارتها (در نظامهای دستی) و غیره از جمله عواملی هستند كه سبب میشوند، بین خرید یا دریافت اطلاعات و قرارگرفتن آنها در قفسه جهت استفاده، فاصلهای نسبتاً طولانی به وجود آید. این فاصله زمانی در بعضی از كتابخانهها به ویژه كتابخانههای خارج از تهران گاهی به ۲ تا ۳ سال میرسد.● توزیع (اشاعه) اطلاعات
مسئله توزیع یا به اصطلاح اشاعه اطلاعات، بحثی وسیع است كه پرداختن به آن در این مقاله نمیگنجد، ولی برای تكمیل بحث ناچاریم كه اشارهای مختصر به آن داشته باشیم. این كه شیوه اطلاعرسانی غیر كتابخانه ای در كشور ما به چه شكلی است و ما چند درصد از اخبار و اطلاعات تولید شده در جهان یا حتی منطقه و كشورمان را دریافت میكنیم و اگر دریافت میكنیم، صحت و درستی این اخبار و اطلاعات تا چه حداست مقوله دیگری است؛ اما آنچه كه به این بحث مربوط میشود – یعنی اشاعه اطلاعات علمی- وضعیت چندان مطلوب نیست. آن مقدار از این اطلاعات كه در قالب كتاب عرضه میشود، اگر تالیف باشد به علت گرانی هزینه های چاپ و تكثیر و كمبود چاپخانه ها با حداقل یكی دو سال فاصله به دست استفاده كننده میرسد و اگر ترجمه باشد، مدتی كه متن اصلی تهیه و توزیع شده، مدت زمان ترجمه و مدت زمان چاپ و توزیع مجدد را هم، باید به آن افزود كه با توجه سرعت كهنه شدن اطلاعات، از اعتباز آن كاسته خواهد شد. در مورد مجلات، به ویژه مجلات دولتی كه اغلب هم علمی هستند این امر، صادق است. گاهی دیده شده كه یك مقاله از زمانی كه توسط مولف برای چاپ به مجله ای ارائه شده تا زمانی كه به چاپ رسیده، بیش از یك سال طول كشیده است. بنابراین، میتوان حدس زد كه این مدت چه تاثیری در كهنه شدن اطلاعات مخصوصاً در مورد مقالات علمی خواهد داشت.درمورد انتشارات دولتی، وضعیت از این هم بدتر است. كیفیت نامناسب تكثیر، بدقوارگی و توزیع نامناسبتر، سبب شده است كه اغلب این نشریات در انبارها باقی بمانند و تقریباً كسی به جز تهیه كننده، دوستانش و احتمالاً رئیس واحد مربوطه، از وجود آنها مطلع نگردد. آن تعداد هم كه به نحوی در اختیار كتابخانهها و مراكز اطلاعاتی قرار میگیرد، به علت مشكلات آمادهسازی، دست نخورده باقی میمانند. به استثنای چند مورد، اغلب كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی كه این قبیل مواد را جمعآوری كردهاند، بدون هیچگونه آمادهسازی و یا درحد اطلاعات كتابشناختی آنها را در كنار هم در قفسهها چیدهاند.
● مانع زبان
انتشار اطلاعات به زبانهای مختلف، خود مانع دیگری برای استفاده (مصرف) اطلاعات است. برآورد میشود كه مجموع نوشتههای علمی و فنی به زبان انگلیسی حدود ۵۰ درصد، روسی ۲۰ درصد، فرانسه ۱۰ درصد، آلمانی ۱۵ درصد و چینی ۲ درصد است. دستیابی به این نوشتهه، تنها از طریق یادگیری زبانهای مختلف و یا از طریق ترجمه امكانپذیر است. همه میدانند كه نظام آموزشی زبانهای خارجی م، به گونهای نیست كه یك دانشجو و یا فارغالتحصیل داخل كشور، بتواند به سهولت از این منابع استفاده كند و اگر هم بتواند استفاده كند درك مطلب آن، محدود و شاید چیزی حدود ۶۰ درصد باشد. نظام ترجمه هم در شرایط فعلی، قادر به پاسخگویی نیست. بنابراین سهم م، هم در تولید اطلاعات علمی به زبان بومی ناچیز است و هم در مصرف اطلاعات تولید شده در جهان.
● تهیه اطلاعات
اگر فرض كنیم كه مشكل یا مانعی هم به عنوان زبان سرراه ما قرار ندارد؛ باید اذعان داشت كه جریان انتشارات خارجی به كشور م، بسیار محدود است و در مقایسه با حجم انتشارات علمی و فنی جهان، مجموعه های كتابخانههای تخصصی و دانشگاهی ما بسیار فقیرند و به نظر نمیرسد كه هرگز قادر به گردآوری مجموعه اولیه لازم بشوند.
منابع ارزی محدود و روشهای نامناسب و موانع اداری و مالی برای سفارش كتاب و محجله، روشهای پیچیده خرید یا پرداخت حق اشتراك كه در بسیاری از موارد سبب قطع دریافت آنها میشود و تا تصویب مجدد اعتبار خرید در سال بعد، بسیاری از كتب و نشریات نایاب شدهاند، از جمله موانعی هستند كه جریان اطلاعات علمی، از خارج به داخل كشور را كُند و در مواردی متوقف كردهاند. درحال حاضر، مراكز اطلاعاتی عمده ای وجود دارند كه به دلایل فوق در سالهای اخیر هیچ گونه خرید ارزی نداشته و یا به عبارتی هیچ كتاب و مجله ای دریافت نكردهاند.
تكنولوژی اطلاعات
تكنولوژیهای نوین اطلاعات كه در طول دهه ۱۹۹۰-۱۹۸۰ رشد و تكامل یافتند، جایگاه فوقالعاده ای درخدمات اطلاعرسانی پیدا كردهاند و مناسبترین پاسخ را به مشكلات علم اطلاعرسانی دادهاند. از جمله این تكنولوژیها میتوان: كامپیوتر، پست تصویری، ویدئو دیسك، تله تكس، ویدئو تكس، سی دی- رام و غیره را نامبرد كه هر یك به نوبه خود، انقلابی در امر انتقال، ذخیره و بازیابی اطلاعات به وجود آوردهاند. كاربرد این تكنولوژیها در كشور م، هنوز شكل واقعی به خود نگرفته و حتی بسیاری از كاركنان كتابخانه ها و مراكز اطلاعاتی م، با آنها و موارد استفاده آنه، آشنایی كافی ندارند كه البته دلایل آن هم روشن است. در اختیار نداشتن این تكنولوژیها به حدكافی، ناآشنایی با موارد استفاده و كاربرد آنها كه ناشی از نظام آموزشی سنتگرای دانشگاهی است، كمبود قابل توجه متخصصان كامپیوتر به ویژه متخصصان اطلاعات گرای كامپیوتر، همه و همه مانع عمده استفاده از این تكنولوژیها در ا مر انتقال، ذخیره و بازیابی اطلاعات است.تاكید بر استفاده از تكنولوژیهای نوین اطلاعرسانی، علاوه بر پردازش، ذخیره و بازیابی اطلاعات كه سهولت كار مراكز اطلاعاتی را به دنبال خواهد داشت، بیشتر از آن جنبه است كه در شرایط فعلی كه گرانی هزینههای چاپ و تكثیر، مانع عمده ای بر سر راه اشاعه اطلاعات محسوب میگردد، استفاده از تكنولوژیهایی نظیر سی دی- رام یا ویدئویی دیسك و حتی دیسكهای معمولی كه در اصطلاح به آنها «نشر رومیزی» اطلاق میگردد، میتوانند در امر انتقال یا اشاعه اطلاعات نقش فوقالعاده موثری داشته باشند. به عنوان مثال: حجمی نزدیك به ۱۰ كتاب فرهنگ لغت یا كتابهای مرجع یا راهنماها و اصطلاحنامه ها را میتوان روی یك طرف یك دیسك سی دی ـ رام ذخیره نمود و یا یك ویدئو دیسك قادر است تا ۵۵۰۰۰ صفحه یا تصویر را در خود ذخیره كند و استفاده كننده، میتواند از طریق یك تلویزیون در خانه خود به دریایی از اطلاعات دسترسی داشته باشد.یكی دیگر از تكنولوژیهای اطلاعرسانی كه نسبتاً قدیمی است و برای مقابله با گرانی هزینه ها و طولانی بودن مدت چاپ و تكثیر، وسیله بسیار مناسبی است، تكنولوژی میكروفرمهاست؛ ولی با وجودیكه میكروفرمها از نظر انتقال سریع و ذخیره آسان اطلاعات، بسیار مقرون به صرفه هستند، به دو دلیل: حساسیت استفاده كنندگان به استفاده از میكروفرمها و كمبود دستگاههای میكروفرم خوانی، از این تكنولوژیها نیز استفاده چندانی به عمل نمیآید.
● نتیجه
آنچه كه تاكنون برشمردیم، عوامل عمدهای بودند كه جریان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات را در كشور ما كند كردهاند. البته عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارد از جمله: عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كه در مجموع، نقاط ضعف ما در جریان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات از آنها ناشی میشود؛ ولی به لحاظ خارج بودن این عوامل از بحث م، به آنها نپرداختیم. به طور كلی، ما از جمله كشورهایی هستیم كه نتوانستهایم با پدیده «انفجار اطلاعات» مقابله كنیم و در مهار این پدیده، همانقدر عاجز بودهایم كه در مهار پدیده «انفجار جمعیت».
سرعت بخشیدن به جریان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات، مستلزم یك نظام برنامه ریزی وسیاستگذاری دقیق و یك نظام مدیریت و اجرای قوی است. اگر ما نتوانیم این دو عامل عمده را ایجاد و یا تقویت كنیم، نبایددر انتظار معجزه باشیم.آنچه تاكنون به عنوان عوامل بازدارنده یا كندكننده جریان اطلاعات علمی، ذكر كردیم، عملاً وجود دارد و مكانیزم بازدارندگی آنها نیز به گونه ای است كه درهر مورد خاص به آنها اشاره شد؛ ولی این عوامل نیز خود معلول علتهای دیگری است.آنچه میخواهم بگویم، نفی آنچه گفته شد، نیست؛ ولی این واقعیت را باید بپذیریم كه آیا شاخصهای بالایی از قبیل تعدد مراكز اطلاعاتی، تعداد كتابها و مجلات علمی، بانكهای اطلاعاتی، وفور تكنولوژیهای نوین اطلاعرسانی و غیره، جریان اطلاعات را در كشور م، سرعت میبخشد؟ آیا نظام تحقیقاتی م، به گونه ای هست كه نیاز و میل به اطلاعات (اعم از روزآمد و گذشتهنگر) را در محقق ایجاد كند و افزایش دهد، تا این نیاز نیز به نوبه خود به نظام اطلاعاتی فشارآورده و آن را وادار به تامین احتیاجات اطلاعاتی محققان نماید. متقابلاً نظام تحقیقاتی میخواهد و باید پاسخگوی نیازهای اقتصادی ـ اجتماعی جامعه باشد. آیا ساختار اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی ما به گونه ای هست كه چنین نیازهایی را طلب كرده و نظام تحقیقاتی را واردار به تكاپو نماید و یك چرخه كامل از تشخیص یا تعیین «مسئله» تحقیق و جستجو و به تبع آن نیاز به اطلاعات و تولید اطلاعات جدید برای حل «مسئله» را به وجود آورد؟ این حلقه مفقوده ای كه این چرخه را كند و در مواردی متوقف كرده است، چیست؟ این حلقه قطعاً ارز خارجی، كامپیوتر و مخازن مملو از كتاب و مجله نیست؛ بلكه عامل انسانی و انگیزه است – آنهم نه انگیزه های فردی و سازمانی، بلكه انگیزه اجتماعی. ما باید قبل از این كه برای ساختن بیل مكانیكی یا كلنگ الكترونیكی تحقیق كنیم، باید در مورد ایجاد انگیزه های اجتماعی و مشاركت جمعی و عوامل بازدارنده فرهنگی تحقیق كنیم. اگر پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی كشورهای اروپایی و یا ژاپن را به عوامل ژنتیكی نسبت دهیم، ممكن است به طرفداری از تبعیض نژادی متهم شویم كه قطعاً هم چنین نیست. اگر سختكوشی، تلاش دسته جمعی، باور فرهنگی، اعتقاد به بهزیستی و اعتماد به خود و به طور كلی انگیزه فعالیت را از این جوامع بگیریم وضعیتی مشابه یا بدتر از ما خواهند داشت. این وظیفه مدیریت سیاسی جامعه است كه با ایجاد انگیزه های لازم و نظام شایسته سالاری، امكان مشاركت آحاد جامعه را در فعالیتهای اقتصادی ـ اجتماعی و در نهایت نوسازی جامعه فراهم آورد. در این صورت است كه نظام تحقیقاتی شكل خواهد گرفته و به تبع آن اطلاعات جریات مطلوب خود را خواهد یافت، كتابخانهها از مواد و منابع مختلف انباشته خواهند شد؛ مواد كتابخانهای به سرعت آمادهسازی و در دسترس قرار خواهند گرفت؛ نشریات علمی، فراوان و به طور وسیع منتشر خواهند شد و غیره. بنابراین، باز هم تاكید میكنیم كه «جامعه ای كه به اطلاعات نیاز ندارد، نمیخواهد حركت كند».
منابع
مهدوی، محمد نقی. مدیریت اطلاعات (مجموعه اول). تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران،۱۳۶۸.
مهدوی، محمدنقی. مدیریت اطلاعات (مجموعه دوم). تهران، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران،۱۳۷۰.
سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی. مجموعه مقالات اولین سمینار كاربردی مراكز و سازمانهای پژوهش فرهنگی و اطلاعرسانی. تهران، ۱۳۷۰.
سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران. مجموعه مقالات كنفرانس تكنولوژی و اطلاعات. تهران، ۱۳۶۹.
مهدوی، محمدنقی. «مانع زبان در تولید، اشاعه و استفاده از اطلاعات علمی، مشكل كشورهای درحال توسعه»اطلاعات علمی سال اول، شماره ۲۰ (مهر ۱۳۶۵) ص۳-۵.
بردبار، سیمین (مترجم). اطلاعات علمی و فنی در آسیا و اقیانوسیه، بررسی كلی، نیازها و پیشنهادها. تهران،مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۵.
حریری، مهرانگیز (مترجم). مبانی نظامها و خدمات اطلاعاتی، فصل پنجم، نظامها و خدمات اطلاعاتی:شیوه های كار و روشها. تهران. مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۳.
موحد، ضیاء (مترجم). مبانی نظامها و خدمات اطلاعاتی، فصل هشتم، حوزه كارآگاهی رسانی، آموزش و پرورش، انجمنهای حرفه ای و راهنماها. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۴.
سینائی، علی (مترجم). هدفهای سیاست اطلاعات علمی. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران،۱۳۶۲.
بردبار، سیمین (مترجم). سیاست اطلاعاتی در خدمت رشد و توسعه، وظایف و مسئولیتهای ملی و بینالمللی. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۵۹.
آقابخشی، علی؛ بردبار، سیمین (مترجمین). مبانی نظامها و خدمات اطلاعاتی، فصل اول، خدمات اطلاعاتی ـ مقدمه. تهران، مركز اسناد و مدارك علمی ایران، ۱۳۶۳.]
نوشته : محمدنقی مهدوی
منبع : مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست