جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


قطعه‌ مناسبی برای این پازل نیستم


قطعه‌ مناسبی برای این پازل نیستم
مروارید سرخ نشان داد كه مهدی پاكدل می‌تواند یكی از چهره‌های جوان و موفق بازیگری باشد، این تصورات در «اولین شب آرامش» با توجه به ویژگی‌های كارگردانی احمد امینی كامل‌تر شد.
اما دقیقا زمانی كه مهدی پاكدل به چهره‌ای محبوب در میان مخاطبان تلویزیون تبدیل شده بود با گریمی متفاوت در مجموعه داستانی «ما چند نفر» ظاهر شد. مدت زیادی است كه این مجموعه از شبكه اول سیما پخش می‌شود و می‌توان با اطمینان گفت حضور در این مجموعه، افتخاری در كارنامه پاكدل محسوب نمی‌شود. از نگاه این بازیگر «ما چند نفر» یك تجربه بود، تجربه‌ای كه به او آموخت در انتخاب نقش‌ها به عوامل تولید و به‌خصوص كارگردان توجهی ویژه داشته باشد. او مدتی است كه تمریناتش را برای حضور در نمایش «می‌خوام بخوابم» به كارگردانی رضا گوران آغاز كرده است. طی گفت‌وگو با «مهدی پاكدل» از حضورش در «ما چند نفر» همچنین فعالیت‌های سینمایی و تئاتری‌اش جویا شدیم.
با توجه به شناختی كه نسبت به نوع بازیگری و سطح كار شما به وجود آمده حضور در مجموعه «ما چند نفر» كمی عجیب به نظر می‌رسد.
زمان تولید مجموعه «ما چند نفر» من متوجه شدم كه كارگردان تا چه حد می‌تواند بر كار بازیگر تاثیر بگذارد. هنگامی كه با احمد امینی «اولین شب آرامش» را كار كردم توسط آقای امینی بسیاری از نكات و ویژگی‌های بازیگری را كشف كردم. در این مجموعه آن‌قدر درست كنترل می‌شدم كه خودم را شناختم اما در مجموعه «ما چند نفر» متاسفانه اصلا چیزی به اسم كارگردان نداشتیم، كسی كه حواسش به نوع بازی و دیالوگ‌های بازیگران باشد، وجود نداشت. زمانی كه فیلمنامه این مجموعه را خواندم احساس كردم سهراب یك انسان خاصی است كه شخصیت بسیار جالبی دارد اما به دلیل كم‌تجربگی بلد نیستم كه به چه شكل فیلمنامه را بخوانیم. زمان خواندن فیلمنامه فقط دیالوگ‌ها را می‌خوانم و جالب بودن آن برایم كافی است اما زمانی كه وارد پروژه می‌شوم می‌بینم كه اصلا كارگردان مشابه با دنیای ذهنی تو رفتار نمی‌كند. آنچه كه من از نوشته كارگردان درك كرده‌ام بسیار متفاوت از چیزی است كه در ذهن او شكل گرفته است. حدود یك ماه اول تصویربرداری «ما چند نفر» سعی كردم برای بهتر شدن كار كلنجار بروم اما خیلی زود فهمیدم به عنوان قطعه یك پازل به اشتباه در این جمع قرار گرفته‌ام.
ـ در این مقطع هیچ اقدامی انجام ندادید؟
كمی مقاومت كردم كه خودم را در این فضا جابیندازم اما دیدم نمی‌شود به همین خاطر پس از مدتی نتیجه برایم علی‌السویه شد و این وحشتناك‌ترین اتفاقی است كه می‌تواند برای یك بازیگر رخ دهد. اتفاقی كه در كارهای خوب رخ می‌دهد این است كه از سوی كارگردان با بازیگر، عوامل فنی و ... به گونه‌ای برخورد می‌شود كه افراد احساس می‌كنند مشغول انجام دادن مهم‌ترین كار دنیا هستند اما در كارهایی كه رهبری درستی ندارد شرایط به گونه‌ای است كه هیچ‌یك از افراد جایگاه درست خود را نمی‌یابند. من قبل از این مجموعه چند تئاتر با امیررضا دلاوری كار كرده‌ام كه سرشار از زندگی بودند اما در هیچ یك از لحظه‌های بازی در سریال این حس بین ما به وجود نیامد.
ـ علت این مساله را چه می‌دانید؟
در این مجموعه با ما به گونه‌ای برخورد می‌شد كه احساس می‌كردیم باید شابلون بزنیم و تكراركننده نوع رفتار و احساساتی باشیم كه برای ما قابل پذیرش نیست.
ـ احساس نمی‌كنید حضور در این مجموعه جایگاه شما را در ذهن مخاطبان و كسانی كه طرفدار بازی شما به عنوان مثال در «اولین شب آرامش» بودند تغییر داده باشد؟
ویژگی تلویزیون این است كه اگر كاری بد باشد خوشبختانه خیلی زود فراموش می‌شود و اگر كاری ماندگار و خوب باشد در ذهن‌ها می‌ماند. بنابراین من به عنوان بازیگری جوان باید كار كنم و تجربه كسب كنم. به تمام این كارها به چشم یك تجربه نگاه می‌كنم كه به‌واسطه آن متوجه شده‌ام باید با چه كارگردانی كار كنم و با چه كارگردانی نه. من برای این تجربه‌ها پول هم می‌گیرم و این خیلی خوب است. فكر نمی‌كنم پس از چنین كارهایی جایگاه من به عنوان بازیگر در ذهن مخاطب تغییر كرده باشد.
ـ پس می‌توان اینطور برداشت كرد كه حضور در چنین مجموعه‌هایی به این دلیل است كه تصویر شما به عنوان بازیگر از ذهن مخاطبان پاك نشود؟
نه، به اعتقاد من هر بازیگری دوره‌ای دارد و با به پایان‌رسیدن آن از ذهن‌ها می‌رود. ما هم باید تلاش كنیم در آن دوره‌ای كه قرار می‌گیریم، خاطراتی خوش از خودمان بر جا بگذاریم بنابراین تلاش بیهوده برای اینكه بیشتر مورد توجه قرار گیرم، انجام نمی‌دهم.
ـ دوره شما شروع شده است؟
نمی‌دانم ... فعلا كه پیشنهاد بازیگری دارم و به همین‌خاطر تصور می‌كنم جذابیت‌هایی وجود دارد كه این پیشنهادها اتفاق می‌افتد، مطمئناً طی ۵ سال آینده شرایط كاری‌ام كاملا متفاوت خواهد شد.
اما بازی خسرو شكیبایی هنوز هم برای مخاطبان، كارگردان‌ها و بازیگران جذاب است.
البته استثناهای اینچنینی نیز وجود دارد.
ـ با توجه به تجربیاتی كه كسب كرده‌اید، در انتخاب نقش‌ها متن برایتان مهم‌تر است یا كارگردان؟
مطمئنا كارگردان، مثلا متن «هملت» بسیار قوی و عالی است اما حاصل كار كاملا وابسته به كارگردانی است كه آن را روی صحنه می‌برد یا می‌سازد. بنابراین مهم‌ترین ویژگی‌ای كه در انتخاب كارهایم در نظر خواهم داشت، كارگردان است.
ـ این مسائل را هنگام انتخاب كارهای سینمایی‌تان مانند «مصائب دوشیزه» و «مخمصه» هم در نظر داشتید؟
در مورد «مصائب دوشیزه» با نقشی مواجه شدم كه هرچند مثبت است اما به‌گونه‌ای متفاوت به آن پرداخته شده است، همین مساله باعث شد تا حضور در این پروژه را بپذیرم اما «مخمصه» برایم جایگاهی بسیار متفاوت دارد. كارگردان، فضای كار و فیلمنامه دارای نكات بسیار جذابی بودند كه باعث شد این تجربه بی‌نظیر را از سر بگذرانم.
ـ چگونگی انتخاب نقش در تلویزیون و سینما برایتان متفاوت است؟
تفاوتی بین این دو رسانه وجود ندارد. خوب ‌بودن نقش و كارگردان در هر دو عرصه باعث می‌شود تا حضور در آن را بپذیرم.
ـ میزان مخاطب كارهایتان در تلویزیون و سینما چقدر برایتان مهم است؟
صددرصد این قضیه اهمیت بالایی در چگونگی انتخاب نقش‌ها دارد، حتی می‌توان گفت این مساله آینده شغلی مرا تعیین می‌كند. اگر در سه فیلم بازی كنم كه هیچ‌یك فروش خوبی نداشته باشند، حتما كار من و میزان پیشنهادهای بازیگری‌ام تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد.
ـ احساس می‌كنید در تلویزیون و سینما فضایی به‌وجود آمده كه بتوانید نوعی از بازی كه مورد تایید و رضایت خودتان باشد را ارائه دهید؟
بله، در چند تجربه اصلا نگرشم به بازیگری تغییر كرد. به‌خصوص در فیلم «مخمصه» بیش از هر كار دیگری این اتفاق رخ داده است. محمدعلی سجادی نكاتی را به من بازیگر یادآوری كرد كه اصلا پیش از آن با این مسائل روبه‌رو نشده بودم.
البته در «اولین شب آرامش» هم شرایطی مشابه داشتم.
ـ پس «اولین شب آرامش» نقطه اوج بازیگری مهدی پاكدل نیست؟
نه، در «مخمصه» نقش پلیسی ۴۰ ساله را بازی كرده‌ام كه اولا تفاوت سنی بالایی با خودم دارد و دیگر اینكه نكات خاصی در شخصیت او وجود دارد كه برای خودم جذابیت زیادی داشت.
ـ پس از مدت‌ها باز هم به تئاتر بازگشتید، در این مدت پیشنهادی نبود یا خودتان ترجیح می‌دادید، كار تئاتر انجام ندهید؟
هشت ماه سرگرم یك مجموعه تلویزیونی بودم كه همین مساله مدتی مرا از تئاتر دور كرد. زمانی كه سرگرم یك مجموعه یا فیلم هستم معمولا كار تئاتر نمی‌پذیرم چون در این وضعیت به هیچ یك از آنها نمی‌توان به درستی رسید و در نهایت آنچه به دست می‌آید رضایتبخش نخواهد بود، بنابراین از وقتی كه كارهای تصویرم كمتر شده در تئاتر «همسایه آقا» بازی كردم و الان برای تئاتر «می‌خوام بخوابم» به کارگردانی رضا گوران تمرین می‌كنم.
ـ اجرای قبلی نمایش را با بازی مهدی فرج‌پور، دیده بودید؟
نه، اما از روز اول كه سركار حاضر شدم و انرژی گروه را دیدم متوجه شدم كه انتخابم درست بوده و ترغیب شدم كه حتما در این كار حضور داشته باشم.
ـ نوع این نمایش با آنچه كه شما در بازی‌های اخیرتان تجربه كرده‌اید، متفاوت است، با این نوع كار به راحتی ارتباط برقرار می‌كنید؟
با فضای كارهای كارگاهی غریبه نیستم و پیش از این هم در نمایش‌های تجربی حضور یافته بودم، «سیاه‌ها» را در همین فضا كار كرده بودم.
هنگام صحبت كردن از تئاتر با شور و حال زیادی سخن می‌گویید.
وضعیت كار من در تئاتر نسبت به سینما و تلویزیون بسیار متفاوت است.
اینجا دیگر چندان بحث نقش‌ها به میان نمی‌آید، دوست دارم فقط در تئاتر حضور داشته باشم، واقعا این فضا را دوست دارم.
ـ چرا؟
همین‌جا بزرگ شده‌ام. ده سالی است كه اینجا زندگی كرده‌ام و آن را مثل خانه‌ام می‌بینم.
ـ اینكه اهل سینما و تلویزیون شده‌اید و دیگر فقط بازیگر تئاتر نیستید و از طرفی شهرت نسبی به دست آورده‌اید، تغییری در رفتار شما میان اهالی تئاتر به وجود آورده است؟
نه، یعنی امیدوارم كه تغییر نكرده باشم. من تمام سعی‌ام را كرده‌ام. تغییر رفتار من در میان تئاتری‌ها مانند این است كه بازیگری وقتی به خانه خود می‌رود برای پدر و مادرش هم قیافه بگیرد، احساس نمی‌كنم من تاكنون چنین رفتاری كرده باشم.
ـ فكر می‌كنید به آن میزان از شهرت رسیده‌اید كه حضور شما در یك نمایش بر میزان استقبال مخاطبان تاثیر بگذارد؟
صددرصد حضور یك بازیگر در سینما و تلویزیون در یافتن شهرت نسبی و جذب گروهی از مخاطبان بی‌تاثیر نیست. این اتفاق بسیار خوبی است كه مخاطب ناآشنا نسبت به تئاتر به خاطر حضور یك بازیگر كه او را در قاب تلویزیون دیده، به دیدن تئاتر بیاید. اگر این اتفاق در مورد من بیفتد و باعث جذب گروهی از تماشاگران شوم، اتفاق خوشحال‌كننده‌ای برایم رخ داده است.
منبع : روزنامه تهران امروز