شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بهرهٔ هوشی - I.Q


بهرهٔ هوشی - I.Q
سال تولید : ۱۹۹۵
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : فرد شپیسی و کارول بام
کارگردان : شپیسی
فیلمنامه‌نویس : اندی برکمن و مایکل لیسن، بر مبنای داستانی نوشتهٔ بکمن
فیلمبردار : ایان بیکر
آهنگساز(موسیقی متن) : جری گلداسمیت
هنرپیشگان : تیم رابینز، مگ رایان، والتر ماتا، لو جیکوبی، جین ساکس، چارلز دورنینگ، استیون فرای
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه


ـ سال ۱۹۵۵، ̎اد والترز̎ (رابینز)، مکانیک کم‌سواد معمولی روز ̎کاترین بوید̎ (رایان) که اتوموبیلی خراب را برای تعمیر آورده، ملاقات می‌کند و دلباختهٔ او می‌شود و به بهانهٔ پس دادن ساعت ̎کاترین̎ که در مغازه‌اش جا مانده، به منزل او می‌رود و می‌فهمد که او ریاضی‌دان باهوش و برجسته و خواهرزادهٔ ̎ آلبرت اینستاین̎ (ماتا) بزرگ است. ̎اینستاین̎ از او خوشش می‌آید و متوجهٔ علاقهٔ او به ̎کاترین̎ می‌شود. ̎اینستاین̎ که از نامزد ̎کاترین̎، ̎پرفسور جیمز مورلند̎ (فرای) خوشش نمی‌آید با کمک سه دوستش، سه پروفسور بازنشستهٔ دیگر مثل خودش تصمیم می‌گیرند که او و ̎کاترین̎ را به هم برسانند. سپس او را به عنوان فیزیکدانی برجسته معرفی می‌کنند. ̎اینستاین̎ تئوری تازه‌ای دربارهٔ سوخت اتمی سفینه‌های فضائی برای او می‌نویسد. سرانجام ̎کاترین̎ به اظهار محبت‌های او پاسخ می‌دهد. خبر تئوری او همه‌جا می‌پیچد، و چون خبر می‌رسد که شوروی‌ها قصد پیش‌دستی و اعلام این نظریه را دارند، رئیس جمهور امریکا به دیدار او می‌آید. همه به سمت محل سخنرانی و اعلام ساخت سفینه‌های فضائی اتمی می‌روند اما از سوی دیگر ̎مورلند̎ که کشف کرده این تئوری را ̎اینستاین̎ سی سال قبل در مقاله‌ای گفته است، در محل حاضر می‌شود تا این نکته را بگوید. ̎اینستاین̎ در محل حاضر می‌شود و می‌گوید که در اصل از ̎اد̎ خواسته فداکاری کند و تئوری قدیمی او را به نام خود اعلام کند. ̎کاترین̎ حرف ̎اینستاین̎ را می‌پذیرد که نباید سواد و علم در قلب و احساس مداخله کند.
ـ رابطه‌ای کلیشه‌ای از دروغ و سوءتفاهم و مجموعه‌ای از رابطه‌ها و صحنه‌ها و سوء تفاهم‌ و ... کلیشه‌ای و استاندارد در اجرائی کلیشه‌ای و استاندارد سوز و عاطفه و مختصری کمدی و پایان خوش. اما از سوی کارگردانی که یکبار دیگر در راکسان (۱۹۸۷، با همکاری استیو مارتین)، دقیقاً همین مایه و همین لحن را به خوبی و شیرینی اجرا کرده بود. این‌بار اما چیزی می‌لنگد. فکر اینستاین بیشتر تلف‌شدگی ماتا را برجسته می‌کند و کارگردان فکر همیشه جذاب و پر جذبه را با بدی اجرا و نپرداختن به شخصیت‌های اصلی ـ به قیمت پرداختن به رابطهٔ چهار پیرمرد ـ از دست می‌دهد. باقی می‌ماند دو صحنهٔ با نمک امتحان هوش از ̎اد̎ و صحنهٔ دعوای دو شخصیت در چمن، جلوی چشم رئیس جمهور که اجرایشان برای یک کارگردان با بیست سال سابقهٔ نباید کار دشواری باشد.


همچنین مشاهده کنید