دوشنبه, ۱۶ مهر, ۱۴۰۳ / 7 October, 2024
مجله ویستا

تندربولت و لایت فوت - Thunderbolt And Lightfoot


تندربولت و لایت فوت - Thunderbolt And Lightfoot
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مایکل چیمینو
کارگردان : فرانک استنلی
فیلمنامه‌نویس : فرانک استنلی
فیلمبردار : فرانک استنلی
آهنگساز(موسیقی متن) : دی بارتن
هنرپیشگان : کلینت ایست‌وود، جف بریجز، جفری لوئیس، کاترین باک، گاری بازی، جرج کندی، جک دادسن و برتن گیلیام.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه.


آواره‌ای جوان (بریجز) که خود را «لایت‌فوت» می‌خواند با دزد سابق، «جان دوئرتی» (ایست‌وود)، معروف به «تندربولت»، هنگامی آشنا می‌شود که او در هیئت یک کشیش، در حال فرار از دست هم‌دستان سابقش است. دو عضو باقی مانده گروه «تندربولت»، «ردلیری» (کندی) و «گودی» (لوئیس)، که فکر می‌کنند او با پول‌های مسروقه صندوقی دولتی در مونتانا گریخته، به جست‌وجوی خود برای گرفتن انتقام از او ادامه می‌دهند. آن دو با هم همراه می‌شوند اما کمی بعد به دام «لیری» و «گودی» می‌افتند. «تندربولت» به «لیری» می‌گوید که اطلاعی از محل اختفای پول‌ها (پشت تخته سیاه‌مدرسه‌ای متروک که دیگر نشانی از آن نیست)، ندارد و به این ترتیب خود و دوستش را نجام می‌دهد. «لایت‌فوت» پیشنهاد می‌کند که گروه با همان روش قدیمی به همان گاوصندوق دستبرد بزنند، چرا که پس از چند سال دیگر هیچ کس انتظار سرقت مشابه را ندارد. آنان سرقت را با موفقیت به انجام می‌رسانند، اما درگیری‌های هنگام گریز به کشته شدن «گودی» می‌انجامد. «لیری» که هراسان و سخت خشمگین شده، «تندربولت» را مضروب می‌کند و «لایت‌فوت» را تا حد مرگ کتک می‌زند و با پول‌ها می‌گریزد. اما در جریان تعقیب پلیس، اتوموبیلش به یک فروشگاه بزرگ برخورد می‌کند و توسط سگ‌های محافظ کشته می‌شود. آن دو فرار می‌کنند و «تندربولت» محل اختفایِ پول‌های سرقت اولیه را، که اکنون بدل به یک بنای تاریخی شده، می‌یابد. «تندربولت» سپس یک کادیلاک کروکی سفید - اتوموبیل محبوب «لایت‌فوت» - را می‌خرد، اما او که سخت مجروح شده، کمی بعد می‌میرد. حالا، «تندربولت»، ثروتمند اما تنها، به راهش ادامه می‌دهد.
* این نخستین ساخته چیمینو پیش از موفقیت شکارچی گوزن (1978) و شکست دروازه بهشت (1980)، نشان از ظهور فیلم‌سازی مستعد در عرصه سینمای آمریکا داشت. ایست‌وود، که کمپانی او فیلم را تهیه کرد، در جریان ساخت قدرت‌مگنوم (تد پُست، 1973)، تحت تأثیر چیمینو، یکی از فیلم‌نامه‌نویسان فیلم، قرار گرفته بود. فیلم بهره‌مند از فیلم‌نامه‌ای منسجم (کار خود چیمینو) و بازی‌های درخشان (به‌ویژه بریجزِ جوان) است و از لحاظ بصری، مثل اغلب کارهای این فیلم‌ساز، مهارت او در استفاده از لوکیشن‌های چشم نواز از غرب آمریکا را به نمایش می‌گذارد. «تندربولت» در اینجا مثل «ماریک» (رابرت دنیرو) در شکارچی گوزن شخصیتی است جدا از اطرافیانش و بی‌اعتنا به محیط، تا اینکه حادثه‌های خارج از کنترل او، وادارش می‌کند تا به تعمق درباره نحوه زندگی‌اش بپردازد و در اینجاست که با حس غم ناشی از شکست و از دست دادن نزدیکانش آشنا می‌شود. چیمینو که همواره در آثارش «دوستی مردانه» را محور قرار داده، در همین گام آغازین نیز زوج مثبت ایست‌وود / بریجز را در برابر زوج منفی کندی / لوئیس قرار می‌دهد. دیدگاه راردیکال سیاسی / اجتماعی چیمینو (مورد علاقه بسیاری منتقدان، و از جمله رابین‌وود)، نیز از همین ابتدا، در شیوه نمایش یک جامعه مصرفی رو به تباهی، او را بهره‌مند از همان صراحت سال اژدهای یازده سال بعد، نشان می‌دهد. ‌