یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا
سیگار برای آنها اینگونه تعریف شده! بزرگی، تجدد، تفنن، روشنفکری
برنارد شاو جمله زیبایی دارد که میگوید: «مردم به پدیدههایی که وجود دارد نگاه میکنند و بعد میپرسند: "چرا" من اما به پدیدههایی که وجود ندارند، فکر میکنم و میپرسم: "چرا نه"»
اگر جمله این نویسنده مطرح دنیا را سرلوحه بررسی کارها قرار دهیم به خیلی از پاسخها میرسیم. مثلا این که چرا جوانهای ما هنوز هیچی نشده، با کلی دبدبه و کبکبه، سیگاری میشوند. تازه این عادت را به سایر دوستان هم تعارف میکنند. اما اینها چیزهایی است که میبینیم. به این فکر کنید که چرا سیگار کشیدن بین دختران جوان در حال گسترش است؟ ؟؟؟؟ پسرها. آمار پزشکان سیگاری در ایران، دو برابر افراد عادی است. این آماری است که یکی از بخشهای خبری ۶۰ ثانیه شبکه سوم اعلام میکند. خبر کوتاه اما عمیق است. اینکه چرا پزشکان سیگار میکشند، خود شقی از قضیه بوده اما شق دوم آن به مراتب تاسفبارتر است. این که چرا جوانها، خصوصا دختران جوان، کشیدن سیگار را تشخص، روشنفکری، متفاوت بودن، صاحب جایگاه اجتماعی و غیره میدانند. البته در رودرو شدن با آنها، با سیستم بلند بودن دیوارهاشا مراجعه میشوید؛ اما واقعیت همان حقیقت است با مزهای گس.
دقیق روشن نیست که دختران جامعه ایرانی از چه زمانی کشیدن سیگار را جزو بدیهیات روزمره خود شمردند. حتما از همان موقع که پسرها به انجام این کار مبادرت کردند. پس در این بین تنها آمار و ارقام میتوانند میزان قضاوت قرار بگیرند. همان آماری که نشان میدهد رواج سیگار بین دخترها از سال ۷۹ تا ۸۳ به میزان ۳ درصد افزایش داشته. اگر بدانیم این افزایش در رده سنی ۱۸ تا ۲۵ سال لحاظ شده، بیشتر نگران میشویم چرا که بیشتر این افراد از قشر تحصیلکرده بوده یا در حال طی کردن مراحل تحصیلات عالیه بودند.
این بستر جامعه است نه جبر دکتر میرفتاحی پژوهشگر و جامعهشناس درباره این پدیده نظراتی جالب و البته غیرکلیشهای دارد. او میگوید: «شما چرا دوست دارید سوژهای را پیدا کنید و روی آن دست بگذارید که مثل قارچ خودرو در جامعه ریشه دوانده و تقریبا کاری از دست کسی برنمیآید. اینکه هنر نیست. سیگار کشیدن جوانها یا به قول شما رواج کشیدن سیگار بین دختران جوان، ماحصل بسترسازیهای اشتباهی است که خود ما آن را به وجود آوردیم. حالا هم زانوی غم بغل کردیم و دنبال مقصر میگردیم تا همه تقصیرها را بیاندازیم به گردن او. اگر پسر یا دختری کشیدن سیگار را نشانه روشنفکری، بلوغ فکری، استقلالطلبی و غیره میداند محصول تغییر ارزشهای اجتماعی است. زمانی را بیاد دارم که در دبیرستان ما پسری سیگار میکشید. طوری با او رفتار میکردند که انگار جذام گرفته. چند نسل از آن زمان گذشته. حداقل ۲ نسل. حالا اگر در خیابان پسری ۱۲ ساله هم سیگار بکشد توجه نمیکنیم. آن قدر دچار عادت شدیم که از روزمرگی هم فراتر رفتیم. درباره دخترها اما باید بگویم به دلیل آن که آزادی عمل آنها نسبت به پسران کمتر است، شاید بعضی از ناهنجارها را برای خود به صورت هنجار تعریف کنند، شاید! در این صورت از دید من و شما، شاید زمانی طول بکشد تا این تبدیل و دگردیسی را باور
کنیم؛ اما سرانجام میپذیریم. چند سال قبل تحقیقی شخصی انجام دادم. متوجه شدم تعدادی از دخترانی که به دانشگاه میروند، تنها به فکر پیدا کردن دوست و دست یافتن به استقلال مالی احتمالی از طریق مدرک تحصیلی هستند. اتفاقا عدهای هم پیدا شدند که کشیدن سیگار را دوست داشتند و طبعا نظر هرکس برای خودش قابل احترام است.»حرفهای دکتر میرفتاحی با بقیه جامعهشناسها فرق دارد. رک میگوید و بدون تعارف تکه و پاره کردن. دلایلی که برای روآوردن دختران به سیگار عنوان کرد در مورد پسرها با اندکی شدت و ضعف صدق میکند؛ اما باز هم میرسیم به همان دلیلی که به نظر بیراه هم گفته نشده است. یعنی: «این فرآیند حاصل بسترسازیهای خودمان در جامعه است نه جبر و زور».
فقر فرهنگی!کشورهایی نظر ژاپن به خوبی واقفند که فقر فرهنگی به مراتب مهمتر و اساسیتر از فقر مادی افراد است. چرا که از فقر فرهنگی یک جامعه دچار سقوط و انحطاط میشود؛ اما دامنه فقر مادی به طبقهای از اجتماع میرسد. البته فقر مادی هم در درازمدت میتواند پایههای جامعه را در انزوا مثل خوره بتراشد و از بین ببرد.فاجعه زمانی رخ میدهد که ما تبدیل ناهنجار به هنجار را به آسانی بپذیریم. یا از آن به عنوان نردبان ترقی نیز یاد کنیم. سیگار کشیدن در وهله اول، امری است شخصی. یعنی در پایان، فرد میتواند به شما بگوید: «این موضوع شخصی است و به شما ارتباطی ندارد» اما اگر قبول کرده که اجزا بدنه کل را تشکیل میدهند آن وقت میتوانیم از همسن و سالهای خود سوال کنیم که چرا کشیدن سیگار این قدر مهم است. آیا واقعا سیگار درد را تسکین میدهد؟ آمارها نشان میدهند، کشیدن سیگار توسط والدین، قرار گرفتن در محدودیتهای تعیین شده از روی خانواده و تبادل افکار با همسن و سالان خود بیش از ۲۱ درصد از عوامل گرایش به دخانیات را در سال ۱۳۸۱-۱۳۸۰ به خود اختصاص دادند. سایر عوامل چون گرایش شخصی به سیگار نیز در ردههای بعدی قرار دارند؛ اما منحنی سیگار بین جوانها از افزایش نگران کنندهای خبر میدهد. این منحنی که فاصله بین سالهای دهه هفتاد را دربرگرفته، هر سال رشد آمار گرایش به سیگار را بیش از پیش نشان میدهد. ضمنا این منحنی توسط فرد یا افراد ناشناختهای ترسیم نشده که به صحت آن شک کنیم. دکتر قرایی مقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره این منحنی میگوید: «این یک منحنی «هولوگرام» است که تمام بالا و پایین این مسئله را نشان میدهد. متاسفانه الان دیگر نمیتوانیم به جوانی بگوییم که سیگار نکشد چرا که چیزی نداریم تا جایگزین آن کنیم. آنها به دنبال کار هستند، سرگرمی دلخواه خود حتی در چارچوب قوانین اجتماع را ندارند، فاصله بین نسلها در حال افزایش است و غیره. البته این حرفها دلیل موجهی برای سیگار کشیدن نیست اما متاسفانه چه بخواهیم و چه نخواهیم این عادت ناپسند در جامعه روبه رواج است. وقتی پزشکان ما سیگار میکشند، از مردم چه توقعی میتوان داشت! اگر حتی روزنامه خوان هم نباشید و صرفا بسنده کنید به اخبار رادیو و تلویزیون، حتما خبر «جهنم سیگاریها» را بارها از این دو رسانه شنیدهاید. منظور همان کشور نروژ است که اجازه ندارید در آن در هیچ یک از مکانهای عمومی سیگار بکشید. اتوبوس، قطار، رستوران، فروشگاه و خلاصه این کشور حالا شده جهنم سیگاریها، اما کی قرار است تهران و ایران بشود جهنم سیگاریها خدا میداند و لاغیر.
اگر جمله این نویسنده مطرح دنیا را سرلوحه بررسی کارها قرار دهیم به خیلی از پاسخها میرسیم. مثلا این که چرا جوانهای ما هنوز هیچی نشده، با کلی دبدبه و کبکبه، سیگاری میشوند. تازه این عادت را به سایر دوستان هم تعارف میکنند. اما اینها چیزهایی است که میبینیم. به این فکر کنید که چرا سیگار کشیدن بین دختران جوان در حال گسترش است؟ ؟؟؟؟ پسرها. آمار پزشکان سیگاری در ایران، دو برابر افراد عادی است. این آماری است که یکی از بخشهای خبری ۶۰ ثانیه شبکه سوم اعلام میکند. خبر کوتاه اما عمیق است. اینکه چرا پزشکان سیگار میکشند، خود شقی از قضیه بوده اما شق دوم آن به مراتب تاسفبارتر است. این که چرا جوانها، خصوصا دختران جوان، کشیدن سیگار را تشخص، روشنفکری، متفاوت بودن، صاحب جایگاه اجتماعی و غیره میدانند. البته در رودرو شدن با آنها، با سیستم بلند بودن دیوارهاشا مراجعه میشوید؛ اما واقعیت همان حقیقت است با مزهای گس.
دقیق روشن نیست که دختران جامعه ایرانی از چه زمانی کشیدن سیگار را جزو بدیهیات روزمره خود شمردند. حتما از همان موقع که پسرها به انجام این کار مبادرت کردند. پس در این بین تنها آمار و ارقام میتوانند میزان قضاوت قرار بگیرند. همان آماری که نشان میدهد رواج سیگار بین دخترها از سال ۷۹ تا ۸۳ به میزان ۳ درصد افزایش داشته. اگر بدانیم این افزایش در رده سنی ۱۸ تا ۲۵ سال لحاظ شده، بیشتر نگران میشویم چرا که بیشتر این افراد از قشر تحصیلکرده بوده یا در حال طی کردن مراحل تحصیلات عالیه بودند.
این بستر جامعه است نه جبر دکتر میرفتاحی پژوهشگر و جامعهشناس درباره این پدیده نظراتی جالب و البته غیرکلیشهای دارد. او میگوید: «شما چرا دوست دارید سوژهای را پیدا کنید و روی آن دست بگذارید که مثل قارچ خودرو در جامعه ریشه دوانده و تقریبا کاری از دست کسی برنمیآید. اینکه هنر نیست. سیگار کشیدن جوانها یا به قول شما رواج کشیدن سیگار بین دختران جوان، ماحصل بسترسازیهای اشتباهی است که خود ما آن را به وجود آوردیم. حالا هم زانوی غم بغل کردیم و دنبال مقصر میگردیم تا همه تقصیرها را بیاندازیم به گردن او. اگر پسر یا دختری کشیدن سیگار را نشانه روشنفکری، بلوغ فکری، استقلالطلبی و غیره میداند محصول تغییر ارزشهای اجتماعی است. زمانی را بیاد دارم که در دبیرستان ما پسری سیگار میکشید. طوری با او رفتار میکردند که انگار جذام گرفته. چند نسل از آن زمان گذشته. حداقل ۲ نسل. حالا اگر در خیابان پسری ۱۲ ساله هم سیگار بکشد توجه نمیکنیم. آن قدر دچار عادت شدیم که از روزمرگی هم فراتر رفتیم. درباره دخترها اما باید بگویم به دلیل آن که آزادی عمل آنها نسبت به پسران کمتر است، شاید بعضی از ناهنجارها را برای خود به صورت هنجار تعریف کنند، شاید! در این صورت از دید من و شما، شاید زمانی طول بکشد تا این تبدیل و دگردیسی را باور
کنیم؛ اما سرانجام میپذیریم. چند سال قبل تحقیقی شخصی انجام دادم. متوجه شدم تعدادی از دخترانی که به دانشگاه میروند، تنها به فکر پیدا کردن دوست و دست یافتن به استقلال مالی احتمالی از طریق مدرک تحصیلی هستند. اتفاقا عدهای هم پیدا شدند که کشیدن سیگار را دوست داشتند و طبعا نظر هرکس برای خودش قابل احترام است.»حرفهای دکتر میرفتاحی با بقیه جامعهشناسها فرق دارد. رک میگوید و بدون تعارف تکه و پاره کردن. دلایلی که برای روآوردن دختران به سیگار عنوان کرد در مورد پسرها با اندکی شدت و ضعف صدق میکند؛ اما باز هم میرسیم به همان دلیلی که به نظر بیراه هم گفته نشده است. یعنی: «این فرآیند حاصل بسترسازیهای خودمان در جامعه است نه جبر و زور».
فقر فرهنگی!کشورهایی نظر ژاپن به خوبی واقفند که فقر فرهنگی به مراتب مهمتر و اساسیتر از فقر مادی افراد است. چرا که از فقر فرهنگی یک جامعه دچار سقوط و انحطاط میشود؛ اما دامنه فقر مادی به طبقهای از اجتماع میرسد. البته فقر مادی هم در درازمدت میتواند پایههای جامعه را در انزوا مثل خوره بتراشد و از بین ببرد.فاجعه زمانی رخ میدهد که ما تبدیل ناهنجار به هنجار را به آسانی بپذیریم. یا از آن به عنوان نردبان ترقی نیز یاد کنیم. سیگار کشیدن در وهله اول، امری است شخصی. یعنی در پایان، فرد میتواند به شما بگوید: «این موضوع شخصی است و به شما ارتباطی ندارد» اما اگر قبول کرده که اجزا بدنه کل را تشکیل میدهند آن وقت میتوانیم از همسن و سالهای خود سوال کنیم که چرا کشیدن سیگار این قدر مهم است. آیا واقعا سیگار درد را تسکین میدهد؟ آمارها نشان میدهند، کشیدن سیگار توسط والدین، قرار گرفتن در محدودیتهای تعیین شده از روی خانواده و تبادل افکار با همسن و سالان خود بیش از ۲۱ درصد از عوامل گرایش به دخانیات را در سال ۱۳۸۱-۱۳۸۰ به خود اختصاص دادند. سایر عوامل چون گرایش شخصی به سیگار نیز در ردههای بعدی قرار دارند؛ اما منحنی سیگار بین جوانها از افزایش نگران کنندهای خبر میدهد. این منحنی که فاصله بین سالهای دهه هفتاد را دربرگرفته، هر سال رشد آمار گرایش به سیگار را بیش از پیش نشان میدهد. ضمنا این منحنی توسط فرد یا افراد ناشناختهای ترسیم نشده که به صحت آن شک کنیم. دکتر قرایی مقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره این منحنی میگوید: «این یک منحنی «هولوگرام» است که تمام بالا و پایین این مسئله را نشان میدهد. متاسفانه الان دیگر نمیتوانیم به جوانی بگوییم که سیگار نکشد چرا که چیزی نداریم تا جایگزین آن کنیم. آنها به دنبال کار هستند، سرگرمی دلخواه خود حتی در چارچوب قوانین اجتماع را ندارند، فاصله بین نسلها در حال افزایش است و غیره. البته این حرفها دلیل موجهی برای سیگار کشیدن نیست اما متاسفانه چه بخواهیم و چه نخواهیم این عادت ناپسند در جامعه روبه رواج است. وقتی پزشکان ما سیگار میکشند، از مردم چه توقعی میتوان داشت! اگر حتی روزنامه خوان هم نباشید و صرفا بسنده کنید به اخبار رادیو و تلویزیون، حتما خبر «جهنم سیگاریها» را بارها از این دو رسانه شنیدهاید. منظور همان کشور نروژ است که اجازه ندارید در آن در هیچ یک از مکانهای عمومی سیگار بکشید. اتوبوس، قطار، رستوران، فروشگاه و خلاصه این کشور حالا شده جهنم سیگاریها، اما کی قرار است تهران و ایران بشود جهنم سیگاریها خدا میداند و لاغیر.
منبع : IranSport
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست