جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ویلارد - Willard


ویلارد - Willard
سال تولید : ۱۹۷۱
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مورت بریسکین
کارگردان : دانیل مان
فیلمنامه‌نویس : گیلبرت رالستن، برمبنای رمانی نوشته استیون گیلبرت
فیلمبردار : رابرت هاوزر
آهنگساز(موسیقی متن) : الکس نورث
هنرپیشگان : بروس دیویسن، ساندرا لاک، السا لنچستر، ارنست بورگناین، مایکل دانته و جودی گیلبرت.
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه.


«ویلارد استایلز» (دیویسن)، جوانی خجالتی و گوشه‌گیر که با مادر بیوه‌اش در عمارتی نیمه‌ویرانه زندگی می‌کند، به‌عنوان صندوقدار به استخدام «مارتین» (بورگناین) درمی‌آید؛ مردی خشن که تجارت پدر «ویلارد» مدام درباره موش‌های باغ خانه غر می‌زند و «ویلارد» تصمیم می‌گیرد که آن‌ها را از بین ببرد، ولی در آخرین لحظه پشیمان می‌شود و موش‌ها را تربیت می‌کند و یک شب هم آن‌ها را به جان مهمان‌ها منزل «مارتین» می‌اندازد. با مرگ مادر، «ویلارد» موش‌ها را به‌داخل خانه می‌آورد و برای تهیه پول لازم برای مخارج‌شان، به کمک خود موش‌ها سرقتی را ترتیب می‌دهد. «مارتین» که چشم به عمارت پدر «ویلارد» دوخته و موش محبوب او را هم کشته، بهانه لازم به‌دست «ویلارد» می‌دهد. یک شب «ویلارد»، موش‌ها را در دفتر «مارتین» به جان او می‌اندازد و خودش به خانه باز می‌گردد تا زندگی تازه‌ای را با «جون» (لاک)، تنها کسی که به او محبت نشان داده، آغاز کند؛ ولی باز موش‌های گرسنه هجوم می‌آورند...
* چنانکه جرج اورول در رمان پُرآوازه 1984 نشان می‌دهد، موش‌ها می‌توانند عامل هراس نامعقول باشند، ولی رفقای پرکُرک ویلارد آنقدر خوش رفتار و آراسته‌اند که بیشتر آدم را سرگرم می‌کنند تا وحشت‌زده. کلیشه آشنا می‌گوید که جوانی ساکن خانه تاریک قدیمی و تابع خواست مادری مسلط باید دیوانه باشد (به سبک بیمار روانیِ آلفرد هیچاک، 1960) ولی رالستن، فلیم‌نامه‌نویس ویلارد ظاهراً نیات دیگری دارد و می‌خواهد این مفهوم را القا کند که انسان عوامل ویرانی خویش را درون خود حمل می‌کند. در نتیجه فیلم کلی وقت برای انگیزه‌سازی و گره‌افکنی «جدی» تلف می‌کند تا به قسمت‌های هیجان‌انگیز برسد. و تازه وقتی وحشت از راه می‌رسد، بسیار کمتر از حد انتظار است و هیچ چیزی که بتواند با کلاغ‌های مخوف پرندگان (هیچکاک، 1963) یا گربه‌های پرسه‌زن چشم گربه (دیوید لوئل ریچ، 1969) برابری کند، در کار نیست. مان به جلوه‌های سهل‌الوصول قناعت می‌کند و قابلیت‌های فیلم را هدر می‌دهد. ولی بازی دیویسن عالی است. یک سال بعد فیل کارلسن دنباله‌ای بر فیلم به نام بن با همکاری جوزف کامپانلا و آرتور اوکانل می‌سازد.