|
|
| عفونتهاى اسکلتى - عضلانى
|
|
استافيلوکک اورئوس شايعترين علت استئوميليت حاد در بالغين و از عوامل مهم استئوميليت اطفال است. استئوميليت حاد ممکن است از طريق کاشته شدن ارگانيسم از طريق خون در استخوان بهويژه استخوانهاى آسيبديده يا بهصورت گسترش مستقيم از يک کانون عفونى مجاور ايجاد شود. شايعترين محل استئوميليت استافيلوککى هماتوژن در بالغين، اجسام مهرهاى و در اطفال، متافيزهاى پرعروق استخوانهاى دراز است. استئوميليت حاد در بالغين معمولاً با علائم سرشتى و درد ناحيه مبتلا که اغلب طى هفتهها يا ماهها ايجاد مىشود، خود را نشان مىدهد. تشخيص ممن است مبهم باشد؛ خود را نشان مىدهد. تشخيص ممکن است مبهم باشد؛ لکوسيتوز و افزايش سطح CRP و ESR نشانههاى آزمايشگاهى هستند. باکتريمى ممکن است قابل نشان دادن باشد يا نباشد. براى درمان معمولاً نياز به ۴ هفته تزريق آنتىبيوتيک مىباشد.
|
|
استافيلوکک اورئوس از علل عمده استئوميليت مزمن که در محلهاى قبلى جراحي، تروما يا فاقد عروق پديد مىآيد نيز، محسوب مىشود.
|
|
نوع خاصى از استئوميليت با مفاصل مصنوعى يا وسايل تثبيت ارتوپدى ارتباط دارد. درد، تب، تورم، و کاهش محدودهٔ حرکت علائم عفونت در پروتز بهحساب مىآيند. عکس ساده ممکن است نشاندهندهٔ شل شدن پروتز باشد که اغلب خود را بهصورت راديولوسنسى در رابط بين استخوان و سيمان نشان مىدهد. درمان با آنتىبيوتيک تنها بهندرت صورت مىگيرد.
|
|
استافيلوکک اورئوس از علل مهم آرتريت سپتيک در بالغين است. تزريق مواد مخدر، آرتريت روماتوئيد، استفاده سيستميک يا داخل مفصلى از استروئيد، تروماى نافذ، و آسيب قبلى به مفصل از علل مستعدکننده بهشمار مىروند. درمان، علاوه بر آنتىبيوتيک تزريقي، به آسپيراسيون مکرر مفصل يا درناژ و دبريدمان از طريق جراحى يا آرتروسکوپى هم نياز دارد. عدم تخليه کامل مفصل خطر از دست دادن دائمى عملکرد مفصل را به همراه دارد.
|
|
عفونتهاى عضلانى (پيوميوزيت) ناشى از استافيلوکک اورئوس در ايالات متحده نسبتاً ناشايع هستند. عمدهترين استثناء آبسه پسواس است که بهآسانى با MRI يا CT شکم قابل تشخيص است.
|
|
|
استافيلوکک اورئوس شايعترين علت اندوکارديت حاد باکتريائى در دريچههاى طبيعى و مصنوعى است. اندوکارديت استافيلوککى بهصورت يک بيمارى حاد تبدار (بهندرت بيش از چند هفته) خود را نشان مىدهد؛ عوارض آن مننژيت، آبسه مغزى يا احشائي، آمبولى محيطي، نارسائى دريچهاى همراه با نارسائى قلب، آبسه ميوکارد، و پريکارديت چرکى هستند. سوفل قلبى و خنوريزى کنژنکتيو، پتشىهاى زير ناخن، يا ضايعات پورپوريک انتهاها تشخيص را مطرح مىسازد. تشخيص با چندين کشت خون مثبت و وژتاسيونهاى دريچهاى در اکوکارديوگرافى مسجل مىشود. اغلب ايجاب مىشود که بهدنبال عفونتهاى متاستاتيک بگرديم. ميزان مرگ و مير در اندوکارديت استافيلوککى تقريبا ۴۰ درصد است و درمان آنتىبيوتيکى را بايد سريعاً شروع نمود. انديکاسيون تعويض دريچه همانند اندوکارديت ناشى از ساير ارگانيسمها است. در بدو امر بايستى از جراح کارديوتوراسکى مشاوره خواست؛ تقريباً نيمى از بيماران نياز به تعويض دريچه دارند که گاهاً اورژانسى است. هنگامىکه برداشتن يک دريچه عفونى انديکاسيون پيدا مىکند تأخير در عمل جراحى نه تنها هيچ نفعى ندارد بلکه باعث ضرر و زيان بسيار نيز مىشود. عفونتهاى دريچههاى مصنوعى با استافيلوکک اورئوس تقريباً هميشه نيازمند جراحى است.
|
|
اندوکارديت سمت راست قلب که اغلب عارضهاى از تزريق مواد مخدر يا کاتتريزاسيون وريدى است، به نوبه خود گاهى با آمبولى سپتيک ريوى عارضهدار مىشود و الٌا عوارض جدى آن نسبت به اندوکارديتهاى سمت چب، کمتر است. درمان تزريقى کوتاهمدت (۲ هفته) ممکن است کافى باشد و پروگنوز نسبتاً خوب است. بهندرت نياز به جراحى پيدا مىشود.
|
|
اصلىترين عامل عفونتهاى داخل عروقى غير آندوکارديتى نيز استافيلوکک اورئوس است. عفونت عروق ممکن است بهدنبال کاشته شدن ارگانيسم در عروق آسيب ديده صورت گيرد که به تشکيل 'آنوريسم مايکوتيک' مىانجامد، يا در اثر انتشار از يک کانون عفونى مجاور شکل بگيرد که اغلب باعث ايجاد يک 'آنوريسم کاذب' عفونى مىشود، گاهى هم آلودگى وسايل داخل عروقى آنرا ايجاد مىکنند که به فلبيت سپتيک ختم مىشود. عفونت استافيلوکى يک شريان آترواسکلروتيک که ممکن است در شروع امر آنوريسمى باشد، بالقوه فاجعهآميز است. اين عفونتها با باکتريمى درجه بالا همراه هستند، ممکن است پاره شوند و خونريزى شديدى ايجاد نمايند، و تقريباً هرگز بدون برداشتن آن قطع از طريق جراحى و جايگزين نمودن عروق مبتلا به عفونت نمىتوان آنرا درمان نمود. فلبيت سپتيک نيز با باکتريمى درجه بالا و توکسيسيته سيستميک همراه مىباشد ولى احتمال پاره شدن آن کمتر است. باکتريمى دائمى نياز به برداشتن ترومبوز يا وريد عفونى را مطرح مىسازد اما روش مشکل جراحى باعث مىشود تا تلاشى براى درمان با آنتىيوتيک و آنتىکوآگولان به تنهائى صورت بگيرد.
|
|
چندين معيار احتمال ابتلاء بيمار به اندوکارديت را بيش از باکتريمى ساده مطرح مىسازند: عفونت کسب شده در اجتماع (در مقايسه با عفونت بيمارستاني)، فقدان محل اوليه مشخصى از عفونت، و شواهدى از عفونت متاستاتيک. اکوکارديوگرافى ترانسازوفاژيال اختلالات دريچهاى را در کمتر از يک چهارم از باکتريمىها نشان داده است؛ در بيماران مبتلا به باکتريمى يا تب مداوم بايستى از اين روش بهره جست.
|