پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
نمایش بر پرده: اروپا و آمریکا
تمهیدهای مایبریج برای ساختن و ارائهٔ زوپراکسیسکوپ، که تبلیغات زیادی را نیز به همراه داشت (هم در اروپا و هم در آمریکا)، در دههٔ ۱۸۸۰ مخترعان بسیاری را بر سر شوق آورد تا در کامل کردن وسیلهای برای نمایش یک سلسله عکس همت کنند. نیاز اصلی مهندسی دستگاه نمایش دو چیز بود: | |
۱. درشت کردن تصاویر، چندان، که بتوان آنها را همزمان به یک جمع وسیع نشان داد. | |
۲. ابداع وسیلهای که نمایش متناوب اما منظم حرکت نوار فیلم ظاهر شده را، هنگام عبور از مقابل لامپ نورافکن و شاتر (چنانکه حرکت نامتداوم نوار فیلم در دوربین را جبران کند)، تضمین کند. | |
نیاز اولی بهآسانی و سرعت، با انطباق اصول قانوس جادوئی به فیلم، حاص شد؛ نیاز دومی با مشکلاتی همراه بود، اما سرانجام بهوسیلهٔ انواع دندانهها، تیغهها و دندهها برطرف شد - و نهایتاً سیستم صلیب مالت انتخاب شد، که حتی در بسیاری از دستگاههای نمایش امروزی هم بهکار میرود. این سیستم توسط یکی از پیشگامان سینما در آلمان، بهنام اُسکار مِستِر (Oskar Messter) تکامل یافت. | |
در این سیستم، حرکت و سکون منظم نوار فیلم در داخل دستگاه نمایش فراهم میشد. | |
بسیاری از کسانی که امتیاز کمال بخشیدن به نخستین دستگاه نمایش به آنها منسوب شده است هیچ سندی از مراحل تجربیات خود بهجا نگذاشتهاند. تصور عمومی بر این است که اختراع دستگاهی مرکب از دوربین و دستگاه نمایش (پروژکتور) توسط یک انگلیسی بهنام ویلیام فریز - گربن (Wiliam Friese - Greene) (۱۸۵۵ - ۱۹۲۱) در ۱۸۸۷ صورت گرفته است. اما این دستگاه آن قدر فیلم نگرفته و نمایش نداده تا بتوان فهمید تصاویر او تا چه حد قادر به ایجاد توهم حرکتی واقعی بوده است. این امر در مورد دانشمند فرانسوی لوئیامهاوگوستن لوپرنس (؟ - Louis Aimé Augustin Le - Prince) (۱۸۴۲) نیز صادق است، که در ۱۸۸۸ امتیاز ساخت یک دوربین و دستگاه نمایش را به ثبت رسانده، و ظاهراً فیلم خود را در ۱۸۹۰ در تالار اپرای پاریس به عدهای از مقامات دولتی نمایش داده است، اما او دو ماه پس از این نمایش ناپدید شده و دیگر کسی از او سراغی نداشته است. سال ۱۸۹۵، اما، سالی است که عملاً تحولی شگرف در تکنولوژی نمایش فیلم رخ داد، و این اتفاق تقریباً در همهٔ شهرهای اروپای غربی و آمریکا ثبت شده است. | |
اما، مهمترین و کاراترین دستگاههای ضبط و نمایش تصویر، توسط دو برادر به کمال رسید: اُگوست و لوئی لومییر ( 'Auguste and Louis Lumiére' ـ ۱۹۵۴ ـ ۱۸۶۲؛ ۱۹۴۸ ـ ۱۸۶۴)، که در شهر لیون فرانسه کارخانهای را برای ساختن وسایل عکاسی دایر کرده بودند. لومییرها، پس از مطالعهای گسترده در عملکرد ماشین ادیسن، دستگاهی اختراع کردند که کار دوربین، دستگاه نمایش (پروژکتور = نورافکن) و چاپ فیلم، همه با آن صورت میگرفت، و بهنام سینماتوگراف به ثبت رسید؛ سینما توگراف با سرعت ۱۶ قاب در ثانیه فیلم میگرفت، | |
| |
در ۲۲ مارس ۱۸۹۵ برادران لومییر نخستین فیلم خود را در پاریس برای عدهای بهطور خصوصی به نمایش گذاشتند. بسیاری از نویسندگان تاریخ سینما فیلم خروج کارگران از کارخانهٔ لومییرها در ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۵ یک زیرزمین در گراند کافه، در بولوار کاپوسن در پاریس اجاره کردند و ده فیلم را، با دریافت پول، برای تماشاگران عام نمایش دادند. برخی از فیلمهائی که در آن روز به نمایش درآمدند عبارتند از: قطار به ایستگاه (L'Arrivée d'un train en gare)، غذا خوردن (Déjeuner de bébé) و آبیار آبیاری میشود (L'Arroscur arrosé)، دستگاه سینماتوگراف بهدلیل سبک بودنش بسیار آسانتر از کینهتوگراف حمل و نقل میشد و به همین دلیل فیلمهای اولیهٔ لومییرها محتوای مستند بسیار قویتری از فیلمهای ادیسن داشتند لومییرها فیلمهای خود را 'وقایع روزانه' یا نگاه مستند مینامیدند. | |
لومییرها برای هر نفر یک فرانک ورودیه میگرفتند و فروش اولین روز نمایش آنها جمعاً سی و پنج فرانک شد. اما در فاصلهٔ یک ماه درآمد هفتگی سینماتوگراف به هفت هزار فرانک رسید، و تصاویر متحرک یک پبه به تشکیلات تجارتی بسیار سودآوری تبدیل شد. | |
در آلمان، دو برادر بهنامهای ماکس و امیل اسکلادانفکسی (۱۹۳۹-۱۸۶۳؛ Max and Emile Skladanovsky'' (۱۸۵۹ -۱۹۴۵''، تقریباً همزمان با لومییرها یک دستگاه نمایش برای نوار فیلم سولوئید ساختند و آن را 'بیوسکوپ' (اصطلاحی عام برای اولین دوربینها و دستگاه نمایش فیلم) نامیدند و فیلمهائی را که خود ساخته بودند در نوامبر ۱۸۹۵ در وینترگارتن برلین به نمایش عمومی گذاشتند. وقتی یک سازندهٔ وسایل علمی در انگلستان بهنام رابرت و. پال (Robert W. paul) (۱۹۴۳ - ۱۸۶۹) اختراع تئاتروگراف خود را (بعدها اَنیماتوگراف نام گرفت) که بر اساس کینه تُسکوپ ساخته شده بود به ثبت رساند، نمایش فیلم بر پرده بالافاصله به انگلستان هم رسید، هر چند سینماتوگراف لومییرها بزودی بریتانیا و منطقه را تصرف کرده بود. | |
ادیسن، پس از دیدن موفقیت سینماتوگرافت در تابستان ۱۸۹۸ قرارداد اختراع یک دستگاه نمایش را بست، در ماه سپتامبر همان سال ادیسن از طریق رَف و گُمن فهمید که دو مخترع بهنامهای س.فرانسیس جنکینز ( -Francis Jenkins) (۱۸۶۷ ۱۹۳۴) و تامس اَرمَت (Thomas Armat) (۱۸۶۶ - ۱۹۴۸) یک برنامه از فیلمهای کوتاه کینهتوگراف را در نمایشگاه کاتن استیت در اَتلانتا، جورجیا، با ماشینهائی که بهوسیلهٔ برق کار میکرد، به نمایش درآوردهاند، و در این ماشینها مکانیزم سکون و حرکت را بهتر از همهٔ دستگاههائی که پیش از این ثبت شده بود بهکار گرفتهاند. این دستگاه همچنین وسیلهٔ کوچک اما بسیار مهمی را بهکار گرفته بود که سالها قبل توسط خانوادهٔ لاتام که از نمایش فیلمهای ورزشی با کینهتسکوپ درآمدی کسب کرده بودند، شرکتی بهنام لامبْدا (Lambda company) راه انداختند تا از مسابقات مشتزنی و ورزشهای دیگر فیلم بگیرند و آنها را با دستگاه خود به نمایش عمومی بگذارند. در اینجا سهم این خانواده که به لاتام لوپ (Lathan loop) مشهور شده بودند، بهواسطهٔ رواج نمایشهای ورزشی قابل ذکر است. | |
یکی از مسائل عمدهٔ عملی در تولید و نمایش تصاویر متحرک پاره شدن نوار فیلمها بود. خانوادهٔ لاتام با کمک مخترعانی چون ایناک رکتور (Enock Rector) و یوجین اَگوستین لاست (Sea Waves) کشف کردند که با در نظر گرفتن یک لوپ کوتاه، درست بالا و پائین عدسی دستگاه نمایش و حفظ آن با چند رشته سوراخ اضافی، فشار فیلم در جریان حرکت تقسیم خواهد شد، لذا در مخزن دستگاه مقدار بیشتری فیلم جدا دادند. این نوآوری نسبتاً ساده امتیازات زیبائیشناسانهٔ فراوانی برای سینما فراهم کرد، که بدون آن، سینما به نمایش موضوعهای کوتاه یک دقیقهای محدود میماند. 'لاتام کوپ' همچنین نشانهٔ دیگری از وابستگی هنر سینما به تکنولوژی است. ادیسن تحتتأثیر ویژگیهای ماشین اَرمَت با یک توافق جنجالآفرین دستگاهی را خرید که خود میتوانست بسازد و همهٔ امتیاز اختراع آن را صاحب شود. | |
ادیسن نام ماشین جدید را ویتاسکوپ نامید و در ۲۳ آوریل ۱۸۹۶ در تالار موسیقی مشهوری بهنام کاستر و بایال در شهر نیویورک نخستین نمایش با ماشین جدید را با دوازده فیلم برپا کرد و جملات تحسینآمیزی مثل 'آخرین شگفتی ادیسن' از مطبوعات دریافت کرد و عنوانهای این فیلمها عبارتند از: موجهای دریا (Sea Waves)؛ رقص پروانه (Butterfly Dance) ظاهراً نخستین فیلم با مایههای رنگی)؛ آرایشگاه (The Barber Shop)؛ سابقهٔ مشتزنی (A Baxing Bout)؛ و نیز - نمایش گوندولارها (Venice - Showing Gondolas)؛ بازدید کایزر ویلهلم از گردانش (Kaiser Wilhelm - Reviewing His Troops)؛ رقص دامن (Skirt Dance)؛ و شرابخانه (The Bar Room). ویتاسکوپ و سینماتوگراف اوج دستاوردهای پیش از تاریخ سینما را رقم زدند. تا ۱۸۹۶ اصول بنیادی تکنولوژی ضبط و پخش فیلم کشف شد و دستاوردهای همهٔ مخترعان به هم پیوست و به کمالی رسید که تا به امروز کم و بیش حفظ شده است. بنابراین تاریخ سینما بهعنوان یک شکل هنری از این دوره به بعد آغاز میشود، جریان اصلی سینما تا اوایل سدهٔ بیستم یک گرایش مستند بود و هنوز تصوری مبنی بر این که دوربین میتواند داستان بگوید وجود نداشت سینما در اواخر دههٔ ۱۸۹۰، اگرچه هنوز قدرتهای خود را نمیشناخت، اما در راهی قدم نهاده بود که به یک رسانهٔ ارتباط جمعی بدل شود، و بدون نیاز به خط و زبان با دیگران ارتباط برقرار کند. | |
در طول دههٔ ۱۸۹۰، نزدیک به پایان سدهٔ نوزدهم، نمایشدهندگان فیلم روایتهائی چند تصویره فراهم میآوردند که بر یک موضوع، مثل عملیات اطفای حریق یا وقایع جنگ آمریکا و اسپانیا متمرکز شده بودند نمایشگران اولیهٔ فیلمْ این داستانها را با ادغام نماهای منفردی که از کمپانیهای تهیهٔ فیلم میخریدند سرهم میکردند و اغلب با افزون گفتاری به همراه افکتهای صوتی و اسلایدهائی که بهوسیله چراغ فانوسی پخش میشد. روایتی از آنها میساختند. مسئولیت خلاقهٔ چنین فیلمهائی میان تهیه کننده و نمایشدهنده تقسیم شده بود. با آغاز سدهٔ بیستم تهیهکنندگان این مسئولیت تدوین گونه را نیز خود بر عهده گرفتند. در جریان چنین کوششهائی بود که فیلمسازان پیدا شدند و با تأکید نهادن بر یک خط داستانی، کنترل بیشتری بر روایت داستان اعمال کردند. میتوان گفت که این تهیهکنندگان مانند فیلمسازان مدرن و تجربی امروز دست به تجربه میزدند. | |
تحول و تجربهگرائی را بیش از همه در کارهای ژرژ ملییِس (۱۹۳۸ - ۱۸۶۱) بهروشنی میتوان یافت، که شعبدهبازی حرفهای و صاحب تئاتری بهنام روبرهودن (Théâtre Robert - Houdin) در پاریس بود. ملییس سالها پیش از این هم در شعبدهبازی خود از فانوس جادوئی استفاده میکرد، اما پس از دیدن نخستین نمایش سینماتوگراف در ۱۸۹۵ بلافاصله امکانات گستردهٔ توهمآفرینی در 'تصاویر زنده' را به فراست دریافت. در اوایل سال ۱۸۹۶ ملییس برای خرید یک دستگاه سینماتوگراف به قیمت ده هزار فرانک به لومییرها مراجعه کرد، اما تقاضایش صریحاً رد شد، چرا که برادران لومییر او را رقیبی بالقوهٔ برآورد کردند. با این حال ملییس، که خود مکانیک، بازیگر، نقاش، عکاس و طراح صحنه بود، بهآسانی ناامید نشد. چند ماه بعد از مخترع انگلیسی رابرت و. پال یک دستگاه نمایش انیماتوگراف به قیمت یکهزار فرانک خرید و بهسادگی با وارونه کردن اصول مکانیکی آن موفق شد برای خود دوربینی بسازد. این دوربین را ابزارسازی بهنام لوسین کُرستن (Lucien Korsten) برای او درست کرد. تا آوریل ۱۸۹۶ ملییس توانسته بود با دستگاه خود فیلمهائی را تهیه کند و در تئاتر خود به نمایش بگذارد. پیش از آنکه معلوم شود ملییس نخستین هنرمند سینمای داستانی قلمداد خواهد شد، لازم بود در شیوههای لومییرها و ادیسن در زمینهٔ فیلمبرداری از 'وقایع روزانه' و قطعههای کمدی کارآموزدی کند، و شعبدههای تئاتری خود را بهصورت تصویر بر پردهٔ تئاتر خود بیندازد. | |
ملییس در یک حادثهٔ اتفاقی بود که امکانات دستکاری کردن در زمان و مکان واقعی، نهفته در تدوین فیلم، را دریافت. متأسفانه ملییس کشف خود را در حوزهٔ محدودی بهکار بست. او با آن که صدها فیلم داستانی دلپذیر ساخت، اما الگویش محدود به انتقال سادهٔ تئاتر به سینما ماند؛ در فیلمهای ملییس تماشاگر چیزی بیش از یک داستان تئاتری را تجربه نمیکند. البته در آنها تعداد فراوانی توهمهای صحنهای را میتوان دید، اما تغییرات در زمان و فضا دقیقاً همراه تغییرات صحنهها است، و نظرگاه روائی در آنها کاملاً ساکن است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست