|
| كويرهاى جنوب تهران، تهران
|
|
کويرها با وجود شرايط نامناسب زيستى، داراى ويژگىهايى بىماننداند. هر يک از اين ويژگىها در صورت برنامهريزى و بهينهسازى ارزشهاى نهفتهٔ آن مىتوانند کويرها را جذابتر کنند.
|
|
آب و هواى کوير دستکم در نيمى از سال دلپذير است. آسمان در شب کوير به راستى براى شهرنشينان و طالبان چشماندازهاى نو، ديدنى و شگفت است. شبها آسمان پرستاره ديدنىتر از آن است که به تصور درآيد. سکوت محض و آرامش کامل، چشماندازهاى بديع، سرابهاى اغواکننده، زمينهاى سياه وسفيد، خاکهاى برآمده، موزائيکهاى تشکيل شده از نمک، لايههاى نمکى برخاسته از زمين و ساير مناظر طبيعى و زيبا را تنها مىتوان در کويرها ديد. علاوه بر اين زيبايىها، کوير آثار تاريخى و باستانى پرشمارى مشتمل بر کاروانسراها، کاخها، آبانبارها، قناتها، مراکز زيارتى و مذهبى را در خود جاى داده است. اين نشانگر ديرينگى زيست انسان در کنارههاى کوير است.
|
|
ميان قوسهاى جنوبى البرز در شرق تهران و بلندىهاى آتشفشانى خرقان و ساوه و تفرش در جنوب غربى پايتخت، منطقهاى بزرگ و مثلث مانند است که قاعدهٔ آن در شرق کوههاى طبس تا کوههاى سبزوار واقع شده است. دو ضلع ديگر آن از يک سو به کوههاى تفرش و کاشان و انارک و جندق و از سويى ديگر به ارتفاعات جنوبى البرز و سمنان و کوههاى تهرود تا سبزوار مىانجامند. اين منطقه را دشت کوير مىنامند. يک ضلع اين مثلث در جهت شمال غربى به جنوب شرقى و ضلع ديگر آن در جهت جنوب غربى به شمال شرقى است. سمت شمال غربى به جنوب شرقى مربوط به چينهاى البرز شرقى تا کوههاى خراسان است. حوزههاى داخل اين مثلث را ارتفاعاتى از هم جدا مىکند. در مرکز اين مثلث ارتفاعات خور و جندق و در مغرب آن ارتفاعات دوازده امام و سياهکوه و سفيدآب و کوشک کوه واقع شده و بين آنها چالهها و حوزههايى قرار دارد. حوزهٔ مسيله در مغرب و حوزهٔ دشت کوير در مشرق است. بخشى از محدودهٔ جنوب استان تهران در حوزهٔ کوير مسيله قرار گرفته است. ويژگىهاى عمومى اين حوزه در زير برشمرده مىشود:
|
|
حوزهٔ مسيله به صورت چهار ضلعى در جهت شمال غربى به جنوب شرقى قرار گرفته است که گودترين آن در جنوب شرقى، درياى نمک يا درياى مسيله نام دارد. در شمال غربى حوزه، بلندىهاى آتشفشانى ساوه و زرند، و در جنوب غربى آن بلندىهاى ساوه، قم و کاشان قرار دارند. در شمال شرقى آن نيز بلندىهاى رودشور و دوازده امام و سياهکوه واقع است و جنوب شرقى آن بريدهتر است و شامل بلندىهاى مرنجاب و کوه سفيداب و طلحه و ملکآباد است.
|
|
بلندىهاى پيرامون حوزه، به هم متصل نيستند و بين آنها، شکافها و دشتها قرار دارد که اين حوزه را به نواحى اطراف مربوط مىکند. تنها بلندىهاى آتشفشانى گوشهٔ شمال غربى، اين بخش از منطقهٔ کويرى را مسدود کرده است. حوزهٔ مسيله در سمت مغرب از طريق درهٔ قرهچاى، به خارج راه دارد؛ در اين قسمت، ارتفاعاتى در جهت شمال غربى به جنوب شرقى به موازات هم کشيده شده که مرکز آنها در تودههاى آتشفشانى يا در تاقديسهاى دوران سوم زمينشناسى است : مانند بلندىهاى کوه گؤى داغ و باقرآباد و هندس و مانند اينها.
|
|
درههاى کرج و جاجرود و کن در شمال، حوزهٔ مسيله را به دشت شهريار و دشت ساوجبلاغ متصل مىکند و در سمت مشرق، دو دشت در حدفاصل حوزهٔ مسيله و حوزهٔ دشت کوير ديده مىشود. در شمالِ سياهکوه، دشتهاى دوازده امام و در جنوب سفيدآب، دشت سفيدآب بين حوزهٔ مسيله و دشت کوير واقع است.
|
|
در شمالِ حوزهٔ مسيله، جلگهٔ گستردهٔ آبرفتى ورامين قرار دارد که مخروطافکنهٔ جاجرود است. در جنوب غربى اين جلگه، فاضلابهاى جاجرود و کرج به هم مىپيوندند و با قسمتى از آبهاى رودشور وارد درياى مسيله مىشوند. در جنوب شرقى آن، دو کوهستانِ دوازده امام و سياهکوه واقع شده و قدرى دورتر، کوههاى طلحه، ملکآباد و نخجير قرار دارند.
|
|
در اين بخش از کوير ايران - که در محدودهٔ استان تهران و در نزديکى با استان قم قرار گرفته است - جاذبههاى بالقوه براى برنامهريزيِ تورهاى سياحت کويرى فراهم است. مهمترين اين جاذبهها که در پيوند با زيبايىهاى طبيعى کوير مىتوانند در خدمت تشکيل و توسعهٔ تورهاى کويرى قرار گيرند عبارتاند از:
|
|
- راههاى ارتباطى تهران به قم: راه شوسهٔ کنونى تهران - قم در سال ۱۸۸۳ ميلادى توسط اتابک ساخته شد و انگيزهٔ پىريزى آن پيدايش درياچهٔ حوض سلطان بود. در مسير اين راه ارتباطى، پلهاى تاريخى و کاروانسراهايى قرار داشت که به مرور زمان يا تخريب شد يا به کلى از ميان رفتند. از قمرود به سوى شمال شرقى و به موازات درهٔ قمرود، «پل دلاک» قرار داشت که پس از اتصال قمرود به قرهچاى ايجاد شد و منزل اول نيز به نام پل دلاک بود. اين پل ۱۶ دهنه داشت که چند دهنه آن ويران شده است. بناى پل از آجر و مربوط به دورهٔ صفويه است و براى برقرارى ارتباط ميان قم و مشهد ساخته شده بود. يک راه قديمى از پل دلاک به طور مستقيم از حاشيهٔ غربى مسيله به سوى ورامين و گرمسار مىرود. نام پل برگرفته از اسم يکى از شخصيتهاى دورهٔ صفوى است. در شمال اين پل، دو ساختمان ويرانه قرار دارد که سابقاً اقامتگاه کاروانها بود، اوّلى از خشت و گل و شبيه به کاروانسراست و دومى از آجر بنا شده و مانند قلعه است. از پل دلاک به سمت شمال، يک راه ارتباطى از بلندىهاى باقرآباد مىگذشت و با عبور از ميان چال سلطان، به منزل دوم که کاروانسراى حوض نام داشت مىرسيد. کاروانسراى حوض، قلعهاى محکم دارد و از آجر بنا شده و در زمان گذشته چند رشته قنات و آبانبار بزرگ آن را پر مىکرد. کاروانسراى حوض چندين بار تعمير شده و هم اينک مسکونى است.
|
|
کاروانسراى دير: در مسير راه تهران به قم، پس از حسنآباد، راهى به سمت چپ جدا مىشود که به بند علىخان و ورامين مىرود. اين راه در جهت شمال غربى به جنوب شرقى و در شمال رودشور قرار دارد.
|
|
۱۲ کيلومتر پيش از بند علىخان راهى ديگر از جنوب به شمال آن را قطع مىکند. اگر راه را به سوى جنوب دنبال کنيم به کاروانسراى دير مىرسيم و امتداد آن به طرف شمال از طريق دولتآباد به ورامين مى رسد؛ اين همان راه قديمى ساسانى است که اصفهان را به رى وصل مىکرد.
|
|
کاروانسراى کنونى دير روى ويرانههاى ديرالجص يا دير گجين يا دير کردشير که در تاريخ معروف است، ساخته شده است، ظاهر ساختمان قديمى به نظر نمىرسد. در کنارههاى دروازه ورودى کاروانسرا، دو برج دو طبقه قرار دارد. داخل اين بنا، حياطى بزرگ است با اتاقهاى کوچک که يک در دارد و بدون پنجره است؛ اتاقها روى سکويى قرار دارند، جرزهاى آن آجرى و سقف آنها ضربى است. وسط بدنهها در سه سمت حياط ايوانهايى بزرگ شبيه ايوانهاى داخل مسجد قرار دارد که معلوم نيست به چه منظور ساخته شدهاند.
|
|
- راههاى ارتباطى تهران به قم: راه شوسهٔ کنونى تهران - قم در سال ۱۸۸۳ ميلادى توسط اتابک ساخته شد و انگيزهٔ پىريزى آن پيدايش درياچهٔ حوض سلطان بود. در مسير اين راه ارتباطى، پلهاى تاريخى و کاروانسراهايى قرار داشت که به مرور زمان يا تخريب شد يا به کلى از ميان رفتند. از قمرود به سوى شمال شرقى و به موازات درهٔ قمرود، «پل دلاک» قرار داشت که پس از اتصال قمرود به قرهچاى ايجاد شد و منزل اول نيز به نام پل دلاک بود. اين پل ۱۶ دهنه داشت که چند دهنه آن ويران شده است. بناى پل از آجر و مربوط به دورهٔ صفويه است و براى برقرارى ارتباط ميان قم و مشهد ساخته شده بود. يک راه قديمى از پل دلاک به طور مستقيم از حاشيهٔ غربى مسيله به سوى ورامين و گرمسار مىرود. نام پل برگرفته از اسم يکى از شخصيتهاى دورهٔ صفوى است. در شمال اين پل، دو ساختمان ويرانه قرار دارد که سابقاً اقامتگاه کاروانها بود، اوّلى از خشت و گل و شبيه به کاروانسراست و دومى از آجر بنا شده و مانند قلعه است. از پل دلاک به سمت شمال، يک راه ارتباطى از بلندىهاى باقرآباد مىگذشت و با عبور از ميان چال سلطان، به منزل دوم که کاروانسراى حوض نام داشت مىرسيد. کاروانسراى حوض، قلعهاى محکم دارد و از آجر بنا شده و در زمان گذشته چند رشته قنات و آبانبار بزرگ آن را پر مىکرد. کاروانسراى حوض چندين بار تعمير شده و هم اينک مسکونى است.
|
|
- کاروانسراى دير: در مسير راه تهران به قم، پس از حسنآباد، راهى به سمت چپ جدا مىشود که به بند علىخان و ورامين مىرود. اين راه در جهت شمال غربى به جنوب شرقى و در شمال رودشور قرار دارد.
|
|
۱۲ کيلومتر پيش از بند علىخان راهى ديگر از جنوب به شمال آن را قطع مىکند. اگر راه را به سوى جنوب دنبال کنيم به کاروانسراى دير مىرسيم و امتداد آن به طرف شمال از طريق دولتآباد به ورامين مى رسد؛ اين همان راه قديمى ساسانى است که اصفهان را به رى وصل مىکرد.
|
|
کاروانسراى کنونى دير روى ويرانههاى ديرالجص يا دير گجين يا دير کردشير که در تاريخ معروف است، ساخته شده است، ظاهر ساختمان قديمى به نظر نمىرسد. در کنارههاى دروازه ورودى کاروانسرا، دو برج دو طبقه قرار دارد. داخل اين بنا، حياطى بزرگ است با اتاقهاى کوچک که يک در دارد و بدون پنجره است؛ اتاقها روى سکويى قرار دارند، جرزهاى آن آجرى و سقف آنها ضربى است. وسط بدنهها در سه سمت حياط ايوانهايى بزرگ شبيه ايوانهاى داخل مسجد قرار دارد که معلوم نيست به چه منظور ساخته شدهاند.
|
|
- کاروانسراى حوض: اين کاروانسرا از اقامتگاههاى بين راهى مسير تهران - قم محسوب مىشد که علاوه بر کاروانسرا، قلعهٔ محکمى نيز در آنجا قرار داشت. در شمال کاروانسرا، بقاياى قلعه ديگرى که از گل ساخته شده است، وجود دارد.
|
|
مجموعهٔ کاروانسرا، قلعهٔ اربابى و قلعهٔ روستايى به نام حوض، درگذشته به دليل آمد و شد زياد بين تهران - قم و اصفهان از رونق بسيار برخوردار بود. امروزه کاروانسرا و قلعهٔ حوض به علت اينکه در محل خروج از مسير راه اصلى قرار دارد، کارکرد سابق خود را از دست داده است.
|
|
- کاروانسراى پل دلاک: اين کاروانسرا نزديک پلى که روى رودخانه قرهچاى در محل اتصال آن به قمرود ساخته شده است قرار دارد، از جندق به سوى شمال در ۳۵ کيلومترى منطقه، نخستين کاروانسرا ديده مىشود که خرابههاى آبانبار آن هنوز باقى است.
|
|
- راههاى قديمى و پلها: راهها و پلهاى قديمى اين منطقه، عموماً از سه دورهٔ تاريخى بر جاى ماندهاند. هر چند که بيشتر اين راهها در دورههاى بعدى روى همان مسيرهاى قبلى بازسازى و مرمت شدهاند، اما هنوز شواهد و نشانههاى بارز اين راهها بر جاى مانده است.
|
|
قديمىترين نشانههاى برجاى مانده از راههاى گذشته، راهها و پلهاى متعلق به دورهٔ ساسانى است. اينها، راههايى بودهاند که اصفهان را به رى وصل مىکردند.
|
|
از بقاياى راه ساسانى بر جاى مانده در اين ناحيه، راهى است که از جنوب حوض سلطان - بين دلاک و محمدآباد کاج - مىگذشته است. اين راه، با پلى که روى رودخانهٔ مسيله در دورهٔ ساسانى ساخته شده بود، از راههاى مهم ارتباطى ميان رى و اصفهان محسوب مىشد. بقاياى پل مزبور که به پل شکسته معروف است در نزديکى روستاى کاج هنوز باقى است. ادامه اين راه در شمال، از سنگ ساخته شده و به نام سد معروف است و از زمينهاى اطراف، دو تا سه متر بلندتر است و ظاهراً سنگفرش بوده است.
|
|
پل دلاک نيز که روى رودخانه قرهچاى بنا شده، داراى ۱۶ دهانه است و بقاياى آن هنوز در اين محل پابرجاست. بناى اين پل را به دورهٔ صفوى نسبت مىدهند که گويا عمدتاً براى برقرارى ارتباط ميان قم و مشهد ساخته شد.
|
|
يک راه قديمى ديگر که در شمال سياه کوه هنوز نشانههاى آن بر جا است، سنگفرشى گسترده است به عرض ۶ تا ۱۰ متر که در زمان خود، از خطوط ارتباطى مهم ميان اصفهان و سواحل درياى مازندران بوده است و آن را به دورهٔ صفوى يا اوايل قاجار نسبت مىدهند.
|