دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
خانمسگه به حالت نباشه
دو تا خواهر بودند، يکى خيلى زبر و زرنگ و ناتو بود و ديگرى ساده و نجيب. خواهر ناتو هر شب از خانه بيرون مىرفت و با دست پر به خانه برمىگشت. روزى خواهر ساده از او پرسيد: تو چهکار مىکنى که هر شب با دست پر به خانه برمىگردى به من هم ياد بده. خواهر ناتو گفت: اين کارها از تو برنمىآيد. چند روزى خواهر ساده سؤال خود را تکرار کرد تا اينکه خواهر ناتو گفت: امشب بزک کن و برو سر راه مردها و قر و قمبيل بيا. تا از تو خوششان بيايد. آنوقت نازت را مىکشند و پول هم به تو مىدهند. |
شب خواهر ساده چنان کرد که شنيده بود خودش را بزک کرد و رفت سر راه مردها ايستاد. مردى آمد و به دختر ننه زد. دختر براى او ناز کرد مرد، که در يک خانه نوکرى مىکرد، دختر را برد به آنجا. مشغول شوخى بودند که ارباب مرد با يک مهمان وارد خانه شد. نوکر دختر را به طويله برد. بعد به ارباب و مهمان او رسيدگى کرد. بعد از تمام شدن کار خود پيش دختر رفت. بعد از اينکه کار آنها تمام شد دختر گفت: 'من گشنمه' . مرد گفت: من نصف شب از کجا براى تو نان بياورم. دختر گفت: پس پولم را بده بروم. مرد گفت: تو هم مزد 'زحمت' مرا بده. دختر گرسنه و گريان به خانه خود برگشت و ماجرا را براى خواهر خود تعريف کرد. فرداشب خواهر ناتو سر راه نوکر ايستاد. مرد که کار ديشب زير دندانش مزه کرده بود، دختر را به خانه برد. از اتفاق آن شب ارباب در خانه نبود. مرد را مست کرد، و از او جاى جعبه جواهرات ارباب را پرسيد. مرد جاى جواهرات را نشان دختر داد. بعد، از دختر پرسيد اسم تو چيست؟ دختر گفت: اسمم خانمسگ به حالت نباشه. دختر او را بيشتر مست کرد تا اينکه مرد وسط اتاق افتاد. دختر ريش و سبيل او را تراشيد و صورت او را سرخاب و سفيداب ماليد. جعبه جواهرات را برداشت و به خانه رفت. سالها فروختند و خوردند. مرد نوکر صبح به هوش آمد و حال و وضعيت را که ديد دويد توى کوچه و هى داد مىزد: کجا وقتى خانم سگ به حالت نباشه؟ مردم خيال کردند ديوانه است. او ار گرفتند و تحويل ديوانهخانه دادند. |
ـ خانمسگ به حالت نباشه |
ـ گل به صنوبر چه کرد؟ جلد اول بخش اول ص ۴۰ |
ـ گردآورنده، سيد ابوالقاسم انجوى شيرازي |
ـ انتشارات اميرکبير ـ چاپ دوم سال ۱۳۵۷ |
(به نقل از فرهنگ افسانههاى مردم ايران ـ جلد چهارم ـ علىاشرف درويشيان و رضا خندان). |
همچنین مشاهده کنید
- خاله جیکجیکه، خاله موش موشه، خاله قارقاری و خاله گردندرازه
- دختر بازرگان و هفت برادر(۵)
- علی پیسو و چارخ
- کربلائی فراش و دزدان
- لجباز
- حیلهٔ زن مکار ۲
- خروس زیرک
- قصه در قصه (۳)
- سگ و بره
- قلعهٔ هفت در
- حُسن تصادف
- شاهزادهٔ فارس و دختر سلطانِ یمن (۴)
- بلال آقا
- دختر پادشاه و پسر درویش
- سیب حضرت سلیمان
- محمد و مقدم
- کاسعلی مُرد، اما آرزویش را به گور نبرد
- یک گردو بینداز بیاید (۲)
- تاشلی پهلوان
- عقوبت (۲)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست