کارآزمائی شاهددار تصادفی شده (Randomised Controlled Trial)
بسيارى از آزمونهاى غربالگرى جدول ( بعضى آزمونهاى غربالگري) که در گذشته بهکار رفتهاند رسيدگى دقيقى نشدهاند. اين آزمونها از آن جهت معرفى شدند که تصور مىشد با اين کار مىتوانند بيماران را قبل از ورود به مراحل پيشرفته و در همان مراحل اوليه شناسائى و درمان کنند. ديدگاه نوين اين است که هر برنامه غربالگرى فقط بعد از ارزيابى دقيق بايد معرفى شود. روشهاى مختلف ارزيابى بهصورت زير مىباشد:
جدول بعضىآزمونهاى غربالگرى
باردارى
شيرخواران
کمخونى
LCB
پرفشارى خون
دررفتگى مادرزادى مفصل ران
مسموميت حاملگى
بيمار مادرزادى قلب
وضعيت Rh
اسپينا بيفيدا
سيفليس (VDRL)
فنيل کتونروى
ديابت
فلج مغزى (سربرال پالسى)
بيمارىهاى قلبى عروقى
نقايص شنوائى
نقايص لوله عصبى
نقايص بينائى
سندرم داون
هيپوتيروئيدى
HIV
آزمونهاى غربالگرى رشد
زنان و مردان ميانسال
هموگلوبينوپاتىها
فشار خون بالا
کمخونى سلول داسىشکل
سرطان
بيضه نزول نکرده
ديابت شيرين
سالمندان
کلسترول سرم
اختلالات تغذيهاى
چاقى
سرطان
سل
برونشيت مزمن
گلوکوما
کاتاراکت
کارآزمائى شاهددار تصادفى شده (Randomised Controlled Trial)
ايدهآل آن است که ارزيابى با کارآزمائى شاهددار تصادفى شده انجام گيرد. در اين روش يک گروه (که تصادفى انتخاب مىشوند) تست غربالگرى را دريافت مىکنند و گروه شاهد هيچ آزمايشى را انجام نمىدهند. بهتر است که کارآزمائى شاهددار تصادفى شده در جائى انجام شود که برنامه غربالگرى استفاده خواهد شد. اگر بيمارى شيوع کمى در جامعه دارد و دوره کٔمون آن طولانى است (مثل سرطان) کارآزمائى شاهددار تصادفى شده ممکن است مجبور باشد دهها هزار نفر را براى ۱۰ تا ۲۰ سال، پيگيرى کند و سيستم بايگانى گزارشات بسيار خوبى داشته باشد.
کارآزمائى بدون شاهد
گاهى اوقات کارآزمائىهاى بدون شاهد براى اين استفاده مىشوند که ببينند آيا مردمى که در طى غربالگرى بيمار در نظر گرفته شدند، عمر طولانىترى بعد از تشخيص و درمان، نسبت به کسانى که غربال نشدهاند، خواهند داشت. نمونه اين مورد عبارتاستاز: مطالعه بدون شاهد براى غربالگرى سرطان دهان رحم که نشان مىدهد مرگهاى ناشى از بيماري، در صورتىکه همه زنان بهصورت غربالگرى دورهاى آزمايش شوند، بسيار کاهش مىيابند.
ديگر روشهاى ارزيابى آزمون غربالگرى
روشهاى ديگرى نيز براى ارزيابى وجود دارد مثل مطالعات مورد شاهدى و مقايسه روند بيمارى بين مناطقى که درجات مختلفى از پوشش غربالگرى دارند. بهاين ترتيب مىتوان مشخص کرد که آيا مداخله توسط غربالگرى بهتر از روشهاى سنتى براى اداره بيمارىها مىباشد يا خير.
نتيجه آنکه، مفهوم غربالگرى زيربار مشکلات بالقوهٔ زيادى قرار دارد که بسيارى از آنها حل نشده باقى ماندهاند. ايجاد آزمونهاى دقيق که هم حساسيت و هم ويژگى خوبى داشته باشند مانع اصلى بر سر راه بهکارگيرى غربالگرى است و مشکلات فنى و عملى آن زياد است.