جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
سرایت
|
مفهوم وحدت ذهنى را لوبن پيشنهاد کرده است. منظور از وحدت ذهني، تمرکز همهٔ افراد روى يک انديشه است. براى نمونه به تماشاچيان يکى از کنسرتهاى آقاى شجريان فکر کنيد يا تماشاچيان مسابقهٔ فوتبال ايران و عراق يا تظاهرات دانشجوئى را در نظر بگيريد. در همهٔ آنها با تودههائى از مردم روبرو هستيم که همه يک انديشه را دنبال مىکنند، کلمات يکسانى بر زبان مىآورند، به نداهاى يکسانى پاسخ مىدهند، هيجانهاى يکسانى ظاهر مىسازند و شعارهاى يکسانى سر مىدهند. |
وحدت ذهنى يا، به قول معروف، وحدت نظر، زمانى امکانپذير مىشود که افکار، احساسات و رفتارها، به آسانى و به سرعت از فردى ديگر انتقال يابد. نظريهپردازان معاصر (رايت Wright، در اين خصوص نيز از لوبن الهام گرفتهاند، بدين صورت که افکار احساسات و رفتارها سرايت مىکند، يعنى بهطور مستقيم و خودبهخودى از يک فرد به فرد ديگر انتقال مىيابد. |
لوبن، منبع سرايت را در نوعى از هيپنوتيسم جمعى مىبيند. اما آلپورت، در سال ۱۹۲۴، سرايت را با فرآيند کاملاً ديگرى تبيين مىکند: تحريک متقابل شرکتکنندگان در واقع، حضور ديگران در نفس خود تحريککننده است. تجمع تعداد زيادى اشخاص در فضائى محدود، مىتواند برانگيختگى فيزيولوژيک آنها را افزايش دهد (آيلو و ديگران، ۱۹۷۵). اين برانگيختگى الزاماً ناخوشايند نيست. اکثر مردم، نمايشهاى هيجاني، فيلمهاى بزن بکوب، رويدادهاى ورزشي، فرهنگى يا سياسى را به علت خاصيت تحريککنندگى آنها دوست دارند. افزايش برانگيختگى احتمال سرايت را زيادتر مىکند و رفتارها به آسانى بين افراد توده رد و بدل مىشود. البته اين رد و بدل شدن رفتارها، متناسب با تعداد افراد فرق مىکند. هر چه گروه بزرگتر باشد، برانگيختگى فيزيولوژيک شديدتر، سرايت سريعتر، و رد و بدل شدن رفتارها آسانتر خواهد بود. |
همهٔ ما سرايت را تجربه کردهايم. به 'خندهٔ دسته جمعي' فکر کنيد، خندهاى که کل افراد گروه را در بر مىگيرد، بدون آنکه علت آن معلوم شود. اين خنده مخصوصاً زمانى که ديگران خوابيدهاند يا استراحت مىکنند يا حتى زمانى که در کلاس درس حضور داريد سرايت مىکند. فيلمهاى خندهدار، وقتى خندهٔ ساير تماشاچيان را مىشنويم، خندهدارتر مىشود. حتى امکان دارد، فيلمى که بهنظر شما عادى بود، بر اثر خندههاى شديد ديگران خندهدار بهنظر برسد. |
خشم نيز، مثل خنده، قابل انتقال است، همانطور که ساير جلوههاى هيجاني، از جمله افسردگي، قابل انتقال است. جوينر Joiner (۱۹۹۴)، نشان داده است که هماتاق شدن با فرد افسرده، خطر افسردگى را افزايش مىدهد و بر همين اساس گفتهاند: در محفل خود راه مده همچو منى را افسرده دل افسرده کند انجمنى را. شادى نيز انتقال مىيابد. همانطور که آب، به محض آنکه درجهٔ حرارت آن به ۱۰۰ مىرسد، به جوش مىآيد، تودههاى مردمى نيز، تقريباً مثل آب، وقتى بيشتر از حد معينى تحريک مىشوند، حالت برانگيختگى پيدا مىکنند و به قول خودمان 'ديوانه مىشوند' . بنابراين، به حق از 'دوباره گرم کردن' تنور صحبت مىشود. برانگيختگي، از فردى به فرد ديگر، مثل موج عصبى انتقال مىيابد. |
در بين تودهٔ مردم، برخى افراد بدون آنکه الزاماً خود آنها متوجه شوند، رفتارهائى نشان مىدهند که بلافاصله ديگران آنها را تکرار مىکنند. پس از آنکه افراد به سطح معينى از برانگيختگى رسيدند، عمل جمعى خودبهخود تقويت مىشود و به شکل گلولهٔ برفى در مىآيد. حتماً تا به حال متوجه شدهايد که در سالن اجتماعات، چند نفر با ترديد دست مىزنند، تعدادى را به دنبال خود مىکشند و در نهايت دهان همه را آب مىاندازند. بالاخره يک گروه دو سه نفرى به تودهٔ بزرگى تبديل مىشود. بهنظر مىرسد که شادى و خشم نيز به همين شيوه گسترش مىيابد. |
زايدل Zaidel (۱۹۹۳)، سرايت را در موردى به کار مىبرد که پيشاپيش تعجبآور بهنظر مىرسد: رانندگى اتومبيل. بهنظر او، رانندگان اتومبيلها حتى اگر با يکديگر مستقيماً ارتباط برقرار نکنند، جدا از يکديگر نيستند: آنها به فرهنگ اتومبيل حساس هستند و با يکديگر مسابقه مىگذارند. مثلاً، کوچکترين تغيير سرعت تعداد کمى از رانندگان، ممکن است به گلولهٔ برفى تبديل شود و بهصورت افزايش سرعت متوسط يا عدم اطاعت از قوانين رانندگى جلوه کند (کانولى connoly و ديگران، ۱۹۹۳). |
سرايت رفتاري، يعنى گسترش رفتارها و سرايت هيجاني، يعنى گسترش هيجانها نيز از همين قوانين پيروى مىکند. گالام Glam و مسکوويچى (۱۹۹۱)مىگويند که بعد از حد معيني، کنش متقابل بين اعضاء گروه موجب مىشود که فاصلهٔ انها از يکديگر بهتدريج کم شود: اعضاء بيش از پيش احساس مىکنند که به يکديگر نزديک هستند و از نظر هيجانى بيش از پيش، با يکديگر ارتباط دارند. هاتفيلد و کاچيويو، ۱۹۹۳، ۱۹۹۴. پراوين Provine (۱۹۸۹) تا آنجا پيش مىرود که براى سرايت، اساس زيستى قائل مىشود: تقليد نوزاد از والدين اجازه مىدهد که او حرکات و هيجانهاى سازگار با محيط را ياد بگيرد. |
برخى مؤلفان (کرکوف و ديگران، ۱۹۶۵)، در مورد رفتار تودههائى که در آن احساس وحشتزدگى گسترش مىيابد، از سرايت هيستريک سخن مىگويند. در اين موقعيتها بهنظر مىرسد که رفتارهاى منطقي، بهعلت ترس يخ مىبندد. اين پديده گاهى در سينما پيش مىآيد، بدين صورت که حتى مشاهدهٔ شروع آتش در گوشهاى از سالن سينما، جان دهها کدوک را به کام مرگ مىسپارد، زيرا اکثر بزرگسالان به طرف درهاى خروجى هجوم مىآورند (حادثهاى که به سال ۱۹۲۷ در يکى از سالنهاى سينماهاى شهر مونترآل کانادا اتفاق افتاد و در آن ۷۸ کودک جان خود را از دست دادند يا حادثهاى که در سال ۱۳۵۶ در سالن سينما رکس آبادان رخ داد). |
کاجيرا (۱۹۹۲)، اخيراً شبيه اين موقعيت را در کامپيوتر بهوجود مىآورده است. او، به نصف آزمودنىهاى خود، پيش از وادار کردن آنها به عبور از ماز کامپيوترى و متصل به شبکه، مىگويد که اگر نتوانند آن را سريع ياد بگيرند، شوک الکتريکى دريافت خواهند کرد. آزمودنىها حالت وحشتزدگى نشان مىدهند و در لابيرنت راهبندان بهوجود مىآورند. نتيجه اين مىشود که افراد گروه آزمايشي، در مقايسه با افراد گروه گواه، خيلى کند از ماز خارج مىشوند و مسير را نيز ديرتر مىآموزند. وقتى اين نوع وحشتزدگى در آزمايشگاه و در مقابل کارى که خطر واقعى ندارد ايجاد مىشود، قابل قبول است که در حالت آتشسوزى واقعى خيلى آسان ايجاد خواهد شد؟ |
با اين همه، تحقيقات نشان مىدهد که فرآيند سرايت غيرقابل اجتناب و خودکار نيست: |
ما از هرکسى و هر زمانى تقليد نمىکنيم. در درجهٔ اول، لازم است که عمل مورد تقليد متناسب با موقعيت بهنظر برسد. در حالت عادي، شخصى که بر اثر خشم دهانش کف کرده است يا شيشههاى مغازه را مىشکند، مورد تقليد ديگران قرار نمىگيرد. اما افزايش برانگيختگى فيزيولوژيک و ويژگى خاص موقعيتهاى توده، رفتارهائى را مناسب و قابل قبول جلوه مىدهد که قبلاً انحرافى به حساب مىآمد. |
بهعلاوه، آمادگىهاى ذاتى افراد به گسترش تقليد دامن مىزند. حتى در تظاهرات خشونتآميز، اکثريت مردم وارد عمل نمىشوند. در تظاهرات مردمي، کليهٔ کسانى که به خيابانها مىريزند، به مغازهها حمله نمىکنند و به اعمال خشونتآميز دست نمىزنند. آيا افرادى که دست به تخريب مىزنند سرشت تندخوئى دارند؟ سؤالى که تحقيق راسل و آرمز Russel and Arms (۱۹۹۵)، ظاهراً تائيد مىکند. در اين تحقيق، اثر آمادگىهاى شخصى در تمايل به سهيم شدن در زد و خوردهاى بين تماشاچيان مسابقهٔ هاکي، نشان داده مىشود. شرکتکنندگان در زد و خوردها معمولاً کسانى هستند که به ادعاى خود آنها، شرکت در زد و خوردها را دوست دارند. اين افراد، با تخمين بيش از حد اشخاص درگير در زد و خورد، در خطاى همرأئى نيز سوگيرى نشان مىدهند. خطاى همرأئى در تماشاچيان ديده مىشود که اغلب خيال مىکنند همهٔ مردم با يکديگر دعوا ندارند. به سخن سادهتر، کسانى که در زد و خورد شرکت مىکنند، به اين خطاى ادراکى گرفتار مىشوند که همه درگير زد و خورد هستند. |
تحقيقات ميدانى ديگر، آمادگىهاى ذاتى براى سرايت را تائيد مىکند. مورگان و ديگران (۱۹۹۵)، سرايت اعمال خودزنى در يکى از مدارس دولتى را مثال مىآورند. خودزنها مخصوصاً از ميان دانشجويانى بودند که توهمات خودکشى بسيار بالائى داشتند. |
در مجموع، سرايت هيجانها از افزايش برانگيختگى حاصل مىشود و افزايش برانگيختگى نوعى همدلى متقابل وارد عمل مىکند و همين همدلى ممکن است بر اثر عوامل فردى ذاتى تقويت شود. بدين معنا که ممکن است برخى افراد ذاتاً براى همدلى آمادگى داشته باشند و اين همدلى به هنگام هيجان شدت پيدا کند. با اين همه، تعداد زيادى از نظريهپردازان قبول ندارند که طغيانهاى تودههاى مردمى بر اثر فرآيندهاى خودکار (عوامل ذاتي) تبعيت کند؛ بنابراين، آنها به دنبال يافتن علتهاى واقعى اين رفتارها هستند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست