|
تعيين هدف، حساسترين و به اعتبارى مشکلترين مسئلهٔ برنامهريزى آموزش و پرورش است؛ زيرا آموزش و پرورش فعاليتى است که بنيادى که در حيات سايس، اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى اجتماع منعکس مىشود و اثر غير قابل برگشت مىگذارد. رشد، ترقي، و کمال و تعالى انسانها و اجتماع به نوع آموزشى که افراد، چه در مدرسه و چه در خارج از آن، مىبينند بستگى دارد. اگر کيفيت و کميت آموزش خوب باشد زمينهاى لازم براى پيشرفت و تعالى فراهم مىآورد و اگر بد باشد موجب انحطاط و عقبماندگى مىشود. بنابراين، هدفهاى آموزش و پرورش بايد با بينشى عميق و وسيع تعيين شوند.
|
|
آخرين عبارت بالا ضمن آنکه خيلى چيزها مىگويد، عملاً هيچ چيز نمىگويد؛ زيرا منظور آن بهطور دقيق مشخص نيست. هر کسى از ظن خود مىتواند براى آن تعبير و تفسير و معنايى بتراشد. اگر بخواهيم مفهوم عبارت مزبور را پياده کنيم بايد مفهوم بينشمندى را بشکافيم و روشن کنيم.
|
|
منظور از وسعت و عمق بينش در تعيين هدفهاى آموزش و پرورش اين است که فقط يک نوع خواست، يک مقطع زمانى معين، و يک ديدگاه اکتفا نکنيم. هم انتظارات سياسى و اقتصادى را در نظر بگيريم، هم خواستهاى اجتماعي، ارتباطى فرهنگى را، هم به نيازهاى زمان حال توجه کنيم، هم به مقتضيات آينده دور و نزديک، هم به پرورش اجتماعى بپردازيم، هم به رشد و کمال فرد و آزاد سازى انسان، هم نيازهاى مادى را تأمين کنيم، هم احتياجات معنوى را، هم از ديدگاه دانش و فن خواستها را بسنجيم، هم از نظرگاه فلسفه اجتماعى و اخلاقى و ...
|
|
توضيحات بالا هر چند منظور از بينشمندى را در تعيين هدفهاى آموزشى تا حدى تشريح مىکند و تفهيم آن را آسانتر مىسازد، ولى کافى نيست. هر يک از مفاهيم بالا بايد به نوبهٔ خود به اجزاء دقيق و روشن و ملموسترى تجزيه و تشريح شود؛ مثلاً، وقتى مىگوئيم هدفهاى آموزش و پرورش بايد خواستهاى اجتماعي، ارتباطى و فرهنگى را در برگيرد، لازم است که هر يک از اين گروه خواستها را دقيقاً روشن سازيم و ارتباط هر يک را با برنامههاى آموزشى که در سطوح مختلف اجراء مىشود، معين کنيم.
|
|
بسيارى از اوقات، هدفهاى آموزش و پرورش مانند عبارتى که در بالا تشريح و شکافته شد، کلى بيان مىشود، و بدين جهت گنگ و مبهم بهنظر مىرسد؛ مثلاً، يکى از هدفهاى کلى آموزش و پرورش که اکثراً در قالب جملات مختلف بيان مىشود اين است که شاگردان را افراد مفيدى براى جامعه بار آورد. چنين هدفي، ضمن آنکه دهان پُرکن و چشمگير است، به درد برنامهريز نمىخورد، مگر آنکه خصوصيات فرد مفيد براى جامعه مشخص شود، و معيارها و ضوابط شناسايى خصوصيات مزبور، همچنين راههاى پرورش آن صفات معلوم گردد.
|
|
بهطور کلي، موضوع هدفهاى آموزش و پرورش موضوعى است بنيادى که در مباحث مختلف از قبيل فلسفهٔ آموزش و پرورش، اصول و مبانى آموزش و پرورش، سير تحول و توسعهٔ آموزش و پرورش، برنامهريزى مواد درسي، ارزشيابى آموزش و پرورش، نوسازى و اصلاح آموزش و پرورش، و برنامهريزى آموزش و پرورش مورد گفتگو و تجزيه و تحليل قرار مىگيرد.
|
|
|
آرمانهاى ملى آموزش و پرورش
|
|
آرمانهاى ملى آموزش و پرورش از فرهنگ ملى ريشه مىگيرند و هدفهاى سياسي، اقتصادى و اجتماعى ويژه هر کشور را دنبال مىکنند؛ مثلاً، هدف شهروندى و ميهنپرستى ضمن آنکه يک هدف عمومى است، در هر کشورى رنگ سياسى و فرهنگى خاص آن کشور را بهخود مىگيرد. در يکى تکيه بر اشاعه مرام سياسى سوسياليستى است؛ در يکى ديگر، حفظ و تقويت مبانى حکومت دموکراسي؛ در يکى تکيه بر تعليمات مذهبى و ارزشها و اخلاقيات عيسوى است؛ در يکى ديگر، پيروى از تعاليم عاليه اسلامي؛ در بعضى تکيه بر احياء فرهنگ و ارزشهاى ملى آفريقايى است؛ در برخي، تقويت مبانى فرهنگ ملى و جهانبينى خاص کشورهاى آسيايي.
|
|
بهطور کلي، آرمانهاى ملى آموزش و پرورش از نظر بُعد زمان، جزء هدفهاى دوررس بهشمار مىروند، از نظر بُعد سياست ملي، هدفهاى نهايى و کمال مطلوب آمال ملى را مشخص مىسازند، و از نظر برنامهريزى به منزلهٔ رهنمودى براى تعيين و تبيين رسالت و مأموريت سيستم آموزش و پرروش بهکار مىروند.
|
|
|
وظائف پاره سيستمهاى آموزش و پرورش
|
|
وظائف پارهسيستمهاى آموزش و پرورش مبين هدفهائى هستند که هر يک از اعضاء يا بخشهاى عمدهٔ سيستم آموزش و پرورش بر عهده دارد. مانند هدفهاى تعليمات ابتدائي، هدفهاى تعليمات دورهٔ راهنمائي، هدفهاى تعليمات دورهٔ متوسطه، هدفهاى دورههاى دانشگاهي، هدفهاى تعليمات غير رسمي، و امثال آنها.
|
|
اين قبيل هدفها در داخل سيستم کل آموزش و پرورش تعيين مىشوند و از هدفهاى سيستم ريشه مىگيرند. از نظر بُعد زمان، جزء هدفهاى ميان مدت بهشمار مىروند. از نظر بُعد اختيار توسط مقامات و مراجع تصميمگيرى و رهبرى داخلى سيستم آموزش و پرورش چون شوراهاى عالى آموزش و برنامهريزى تعيين مىشوند، و از نظر برنامهريزي، بهعنوان هدفهاى مشخص برنامه تلقى مىگردند و بدين جهت بايد دقيق و مشخص باشند. هدفهايى چون: ريشهکن کردن بىسوادي، تأمين آموزش ابتدائى براى تمام گروه سنى اطفال مربوط، آموختن لااقل يک حرفه و فن به تمام دانشآموزان دبيرستاني، و متعادل ساختن رشد و توسعهٔ آموزش عالى با توسعه و عمران منطقهاى و امثال آنها جزء اين طبقه از هدفها بهشمار مىروند.
|
|
بيان کردن هدفها، به ترتيبى که در بالا عنوان شدهاند، براى برنامهريزى کافى نيستند؛ مثلاً، هدف ريشهکَن کردن بىسوادى ضمن آنکه از نظر کميت کار، و کم و بيش مشخص بودن نتيجه محصول عمل، روشن و قابل اندازهگيرى است، ولى فقط يک بُعد مقصد را نشان مىدهد. براى اينکه هدف مزبور بهصورت هدف برنامه درآيد بايد لااقل سهبُعد ديگر به آن اضافه شود، به قرار زير:
|
|
- بُعد کيفيت، به مفهوم اينکه چه نوع سواد و چه سطحى از سواد مورد نظر است.
|
|
- بُعد زمان، به مفهوم اينکه ريشهکَن کردن بىسوادى به چه سرعتى پيشرفت بايد کند و در چه فاصلهٔ زمانى به نتيجه مطلوب برسد.
|
|
- بُعد اجرائي، به مفهوم اينکه ريشهکن کردن بىسواد مستلزم فراهم آوردن چه موجبات و تمهيداتى است.
|
|
|
مقاصد اجرائى آموزش و پرورش
|
|
مقاصد اجرائى آموزش و پرورش شامل هدفهايى هستند که براى رسيدن به آنها براى فراهم آوردن موجبات اجراء وظايف پاره سيستمهاى آموزش و پرورش لازم است؛ مثلاً، تربيت معلم، تربيت مدير، تربيت راهنما و مشاور، تأسيس مدارس، احداث کتابخانه، و تهيهٔ وسايل و منابع و تجهيزات آموزشى جزء اين گروه هدفها مىباشند.
|
|
هدفها يا مقاصد اجرائى آموزش و پرورش از نظر بُعد زمان معمولاً جزء هدفهاى ميان مدت و کوتاه مدت بهشمار مىروند. از نظر بُعد اختيار، توسط مسؤولان و مديران ارشد اجرايى و دفاتر برنامهريزى داخلى سيستم آموزش و پرورش تعيين مىشوند. از نظر برنامهريزي، بهعنوان هدفهاى طرح يا اجزاء برنامه تلقى مىگردند.
|
|
هدفهاى اجرائى آموزش و پرورش، خود، غايت مقصود نيستند بلکه معرف وسيلهٔ رسيدن به مقصود هستند. در زبان سيستمها هدفهاى اجرائى معرف کميت و کيفيت دادههاى سيستم و تا حدى چگونگى فراگرد سيستم مىباشند. به زبان ساده، هدفهاى اجرائى به ما مىگويند: مىخواهيم چه منابع انسانى (تعداد و نوع معلمان، مديران، و کارکنان آموزشي) آماده کنيم، چه منابع مادى (شامل مدارس، و تأسيسات و تجهيزات) تهيه کنيم، چه منابع مالى (شامل اعتبارات جارى و سرمايهاي) بهدست آوريم، چه منابع فنى (از قبيل کتابها و وسايل درسى و کمک درسى و اطلاعات فني) فراهم آوريم، و چگونه اين منابع را سازمان دهيم، متشکل سازيم و بهکار گيريم تا به هدفهاى تعليماتى و تربيتى برنامه برسيم.
|