جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آه از عشق جمال حوریی


آه از عشق جمال حوریی    کو گرفت از عاشقانش دوریی
زندگی نو به نو از کشتنش    صحت تازه شد از رنجوریی
گر گهر داری ببین حال مرا    در تک دریا ز دریا دوریی
گفتم ای عقلم کجایی عقل گفت    چون شدم می چون کنم انگوریی
جان بسوز و سرمه کن خاکسترش    تا نماند در دو عالم کوریی
تا کند جان‌های بی‌جان در سماع    گرد آن شهد ازل زنبوریی
تا کند آن شمس تبریزی به حق    جمله ویران‌هات را معموریی


همچنین مشاهده کنید