|
|
گفتگو از اینکه ظاهر جسمانی ممکن است از عوامل مؤثر در علاقهمندی دیگران به یک شخص باشد حرف چندان آزادمنشانهای بهنظر نمیآید. ظاهر جسمی برعکس منش، مهربانی و سایر خصوصیات شخصی، چیزی است که ما چندان کنترلی بر آن نداریم و از این رو منصفانه بهنظر نمیرسد که ملاکی برای علاقهمندی به کسی باشد. زمینهیابیهائی نیز که طی چندین دهه گذشته صورت گرفته، نشان داده است که مردم در ارزیابیهای خود جذابیت جسمانی را عامل چندان مهمی در علاقهمندی خود به دیگران به حساب نمیآورند (پرین 'perrin' ، سال ۱۹۲۱؛ تِسیر 'Tesser' ، وبرودی 'Brodie' ، سال ۱۹۷۱).
|
|
گفتگو از اینکه ظاهر جسمانی ممکن است از عوامل مؤثر در علاقهمندی دیگران به یک شخص باشد حرف چندان آزادمنشانهای بهنظر نمیآید. ظاهر جسمی برعکس منش، مهربانی و سایر خصوصیات شخصی، چیزی است که ما چندان کنترلی بر آن نداریم و از این رو منصفانه بهنظر نمیرسد که ملاکی برای علاقهمندی به کسی باشد. زمینهیابیهائی نیز که طی چندین دهه گذشته صورت گرفته، نشان داده است که مردم در ارزیابیهای خود جذابیت جسمانی را عامل چندان مهمی در علاقهمندی خود به دیگران به حساب نمیآورند (پرین 'perrin' ، سال ۱۹۲۱؛ تِسیر 'Tesser' ، وبرودی 'Brodie' ، سال ۱۹۷۱).
|
|
اما بررسی رفتار واقعی افراد چیز دیگری نشان میدهد. مثلاً گروهی از روانشناسان یک برنامه 'سرگرمی کامپیوتری (عبارت متن اصلی مختصری تغییر داده شده تا با شرایط فرهنگی ایران همخوانی داشته باشد - م). تنظیم کردند که در آن هریک از افراد با فرد دیگری که بهطور تصادفی انتخاب شده بود به تمرین یک بازی تازه میپرداخت. در فاصله استراحت بین تمرینها به هر آزمودنی پرسشنامهای داده میشد تا بدون ذکر نام خود فردی را که با او تمرین میکرد ارزیابی کند. بهعلاوه، آزمایشگران برای هر فرد چندین نمره از آزمونهای شخصیت و یک برآورد مستقل از جذابیت جسمانی او بهدست آوردند. نتایج نشان داد که تنها جذابیت جسمانی نقشی در علاقهمندی افراد به یکدیگر داشت (والستر 'Walster' و همکاران، ۱۹۶۶). بهعلاوه، در تمرینهای نبعدی با افراد دیگر نیز اهمیت جذابیت جسمانی همچنان محفوظ ماند (ماتیس 'Mathes' ـ ۱۹۷۵). با این حال، وقتی انتخاب همسر مطرح است، بهتدریج از میزان اهمیت جذابیت جسمانی کاسته میشود (استروب 'Stroebe' و همکاران، ۱۹۷۱).
|
|
اهمیت جذابیت جسمانی منحصر به الگوهای عشق و ازدواج نیست. برای مثال، پسران و دختران جذاب (۵ یا ۶ ساله) بین همسالان خود محبوبیت بیشتری دارند تا کودکانی که از جذابیت کمتری برخوردار هستند (دیون 'Dion' و برشید 'Berschied' ، سال ۱۹۷۳). حتی بزرگسالان هم تحتتأثیر جذابیت کودکان قرار میگیرند. یک محقق از گروهی از زنان خواست تا شرح عمل پرخاشگرانهای را که از یک کودک ۷ ساله سر زده بود بخوانند. همراه این شرح، عکس یک کودک جذاب یا غیرجذاب نیز ارائه میشد. این زنان اظهار داشتند که کودکان جذاب کمتر از کودکان غیرجذاب ممکن است در آینده بهعمل پرخاشگرانه مشابهی دست بزنند (دیون، ۱۹۷۲).
|
|
چرا جذابیت جسمانی تا این اندازه مهم است؟ یکی از دلایل آن این است که افراد در ذهن خود طرحواره یا تصوری قالبی از شخص جذاب دارند و فکر میکنند که وی از مجموعه خصوصیات مطلوب دیگری نیز برخوردار است. مثلاً در یک تحقیق به آزمودنیهای زن و مرد عکسهای زن و مردانی را که در سالنامه یکی از دانشگاهها چاپ شده بود نشان دادند و از آنان خواستند که صاحبان عکسها را برحسب چند ویژگی شخصیت ارزیابی کنند. عکسها قبلاً به سه گروه خیلی جذاب، متوسط، و غیرجذاب تقسیم شده بود. آزمودنیها افراد جذاب را در مقایسه با افراد غیرجذاب آدمهائی حساستر، مهربانتر، جالبتر، قویتر، متوازنتر، اجتماعیتر، مردمآمیزتر، مهیجتر، از نظر جنسی گرمتر، و پاسخگوتر ارزیابی کردند. همینطور هم بهنظر آنان افراد جذاب از پایگاه اجتماعی والاتری برخوردار بودند، احتمال ازدواج آنها بیشتر بود، میتوانستند زناشوئی موفقتری داشته باشند، و افرادی بودند خوشبختتر از بقیه. تنها مورد استثنائی که این تصویر خواستنی را مخدوش میکرد این بود که بنا به ارزیابیها، افراد جذاب کمت از (اما نه در حد معنیدار) افراد غیرجذاب یا افرادی با جذابیت متوسط میتوانند پدران و مادران خوبی باشند (دیون، برشید، ووالستر، ۱۹۷۲).
|
|
این طرحواره یا تصور قالبی در جهت عکس نیز عمل میکند. به آزمودنیهای زن و مرد عکسها و توصیفات شخصیتی مربوط به دختران دانشجو ارائه گردید و از آنان خواسته شد که این دختران را از لحاظ جذابیت جسمانی ارزیابی کنند. هر چند عکسها و توصیفات دخترها بهصورت تصادفی ارائه شده بود، با این حال در ارزیابیها به توصیفهای شخصیتی خواستنی، جذابیت جسمانی بیشتری اختصاص داده شد تا به توصیفهای شخصیتی ناخواستنی (گراس 'Gross' و کرافنون 'Crafton' ، سال ۱۹۷۷). مطالعات دیگر نشان میدهد که مردم مقالههائی را که نویسنده آنها یک فرد جذاب معرفی شده، از نظر کیفیت در رده بالاتری قرار میدهند (لندی 'Landy' و سیگال 'Sigall' ، سال ۱۹۷۴) به همین سیاق، یک هیئت منصفه آزمایشی در برابر ارتکاب جرم مشابه، متهم غیرجذاب را در مقایسه با متهم جذاب به زندان طولانیتری محکوم میکند (لندی و آرونسون، ۱۹۶۹). همین محققان دریافتند که مردم برای کشتن یک فرد جذاب محکومیت سنگینتری قائل میشوند تا برای کشتن یک فرد غیرجذاب.
|
|
لیکن توان این تصور قالبی بیحد و حصر هم نیست. در یک تحقیق که در آن بهجای عکس، تعامل واقعی مطرح شده بود، آزمودنیها به همدست آزمایشگر در مواقعیکه بهصورت جذابتر ظاهر میشد بیشتر علاقه نشان میدادند تا مواقعیکه وی بهصورت غیرجذاب ظاهر میشد. اما در دو وضعیت مزبور ویژگیهای شخصیتی مطلوبی که آزمودنیها به وی نسبت میدادند فرقی نمیکرد. همچنین نکته دیگری که در این تحقیق آشکار شد این بود که وقتی یک متهم جذاب از جذابیت خود برای فریب دادن کسی استفاده میکرد محکومیتش سنگینتر از یک متهم غیرجذاب میشد (سیگال و اوستراو 'Ostrove' ، سال ۱۹۷۶). با این همه، بهطور کلی هر چه در نظر مردم زیبا است خوب هم هست و هر چه خوب است زیبا هم هست.
|
|
جالب اینکه این تصور قالبی از افرادی که جذابیت جسمانی دارند ممکن است رگههائی از حقیقت دربرداشته باشد. در یک تحقیق، عدهای دانشجوی مرد به مدت ۵ دقیقه، تلفنی با دانشجویان زن گفتگو کردند و بعد آن زنها را از لحاظ مهارتهای اجتماعی ارزیابی کردند. مشاهدهگران جداگانهای نیز همان زنها را از لحاظ جذابیت جسمانی ارزیابی نمودند. نتیجه نشان داد که هر چه زنی جذابتر بود تلفنکنندهها مهارتهای اجتماعی بیشتری به وی نسبت میدادند (گُلدمن 'Goldman' ولویس 'Lewis' ، سال ۱۹۷۷). توجه داشته باشید که ارزیابی مهارتها بهوسیله افرادی صورت گرفته بود که آن زنها با تصویر آنها را ندیده بودند و فقط تلفنی با آنها صحبت کرده بودند. تحقیقات دیگر نشان داده است که جذابیت جسمانی با خودپنداره مثبت (لرنر 'Lerner' و کارابنیک 'Karabenick' ، سال ۱۹۷۴)، سلامت روانی (آدامز 'Adams' ، سال ۱۹۸۱)، با جرأتورزی و اعتمادبهنفس (دیون و استاین 'Stein' ، سال ۱۹۷۸)، و با انواع گوناگون خصوصیات مثبت همبستگی دارد.
|
|
چرا باید چنین باشد؟ محتملترین تبیین ما این است که تصور قالبی چیزی 'خودکامبخش' است - نکتهای که قبلاً در بررسی کلی تصورهای قالبی مورد بحث ما بوده است. ممکن است مردم با افرادی که از جذابیت جسمانی برخوردار هستند. بهگونهای رفتار کنند که عزتنفس، اعتمادبهنفس، و مهارتهای اجتماعی چنین افرادی افزایش یابد. در واقع ممکن است این افراد سریعتر ترفیع یابند، از لحاظ شغلی بیشتر پیشرفت کنند، و نظایر آنها. امکان چنین وضعی در آزمایش هوشمندانهای نشان داده شده است. در این آزمایش، دانشجویان مرد به یک مکالمه تلفنی ۱۰ دقیقهای با یک دانشجوی زن که تصور میکردند از لحاظ جسمانی جذّاب یا غیرجذاب است، پرداختند. اطلاق صفت جذاب یا غیرجذاب به زن طرف مکالمه به شیوه تصادفی صورت میگرفت و هیچ ارتباطی با جذابیت واقعی آن زن نداشت. تجزیه و تحلیل این مکالمهها نشان داد که مردانی که تصور میکردند زن طرف مکالمه آنها جذاب است، رفتاری دوستانهتر، گرمتر و اجتماعیتر داشتند و در مکالمه بیشتر پیشقدم بودند تا مردانی که فکر میکردند زن طرف صحبت آنها از جذابیت کمتری برخوردار است (اسنایدر 'Snyder' ، تانکه 'Tanke' ، و برشید، ۱۹۷۷).
|
|
اما جالبترین یافته این تحقیق مربوط به ارزیابی داورانی بود که فقط به گفتگوی تلفنی زنان گوش میدادند و نمیدانستند که مردان طرف مکالمه زنها چه نظری درباره جذابیت این زنان دارند. از نظر این داوران، زنان دسته اول (که مردان طرف مکالمه، آنها را جذاب میپنداشتند) اجتماعیتر، متوازنتر، و شوخطبعتر از زنانی بودند که مردان طرف مکالمهشان انها را غیرجذاب میپنداشتند. شیوه مکالمه مردانی که به تصور خود با زنان جذاب یا غیرجذاب مکالمه میکردند. ظرف ده دقیقه مکالمه تلفنی یک تصور قالبی خودکامبخش بهوجود آورده بود! آیا برای نازیبایان نیز روزنه امیدی وجود دارد؟ در ادامه این بحث خواهیم دید که پاسخ این سؤال مثبت است.
|