|
|
|
اولتراسونوگرافى بررسى سريع و غير تهاجمى ساختمانهاى شکمى بهوسيله آن ميسر مىشود. مواجهه با تابش پرتوها وجود ندارد. نسبتاً ارزان است و دستگاه آن پر تابل مىباشد. تصاوير و تفسير آنها قوياً به مهارت معاينهکننده بستگى دارد. بهخصوص براى شناسائى اتساع مجراى صفراوى و سنگهاى کيسه صفرا (>۹۵%) ارزشمند است، اما براى سنگهاى داخل مجراى حساسيت بسيار کمترى (تقريباً ۶۰%) دارد. حساسترين ابزار شناسائى آسيت است. براى شناسائى تودههاى کبدى حساسيت متوسط دارد ولى براى افتراق ساختمانهاى توپر از کيستيک عالى است. در هدايت بيوپسىهاى سوزنى پرکوتانهٔ ضايعات مشکوک مفيد است. سونوگرافى داپلر در تعيين ميزان باز بودن و فلوى وريدى پورتال، هپاتيک، و شانتهاى پورتال، سيستميک مفيد است. تصويربردارى در حضور آسيت کيفيت بهترى دارد ولى در صورت وجود گازهاى رودهاى کيفيت بهشدت کاهش مىيابد. اولتراسونوگرافى اندوسکوپيک کمتر تحت تأثير گاز روده قرار مىگيرد و براى تعيين عمق تهاجم تومور از ديواره روده حساس مىباشد.
|
|
|
CT بهخصوص براى شناسائي، افتراق، و هدايت بيوپسى سوزنى پرکوتانه تودههاى شکمي، کيستها، و لنفادنوپاتى مفيد است. تصويربردارى بهسيله ماده حاجب رودهاى يا داخل وريدى انجام مىشود و تحت تأثير گاز روده قرار ندارد. براى شناسائى سنگ کيسه صفرا نسبت به اولتراسونوگرافى تا حدودى حساسيت کمترى دارد ولى براى کلدوکوليتيازيس حساسيت بيشترى دارد. مىتواند در افتراق اشکال خاص بيمارى کبدى منتشر (مانند ارتشاح چربي، و افزايش ذخاير آهن) مفيد باشد.
|
|
|
MRI حساسترين ابزار شناسائى تودهها و کيستهاى کبدى است. افتراق آسان همانژيومها را از ساير تومورهاى کبدى ممکن مىسازد. دقيقترين ابزار غير تهاجمى برآورد ميزان باز بودن وريد هپاتيک و پورت، و تهاجم عروقى بهوسيله تومور مىباشد. در مانيتورينگ ذخاير آهن و مس در کبد (مانند هموکروماتوز، بيمار ويلسون) مفيد است.
|
|
|
اسکن راديونوکلئيد با استفاده از ترکيبات نشاندار شده متعدد، روشهاى اسکن مختلف برآورد حساسيت ترشح صفراوى (اسکنهاى DISIDA, PIPIDA, HIDA)، تغييرات پارانشيمى (اسکن تکنسيوم - گوگرد - کولوئيد کبد / طحال) و روندهاى التهابى و نئوپلاستيک انتخابى (اسکن گاليوم) را ممکن مىسازد. HIDA و اسکنهاى مربوط بهخصوص براى برآورد ميزان باز بودن صفراوى و رد کلهسيستيت حاد در شرايطىکه اولتراسونوگرافى جنبه تشخيصى ندارد مفيد است. MRI ,CT و اسکنهاى کولوئيد براى شناسائى تومورهاى کبدى و متاستازها داراى حساسيت مشابه مىباشند. CT و ترکيب اسکنهاى کولوئيدى کبد و ريه براى شناسائى آبسههاى سابفرنيک راست (سوپراهپاتيک) حساس هستند.
|
|
|
کلانژيوگرافى حساسترين ابزار شناسائى سنگهاى مجارى صفراوي، تومورهاى صفراوي، کلانژيت اسکلروزان، کيستهاى کلدوک، فيستولها، و نشتها از مجارى صفراوى مىباشد. ممکن است با استفاده از آندوسکوپ (ترانس آمپولاري) يا پرکوتانه (ترانس هپاتيک) انجام شود. نمونهبردارى از صفرا و اپيتليوم مجارى را براى آناليز سيتولوژيک و کشت ميسر مىکند. قراردهى کاتتر درناژ صفراوى و ديلاتاسيون تنگى را ممکن مىکند. روش آندوسکوپيک (ERCP) ارزيابى مانومتريک اسفنکتر اودي، اسفنکتروتومي، و تخليه سنگ را ميسر مىسازد.
|
|
|
آنژيوگرافى دقيقترين وسيله تعيين فشار پورت و برآورد ميزان باز بودن و راستاى جريان خون در وريدهاى پورتال و هپاتيک مىباشد. براى شناسائى ضايعات عروق کوچک و تومورهاى هپاتيک (بهخصوص کارسينوم هپاتوساولار اوليه) بسيار حساس است. 'استاندارد طلائي' براى افتراق همانژيومها از تومورهاى توپر مىباشد. دقيقترين ابزار مطالعه آناتومى عروقى در آمادهسازى براى جراحى هپاتوبيليرى پيچيده (مانند شانت پورتال - سيستميک، و بازسازى صفراوي) و تعيين قابليت برداشت تومورهاى هپاتوبيليرى و پانکراس است. اطلاعات مشابه آناتوميک (ولى نه تعيين فشارهاى داخلى عروقي) را مىتوان اغلب بهوسيله تکنيکهاى وابسته به CT يا MRI بهصورت غيرتهاجمى بهدست آورد.
|