|
|
|
دورهٔ کمون هپاتيت E درحدود ۴ تا ۶ است.
|
|
|
از آنجا که تعداد ويروس هپاتيت E که از طريق مدفوع دفع مىشود، کمتر از ويروس هپاتيت A است، انتشار ثانويهٔ اين بيمارى نيز نادرتر مىباشد. اين ويروس از اواخر دورهٔ کمون تا يک
هفته بعد از شروع بيماري، از طريق مدفوع دفع مىگردد.
|
|
|
|
|
| تأثير سن، جنس، شغل و موقعيت اجتماعى
|
|
مطالعههاى سرواپيدميولوژى در مناطق بومى هپاتيت E حاکى از آن است که اين بيمارى در اصل در سنين بعد از دهسالگى رخ مىدهد. براى مثال، در يکى از نقاط هندوستان (پيون-Pune) شيوع پادتن
مثبت در دهه اول زندگي، کمتر از ۵% و در دهههاى سوم و چهارم، بالغ بر ۳۰ تا ۴۰% بوده است. در ضمن طى مطالعهاى در سومالي، ميزان بروز عفونت کودکان ۱۴ ساله ۵%، ۵ تا ۱۵ ساله ۱۳% و در سنين
بالاتر بالغ بر ۲۰% بوده و نسبت مرد به زن ۵/۱ گزارش گرديده است.
|
|
|
|
|
|
|
در مجموع، هرگاه در فصل بارندگي، در مناطقى که هپاتيت A شايع است در بين افراد بالغ، با اپيدمى هپاتيت ويروسى HBsAg منفى مواجه شديم، بايد احتمال همهگيرى ناشى از هپاتيت E را مدنظر داشته باشيم. چرا که تاکنون در اپيدمىهاى قبلى و ازجمله در اپيدمى بيمارى در کرمانشاه چنين روندى بارها تکرار شده است. براى مثال، در اواخر زمستان سال ۱۳۶۹ با بيماران جوان HBsAg منفى در بيمارستان سينا مواجه شديم که براساس تجربههاى قبلي، تصور مىکرديم از نوع B باشد، ولى با تکرار اين آزمايش در کرمانشاه و تهران و اطمينان از منفىبودن آن، احتمال وقوع اپيدمى هپاتيت E را در رأس ساير احتمالها قرار داديم.
|
|
به طور همزمان با همهگيرى بيمارى در کرمانشاه، بيش از يکصد مورد هم در فريدونشهر اصفهان، اتفاق افتاد که همان الگوى همهگيرى کرمانشاه را دارا بود، ولى بموقع گزارش نگرديد.
|
|
|
|
|
طبق گزارش کوتاهى که در شمارهٔ ۳۳۸ هفتهنامهٔ علمى لانست در مهرماه ۱۳۷۰ منتشر شده است، به طور همزمان با اپيدمى هپاتيت E در کرمانشاه، بزرگترين همهگيرى اين بيمارى در
کانپور (هندوستان) گزارش شد که موجب ابتلاء حدود ۷۹،۰۰۰ نفر از يک جمعيت دوميليون نفرى را فراهم کرده و تا بهار سال ۱۳۷۰ نيز ادامه داشته است. در ضمن همهگيرى بيمارى در فريدونشهر
اصفهان، حاکى از حضور فعال ويروس، نهتنها در غرب کشور بلکه در تمامى مناطق ايران مىباشد.
|
|
| وضعيت جهانى و منطقهاى بيمارى
|
|
اپيدمى هپاتيت E در آمريکا و غرب اروپا گزارش نشده است و موارد گزارش شده در بين افرادى بوده است که از مناطق بومى به اين کشورها مسافرت نموده بودند. اين بيمارى در مناطقى از جهان مانند آسيا، آفريقا، خاورميانه و آمريکاى مرکزى گزارش شده است و گرچه اولين همهگيرى بهطور کامل شناخته شدهٔ آن در سال ۵۶-۱۹۵۵ در دهلى (هندوستان) اتفاق افتاد، ولى در همهگيرىهاى ديگرى با همان ويژگىها در سىساله اخير در بسيارى از مناطق ديگر جهان، رخ داده است و آخرين اپيدمى آن در اواخر سال ۱۳۶۹ و اوايل سال ۱۳۷۰ هجرى شمسى در کرمانشاه بروز نمود که در واقع اولين همهگيرى اين بيمارى در کشور ايران به حساب مىآيد. اين بيمارى هم بصورت همهگير و هم تکگير تظاهر مىنمايد، ولى نوع همهگير آن بهتر مورد بررسى و شناسائى قرار گرفته است.
|
|
در آسيا، از غرب چين تا افغانستان و شبهجزيره هندوچين، برمه، تايلند، هندوستان، کشمير، نپال، پاکستان، جمهورىهاى آسيائى شوروى سابق در آسياى مرکزى و اندونزي، ژاپن و ايران، چندين همهگيرى در سىسال اخير رخ داده است.
|
|
در آفريقا نيز همهگيرىهائى از الجزاير، مصر، سودان، سومالى و اتيوپى گزارش شده است و اپيدمىهاى چندى نيز در آمريکاى مرکزى (مکزيکو) بهوقوع پيوسته است.
|
|
بيشتر اين همهگيرىها در ارتباط با آلودگى شديد آبهاى آشاميدنى با مدفوع انسان و حيوانها بوده است و بهطور معمول طى فصل بارندگى يا بعد از به راه افتادن سيل، به وقوع
پيوسته است و اگر نگاهى به سابقهٔ بارندگىهاى مکرر در زمستان سال ۱۳۶۹ بنمائيم، خواهيم ديد که همهگيرى بيمارى در کرمانشاه نيز در ارتباط با بارندگى باران و بهراه افتادن سيل
بوده است. طبق آمار موجود در سازمان آب کرمانشاه، دبى آب، در تاريخ ۲۳/۱۲/۶۹ يعنى حدود ۲ تا ۳ هفته قبل از اينکه اپيدمى بهاوج شدت خود برسد، حدود ۱۰برابر ماههاى قبل يعنى ۴۵،۸۵۶
مترمکعب در ثانيه، ثبت شده و از نظر فصلى بودن نيز مانند ساير کشورهاى جهان در فصل زمستان، رخ داده است. شايان ذکر است که اگرچه منشاء اين اپيدمىها آبهاى آلوده بوده است، ولى موارد
تکگير و حتى همهگيرىهائى که ارتباط واضحى با آب آلوده نداشته است نيز، گزارش شده است. مدت ادامهٔ همهگيرىها يکسان نمىباشد و از اين لحاظ تاکنون دو نوع همهگيرى شرح داده شده
است: يکى اپيدمىهاى کوتاهمدتى که حدود چند هفته بهطول مىانجامد و بهطور معمول به دنبال آلودگى گذراى آب، ايجاد مىشود؛ و ديگرى اپيدمىهاى بلندمدتى که به مدت چندين ماه،
ادامه يافته و طى آن انتقال فرد به فرد، بهطور مستقيم يا از طريق آلودگى محيط، رخ مىدهد و بيشتر در ارتباط با اردوگاههاى پرجمعيت آوارگان و نامطلوب بودن وضعيت بهداشتى آنان
بوده است.
|
|
|
هر چند همهگيرى بيمارى در عرض چند ماه در کرمانشاه، فروکش نموده و تا اوايل سال ۱۳۷۸ با همهگيرى ديگرى غير از اپيدمى کرمانشاه و اصفهان، مواجه نشدهايم، ولى هرگز نبايد منکر حضور بالقوه ويروس در منطقه باشيم و از انجام اقدامهاى زيربنائي، مانند مدرنيزه کردن سيستم آب و فاضلاب در مناطق مختلف کشور، غافل شويم.
|
|
به علت موجود نبودن کيتهاى تشخيصى هپاتيت E هنوز موفق به مطالعه سرواپيدميولوژى هپاتيت E در ايران و بخصوص کرمانشاه و اصفهان نگرديدهايم.
|