|
در کنار اديان مزديسني، زرواني، ميترائي، مانوى و کيش مزدک، مذاهب ديگرى نيز در ايران عرض اندام مىکردند که ريشهٔ سامى داشتند، از جمله دين قوم يهود.
|
|
قوم يهود در ايران در حدود دو هزار و هفتصد سال سابقه دارد. در حدود سال ۷۰۰ پيش از ميلاد، سالامانزارأ، پادشاه آشور دولت اسرائيل را که پايتخت آن شهر سامره بود منقرض کرد. در آن تاريخ دو دولت از بنى اسرائيل وجود داشت يکى موسوم به دولت يهودا که افراد آن از اعقاب حضرت داود و سليمان بودند و پايتخت آنان شهر اورشليم بود و ديگرى معروف به دولت اسرائيل که افراد آن از خانوادهٔ افرائيم فرزند حضرت يوسف بودند و پايتخت ايشان شهر سامره بود.
|
|
سالامانزار قريب ۶۰،۰۰۰ نفر از يهوديان تبعهٔ دولت اسرائيل را به اسارت گرفت و به اطراف بابل و ماد کوچانيد. از اين مهاجران و اسيران يهودي، عدهاى به طرف گيلان و دماوند رهسپار شده، در اين نواحى به واسطهٔ موقعيت و محل مناسب آن ساکن شدند. پس از تقريباً دويست سال، کورش کبير، اعلاميهٔ آزادى يهوديان را صادر کرده به آنها همهگونه مساعدتهاى سياسى و مالى نمود و آنان را براى آبادانى اورشليم و بيتالمقدس به کنعان فرستاد. عدهاى از يهوديان ايران، اصلاً از آن اعلاميه آگاهى حاصل نکردند و برخى هم که مطلع شدند بهواسطهٔ ريشهاى که دوانده بودند و صاحب آب و گل و احشام شده بودند از ايران بيرون نرفتند و بعدها بهتدريج به نواحى ديگر ايران رفتند و در آن شهرها ساکن و متوطن شدند. اکنون دهکدهٔ بزرگى در نزديکى دماوند واقع است که گيليارد (Gilyard) نام دارد و تپههاى آن، قبرستان دوهزار و پانصد سالهٔ يهوديان است. ايران قديم به مناسبت مجاورت با فلسطين همواره پناهگاه يهوديان بود. قوم يهود در زمان هخامنشيان، بهويژه در زمان خشايارشا از اهميت فوقالعادهاى برخوردار شد.
|
|
اسرائيليان از ۳۳۰۰ سال پيش تاکنون منتظر آمدن موعودشان هستند که بيايد و دنيا را پر از عدل و داد کند. يهوديان، موعود خود را ماشيح (Mashyah) مىنامند.
|
|
سخنانى در تلمود يافت مىشود که بهموجب آن با توبه و اعمال نيک مردم، ظهور ماشيح نزديک خواهد شد.
|
|
در تعليمات دينى دانشمندان يهود هيچ يک از موضوعات مربوط به جهان آينده، مانند اعتقاد به رستاخيز مردگان، داراى اهميت نيست. اعتقاد به قيامت يکى از اصول دين يهود است که انکار آن گناهى بس بزرگ محسوب مىشود. آنان بر اين باور هستند که مردگان در روز قيامت ذات قدوس متبارک، نزول اجلال خواهد فرمود و خواهند ديد.
|
|
در جهان آينده، ذات قدوس متبارک، نيکوکاران و بدکاران اسرائيل را داورى خواهد کرد، به نيکوکاران اجازه خواهد داد که داخل بهشت شوند و بدکاران را به دوزخ خواهد فرستاد. سپس بدکاران را از دوزخ بيرون کشيده در کنار بهشت خواهد نشاند و به ايشان خواهد گفت: 'ببينيد، اين مقام نيکوکاران است و هنوز مکان خالى در آن يافت مىشود، تا آنکه شما نگوئيد که اگر توبه مىکرديم بر ايمان جائى در بهشت و در ميان نيکوکاران نبود' . آنگاه نيکوکاران را از بهشت بيرون آورده آنها را به دوزخ خواهد برد و به ايشان خواهد گفت: 'ببينيد، اين جاى بدکاران است و هنوز مکان خالى در آن يافت مىشود، تا آنکه شما نگوئيد اگر ما گناه مىکرديم در دوزخ برايمان جائى نبود. ولى بدکاران سهم خود و سهم شما را در دوزخ وارث خواهند شد' . جهنم که در زبان يهود گهى نوم (Gehninnom) خوانده مىشود، داراى هفت طبقه است و هرچه انسان شريرتر و بدکارتر باشد به همان نسبت، جاى او در طبقه پائينترى خواهد بود. باغ عدن (Gan. Eden) يا بهشت که جايگاه لذت و شادمانى است نيز داراى هفت طبقه است که هفت دسته از نيکوکاران در آن سکنى خواهند گرفت که هر چه نيکوکارتر باشند، در طبقات بالاترى جاى خواهند داشت.
|
|
|
يهوديان در شبانهروز سه مرتبه نماز مىخوانند که آنها را نماز صبحگاه، نماز نيمروز و نماز شامگاه مىگويند.
|
|
هنگام نماز بدن و لباس بايد از هر گونه کثافت و پليدى پاک باشد. سپس دستها و صورت را بهعنوان وضو مىشويند و به طرف بيت هميقداش که بيتالمقدس است ايستاده با خضوع و خشوع شروع به خواندن نماز مىکنند.
|
|
علاوه بر عبادات و نمازهاى فردى و خصوصى که انسان بهوسيلهٔ آنها، حاجات خود را از خدا مىخواهد، نمازهاى جماعتى نيز هست که افراد موظف هستند در آنها شرکت جويند. نماز و دعا در صورتى مستجاب مىشود که در کنيسه خوانده شود. آنها بر اين باور هستند که وقتى ده نفر با هم نماز جماعت مىخوانند يا دور هم نشسته خود را با تحصيل تورات مشغول مىدارند، شخيناً که همان يهوه (خدا) است در ميان ايشان مسکن مىگزيند. به انداختن صيصيت يا طليت ( صيعيت (Siste) يا طليت (Telit) پارچهٔ سفيدى است بهشکل مريع مستطيل که در چهارگوشههاى آن نخهائى آويخته شد که بهطور مخصوص گره زده شده و آن را هنگام نماز صبح بر دوش مىاندازند. نوعى از آنرا که از طليت معمولى کوچکتر است صيصيت قاطان يا طليت کوچک مىگويند، همواره زير پيراهن مىپوشند.) بر دوش بهخصوص در نماز صبح و بستن تفيلين (Tephilin) به دستها و پيشانى خود اعتقاد دارند.
|
|
مردان با گذاشتن کلاه بر سر و زنان با پوشانيدن موى سر خود به نماز مىايستند هنگان نماز خواندن دستها را روى سينه گذاشته با خدا راز و نياز مىکنند.
|
|
اصول سيزدهگانه دين يهود:
|
- اينک من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ خداوند تبارک و تعالى خالق و رهبر جميع مخلوقات است و او به تنهائى همه مخلوقات را بهوجود آورده و خواهد آورد و همواره حاضر و ناظر است.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ خداوند متعال يگانه است. و هيچ واحدى مانند او يکتا نيست و او بهتنهائى خداى ما است. بوده و هست و خواهد بود.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ خداوند بزرگ متبارک جسم نيست و هيچ نوع جسم مادى براى او متصور نيست و هيچگونه شبه و مانندى براى او نمىتوان تصور کرد.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ خداوند تبارک و تعالى اولين و آخرين است و مقدم بر تمام متقدمين است.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ فقط بايد او را عبادت کرد. و جز او هيچچيز سزاوار عبادت نيست.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ همه گفتار انبياء بر حق است.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ نبوت حضرت موسى کليماله بر حق است و او سرور جميع انبياء قبل از او و بعد از او مىباشد.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ تمام مندرجات تورات که هماکنون در دسترس ما است آن توراتى است که از جانب الله بهوسيلهٔ حضرت موسى به ما اعطا شده است.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ اين تورات هيچگاه تغيير نيافته و نمىپذيرد و ديگر قوانينى غير از آن از جانب خدا نازل نمىشود.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ خداوند متبارک و تعالى انديشههاى همه انسانها را مىداند و کارهاى آنها را مىبيند همانطورىکه گفته شده است خداوند خالق قلوب آنها است و اعمال آنها را از ابتداء مىداند.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ خداوند تبارک و تعالى به شريران مکافات عمل بد و به صالحان پاداش کار نيک آنان را مىدهد.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ ناجى موعود ظهور خواهد کرد و هر چند که به تأخير افتد با وجود همه اينها من منتظر او تا هنگام ظهور او خواهم بود.
|
|
- من با ايمان کامل ايمان دارم که؛ به هنگامى که رضاى خداوند تعلق گيرد مردگان زنده خواهند شد. نام خداوند از ازل تا ابد و هميشه متبارک باد خداوندا نجات تو را دارم من منتظر نجات از جانب خداوند هستم. دو مرتبه.
|
|
روزه در دين يهود:
|
اولين روزه را در دين يهود حضرت موسى مىگيرد که در کوه طور چهل شبانهروز بدون خوراک و آب با يهوه (خدا) به مشورت مىنشيند و ده فرمان را بر روى دو لوح سنگى مىنويسد و پائين مىآورد. در تورات براى روزه گرفتن دستورى صريح وجود ندارد و ماه يا هفتهٔ معينى براى روزه تعيين نشده است، ولى پس از تبعيد، فرقههاى يهود دربارهٔ صوم، آداب و رسوم خاصى را اجرا مىکردند، و بهتدريج سه نوع روزه در سال معمول گشت:
|
|
- روزهٔ يومکيپور (Kipur) - که روزهٔ بزرگ ناميده مىشود روزى است که حضرت موسى از کوه طور برگشته است. يک روز به يوم کيپور مانده، مردان يک خروس و زنان يک مرغ ذبح کرده بين فقرا تقسيم مىکنند و همان روز به زيارت قبور رفته به فقرا صدقه مىدهند. قبل از غروب همان روز شام مىخورند و تا بعد از غروب روز بعد روزه مىگيرند، يعنى تا شش ساعت و بيست و پنج دقيقه بعد از ظهر يوم کيپور.
|
|
در اين مدت روزهدارى هيچکارى ولو پختن غذا و نظافت به غير از خواندن تورات و دعاى مرسوم (Sedour) انجام نمىدهند و به هيچ نحو به آتش دست نمىزنند، بهاستثناى چند ساعت خواب، تمام اوقات خود را در کنيسا مىمانند و دعاى سدور مىخوانند. وقت اين روزه دهم الول (Eloul) است که در بعضى اوقات برابر است با چهاردهم مهر (ده روز کمتر يا ده روز بيشتر). اين روزه هيچوقت با روزهاى يکشنبه، چهارشنبه و جمعه مصادف نمىشود و يهوديان طورى ترتيب مىدهند که روزهٔ يوم کيپور غير از اين سه روز باشد.
|
|
- روزه پوريم (Purim) - که روز سيزدهم آذر است برابر پانزدهم اسفند. در اين روز انجام هيچکارى به غير از مبطلات روزه ممنوع نيست. اهميت اين روزهٔ مانند روزهٔ يوم کيپور نيست.
|
|
- روزهٔ حضرت زکريا - که در روز نهم آب برابر نهم ذيعقده است. يهوديان روزهاى اول تا هشتم آب را براى شهادت حضرت زکريا تقريباً به نوعى عزادار هستند. در اين مدت بههيچ نحو گوشت نمىخورند، عروسى و جشنى برپا نمىکنند. روز هشتم به زيارت قبور اموات رفته به مستمندان کمک مىکنند و به آنها اعانه مىدهند و قبل از غروب روز هشتم شام مىخورند تا غروب روز نهم روزه مىگيرند. اين روزه واجب است.
|