امتروپى (Emmetropia) به معنى فقدان عيب انکسارى و آمتروپى (Ametropia) به معنى وجود عيب انکسارى است.
پيرچشمى (presbyopia)
کاهش قدرت تطابق که با افزايش سن براى تمامى افراد عارض مىشود، پيرچشمى نام دارد (جدول تطابق). فردى با چشمهاى امتروپ در سن ۴۶-۴۴ سالگى بهتدريج توانائى خواندن حروف ريز يا تمايز اشياء ريز نزديک به هم را از دست مىدهد. اين حالت در روشنائى اندک، اوايل صبح و هنگام خستگي، تشديد مىيابد. بسيارى از اين افراد از احساس خوابآلودگى حين مطالعه شکايت دارند. پيرچشمى تا ۵۵ سالگى افزايش مىيابد و سپس بدون تغيير، پايدار مىماند. پيرچشمى با استفاده از عدسىهاى کروى محدب اصلاح مىشود.
جدول تطابق
(Mean Accommodation (Diopters
(Age (Years
13.8
8
9.9
25
7.3
35
5.8
40
3.6
45
1.9
50
1.3
55
نزديکبينى (Myopia)
اگر تصوير اشياء دوردست، در چشم بدون تطابق، در جلوى شبکيه متمرکز شود، چشم نزديکبين است (شکل عيوب انکسارى کروى). دو نوع نزديکبينى وجود دارد: ۱. محورى که در آن محور قدامى خلفى چشم درازتر از حد متوسط است و به ازاء يک ميلىمتر افزايش طول محور، چشم حدود ۳ ديوپتر نزديکبين خواهد شد. ۲. انکسارى (انحنائي) که عناصر منکسرکنندهٔ چشم، منکسرکنندهتر از معمول هستند.
هنگامى که فاصلهٔ شيء تا چشم از ۶ متر کمتر شود، تصوير به شبکيه نزديکتر و بالتبع واضحتر مىشود. نقطهاى که شيء با رسيدن به آن، تصوير واضحترى بر روى شبکيه ايجاد نمايد، 'نقطه دور؛ Far point' ناميده مىشود. با محاسبهٔ معکوس نقطهٔ دور، ميزان نزديکبينى را مىتوان تخمين زد. بهطور مثال نقطهٔ دور ۲۵/۰ متر نشاندهندهٔ نياز به عدسى مقعر ۴ ديوپتر، جهت اصلاح ديد دور است. فرد نزديکبين اين مزيت را دارد که حتى در سنين پيرچشمي، مىتواند کتاب را در نقطهٔ دور خود، بدون استفاده از عينک مطالعه نمايد. درجات بالاى نزديکبيني، موجب افزايش حساسيت فرد به تغييرات دژنراتيو شبکيه، از جمله دکولمان شبکيه مىگردد. براى اصلاح تصوير در نزديکبينى از عدسىهاى کروى مقعر استفاده مىشود.
دوربينى (Hyperopia (hypermetropia
حالتى است که در آن چشم بدون تطابق، تصوير را در خلف شبکيه متمرکز مىکند (شکل -
عیوب انکسارى کروى ) که ممکن است ناشى از کاهش طول محور چشم (دوربينى محوري) مثلاً در انواع خاصى از اختلالات مادرزادي، يا بهعلت کاهش قدرت انکسارى (دوبينى انکساري) مثلاً در آفاکى باشد. تصور غلط شايعى در ميان افراد عامى مبنى بر اين باور وجود دارد که پيرچشمى يک نوع دوربينى است و فرد که اشياء دور را خوب مىبيند، دوربين است. يک فرد جوان دوربين با انجام تطابق بيش از حد، مىتواند تصوير واضحى از يک شيء در شبکيه ايجاد نمايد. اين تلاش اضافى ممکن است موجب خستگى چشم بهويژه در کارهاى نزديک شود. در فرد دوربين مشاهدهٔ اجسام نزديک نسبت به مشاهدهٔ اجسام دور به تطابق بيشترى نياز دارد؛ بنابراين با افزايش سن و کاهش قدرت تطابق، ابتدا در ديد نزديک و سپس در ديد دور دچار اشکال مىشود.
حالتى از دوربينى که توسط روند تطابق اصلاحپذير نمىباشد، دوربينى آشکار ناميده مىشود. اين نوع دوربينى از علل شايع آمبليوپى در کودکان است و مىتواند دوطرفه باشد. يک ارتباط رفلکسى بين تطابق و تقارب در دو چشم وجود دارد، بنابراين دوربينى از علل شايع ازوتروپى و آمبليوپى تکچشمى مىباشد.
به درجهاى از دوربينى که بهوسيلهٔ تطابق مىتوان بر آن غلبه نمود، دوربينى مخفى اطلاق مىشود. مجموع دوربينى آشکار و مخفى را مىتوان از طريق تعيين وضعيت انکسارى بعد از چکاندن قطرهٔ فلجکنندهٔ تطابق، تعيين نمود. اين عمل بهويژه در بيماران جوانى که از خستگى چشم هنگام مطالعه شکايت دارند در افراد مبتلا به ازوتروپى بسيار مهم است.
به ياد داشته باشيد که فرد دوربينى که در جوانى اشياء دور و نزديک را به کمک تطابق بهخوبى مىديده، با عارض شدن پيرچشمي، در سن پائينترى نسبت به افراد سالم در کارهاى نزديک دچار مشکل مىشود و در نهايت در ديد دور نيز دچار تارى شده، نياز به عينکهائى براى ديد نزديک و دور پيدا مىکند.
آستيگماتيسم (Astigmatism)
در اين حالت چشم تصويرى با نقاط يا خطوط کانونى متعدد ايجاد مىکند. آستيگماتيسم به دو گروه تقسيم مىشود.
آستيگماتيسم منظم
آستيگماتيسم منظم (Fogul, A): داراى ۲ نصفالنهار اصلى است که قدرت و جهت آنها در طول دهانهٔ مردمک ثابت است، اين امر منجر به پيدايش دو خط کانونى مىشود. آستيگماتيسم را برحسب وضعيت دو خط کانونى نسبت به شبکيه نيز مىتوان تقسيم نمود (شکل انواع آستيگماتيسم منظم که توسط وضعيت دو خط کانونى نسبت به شبکيه مشخص مىشود). به آستيگماتيسم منظمى که دو نصفالنهار اصلى آن در محدودهٔ ۲۰ درجه افقى و عمودى قرار ندارد، آستيگماتيسم مايل (Oblique A) اطلاق مىشود.
اگر دو نصفالنهار اصلى بر هم عمود باشند و محور آنها در محدودهٔ ۲۰ درجه افقى و عمودى قرار داشته باشد مىتوان آستيگماتيسم را به دو گروه تقسيم نمود:
۱. آستيگماتيسم با قاعده (With the rule) که در جوانان شايعتر است و حداکثر قدرت انکسارى در نصفالنهار عمودى قرار دارد.
۲. آستيگماتيسم برخلاف قاعده (Against the rule) که در افراد مسن شايعتر است و حداکثر قدرت انکسارى در نصفالنهار افقى قرار دارد (شکل انواع آستيگماتيسم منظم که توسط وضعيت دو خط کانونى نسبت به شبکيه مشخص مىشود).
آستيگماتيسم نامنظم
آستيگماتيسم نامنظم در اين حالت، قدرت يا جهت نصفالنهارهاى اصلى در طول دهانهٔ مردمک تغيير مىيابد.
علت معمول آستيگماتيسم، وجود ناهنجارىهائى در شکل قرنيه است. عدسى نيز ممکن است دخيل باشد. آستيگماتيسم ناشى از عدسى را آستيگماتيسم باقيمانده مىنامند؛ زيرا برخلاف آستيگماتيسم قرنيهاى توسط لنز تماسى کروى سخت اصلاح نمىشود. عيوب آستيگماتيک را مىتوان با عدسىهاى استوانهاي، معمولاً بههمراه عدسىهاى کروى اصلاح نمود. چون مغز انسان قادر به سازگارى با تحريف بينائى ناشى از آستيگماتيسم اصلاح نشده مىباشد، عينکى که اين عيب را اصلاح مىکند، ممکن است بهطور موقتى موجب تحرف و بهويژه کج شدن تصوير گردد.