بيش از ۶۰ سال است که مطالعههاى وسيعى در زمينه بيمارى کرون در حال انجام است و در زمينههاى اپيدميولوژي، پاتوژنز و درمان پيشرفتهائى حاصل گرديده است. مطالعههاى متعددى
که در پنجاه سال گذشته انجام شده است، همه بر اين نکته تأکيد دارند که شيوع بيمارى کرون در سالهاى اخير رو به افزايش بوده است. اين در حالى است که شيوع کوليت اولسروز کاهش يافته و يا
تفاوت فاحشى با گذشته نداشته است. طبق آمار منتشر شده از انگلستان، شيوع اين بيمارى در سال ۱۹۳۰، ۱۸/۰ در صد هزار نفر بوده است که اين رقم در سالهاى ۸۷-۱۹۶۸ به ۳/۸ در صد هزار نفر رسيده
است. بررسىهاى بهعمل آمده در سال ۱۹۹۳ شيوع اين بيمارى را ۶/۱۶ در صد هزار نفر گزارش کرده است. بيمارى کرون به طور معمول در افراد جوان بيش از ساير سنين مشاهده مىشود، گرچه ممکن
است يک اوج در سنين ۸۰ سالگى هم ديده شود. اين بيمارى در زن و مرد يکسان وجود دارد؛ با اين تفاوت جزئى که بعد از سن شصت سالگى نسبت زن به مرد به تقريب برابر مىگردد. اين بيمارى در قوم
يهود بيش از ساير اقوام است و شيوع آن نزد کليمىهائى که در منطقه مديترانه ساکن هستند و يا از نژاد اشکانازى مىباشند، بيش از ساير کليمىها است.
|
|
|
|
مطالعههائى که بر روى دوقلوهاى تکتخمکى و افراد خانوادهٔ مبتلايان به بيمارى کرون انجام گرفته است، نشان مىدهد که عوامل ژنتيکى مىتوانند در ايجاد بيمارى نقش داشته باشند، ولى پژوهشگران تا به حال نتوانستهاند بهطور مشخص يک ژن را مسؤول ايجاد بيمارى بدانند. از آنجا که علت اين بيمارى مشخص نيست و عوامل متعددى دخالت دارند تا شرايط لازم براى تظاهر بيمارى فراهم شود، بهنظر مىرسد نه تنها يک ژن بلکه چندين ژن به همراه عوامل محيطى در اين بيمارى نقش دارند. دخالت عوامل ژنتيک در بيمارى کرون بيش از بيمارى کوليت اولسروز است و مطالعههاى انجام شده در آمريکا و اروپا نشان داده است که کروموزمهاى ۱۶، ۱۲، ۳، و ۷ بيش از ساير کروموزمها حاوى ژن مسؤول هستند.
|
|
بررسىهاى انجام يافته بر روى افراد خانواده نشان مىدهد که ميزان شيوع اين بيمارى در ميان برادران و خواهران ۱۷ تا ۳۵برابر بيش از ساير افراد جامعه است. مطالعهٔ دوقلوهاى تکتخمکى نشان مىدهد که از ۱۸ دوقلوى مورد مطالعه ۸ مورد بيمارى کرون داشتهاند که بهمراتب بيش از بيمارى کوليت اولسروز است. ابتلاء افراد خانواده به بيمارى کرون بهشدت مطرح است و بيشترين شيوع در دوقلوهاى تکتخمکى است که ۵۰% آنها همزمان دچار بيمارى شدهاند. اين نسبت با درجههاى کمترى در ساير افراد و بستگان بيماران مشاهده مىشود.
|
|
تعيين نقش ژن و نوع آن در ايجاد بيمارى التهابى روده از جمله بيمارى کرون، بررسىهاى متعددى را نياز دارد. در طول دههٔ گذشته مطالعههاى زيادى در اين زمينه انجام گرفته است. در
اين رابطه معتقد هستند که بيشتر عواملى که در پاتوژنزى اين بيمارى نقش دارند توسط ژن ايجاد و کنترل مىشود که از جمله مىتوان به ترشح غيرطبيعى مادهٔ مخاطي، افزايش نفوذپذيرى
پادگن به داخل مخاط، ساختمان مولکولى گليکوپروتئين و مسأله چسبندگى مولکولى و گيرندههاى سيتوکينها اشاره نمود. اميد مىرود که با گسترش اين پژوهشها ضمن شناسائى ژن عامل،
تشخيص و درمان قطعى اين بيمارى امکانپذير گردد.
|
|
|
مطالعههائى که بر روى جمعيتهاى مهاجر به کشورهاى مختلف از جمله اروپا، کانادا، آمريکا و اسرائيل انجام گرفته، نشان مىدهد که شيوع بيمارى کرون در مناطق جديد همواره رو به افزايش بوده است. اين يافته نشان مىدهد که عوامل محيطى در افزايش شيوع بيمارى کرون تأثير دارد. علاوه بر آن، ميزان شيوع اين بيمارى در شهرها بيش از روستاها مىباشد که در موارد کوليت اولسروز تفاوت چندانى وجود نداشته است. در اين راستا، مطالعههائى که در آمريکا انجام گرفتهاند، نشان مىدهند شيوع اين بيمارى در شمال اين کشور بيش از مناطق جنوبى است. ولى بايد دانست که جمعيت ناحيهٔ شمال بيش از جنوب است و نبايد فراموش کرد که عوامل محيطى از جمله بيمارىهاى واگيردار در مناطق پرجمعيت ممکن است شيوع بيشترى داشته باشد.
|
|
نظريهٔ تماس جدار روده با مواد گوناگون موجب شده است که مسالهٔ رژيم غذائى را در جمعيتهاى مختلف مورد مطالعه قرار دهند. مطالعه بر روى مادرانى که فرزندان آنها دچار بيمارى کرون هستند، نشان داد که اين مادران در زمان باردارى دچار کمبودهائى از نظر ويتامينها و مواد ضرورى ديگر بودهاند. مطالعههاى گسترده در مورد رژيم غذائى نتايج ضد و نقيضى به همراه داشته است. برخى مصرف بيش از حد شکرهاى مصنوعى و مصرف کم سبزىها و ميوهها را مؤثر مىدانند.
|
|
مطالعههائى که در مورد همسران بيماران کرونى و خواهران و برادران آنها انجام شده نشان مىدهد که جدا از مسأله ژن که به طور قوى زمينه را براى ابتلاء به بيمارى کرون آماده مىسازد، عواملى محيطى نيز در اين رابطه نقش دارند. مطالعه بر روى جمعيتهاى مهاجر و عدم ايجاد کوليت در موشهاى استريل که زمينهٔ ژنتيکى دارند نشان مىدهد که نمىتوان نقش عوامل محيطى را ناديده گرفت.
|
|
آنچه که در مورد عوامل محيطى قابل ذکر است، مصرف سيگار، عدم رعايت بهداشت فردي، مصرف شکرهاى مصنوعي، کاهش مصرف سبزىها و ميوهها، عفونتهاى اطراف مقعد، مصرف پادزيست و
داروهاى ضدالتهابى غيراستروئيدى و مصرف قرصهاى خوراکى پيشگيرى از باردارى مىباشد که دانشمندان آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند. در مورد مصرف سيگار مطالعهها نشان
دادهاند که خطر ابتلاء به بيمارى کرون را ۲ تا ۵ برابر افزايش مىدهد که اين ميزان برعکس نقش سيگار در کوليت اولسروز است. در مطالعهاى ديگر نشان داده شد که قطع مصرف سيگار به ميزان
۴۰% در کاهش عود بيمارى مؤثر بوده است. مصرف قرصهاى پيشگيرى از باردارى آنطور که در برخى از مطالعهها آمده است، ميزان ابتلاء به بيمارى کرون را به ميزان ۱/۵ برابر افزايش مىدهد.
اين يافته در ساير مطالعهها تائيد نشده است.
|