پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
تفاوت جامعه روستائی و جامعه شهری از لحاظ روابط اجتماعی (۳)
در جامعه شهرى همه چيز در حال تغيير و دگرگونى است و پذيرش امر تازه و نوپذيرى و استقبال از تجدد و پيشرفت زياد است. شهرنشين همواره جوياى چيزهاى تازه است و هر تازگى بيشتر بهدليل تازه بودن آن مورد پسند واقع مىشود (۱). |
(۱) . مندراس، هانرى، مبانى جامعهشناسى. ترجمه باقر پرهام، تهران، اميرکبير، صفحهٔ ۲۳۲. |
در جامعه روستائى پايگاه و نقشهاى اجتماعى افراد از هم متمايز نيستند، مثلاً در يک دهکده معلم هر وقت و در هر جا ديده مىشود، مردم او را بهعنوان يک معلم مىشناسد و هميشه او را با نام معلم و يا مدير مىخوانند نه با اسم شخصى او و رفتار آنها با او چه در محيط مدرسه و چه در خارج از آن همواره يکسان است. معلم همان پايگاهى که در مدرسه دارا است در خارج از آن محيط نيز دارا خواهد بود. |
در شهر نقشهاى اجتماعى و موقعيتهاى اجتماعى افراد از هم متمايز است. رفتارى که افراد نسبت به استاد دانشگاه در محيط کار و خارج از آن ابزار مىدارند، تفاوت مىکند. |
در دانشگاه و محيط کار، دانشجو براى ملاقات با استاد بايد قبلاً وقت بگيرد، ولى در خارج از محيط کار استاد بايد مثلاً در دکان نانوائى منتظر بماند تا نان بخرد. |
يکى از ويژگىهاى اجتماعى روستائى مهماننوازى است. از آنجا که در روستاها مهمانخانه يا محلى براى بيتوته کردن وجود ندارد، مردم در جريان آمد و رفت به روستا ناچار مىشوند به خانههاى روستائيان پناه بياورند. بنابراين به اقتضاء شرايط خاص اجتماعى مهماننوازى ضرورت پيدا مىکند و بهتدريج بهصورت يکى از هنجارهاى اجتماعى درمىآيد (۲). |
(۲) . اگبرن و نيمکف، زمينه جامعهشناسى. ترجمه و اقتباس ا.ح. آريانپور، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲، صفحهٔ ۱۸۳، اميرکبير، صفحهٔ ۲۱۸. |
پديده مهماننوازى در ميان عشاير ايران و در دهکدههاى دوردست که راههاى صعبالعبور و دشوار وجود دارد، ارزش ديرين خود را همچنان حفظ کرده است، ليکن آن دسته از روستاها که در روند تحولات اجتماعى ارتباط آنها با شهر بيشتر شده است، رسم مهماننوازى تا حدودى اهميت ديرين خود را از دست داده است و تقريباً نوعى رفتار حسابگرانه و منطقى در ميان مردم روستا پديدار مىشود. |
در روستا مردم زودتر از مردم شهر ازدواج مىکنند و ازدواج رواج و عموميت بيشترى دارد، دايره همسرگزينى محدود است و بسيارى از ازدواجها از نوع درون گروهى يا خويش همسرى يعنى ازدواجهائى است که ميان خويشاوندان و افراد همطايفه و هممحلى صورت مىگيرد. در شهر ازدواجها به نسبت ديررستر است و بهعلت تماس و ارتباط روزافزون ميان زن و مرد در محيطهاى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى و مکانهاى جمعى ديگر نوع ازدواج بيشتر برون گروهى است. |
منابع معيشت در روستا محدود است. چنانچه زراعت، دامدارى و در مواردى باغدارى يا صنايع دستى الگوى اساسى معيشت در ده را تشکيل مىدهد. حال آنکه در شهر منابع معيشت متنوع است و شهرنشين از طريق فعاليتهاى بىشمارى مىتواند زندگى خود را تأمين کند. |
رفتار روستائى از نوع نخستين، ساده و در عين حال خشن است و همواره در رفتار و گفتار او نوعى خشونت و زورمندى احساس مىشود و خود روستائى نيز از ديگران انتظار همين رفتار را دارد. |
ابنخلدون عقيده دارد که در جامعه شهرى خردمندى و تدبير بيش از زورمندى بهکار مىآيد و به قول پارتو روباهان بر شيران پيشى مىگيرنند. اما گاهى نيز شيران پيش مىتازند و با نيروى واقعى خود روباهان فريبکار را پس مىزنند و جامعه را منقلب مىکنند (۳). نظام ارزشهاى اجتماعى را فرو مىريزند و اساس ارزشهاى اجتماعى و هنجارهاى جديدى را پديد مىآورند. |
(۳) . آريانپور، اميرحسين. ابنخلدون پيشاهنگ جامعهشناسى. سال ۱۳۵۷، صفحهٔ ۴۰. |
شهر و ده هر کدام زمانى خاص خود دارند. زمان در روستا کند گذر و دراز مدت به نظر مىرسد و روستائى همواره به حرکت کند و بطئى و دوام و ثبات و استمرار عادت کرده است. در شهر گذر زمان سريعتر مىنمايد و شتابزدگى از ويژگىهاى زندگى شهرى است. زمان فراغت شهريان و روستائيان با هم فرق مىکند. در روستا زمان فراغت و بيکارى به اقتضاء طبيعت کار کشاورزى فصل زمستان است، زيرا در اين فصل بر اثر عوامل طبيعى مانند سرما و يخبندان زراعت تقريباً متوقف است و تراکم کار به حداقل مىرسد و حال آنکه زمان فراغت شهريان بيشتر تابستان است و اغلب در اين فصل به سياحت، گردش و تفريح مىپردازند. |
تفاوت ديگر شهر و روستا مربوط به فضاى کار و فراغت است. در شهر فضاى کار و فراغت از هم جدا است. در روستا کار و تفريح ممکن است با هم انجام گيرد. در پارهاى از روستاهاى جنوب به هنگام چيدن خرما، روستائيان، بهطور جمعى آواز مخصوص 'خرماچينى' را مىخوانند و ضمن انجام کار تفريح و شادى مىکنند. در شمال ايران اين پديده به هنگام برنجکارى، نشاکارى و درو برنح معمول است. آوازهاى جمعى به هنگام کار نه تنها خستگى را از تن مىزدايد بلکه در پيشرفت و سرعت کار تا حد زيادى مؤثر است. به هنگام برداشت محصول و خرمنکوبى رسم است که آوازخوانان و ساززنان دورهگرد، يا مداحان، سر خرمنها حضور مىيابند، مدح مىگويند و ساز و دهل مىزنند، آواز مىخوانند و بدينوسيله کار را براى کشاورزان توأم با تفريح، مطلوب و نشاطآور مىسازد و مقدارى از محصول را بهنام 'سرخرمنى' بهعنوان پاداش دريافت مىدارند. |
اکنون اجتماعات روستائى دستخوش تغييرات و دگرگونىهاى شديدى قرار گرفته است، اين دگرگونىها بر اثر مهاجرت روستائيان به شهر در سالهاى پس از تحولات اجتماعى اخير ايران افزايش يافته است که شناخت ويژگىهاى آن مطالعات جديدى را ايجاب مىنمايد. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست