|
در بخش عمدهاى از بازىهاى سنتى و عاميانه، کلام آهنگين و شعر، نقش اصلى دارد. در اين ترانهها، مضمون بسيار متنوع و زمينههاى آن وسيع مىباشد.
|
|
در ترکيب آرايش افراد در طرفين بازى، در بازىهاى گروهى، ترانه نقش رابط را ايفاء مىکند. برخى بازىها نيز جنبهٔ نمايش دارند که بيشتر در بين زنان و در ميهمانىهاى خانوادگى اجراء مىشود.
|
|
برخى ترانههاى بازى، مربوط به بازىهاى لفظى است که بر تکرار يک حرف يا قرينهسازى و تکرار يک واژه يا اسم در ساختار کلمه يا جمله قرار دارد، که با تکرار بىوقفه، گوينده دچار اشتباه مىشود و جمله يا کلمه شکل خندهدارى پيدا مىکند.
|
|
از ديگر ترانههاى بازى، ترانههاى برشمردنى است. در اين ترانهها، کمّيتها موضوع و مضمون قرار مىگيرند؛ مانند:
|
|
يک و دو و سه
|
زنگ مدرسه
|
چار و پنج و شش
|
ناظم بيا پيش
|
هفت و هشت و نه
|
يک قدم جلو.
|
|
|
در فارس، برشمردنىها را 'واگو بازى' مىنامند.
|
|
چيستانها و معماها، زمينهٔ ديگرى براى ترانههاى بازى بهشمار مىروند. اين زمينه از ديرباز در شعر فارسى وجود داشته و يکى از فنون آن محسوب مىشده است و طبيعى است که از هنر عامه اخذ شده است. در اين صنعت، شاعران بزرگى چون امير معزّى، منوچهرى، خاقانى و ديگران طبعآزمائى کردهاند. (ترانه و ترانهسرائى در ايران)
|
|
|
نمونهٔ بازىهاى لفظى (کرمان)
|
|
امشب شب سهشنبهى
|
فردا شبم سهشنبهى
|
پسصبا شبم سهشنبهى
|
ئى سه سه شب
|
او سه سه شب
|
سهشنبهى.
|
اوستا: زن اومد
|
شاگردها: کدوم زن
|
اوستا: همون زن که خر سوار شد
|
شاگردها: کدوم خر؟
|
اوستا: همون خر که آبو خورده
|
شاگردها: کدوم آب؟
|
|
|
(کتاب کوچه. ج ۱، صص ۱۵ ـ ۱۶
) |
|
- ترانه 'اشتر به چراست در بلندى' :
|
اشتر به چراست در بلندى.
|
کلهش به مثال کلهقندى.
|
گوشش به مثال باد بزند و کلهقندى.
|
ابروش به مثال تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
چشماش به مثال دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
دماغش به مثال دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
دهنش به مثال غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
دندونش به مثال خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
سينهش به مثال لختهسنگ و خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
شکمش به مثال طبل جنگ و لختهسنگ و خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
پاهاش به مثال چارپايند و طبل جنگ و لختهسنگ و خاکنند و غاز غلند و دود کشند و دور بينند و تير کمند و باد بزند و کلهقندى.
|
|
|
(نوشتههاى پراکنده)
|
|
- 'واگوبازى' در فارس:
|
در گرمسيرات فارس روايت 'اشتر به چراست در بلندى' (با اندک تفاوتهائى نسبت به متن ضبطشدهٔ صادق هدايت) و نيز ترانهاى با همين ساختار در مورد 'مار' و اعضاء بدن و رفتارهاى او به نام 'اين مار چو گر به هوفه داره' و همچنين ترانهٔ زيبائى دربارهٔ 'مخ = درخت خرما' جزء واگوها آمدهاند.
|
|
اين مخ بلند سر به آسمون بى
|
آسمون بى
|
بارش (ثمر) شکرى ز زعفرون بى
|
زعفرون بىآسمون بى
|
قند و عسلى چکون [چکون] (چکان) بى
|
چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى
|
حب نباتن (نبات است) که از جِنون بى،
|
جنون (جنان، بهشت) بى، چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى
|
جنسش کبکابن، (نوعى خرماى درشت) مَزَش شاهون بى
|
شاهون بى، جِنون بى، چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى
|
دارش (قد، تنه) الى (به فتح اول و کسر دوم: آشکار، هويدا
) اگر رمون بى
|
رمون بى، شاهون بى، جِنون بى، چکون بى، زعفرون بى، آسمون بى.
|
|
|
(بازىهاى محلى فارس)
|
|
- 'اشتر، اشترم' :
|
اوستا: اشتر اشترم
|
شاگردها: لب اشترم
|
ــ اشتر کجاس؟
|
ــ مازندران
|
ــ چى چى مىخوره؟
|
ــ بلک خزون
|
ــ چى چى مىبره؟
|
ــ قند و شکر
|
ــ چى چى مىرينه؟
|
ــ پشگل تر
|
ــ راه گذرش؟
|
ــ از ين طرف
|
ــ از ون طرف
|
ــ از ين طرف
|
ــ از ون طرف
|
|
|
(ترانههاى ملى ايران
) |
|
- 'مرد غريبم زىپمبه' :
|
اوستا:
|
از امامزاداس، قنديل
|
از قصاباس، دمبه
|
از سربازاس، سمبه
|
سمبه و دمبه و قنديل و منديل
|
شاگردها:
|
مرد غريبم، زىپمبه |
از راه رسيدم، زىپمبه
|
اوستا:
|
از فرّاشاس، جارو
|
از علاّفاس، پارو
|
از حمومياس، نوره
|
از آهنگراس، کوره.
|
کوره و نوره و پارو و جارو و سمبه و دمبه و قنديل و منديل
|
شاگردها:
|
مرد غريبم، زىپمبه
|
از راه رسيدم، زىپمبه
|
اوستا:
|
از بقّالاّس، شيره
|
از عطاراس، زيره
|
از نجارّاس، رنده
|
از خوشکلاس، خنده
|
خنده و رنده و زيره و شيره و کوره و نوره و پارو و جارو و سمبه و دمبه و قنديل و منديل
|
شاگردها:
|
مرد غريبم، زىپمبه
|
از را رسيدم، زىپمبه
|
اوستا:
|
از دختراس، نازى
|
از بچههاس، بازى
|
از شغالاس، زوزه
|
از کوزهگراس، کوزه
|
کوزه و زوزه و بازى و نازى و خنده و رنده و زيره و شيره و کوره و نوره و پارو و جارو و سمبه و دمبه و قنديل و منديل
|
شاگردها:
|
مرد غريبم، زىپمبه
|
از راه رسيدم، زىپمبه
|
|
|
(ترانههاى ملى ايران
) |
|
- 'گرگ و گلّه' (شيراز):
|
گرگ: گرگم و گله مىبرم
|
گلّه: چوپون دارم نمىذارم
|
گرگ: بُوام گفته دنبه بيار
|
گلّه: دنبه ندارم چه کنم
|
گرگ: من مىبرم خوب خوشبو
|
گله: من نمىدم پشکلشو
|
گرگ: کارد من تيزتره
|
گلّه: دنبهٔ من چربتره
|
گرگ: هپون هپونت مىکنم
|
چوپان: با سنگ تپونت مىکنم
|
|
|
(بازىهاى محلى فارس
) |