جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سوی خانه خویش آمد عشق آن عاشق نواز


سوی خانه خویش آمد عشق آن عاشق نواز    عشق دارد در تصور صورتی صورت گداز
خانه خویش آمدی خوش اندرآ شاد آمدی    از در دل اندرآ تا پیشگاه جان بتاز
ذره ذره از وجودم عاشق خورشید توست    هین که با خورشید دارد ذره‌ها کار دراز
پیش روزن ذره‌ها بین خوش معلق می‌زنند    هر که را خورشید شد قبله چنین باشد نماز
در سماع آفتاب این ذره‌ها چون صوفیان    کس نداند بر چه قولی بر چه ضربی بر چه ساز
اندرون هر دلی خود نغمه و ضربی دگر    پای کوبان آشکار و مطربان پنهان چو راز
برتر از جمله سماع ما بود در اندرون    جزوهای ما در او رقصان به صد گون عز و ناز
شمس تبریزی تویی سلطان سلطانان جان    چون تو محمودی نیامد همچو من دیگر ایاز


همچنین مشاهده کنید