سوراخ آئورت در خلف و در سطح مهرهٔ دوازدهم توراسيک قرار دارد و از آن آئورت مجراي، توراسيک و سيستم وريدى آزيگوس مىگذرند. سوراخ مرى بلافاصله در قدام، مختصرى متمايل به چپ و در سطح مهرهٔ دهم توراسيک قرار دارد. از اين سوراخ، مرى و اعصاب واگ مىگذرند. سوراخ وريد اجوف در سطح مهره نهم توراسيک و مختصرى در سمت راست سوراخ مرى قرار دارد و اجازه وريد اجوف تحتانى و شاخههاى کوچک عصب فرنيک از آن عبور مىکنند. شريانهاى فرنيک که مستقيماً از آئورت برخاستهاند، همراه با شريانهاى بيندندهاى تحتانى و شاخههاى انتهائى شريانهاى پستانى داخلى ديافراگم را تغذيه مىکنند.
فتق پارااسترنال يا رترواسترنال (سوراخ مورگانى) و فتق پلوروپريتونئال (سوراخ بوخدالک)
عدم اتصال بخشهاى جناغى و دندهاى ديافراگم از جلو در خط وسط نقصى (سوراخ مورگاني) را ايجاد مىکند که فتق مىتواند از آن طريق صورت بگيرد. عدم اتصال کانال پلوروپريتونئال در سمت خلفى - طرف نقصى ايجاد مىکند که مىتواند با بيرون زدن احشاء از آن سوراخ فتق بوخدالک را بسازد.
اگرچه هر دو نوع فتق مادرزادى هستند، علائم فتق مورگانى معمولاً تا اواسط يا اواخر زندگى ايجاد مىشوند. برخلاف آن، فتق بوخدالک مىتواند باعث ديسترس شديد تنفسى در هنگام تولد شود که احتياج به عمل اورژانس داشته باشد. عوارض هيچيک از دو نوع فتق در بالغين شايع نيست و بسيارى از موارد بدون علامت هستند.
در بيشتر موارد براى جلوگيرى از عوارض، ترميم الکتيو جراحى انديکاسيون دارد. ممکن است در نوزاد تازه متولد شده دچار نارسائى پيشروندهٔ قلبى - تنفسى يک عمل اورژانس ضرورى شود. ترميم نقص از راه شکمى بهتر است و نتايج عالى بههمراه دارد.
تومورهاى ديافراگم
تومورهاى اوليه ديافراگم شايع نيستند و اکثريت آنان ليپومهاى خوشخيم هستند. کيستهاى پريکارديال در فاصلهٔ بين قلب و ديافراگم ايجاد مىشوند و معمولاً تکحفرهاى و در
سمت راست هستند. فيبروسارکوما که شايعترين تومور ديافراگمى بدخيم است، بسيار نادر است.
فتق تروماتيک ديافراگم
پارگى تروماتيک ديافراگم ممکن است بهعلت زخمهاى نافذ و يا بهعلت تروماى بلانت شديد خارجى باشد. پارگىها معمولاً در بخش تاندونى ديافراگم و در اغلب اوقات در سمت چپ اتفاق مىافتد. کبد در تروماهاى سمت راست بهجز در زخمهاى نافذ محافظتکننده است.
يافتههاى بالينى
پارگىهاى ديافراگمى به دو صورت تظاهر پيدا مىکنند. در نوع حاد، بيمار اخيراً يک تروماى بلانت و يا يک زخم نافذ در قفسه سينه، شکم و يا پشت تجربه کرده است. تظاهرات بالينى اصولاً مربوط به آسيبهاى همراه است، ولى گاهى فتق وسيع احشاء شکمى به ديافراگم، موجب نارسائى تنفسى مىشود. در نوع مزمن، شکاف ديافراگمى در هنگام آسيب اوليه تشخيص داده نمىشود. پس از مدتي، علائم ناشى از فتق احشاء مثل درد، انسداد روده، و غيره ظاهر مىشوند. در اين موارد علائم تنفسى نادر هستند.
اگر احشاء توخالى فتق پيدا کنند، گرافىهاى سادهٔ قفسه سينه ممکن است يک ناحيهٔ کدر و يا گاهى يک سطح مايع هوا را نشان دهند.
تشخيصهاى افتراقى
پارگى تروماتيک ديافراگم بايد از آتلکتازي، تومورهاى فضاگير قسمت تحتانى پلور، پلورال افيوژن و انسداد روده با علل ديگر افتراق داده شود.
عوارض
ممکن است خونريزى و انسداد رخ دهد. اگر فتق وسيع باشد، ممکن است نارسائى پيشروندهٔ قلبى - تنفسى حيات بيمار را بهخطر بىاندازد. شديدترين عارضه، انسداد اختناقى احشاء فتق پيدا کرده است.
درمان
در پارگىهاى حاد، بسته به جراحى لازم براى درمان آسيبهاى فرعى همراه جراحى از راه شکمى (شايعترين راه) و يا از راه توراسيک صورت مىگيرد. هنگامى که تنها صدمه، شکاف ديافراگم باشد، معمولاً اين شکاف با لاپاراتومى محکم مىشود. ترميم در صدمات مزمن مىتواند از هر دو راه باشد. شکافهاى بدون علامت ديافراگم که با بيرونزدگى احشاء همراه هستند بايد ترميم شوند، زيرا خطر انسداد اختناقى در آنها بالا است.
پيشآگهى
ترميم جراحى پارگى ديافراگم درمانکننده است و پيشآگهى آن عالى است. ديافراگم از بخيهها خوب حمايت مىکند، بنابراين عود آن ديده نشده است.