روش ايفاى نقش را مىتوان براى تجسم عينى موضوعات و درسهايى که براى نمايشنامه مناسب هستند، بکار گرفت. در اين روش، فرد يا افرادى از شاگردان موضوعى را به صورت نمايشنامه اجرا مىکنند.
|
|
ايفاى نقش- به معنايى که در اينجا بکار مىرود- به مهارتهاى خاص هنرى مانند بازيگرى در تئاتر و سينما نيازى ندارد، بلکه معلم بنا به موقعيت، هدف و موضوع مورد نظر، به عنوان يک روش از آن استفاده مىکند. از ويژگىهاى ممتاز روش ايفاى نقش اين است که مشاهدهکنندگان (شاگردان) با عمليات نمايشى و ايفاگران نقش ارتباط عاطفى برقرار مىکنند و با هيجان مراحل نمايش را مىبينند و خود را در صحنه احساس مىکنند. چون تمرکز حواس و ارتباط عاطفى در اين روش زياد است، يادگيرى بهتر و مؤثرتر انجام مىگيرد.
|
|
|
| افرادى شرکت کننده در روش ايفاى نقش
|
|
۱. معلم يا مسؤول اجرا: برنامهريزي، فراهم کردن امکانات، و مديريت اجرايى عمليات و برنامه نمايش به عهدهٔ معلم است و اوست که در حقيقت، کارگردان نمايش است.
|
|
۲. ايفاگران نقش: ايفاگران نقش شاگردانى هستند که بطور داوطلب يا انتخابى در برنامه شرکت مىکنند. اين افراد الزاماً نيازى به داشتن تجربه و ذوق هنرى در زمينهٔ نمايش ندارند.
|
|
۳. مشاهدهکنندگان: ساير شاگردان جزء مشاهدهکنندگان به حساب مىآيند. اين افراد در جريان يا پايان نمايش مىتوانند درباره عمليات نمايش اظهارنظر، سؤال يا بحث کنند.
|
|
|
در اين روش، شاگردانى که در صحنهٔ نمايش (جلو کلاس يا در سالن نمايش) به ايفاى نقش مىپردازند، معمولاً يکديگر را مخاطب قرار مىدهند و گفتگوها بين آنان مبادله مىشود. صحنهٔ اجراى نمايش بايد طورى ترتيب داده شود که همهٔ شاگردان بتوانند عمليات را ببينند و ايفاگران نقش بايد بلند صحبت کنند تا همهٔ بينندگان گفتگوى آنان را بشنوند.
|
|
| مراحل اجراى روش ايفاى نقش
|
|
در اجراى روش ايفاى نقش، معمولاً بايد مراحل زير دنبال شود:
|
|
۱. تعيين موضوع و نوشتن آن بصورت نمايشنامه؛
|
|
۲. فراهم کردن شرايط و وسايل لازم براى اجراى نمايش؛
|
|
۳. تعيين نقشهايى که بايد ايفا شوند؛
|
|
۴. آماده کردن فراگيران براى ايفاى نقش، از قبيل گريمکردن و تمرين دادن؛
|
|
۵. توضيح مختصر در مورد موضوع و هدف نمايش براى شاگردان؛
|
|
۶. اجراى نمايشنامه؛
|
|
۷. بحث دربارهٔ محتوا و چگونگى اجراى نمايشنامه و ارزشيابى نتايج آن.
|
|
|
۱. روش ايفاى نقش شاگردان را بر مىانگيزد که با شور و شوق و هيجان، جريان نمايش را دنبال کنند.
|
|
۲. فراگيرانى که مشاهده کننده هستند، در احساس ايفاگران نقش سهيم مىشوند و خود را در صحنه نمايش احساس مىکنند. اين ارتباط عاطفي، در يادگيرى و القاى احساسات تأثير فراوان دارد.
|
|
۳. با اين روش، مىتوان زمينهٔ بحث گروهى را فراهم ساخت.
|
|
۴. اين روش براى رفع کمرويى شاگردان خجالتى روش مفيدى است؛ به همين دليل، معلم بايد افراد کمرو را به شرکت در نمايش، بويژه ايفاى نقش تشويق کند. البته بايد به اينگونه افراد، ابتدا نقشهاى ساده محول شود؛ زيرا اگر نقش مشکل به آنان سپرده شود، و نتوانند بخوبى از عهدهٔ آن برآيند، ممکن است کمرويى در آنان تشديد و تقويت شود.
|
|
۵. اين روش براى دروسى مانند تاريخ و علوماجتماعى روش مناسبى است.
|
|
| محدوديتهاى روش ايفاى نقش
|
|
۱. روش ايفاى نقش براى تحقق هدفهاى پيچيدهٔ آموزشى مناسب نيست؛ زيرا پرداختن به مسائل مشکل، به تدارکات زياد و تخصص هنرى نياز دارد؛ بنابراين، از اين روش مىتوان براى رسيدن به هدفهاى آسان و کلى استفاده کرد.
|
|
۲. اين روش به دليل اينکه در ظاهر جنبهٔ نمايشى و هنرى دارد، يک روش آموزشى جدى تلقى نمىشود.
|
|
۳. روش ايفاى نقش به اجراى درست، صرف وقت کافى و تهيه تدارکات نياز دارد و اجراى آن وقتگير است.
|