دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
نثرهای ساده
- وصف جنگ: | |||||||||
سلطان محمد امر کرد تا چهار عرادهٔ حرب او را در ميدان کشيدند و از عقب عرادها خود داخل ميدان گرديد و مبارزى طلب کرد اسکندر اشاره به جانب دلاوران کرد که يک نفر به ميدان برود که باز فرهنگ دلاور نهيب به مرکب داد و داخل ميدان گرديد سر راهرا تنگاتنگ به عزم جنگ بر آن کافر گرفت و دست به نيزه کردند و نيزها به جانب يکديگر راست نمودند. چون نيزهبازى ايشان، به هزار و دويست طعن رسيد، ختم گرديد نيزها زدند بر ترک و تارک يکديگر که نيزهها خلال خلال بر بال مرکبان فرو ريخت چون از نيزه مرادى حاصل نشد سلطانمحمود عمود را از روى عراده برداشت و تاخت بر سر فرهنگ آورد، فرهنگ در زير لکه ابر سپر پنهان گرديد که سلطان محمد رسيد و چنان عمودى بر قبه فرهنگ نواخت که دنيا در نظر فرهنگ تيره و تار شد مهتر نسيم مشت آبى بر صورت فرهنگ زد فرهنگ به حال آمد اما چهار دست و پاى مرکب فرهنگ از ضرب عمود مانند ميخ بر زمين نشست چون فرهنگ به هوش آمد تکانى به مرکب داد چهار دست و پاى مرکب از خاک بيرون آمد سلطان محمد رسيد و ضرب دوم و سوم را زد که فرهنگ، سپر را به دوش انداخت و دست بر عمود برد و گفت: | |||||||||
| |||||||||
و هى برآورد که بگير از دست من، که سلطان محمد در زير لکهٔ ابر سپر، پنهان گرديد فرهنگ چنان عمودى بر قبهٔ سپر سلطان محمد نواخت که دنيا در نظر سلطان محمد تيره و تار گرديد مهتر ليث مشتى آبى بر صورت او زد دلش به حال آمد فرهنگ ضرب دوم و سوم را زد که شيرى که از پستان مادرش خورده بود در زير زبانش لذت کرد. | |||||||||
اما چون از عمود مرادى حاصل نشد سلطان محمد دست به کمر رسانيد و کمند را از کمر باز کرد. | |||||||||
| |||||||||
کمند را حلقه حلقه کرده بر سر چنگ گرفت و به جانب فرهنگ انداخت که دوازده قلابه کمند بر يال و بال فرهنگ بند شد بعد از آن سلطان محمد سر کرک را برگردانيد و تازيانه بر کفل مرکب آشنا کرد فرهنگ مانند سد سکندر در خانهٔ زين نشست و از زور آن دو دلاور کمند از دو جا گسيخته شد بعد از آن فرهنگ نيز کمند به جانب او انداخت آن هم بدان طريق گرديد پس سلطان محمد دست بر قبضهٔ شمشير کرده تاخت بر سر فرهنگ آورد و فرهنگ در زير لکهٔ ابر سپر پنهان گرديد که سلطان محمد دست و تيغ را فرود آورد چهار انگشت بر سر فرهنگ نشست که لشگر فرهنگ و لشگر امير از جاى درآمدند و مرکب از ميان جنگگاه فرهنگ را برداشته به در برد تا به داستان او برسيم. | |||||||||
القصه لشگر بکش بکش درانداختند ابر اجل خيمه زد باران مرگ باريدن گرفت بازار ملکالموت رواج برداشت (۱). | |||||||||
(۱) . اين نثر يادگار روانترين نثر فارسى است و اسکندرنامه قرن پنجم نيز در عالم خود عين اين است و خاور نامه که در عصر تيمورى نوشته شد و ابنحسام هم آن را به نظم آورده است نيز مقدمهٔ همين طريقه افسانهنويسى است و تکرارهاى زيادى که ديده مىشود دليل اصالت اين شيوه است. | |||||||||
| |||||||||
| |||||||||
در هندوستان هم نظير اين نثر رايج بوده است با اين فرق که در هند اصطلاحات و لغات معمول خودشان را نشان مىدهند و در ايران مصطلاحات خود را، مانند 'طوطىنامه' تهذيب محمد قادرى و 'رزمنامه' و 'راماين' ترجمه نقيبخان و عبدالقادر بدوانى صاحب تاريخ بدوانى که از معتبرترين تواريخى است که در هند نوشته شده است و ما از 'راماين' که استادانهتر از همهٔ نثرهاى ساده نوشته شده و از اسکندرنامهٔ مذکور درستتر و استادانهتر است قسمتى نقل مىکنيم (۲). | |||||||||
(۲) . براى تفصيل معرفى اين کتاب و مهابهارت رجوع شود به مجلهٔ مهر سال ۴ شمارههاى ۲-۳-۶ به قلم نگارنده، مهابهارت به طبع رسيده است اما رامايانا هنوز طبع نشده و نسخهٔ ناتمامى از آن کتاب نزد نگارنده است. | |||||||||
- در صفت دريا و عشق رام (۱): | |||||||||
'دريا را چنان ديدند که از شتاب باد موجهاى او به آسمان مىرفت و ساحلش ناپديد و بسيار عميق و جانوران آبى در آن بىشمار بود و سرداران افواج ميمونان در کنار آن درياى شور نشستند و دريا ديدند که از ماهيان بزرگ پر و بسيار هولناک بود و آواز مهيب از او مىخاست و پر از 'راچهسان' (راجهس ـ به زبان سنسکرت ديو و شياطين و پريان را گويند) بود و در وقت افزونى ماه افزون مىشد و چنان مىنمود که گويا عکس آسمان است و شعاعهاى ماه در آن بسيار افتاده و سوسماران آبى و ماهيان او را در شور آورده بودند و ماران هولناک بزرگ جثه در آن بسيار و از جواهر بسيار پر آراسته مىنمود و به غايت عميق و زيبائى او بسيار، و بسيار جوىهاى خورد و بزرگ بدو پيوسته بود و از او به غايت دشوارى مىتوان گذاشت و بسيار فراخ بود و انواع نهنگان و ماران بزرگ گوناگون در آن افتان و خيزان بودند و گردابها در آن افتاده، مانند خورشيد مىنمود و 'ديو تهاء' هولناک و مانند قعر زمين صعب قلب بود، آسمان مانند دريا و دريا مانند آسمان مىنمود و در ميان دريا و آسمان هيچ فرقى کرده نمىشد و آب به آسمان و آسمان به آب پيوسته و رنگهاى گوناگون دريا و آسمان هر دو يکى شده بود و از بس که ابرها آب مىباريد و آب از دريا مىبرآمد هيچ فرقى در ميان نبود و دانسته نمىشد که کدام افزونتر است، و جواهر در آن دريا بىحد بود و باد تند آن چنان از آن برمىخاست که گويا دريا به جانب آسمان خواهد جست و غلغلهٔ عظيم برمىآمد، سيلابها و موجها و گردابهاى بسيار در آن بود و از ماران و ماهيان سياه و کبود پر بود............ آن سپاه به کنار دريا قرار گرفت. | |||||||||
(۱) . از فصل: سندرکندا ـ راماين نسخهٔ خطى نقل شد | |||||||||
رام بالچمن(۲) گفت که هر اندوهى که هست بعد از مدتى دراز برطرف مىشود اما من که 'سيتا' (۳) را ياد مىکنم غم من هر روز زياد مىشود و نه مرا اين غم است که سيتا از من دور افتاده است و نه اين انديشه است که او را کشته باشند، اما من همين فکر دارم که خوبى او روزبهروز کم مىشود، پس رام گفت: اى باد، تو از جائى که سيتا است بوز، و خود را به بدن او رسان و پيش من بيا تا به بدن من نيز رسى و مساس بکنى و من به همين اميدوارى زنده مىمانم و از همين آرزو خوشحالم و شب و روز تن من را آتش عشق مىسوزد و فراق سيتا افروزينهٔ آن آتش و انديشهٔ او زبانهٔ آن آتش است، از بس که ياد سيتا مىکنم، چنين مىدانم که من و سيتا هر دو در اين زمين بىکجا خواب مىکنيم و من به زندگى سيتا زنده مىمانم، چنانچه کشت شالى از رسيدن آب به کشتى ديگر که همسايهٔ او است نمناک مىگردد و من بر دشمنان فيروزى يافته سيتا را که ميان او نازک و روى او مانند ماه تمام است، کى خواهم ديد، چنانچه دولت روزافزون را مىبينند' .... | |||||||||
(۲) . رام يا رامجند پسر وليعهد محبوب راجه جسرت و يکى از 'اوتار' يعنى مظاهر پروردگار يا خود پروردگار که بهصورت بشر براى تنبيه ديوان مردمخوار به زمين آمد و لچمن برادر او بود (رجوع کنيد به: مقاله ادبيات هند مجلهٔ مهر به قلم نگارنده، سال چهارم). | |||||||||
(۳) . سيتا: دختر راجه 'جنگ' زن محبوب و زيباى 'رام' که بهدست 'روان' پادشاه ديوان و پريان گرفتار و ربوده شده است (رجوع کنيد به: مقالهٔ ادبيات هند مجلهٔ مهر). | |||||||||
- صفت زيبائى سيتا: | |||||||||
دهان سيتا مانند نيلوفر است و دندانهاى زيبا و لبهاى خوب دارد، من آن لبها را که مانند آب حيوت است کى خواهم مکيد و کى باشد که پستانهاى پرگوشت سيتاى خندان روى را که مانند ميوهٔ 'نال' است است در لرزه خواهم ديد و کى باشد که خيل خيل 'راچهاسان' را گريزانيده سيتا را ببينم، چنانچه بعد از برطرف شدن ابر سياه روشنى ماه ديده مىشود؟ سيتا در اصل همينطور لاغر بود حالا از انديشهٔ بسيار و ناخوردن چيزى بنا بر طالع من بيشتر لاغر شده باشد، سيتا که در اصل لاغر بود حالا در مان راچهس زنان (راچهس زنان: يعنى ديوهاى مؤنث و عفريتهها) با وجود آنکه من شوهر اويم، مانند بىشوهران نگاهبان خود را نمىديده باشد، من اين غم فراق سيتا را که خطرناک است کى برطرف خواهم ساخت، چنانچه جامهٔ چرکين را دور مىسازند؟ و رام دلاور به اين طريق گريه و بىطاقتى مىکرد، تا آنکه روز گذشت و آفتاب پنهان شد و رام که روش او مانند 'اندر' (۱) حاکم مردمان و جد از سيتا مانده بود، درياى شور را ديده به جهت سيتا دختر 'جنگ' انديشهناک ماند' .... انتهي. | |||||||||
(۱) . اندر: بکسر اول و فتح دال خدائى است از خدايان بزرگ هنود و ربالنوع جنگ و شجاعت است و با بهرام ايرانيان همانند است و حربهٔ او 'بحر' نام دارد (بفتحتين) که از بق است (رجوع کنيد به: مقالهٔ ادبيات هند مجلهٔ مهر مقالهٔ نويسنده). | |||||||||
اگر لطايفى در اين نثر ديده مىشود مربوط به قوهٔ انشاء نيست، بلکه مربوط به اصل اشعار لطيفى است که 'پالميکي' سرايندهٔ اين داستان بزرگ سروده است و در اين خيالات و تصورات اثر ادب عرب به هيچوجه وجود ندارد و طرز فکر آريائى ويژه است، بنابراين به نظر طبيعى مىآيد، ورنه انشاء از لحاظ سبکشناسى جزء انشاء ساده و بسيار ابتدائى لکن صحيح، چيزى نيست. | |||||||||
يکى از بهترين نمونههاى نثر سادهٔ صفوى تذکرهٔ شاه طهماسب اول است، که به قلم خود او نوشته شده و به طبع رسيده است و شامل اطلاعات بسيار مفيد تاريخى است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست