چندين نوع طبقهبندى مهارت وجود دارد که کمک مىکند تا يافتههاى تحقيقى را سازمان داده، کاربردهاى مستقيمى براى آنها در نظر بگيريم. اين طبقهبندىها عبارتند از:
يک روش براى طبقهبندى مهارتها اين است که ميزان و دامنهٔ پايدارى و ثبات وضعيت محيطى را بتوانيم پيشبينى کنيم. مهارت باز، حرکتى است که در موقع اجراء آن محيط و شرايط محيطي، متغير و غير قابل پيشبينى است؛ براى مثال در بازى فوتبال آمريکائى و کشتي، پيشداورى و پيشگوئى حرکتهاى حريف بسيار مشکل است؛ لذا پاسخهاى ورزشکار در مقابل حريفش نيز به همان نسبت مشکل خواهد بود. از طرف ديگر، مهارت بسته حرکتى است که در موقع اجراء آن محيط و شرايط محيطى ثابت و قابل پيشبينى است؛ اجراء يک برنامهٔ ژيمناستيک و شنا کردن در يک خط آزاد در استخر نمونههائى از مهارت بسته است. اين شکل از نامگذارى باز يا بسته تنها دو نقطهٔ انتهائى يک پيوستار را تعيين مىکند بهطورى که مهارتهاى نيمه بسته يا باز بين اين دو نقطه در روى پيوستار قرار مىگيرند.
اين نوع طبقهبندى مهارتها، شاخص مهمى از اجراء را که ميزان و نياز پاسخهاى لحظهاى در مقابل تغييرات محيطى است نشان مىدهد؛ لذا فرآيندهاى مربوط به ادراک و تشخيص و تصميمگيرى آن هم بهطور سريع و لحظهاى که هر حرکت مطابق با نيازهاى محيطى اجراء شود وارد عمل خواهد شد. بهنظر مىرسد که اين فرآيندها در اجراء مهارتهاى بسته به حداقل خود برسند. در مهارتهاى بسته اجراءکننده از قبل و بدون اينکه تحت فشار زمان باشد مىتواند تقاضاهاى محيطى و حرکتى را از پيش ارزيابى نموده، پاسخهاى حرکتى خود را از قبل سازمان بدهد و بدون نياز به تغيير دادن، آنها را پياده کند.
مهارتهاى مداوم، مجرد و زنجيرهاى
طرح دومى که براى طبقهبندى مهارتها مورد توجه واقع مىشود آن است که تا چه ميزان و اندازه يک حرکت جريان دارد يا اينکه کوتاه و مجرد عمل مىشود. در اين صورت در يک طرف پيوستار مهارت مجرد قرار دارد که بهطور روشن نقطهٔ شروع آن مشخص است و در زمانى بسيار کوتاه اجراء مىشود مانند پرتاب يا شوت کردن يک توپ يا آتش کردن تفنگ يا گرفتن يک توپ از هوا، مهارتهاى مجرد در ورزشهاى مختلف بسيار مهم هستند، بهطورى که در بعضى از آنها اکثر مهارتها مانند ضربه زدن، پاس دادن و پرتاب کردن در يک لحظه و بهطور مجرد انجام داده مىشود.
در طرف ديگر پيوستار، مهارت مداوم قرار دارد ه آغاز و پايان مشخصى ندارد و رفتار اجراءکننده مدت زيادى جريان دارد، مانند شنا کردن، دويدن يا دوچرخهسوارى کردن. يکى از مهارتهاى مداوم مهم تعقيب کردن است. در اين حالت اجراءکننده با کنترل حرکات اندام خود بهوسيلهٔ يک دسته، اهرم، چرخ يا ساير وسايل سعى مىکند حرکات يک نقطه يا هدف را تعقيب کند. هدايت ماشين در جادهٔ فرعى حرکت تعقيبى است بهطورى که حرکت دست روى فرمان راندن ماشين در داخل جادهٔ پرپيچ و خم مىشود. حرکات تعقيبى در دنياى واقعى زياد است، لذا تحقيقات زيادى براى يادگيرى و اجراء اينگونه حرکات صورت گرفته است. بهطورىکه بعداً بحث خواهد شد مهارتهاى مجرد و مداوم ممکن است با يکديگر کاملاً متفاوت باشند و فرآيندهاى مختلفى را ايجاد کنند؛ و لذا چگونگى اجراء و يادگيرى آنها در زمينهٔ کار مربيگرى با يکديگر متفاوت است.
در بين دو نقطهٔ قطبى پيوستار ياد شده، مهارتهاى زنجيرهاى قرار دارند، آنها شامل گروهى از مهارتهاى مجرد هستند که زنجيرهوار به هم متصل شده، پشت سر هم اجراء مىشوند تا عمل پيچيده و مشکلترى را بهوجود آورند. براى مقايسهٔ آنها جدول زير را ملاحظه کنيد. در اينجا واژهٔ زنجيرهاي نشاندهندهٔ آن است که ترتيب اجراء هر يک از مهارتهاى مجرد در اين مجموعه مهم است و بايد در جاى خود عمل شود تا نتيجهٔ کار موفقيتآميز باشد؛ براى مثال تعويض دندهٔ هنگام به حرکت درآوردن اتومبيل که در واقع مجموعهاى از تعويض دنده همراه با گرفتن کلاج و رها کردن آن به ترتيب خاص عمل مىشود تا موجب حرکت درست اتومبيل شود. مثالهاى ديگر مانند يک برنامهٔ زمينى در ژيمناستيک يا دنبال کردن دروازههاى مختلف در يک مسابقه اسکى است. مهارتهاى زنجيرهاى به اين دليل با مهارتهاى مجرد تفاوت دارند که در زمان نسبتاً بلندترى اجراء و به يکديگر متصل مىشوند. با وجود اين هر يک از اجزاء آنها داراى نقطهٔ شروع و پايان قابل تشخيصى است. از يک ديدگاه چنين تصور مىشود که مهارتهاى زنجيرهاى چيزى جز يادگيرى مسلسلوار مهارتهاى مجرد نيستند که پس از ترکيب، يک برنامه يا يک گروه از مهارتها را تشکيل مىدهند، بهطورىکه براى اجراءکننده در واقع حکم يک حرکت و برنامهٔ مداوم را پيدا مىکنند که کاملاً از نظر اجراء تحت کنترل ورزشکار است (براى مثال تعويض روان و آرام دنده توسط رانندهٔ مسابقهٔ اتومبيلسواري).
جدول مهارت مجرد، زنجیره ای و مداوم
مهارتهاى مجرد
مهارتهاى زنجيرهاى
مهارتهاى مداوم
شروع و پايان مشخص
حرکات مجرد و متصل به هم
شروع و پايان نامشخص
پرتاب دارت (تير) به هدف
چکش زدن روى ميخ
هدايت و راندن اتومبيل
گرفتن توپ در هوا
کار کردن در خط توليد
شنا کردن
تيراندازى با تفنگ
برنامههاى ژيمناستيک
تعقيب کردن
مهارتهاى حرکتى و شناختى
برخى از اوقات توجه به بُعد ديگرى از طبقهبندى مهارت با عنوان مهارتهاى حرکتى و شناختى مفيد واقع مىشود. در يک مهارت حرکتي، تعيينکنندهٔ اصلى موفقيت کيفيّت اجراء خود مهارت است در اينجا ادراک و تصميمگيرى دربارهٔ نوع حرکت تقريباً دخالت ندارد؛ براى مثال پرشکنندهٔ ارتفاع بهخوبى مىداند که دقيقاً چه حرکتى را بايد اجراء کند (پرش و عبور از مانع) ليکن مهم آن است که حرکات بايد طورى انجام شود که مؤثر واقع شود تا پرشکننده به حداکثر ارتفاع و اوج خود براى عبور از روى مانع برسد.
از طرف ديگر در يک مهارتشناختى ماهيت و کيفيّت حرکت مخالف مهم نيست، اما تصميمگيرى در خصوص انتخاب و نوع حرکت بسيار مهم است؛ براى مثال در بازى شطرنج مهم نيست که تغيير محل مهرهها با سرعت و بهنرمى اجراء شود، ليکن مهم آن است که بازيکن بداند چه مهرهاى را در کجا و در چه موقع حرکت دهد تا حداکثر نتيجه را در مقابل حريف بهدست آورد.
بهطور اختصار مهارتشناختى عمدتاً به انتخاب نوع حرکت وابسته است، در صورتى که مهارت حرکتى به کيفيّت و چگونگى اجراى مهارت اهميت بيشترى مىدهد. در اين طبقهبندى نيز مانند ساير طبقهبندىها يک پيوستار قائل هستيم؛ زيرا نمىتوان گفت يک مهارت صددرصد شناختى يا حرکتى است. هر مهارت عليرغم اينکه چقدر درگير مسائل شناختى است بايد حداقل حرکت را بهوجود آورد، هر مهارت حرکتى به نوعى نياز به تصميمگيرى دارد. اکثر مهارتهاى دنياى واقعى در فاصلهٔ بين دو قطب پيوستار قرار مىگيرند بهطورىکه آميختهاى از فرآيند تصميمگيرى و ايجاد حرکت هستند. با وجود اينکه اکثر مهارتهاى ورزشى تا حد زيادى تأکيد بر حرکت دارند، عوامل تصميمگيرى و ادراک در اکثر ورزشها مثل فوتبال وجود دارد. با علم به اينکه هر مهارت آميختهاى از عوامل ادراکى - شناختى و حرکتى است، مىتوان ساير عناوين را براى طبقهبندى مهارتها از نوع مهارتهاى ادراکى - حرکتى يا مهارتهاى روانى - حرکتى بهکار برد.