انتروککها که قبلاً بهعنوان استرپتوککهاى گروه D طبقهبندى مىشوند، امروزه جنس جداگانهاى را تشکيل مىدهند. عفونتهاى انتروککى بيشتر در افراد مسن يا ناتوان يا
آنهائى که سدهاى پوستى يا مخاطى گسسته دارند، اتفاق مىافتد. انتروککها در افراد تحت درمان با آنتىبيوتيک نيز، ايجاد عفونت مىکنند. عفونتهاى انتروککى بهطور شايع در
دستگاه ادرارى ديده مىشوند، بهويژه در بيمارانى که اختلال آناتوميک دارند يا سونداژ شدهاند. انتروککها عامل ۲۰-۱۰ درصد از اندوکارديتهاى باکتريائى هستند. تظاهرات
اندوکارديت انتروککى معمولاً تحت حاد است ولى مىتواند حاد و تخريبکننده دريچه نيز باشد. گاهى اوقات انتروککها را از مجارى صفاروى جدا مىسازند، اين ارگانيسمها ممکن است در
جراحىهاى مجارى صفراوى ايجاد عفونت نمايند. در عفونتهاى چند ميکروبى در آبسههاى داخل شکم، زخمهاى جراحي، و زخمهاى پاى ديابتي، انتروککها را غالباً جدا مىسازند.
|
|
|
بيماران مبتلا به فارنژيت و زردزخم ناشى از استرپتوککهاى گروه A را مىتوان بهصورت سرپائى و با آنتىبيوتيک خوراکى درمان نمود. عفونتهاى وخيمتر مثل سلوليت، نياز به بسترى و درمان تزريقى دارند. در بيمارانى که به درمان تزريقى با آنتىبيوتيک پاسخ خوبى (از جمله رفع نشانههاى التهاب حاد) مىدهند، مىتوان از رژيمهاى خوراکى و بهصورت سرپائى براى تکميل دوره درمان بهره برد. در بيماران مبتلا به اندوکارديت ناشى از استرپتوککهاى ويردانس که عارضهاى بههم نزدهاند (مثل آمبولي، بلوک قلبي، يا نارسائى دريچه)، هنگامىکه وضعيت پايدار شد، تب از بين رفت و باکتريمى حذف گرديد، در صورت امکان مىتوان درمان تزريقى را در منزل ادامه داد.
|
|
|
در درمان عفونتهاى چند ميکروبى همواره ضرورى نيست که انتروککها را نشانه بگيريم اما در مواقعى که آنها غالب هستند يا کشتهاى خون را مثبت مىنمايند، بايستى تحت پوشش آنتىبيوتيکى قرار بگيرند. براى درمان UTI ساده، معمولاً آمپىسيلين (۲ گرم وريدى هر ۴ ساعت) کفايت مىکند. البته در عفونتهاى انتروککى ديگر به پنىسيلين يا آمپىسيلين و يک آمينوگليکوزيد، معمولاً جنتامايين (۱mg/kg وريدى هر ۸ ساعت، در صورت کارکرد نرمال کليه)، براى جراحى نياز است. در مواقع آلرژى به پنىسيلين، وانکومايسين (۱ گرم هر ۱۲ ساعت) جايگزين پنىسيلين مىشود. بهعلت بروز روزافزون مقاومت آنتىبيوتيکى در ميان انتروککها (بهويژه انتروکک فاسيوم (E. Faecium) بايستى در تمام نمونههاى جدا شده از عفونتهاى شديد، تستهاى حساسيتى را انجام داد. سوشهائى که به جنتامايسين مقاومت سطح بالا دارند، ممکن است به آمينوگليکوزيدهاى ديگر يا حتى آمپىسيلين تنها پاسخ بدهند. عفونتهاى ناشى از انتروککى را که بهدليل توليد بتالاکتاماز به پنىسيلينها مقاومت نشان مىدهند مىتوان با وانکومايسين، آمپىسيلين / سولباکتام، آموکسى سيلين / کلاوولانات، يا ايمىپنم همراه با نوعى آمينوگليکوزيد درمان نمود. انتورککهاى با مقاومت متوسط (MIC پنىسيلين يا آمپىسيلين، ۶۴-۱۶ μg/mL) ممکن است به دوزهاى بالاى پنىسيلين يا آمپىسيلين در کنار جنتامايسين پاسخ دهند اما سوشهاى داراى ۲۰۰μg/mL ≤ MIC نياز به درمان با وانکومايسين و جنتامايسين دارند. انتروککهاى مقاوم به وانکومايسين که اولين بار در اواخر دهه ۱۹۸۰ گزارش شدند، در بسيارى از بيمارستانها شايع شدهاند. در موارد مقاومت توأم به وانکومايسين و آنتىبيوتيکهاى بتالاکتام، درمان تأييد شدهاى وجود ندارد. رژيمهائى که با موفقيت نسبى به کار رفتهاند شامل سيپروفلوکساسين / ريفامپين / جنتامايسين يا آمپىسيلين / وانکومايسين و کلرامفنيکل يا تتراسيکلين (در صورت حساس بودن سوش در آزمايشگاه) بودهاند. کينوپريستين / دالفوپريستين (سينرسيد Synercid)، استرپتوگرامينى است که در شرايط آزمايشگاهى بر روى انتروکک فاسيوم از جمله انواع مقوم به وانکومايسين، مؤثر است.
|