|
|
|
درصورتى که ما به چنين کودکانى برخورد کنيم لازم است تلاشهائى در محيط خانه صورت گيرند که اهمّ آنها عبارتنداز:
|
|
- پذيرش و محبت به کودک و نشاندادن اينامر که تو مورد علاقه و احترام خانوادهاي. ما تو را دوست داريم و بهميننظر مىخواهيم به مدرسه بروي، آقا شوي، خانم باشى و ...
|
|
- همدردى و همراهى با او که آري، اين چنين ... ما هم چون تو روزى کودک بودهايم؛ گاهى دچار چنين وضع و حالتى مىشديم ولى خيلى زود خوب مىشديم. ( البته اين همدردى نبايد ادامه يابد.)
|
|
- خواستن از او که مسأله و مطلب خود را بدون هيچگونه خجالتى بيان نمايد و درد دل کند که از چه امرى در مدرسه رنج مىبرد و رفع آن امر و مسأله.
|
|
- دادن جرأت به او که او هم مىتواند بر مشکل غلبه کند و به استقبال حوادث برود و ايجاد اعتماد و اطمينان براى او.
|
|
- القاء به کودک که مدرسه ترسى ندارد، امتحان مهم نيست، تو تلاش خود را بکن، اگر نمره کم آوردى ما ناراحت نمىشويم.
|
|
- گاهى از طريق سؤال و جواب، مىتوان ابهّت مدرسه و کلاس را در ذهن او شکست و ترس آن را تدريجاً از بين برد و يا از او خواست که جريان مدرسه را بياد آورد و آن را براى شما بازگو کند.
|
|
- ذکر داستانهائى سازنده از زندگى خود و ديگران در دوران کودکى و نشان دادن اين مسأله که نگرانى از مدرسه بىمعنى است.
|
|
- روشنگرى نسبت به مدرسه و درس و دانشآموزان و رشد شخصيت، و عالم شدن و ...
|
|
- القاء به او که حالت از چند روز قبل بهتر است و فردا نيز بهتر خواهد شد، نگران نباش.
|
|
- گاهگاهى بحث از شجاعت به ميان آوردن که آدمى بايد شجاع باشد و از مشکلات نترسد و سعى کند با دشوارىها و مسائل مبارزه کند.
|
|
- گاهى هم القاء به او که تو بزرگ شدهاي، مردى شدي، خانمى هستي، بايد جرأت تو بيشتر باشد و براين اساس به اعتماد بنفس او بيفزائيم و ترس او را از بين بريم.
|
|
- تشويق او پس از يکى دو روزى که برخود مسلط بود و مورد تمجيد قرار دادنش به اين عنوان که او در کارش موفق بوده و وظيفهاش را انجام داده است.
|
|
- حل مشکلات مدرسهاى او و کمک و راهنمائى براى انجام تکاليف تا برنامه بردوش او سنگينى نکند.
|
|
- در کل بايد سعى بعمل آيد که حساسيت کودک از مدرسه زائل شود و ترس او از ميان برود و يا در صورت رفتن او به مدرسه پاداشى در رديف بازي، گردش، تفريح و لباس براى او معين کنيم.
|
|
|
در مواردى لازم مىشود که مادر بهمراه کودک به مدرسه برود. در آن صورت صبحانه سادهاى به او بدهيد که مشکل استفراغ او حل شود و حال تهوع نداشته باشد. او را لباس بپوشانيد و آماده مدرسه رفتن کنيد. در بين راه لازم نيست از او سؤال کنيد که حالش چگونه است و يا چرا مدرسه را دوست ندارد.
|
|
- در راه براى او از مدرسه تعريف کنيد، از بازىهاى مدرسه، از دوستانى که در آنجا پيدا خواهد کرد، از مزاياى درس خواندن و باسواد شدن حرف بزنيد تا شوق و اميدى در کودک نسبت به درس و مدرسه و کلاس پديد آيد.
|
|
- در مدرسه حاضر شويد، با معلم فرزندتان بصورت عادى و صميمانه صحبت کنيد. در حضور او از بچه تعريف کنيد و متذکر شويد که او هم مىخواهد درس بخواند و چيزهاى خوب ياد بگيرد. و به اشاره تفهيم کنيد که نياز به دلسوزى و محبت و حمايت شما دارد. در اطراف کلاس کمى قدم بزنيد تا او شما را ببيند و مطمئن باشد خطرى نيست.
|
|
- رابطه بين خانه و مدرسه را بيشتر کنيد، حتى گاهى معلم او را به خانه دعوت کنيد که مهمان شما باشد و بر اين اساس انس و علاقهاى را پديد آوريد تا براى کودک باورى پديد آيد که در مدرسه خطرى متوجه او نيست و مسأله ترسآورى در آنجا وجود ندارد.
|
|
|
از سوى ديگر مدرسه و معلم بايد اقداماتى در قبال همه کودکان و از جمله اينگونه اطفال داشته باشند. بنظر ما ضرورى است معلم کلاس اول نسبت به ديگر معلمان ورزيدهتر، خوش اخلاقتر، شادابتر و با نشاط تر، و پرشور و زودجوش باشد. زيرا برخورد روزها و ماههاى اول زندگى تحصيلى سرنوشتساز است و آثار آن براى سالهاى متمادى باقى خواهد ماند. اقدامات مدرسه و معلم را در اين رابطه بشرح زير مىتوان خلاصه کرد:
|
|
- پذيرش کودک و استقبال از او، احترام به او و تقويت حضور او بگونهاى که طفل حساب کند در مدرسه براى او جائى باز کردهاند.
|
|
- اعلام محبت به کودک و نشاندادن نرمش و ملايمت خود به او انس و سازگارى بيشتر با مدرسه او را در معرض حمايت قرار مىدهد و محيط را براى او گرم مىکند.
|
|
- سهل و آسان جلوهدادن ضوابط و مقررات مدرسه و سعى به اينکه شرايط آن با شرايط خانه نزديک و همسان گردد.
|
|
- راهنمائى براى حل مسائل و تکاليف آنها و تحسين و تمجيد او بهنگام انجاموظيفه.
|
|
- واداشتن او به تماشاى بازى ديگران بدون اينکه فعلاً خود حق بازى داشته باشند.
|
|
- گرم داشتن محيط مدرسه و شاد داشتن کودک در آن از طريق برخوردهاى خوب، داستانگوئى و ...
|
|
- از ميان بردن عوامل نفرت از مدرسه مثل تنبيه، توبيخ، سرزنشها و سعى به خنداندن کودک.
|
|
- گوش دادن به حرفهاى او و توضيح خواستن از مسائل و مشکلات او.
|
|
- سعى به شناخت استعدادى در کودک و تکيه کردن به آن و تشويق کودک در سايه موفقيت.
|
|
- دادن جايزه به کودک و تشويق او که خود زمينهساز علاقمندى به مدرسه و جرأت يافتن است.
|
|
- رعايت حال او مخصوصاً در آمد و شد به کلاس، رفتن به دستشوئي.
|
|
- سپردن مسؤوليت سادهاى به او در مدرسه که حساب کند او هم در مدرسه کارى و برنامهاى دارد.
|
|
- سهلگيرى به او مخصوصاً در سال اول و ناديده گرفتن خطاهاى او و مته برخشخاش نگذاشتن.
|
|
- در کل اگر رفتار معلم در مدرسه خوب و پذيرنده کودک باشد و اگر معلم خود را مهربانتر و صميمىتر نشان دهد و طفل را در مدرسه چنان بپذيرد که کودک آنجا را خانه دوم خود حساب کند مشکلاتى از اين قبيل رفع خواهد شد. همچنين معلم بايد با تشويق کودک را بحرف آورد و با محبت و اطمينان از او بخواهد که آنچه در دل دارد بيان کند و آنگاه به چارهسازى و حل مشکل بپردازد.
|
|
| اقدامات در صورت ترک مدرسه
|
|
در عينحال اين امکان وجود دارد که برخى از کودکان با همه اين اقدامات و تلاشها رام نشوند. باز هم از مدرسه بگريزند و يا دچار همان بيمارى شوند. در چنين صورتى چه بايد کرد؟ بنظر ما اتخاذ راه و روشهاى زير در اين زمينه سازنده است:
|
|
- او را در بستر بخوابانيد و بگوئيد که مريض هستيد و بايد در بستر بمانيد و نبايد از آن بيرون آييد و اينامر سبب مىشود که او قدر عافيت را بفهمد. اگر گفت خوب شدم و از بستر بيرون آمد پيشنهاد مدرسه را به او بدهيد اگر چه وقت مدرسه دير شده باشد.
|
|
- در آن روز به او غذاى سادهاى بدهيد بدينبهانه که مريض است و نبايد هر غذائى را بخورد و غذاى خودتان براى او خوب نيست. مخصوصاً اگر طفل به بعضى از غذاها بىعلاقه باشد، بايد به او همان غذا را داد تا دريابد در محيط خانه چيزى نصيب او نمىشود.
|
|
- و نيز ضرورى است در آن روزى که او به مدرسه نرفته در بستر بماند و تنها باشد. شما به بهانهاى از خانه بيرون برويد، بحساب اينکه کارى داريد و او بايد در بستر و در خانه بماند تا خوشى و لذتى براى او از اين بابت پديد نيايد و يا سعى کنيد برادران و خواهران را بحساب اينکه او بيمار است از او جدا و دور کنيد تا به بازى با آنان مشغول نگردد و از لذت بازى محروم بماند.
|
|
- مدرسه را نيز در جريان بگذاريد تا آنها هم بدانند کودک در چه شرايطى است و براى روزهاى بعد چه بايد کرد. و لازم است خود بچه هم بداند که مدرسه در جريان قرار گرفته است تا شور و اضطراب او را فرا نگيرد و از نظر روانى و عاطفى صدمهاى براى او نباشد.
|
|
در کل با شيوهاى که اتخاذ مىکنيد بايد کودک را به اين محاسبه واداريد که ماندن در خانه به نفع او نيست اگر به مدرس مىرفت لااقل بازى و جنبشى داشت، با ديگران گفت و شنودى مىکرد، آزادتر بود و ... او بايد دريابد که در ايام مدرسه خانه براى او جايگاه خوبى نيست، از سرگرمىها و اشتغالات و اسباببازىها نمىتواند سود بجويد و به اين نتيجه برسد که اگر مدرسه را داشته باشد براى او بهتر است.
|