|
|
|
|
|
هدف از عمليات زراعى مبارزه با علفهاى هرز، افزايش نفوذپذيرى خاک نسبت بهآب، کاستن از تبخير آب از خاک و بالاخره تهيه بسترى نسبتاً نرم با دانههاى ريز است که بذر بتواند در عمق معينى جاى گرفته با ذرات خاک و رطوبت آن تماس کافى برقرار کند. با توجه بهاينکه رابطهٔ عمليات زراعى با هر يک از اهداف فوق در شرايط مختلف خاکى و آب و هوائى تغيير مىيابد بنابراين نمىتوان سيستم زراعى ويژهاى را براى کليهٔ شرايط آب و هوائى پيشنهاد يا توصيه کرد. بهعلاوه زمان انجام عمليات تهيهٔ بستر بذر نيز تابع شرايط منطقه است، مثلاً در خاکهاى سنگين يا ُرسى يا زمينهائى که تحت کشت يونجه، شبدر و حبوبات بوده است انجام عمليات تهيهٔ زمين در پائيز برترى دارد تا در بهار. با شخم زدن زمين در پائيز پارهاى از حشرات مضر از بين مىروند؛ انجام عمليات زراعى در پائيز در مزارعى که خاک سبک، شيبدار و فرسايشپذير دارند توصيه نمىشود.
|
|
ادوات زراعى مختلفى در زراعت ذرت متداول است گاوآهن برگرداندار از جمله ادوات اوليهٔ تهيه بذر است که در پائيز يا بهار در زمينهاى مسطح و مرطوب که احتمال فرسايش آبى و بادى در آنها کم است بهکار برده مىشود. عمليات ثانويهٔ تهيه زمين نيز معمولاً با ادواتى چون گاوآهن ديسکي، هرس فنري، هرس ميخي، کوليتواتور معمولي، ليستر و غيره آنجا مىگيرد. استفاده از گاوآهن برگرداندار در ديمزارها اصولاً محدوديت دارد و بهجاى آن از انواع پنجه غازي، گاوآهنهاى ديسکى و قلمى استفاده مىشود.
|
|
|
خلوص، قوهٔ ناميه، سرعت جوانهزنى و سازگارى بذر بهمنطقه از مواردى هستند که در انتخاب بذر بايد مورد توجه قرار بگيرند. شکستگى بذر، ناسالم بودن و آلودگى آن به بذر علفهاى هرز مطلوب نيست. قوهٔ ناميه ذرت معمولاً ۹۵ تا ۱۰۰ درصد است. در صورتىکه بهخوبى انبار شده باشد قوهٔ ناميه ذرت معمولاً ۹۵ تا ۱۰۰ درصد است. در صورتيکه بهخوبى انبار شده باشد قوهٔ ناميه چندين سال حفظ مىشود که در مناطق خشک اين مدت بيشتر است تا در مناطق مرطوب از علل عمدهٔ کاهش قوهٔ ناميه مىتوان يخزدگى دانهها در مرحلهٔ رسيدن را نام برد. بدينمعنى که دانهٔ رسيده ذرت در صورتى که با رطوبت بيشتر در معرض دماى زير صفر قرار بگيرد قوهٔ ناميه خود را از دست مىدهد. بذرى که تقريباً ۱۴ درصد رطوبت داشته باشد دماى زير صفر را بدون کاهش قوهٔ ناميه تحمل مىکند.
|
|
|
براى جلوگيرى از حملهٔ بيمارىهاى دانهزا، مانند قارچهاى پيتيوم (Pythium) و بعضى از انواع سياهکها ضدعفونى کردن بذر با قارچکشهاى متداول از جمله ارازان (Arazan)، اسپرگان (Spergan)، يا ارتوسايد (Orthocide) ضرورى است.
|
|
|
بذرکارى ذرت در اولين فرصت که دماى خاک مناسب باشد بايد انجام گيرد. بهترين موقع براى بذرکارى زمانى است که دماى خاک در عمق ۷ تا ۸ سانتىمترى بهمدت سه تا چهار روز متوالى در بهار (بهشرط اينکه زمين گاورو باشد) تقريباً ۱۳ درجهٔ سانتىگراد باشد. در صورتىکه اندازهگيرى دماى خاک براى کشاورز بهسهولت امکانپذير نباشد براى تعيين تاريخ کاشت مىتوان از ميانگين دماى هواى ساعتهاى ۷، ۱۲ (صبح و نيمروز) استفاده کرد.
|
|
|
تعداد بوته در واحد سطح تابع شاخص سطح برگ، حاصلخيزى خاک، آب موجود در خاک و شرايط اقليمى است. همچنين هدف از زراعت ذرت يعنى اينکه براى تأمين علوفه کشت شود يا استفاده از دانه آن، نيز در تعيين تراکم بوته مؤثر است. با توجه بهترکيبهاى مختلف اين عوامل، تراکم مىتواند بين ۴۰ تا ۱۰۰ هزار بوته در هکتار تغيير کند. در ديمکارى بهمنظور جلوگيرى از کاهش شديد محصول، تراکم بوته را حتى مىتوان کمتر از ۴۰ هزار در نظر گرفت.
|
|
شاخص سطح برگ نسبت مساحت برگهاى هر بوته بهمساحت زمين تحت اشغال آن است که اين موضوع تحتتأثير طول دورهٔ رشد، تراکم بوته، و شرايط محيطى قرار مىگيرد. واريتههاى ديررسى معمولاً شاخص سطح برگ بيشترى دارند تا واريتههاى زودرس. نتايج بهدست آمده از بعضى از آزمايشها نشان داده است که بهترين شاخص سطح برگ براى توليد حداکثر محصول ۳/۳، يعنى معادل ۵۰ تا ۵۵ هزار بوته در هکتار است.
|
|
|
عمق کاشت ذرت از ساير غلات بيشتر است و بين ۳ تا ۱۰ سانتىمتر تغيير مىکند؛ عمق کاشت اصولاً تحتتأثير شرايط عمومى خاک، آب وهوا و ژنوتيپ گياه مثلاً طول کولئوپتيل و اولين ميانگره آن قرار دارد. هر چه عمق کاشت زيادتر باشد زمان لازم براى سبز کردن طولانىتر مىشود. در شرايطى که دما و رطوبت در بخش سطحى خاک مناسب باشد عمق بذرکارى معمولاً کم (مثلاً ۳ تا ۵ سانتىمتر) خواهد بود و اگر بخش سطحى خاک زياده از حد گرم و خشک باشد بذر را در عمق زيادتر مثلاً ۸ تا ۱۰ سانتىمترى زمين مىکارند. طول کولئوپتيل و طول ميانگره اول نيز در عمق بذکارى مؤثر است. اگر طول اين دو در يک واريته مشخص ثابت باشد (مثلاً ۲۰ يا ۳۰ ميلىمتر) و زارع بذر را در عمق بيشترى قرار دهد، سبز کردن بذر و بهسختى ديگر خروج ساقهچه از سطح خاک با مشکلاتى مواجه مىشود. در اين شرايط، ساقهچه بعد از پارهکردن غشاء خود (کولئوپتيل) نمىتواند بهسهولت بهسطح خاک راه يابد.
|
|
واريتههائى که طول کولئوپتيل و ميانگره اول بيشترى داشته باشند نسبت بهخشکى سازگارى بهترى دارند. عمق بذرکارى در عمق ريشههاى نابهجا تأثيرى ندارد ولى مىتواند معيارى براى محل تشکيل ريشههاى بذرى بهشمار آيد. زيرا ريشههاى نابهجا بدون توجه بهعمق کاشت از محل گرههاى موجود در بخش فوقانى يقه، که بعضى از آنها حتى ممکن است در بخش سطحى خاک نيز تشکيل شود، بهوجود مىآيند.
|
|
در کشورهائى که ذرت را بهصورت ديم مىکارند عمق کاشت بذر را بيشتر از زراعت آبى در نظر مىگيرند.
|
|
|
فاصله رديفهاى کاشت ذرت بين ۴۰ تا ۱۰۰ سانتىمتر و فاصلهٔ دو بوته روى هر رديف بين ۱۰ تا ۸۰ سانتىمتر متغير است؛ در شرايط محيطى مشابه در فواصل کمتر معمولاً ميزان عملکرد بيشتر است.
|
|
|
ذرت را مىتوان بهصورت رديفى يکنواخت يا کپهاى کشت کرد. ميزان عملکرد در روش بذرکارى رديفى يکنواخت بهمراتب بيشتراست.
|