- تاريخچه:
|
ژيارديوز يا ژياردياز، نوعى عفونت انسانى است که به وسيلهٔ تک ياختهٔ انگلى به نام ژيارديا لامبليا ايجاد مىشود. عامل اين بيماري، اولين بار در سال ۱۶۷۴ توسط لىون هوک (Von Anto Leeuwen hock)
گزارش شد. او، اولين تکياخته را در نمونهٔ مدفوع اسهالى خود بهوسيلهٔ يک ميکروسکوپ تکلنزى که خود او ساخته بود تشخيص داد. اين تکياخته بعدها به وسيلهٔ پژوهشگر ديگرى به نام
ژيارد و سپس در سال ۱۸۵۹ به وسيلهٔ لامبل (G. lamblia) تشريح گرديد و G. intestinalis ناميده شد. در سال ۱۹۱۵ اشتايلز پس از تشخيص و بررسىهاى لازم آن را ژيارديا لامبليا (Lambl) نامگذارى کرد که اين امر مورد
تائيد انجمن بينالمللى جانورشناسان نيز قرار گرفت. لىونهوک در ان برخورد، مرفولوژي، اندازه، حرکت و همچنين حالت مدفوع اسهالى خود را مدنظر قرار داد و در واقع اين نخستين
تعريفى بود که در مورد ژيارديا ارائه شد، ولى بايد در نظر داشت که اطلاعات کنونى ما دربارهٔ اين ارگانيسم بيشتر در دههٔ اخير بهدست آمده که آن نيز به علت ظهور تکنولوژى پيشرفته و
موفقيت در کشت آن بود.
|
|
|
|
جايگاه اين تکياخته از نظر تاکسونومى در شاخهٔ ساکوماستيگوفورا، تحت شاخهٔ ماستيگوفورا، ردهٔ زوماستيگوفورا، راستهٔ ديپلدموناديدا خانوادهٔ هگزاميتيده و در جنس ژياردياز قرار دارد و ويژگىهاى ساير تاژکداران را نيز دارا مىباشد. اين تکياخته از روبرو گلابىشکل يا شبيه راکت بدون دسته است، اما اگر از پهلو به آن بنگريم، در قسمت شکمى فرورفته يا مسطح است و در قسمت پستي، برآمدگى دارد. در قسمت شکمى صفحهاى مکنده وجود دارد که در زير آن يک زوج هستهٔ حبابى شکل با کاريوزومى مرکزى قرار دارند. اين ارگانيسم چهار زوج تاژک دارد و تکثير آن از طريق تقسيم دوتائى طولى است. در مسير تکاملى ژيارديا دو شکل تروفوزوئيت و کيست (فعال و مقاوم) وجود دارد. طول تروفوزوئيت بين ۹ تا ۲۱ ميکرومتر و پهناى آن از ۵ تا ۱۵ ميکرومتر متغير است. کيستها بيضى شکل و بهطور معمول سيتوپلاسم از ديواره کيستى به کلى مجزا است، طول آن ۸ تا ۱۲ ميکرومتر و پهناى آن ۷ تا ۱۰ ميکرومتر است. هنگامى که به نمونهٔ مدفوع لوگل اضافه مىشود، کيستها به رنگ زرد يا قهوهاى رنگ پريده در مىآيند. گاهى نيز با اندازههاى کوچک متمايل به آبى و يا با انعکاس سبز رنگ ديده مىشود و احتمال دارد تمام شکلهاى مختلف در يک نمونه وجود داشته باشند. کيستها از راه دهان وارد دستگاه گوارش انسان مىشوند. در روده باريک غشاء خود را از دست داده، از هر کيست دو تا تروفوزوئيت آزاد مىگردند.
|
|
تروفوزوئيتها توسط ديسک مکنده، خود را به ياختههاى اپيتليوم روده باريک متصل مىکنند و از کربوهيدراتهاى محلول، تغذيه کرده، از طريق تقسيم دوتائى طولي، تکثير مىشوند.
چنانچه آنها ديوارهٔ روده را رها کنند، همراه مواد دفعى به رودهٔ بزرگ وارد مىشوند و در آنجا به کيست تبديل مىگردند و همراه مدفوع خارج مىشوند.
|
|
|
اين تکياخته با مکانيسمهاى خاصي، مانند تجزيهٔ املاح صفراوي، رقابت تغذيهاي، ايجاد سمّ و از همه مهمتر اتصال به سلولهاى اپيتليوم رودهٔ باريک و ايجاد يک پوشش فيزيکى روى سلولهاى مخاط روده علائم بيمارى را ظاهر مىکند. از ويژگىهاى بارز بيمارىزائى اين ارگانيسم به علت عدم جذب، بهخصوص عدم جذب چوبي، ايجاد اسهال چرب (Steatorrhea) مىباشد. عوامل مختلفى مثل کاهش اسيديته معده، نقص اميني، تعداد کيستهاى خورده شده، سوءتغذيه و غيره علائم بيمارى را با اشکال مختلف آشکار و تشديد مىکند.
|
|
حدود ۷۰% از افراد آلوده به اين تکياخته، بهويژه آنان که در مناطق بومى (اَندميک) زندگى مىکنند، علائم اين بيمارى را ظاهر نمىسازند، اما عدهاي، بهخصوص کودکان، ممکن است
علائم مختلف بيمارى را آشکار نمايند.
|
|
|
وجود اين انگل را در تمام نقاط دنيا ــکم و بيشــ گزارش کردهاند. در اصل عواملى همچون شرايط اقليمي، اقتصادى اجتماعى و محيطى در شيوع آن مؤثر است و در مناطق مختلف هر کشور متفاوت است. طى بررسىهاى انجامشده در سال ۱۹۶۵ ميزان آلودگى در سطح جهان حدود ۲/۷% تخمين زده شده است (Belding, 1965) در بررسىهاى انجام شده در سالهاى اخير، آلودگى به اين تکياخته را در کشورهاى مختلف بين ۵ تا ۴۳% گزارش کردهاند. گزارشهاى رسيده از نقاط مختلف ايران نشان مىدهند که آلودگى به اين تکياخته در شهر تهران ۱/۱۶%، روستاهاى جنوبى ۶/۲۸%، در شهرهاى شماى ايران حدود ۶/۳۳% در روستاهاى تبريز ۲/۱۹% و در شهر مشهد ۸/۱۵% مىباشد. بهطور معمول با توجه به پائين بودن سطح بهداشت در روستاها انتظار مىرود که درصد آلودگى در روستاها بيشتر از شهرها باشد. اما گزارشها از نقاط مختلف دنيا و همچنين ايران عکس آن را نشان مىدهد که شايد به علت تراکم بيش از حد جمعيت در مناطق شهرى است که انتقال فرد به فرد را تسهيل مىکند. در انتشار بعضى از بيمارىهاى عفوني، فصلهاى مختلف سال بدون نقش نيستند. در ژياردياز نيز بررسىهائى در ارتباط با فصل انجام گرفته است. بررسى انجامشده در گواتمالا نشان مىدهد که درصد آلودگى در ماههاى سرد و مرطوب بالاتر از ماههاى ديگر است. گزارش ديگرى از عربستان سعودى بالاترين درصد آلودگى را مربوط به ماههاى سرد مىداند. با وجود گزارشهاى يادشده ارتباط فصل در انتشار ژياردياز هيچگونه پايه و اساس محکمى ندارد.
|
|
بهتازگى در انتشار ژياردياز مخازن حيوانى مثل خرگوش، رت، سگ و سگ آبى و غيره مدنظر قرار گرفتهاند. بعضى از پژوهشگران، سگ آبى را بهعنوان يکى از مخازن عمده که در آلودگى آب نقش دارد. گزارش کردهاند. از آنجا که مسافران و افرادى که به پيستهاى اسکى و يا به اردوهاى تفريحى مىروند با وجود استفاده از مواد غذائى سالم افزايش آلودگى به زيارديا را نشان مىدهند، براى کارشناسان سازمان جهانى بهداشت اين فکر پيش آمده که آيا ژياردياز، مىتواند يک عفونت زئونوز باشد؟ بهطور کلى امکانپذير بودن عفونتهاى تجربى در انسان و حيوان بهوسيلهٔ کيستهاى ژيارديا حدس زئونوز بودن ژيارديا را تقويت مىکند. اما اثبات اين موضوع هنوز به بررسىهاى بيشترى نياز دارد.
|
|
انتقال اين تکياخته از طريق بلع کيستهاى دفع شده همراه مدفوع، بهطور مستقيم و يا غيرمستقيم، ايجاد مىگيرد. در رابطه با اپيدميولوژى ژيارديا لامبليا به احتمال زياد عواملى مانند سن، آداب و رسوم، وضع اقتصادى و فرهنگى و همچنين انحرافهاى جنسي، بىدخالت نيستند.
|
|
سن از جمله عواملى است که در ابتلاء به ژياردياز مؤثر مىباشد. طى بررسىهاى انجامشده کودکان را تا سه برابر بيشتر از بزرگسالان مستعد ابتلاء به ژياردياز مىدانند. درصد آلودگى در کودکان زير يک سال پائين است، اما با افزايش سن، درصد آلودگى نيز افزايش مىيابد و در گروه سنى ۵ تا ۱۱ سالگى که بهطور معمول کودکان به مدرسه مىروند، به بيشترين حد خود مىرسد. در مناطق بومى (اَندميک)، کودکان بيشتر با عامل اين بيمارى تماس حاصل نموده، آلوده مىشوند و علائم مربوطه را بروز مىدهند، در نتيجه برخوردها و آلودگىها مکرر در درازمدت مقاومت تدريجى ايجاد مىشود و به همين علت با افزايش سن، بروز علائم بيمارى کاهش مىيابد.
|
|
بزرگسالان که بيشتر بدون علامت هستند، نقش حاملان سالم را بازى مىکنند، به خصوص کسانى که دستاندرکار تأمين مواد غذائى مردم هستند، در انتشار عامل بيمارى نقش مؤثرى دارند. آداب و رسوم، فقر اقتصادى و فرهنگى هر يک در انتقال و افزايش درصد آلودگى در مواقع خاصى نقشى ايفاء مىکنند.افرادى که به شستشوى دستها قبل از صرف غذا اهميتى نمىدهند و آنان که از فقر اقتصادى و فرهنگى رنج مىبردند، بديهى است که قادر به رعايت موازين بهداشتى نيز نيستند، بنابراين بيشتر در معرض آلودگى قرار مىگيرند. انتقال ژيارديا لامبليا از طريق تماس مدفوعى - دهان مىباشد.
|
|
هنگامى که کيستهاى اين تکياخته همراه مدفوع دفع و از راه دهان، بهطور مستقيم، يعنى فرد به فرد، يا غيرمستقيم بهوسيلهٔ آب و مواد غذائي، وارد دستگاه گوارش انسان مىگردد انتقال انجام مىشود. انتقال مستقيم، بيشتر در مهدکودکها، پرورشگاهها، مدرسهها و تمام اماکنى که افراد بهگونه فشرده با هم زندگى مىکنند، مشاهده مىشود. گذشته از اينها انتقال مستقيم در بين همجنسبازان و منحرفان جنسي، بسيار شايع است.
|
|
در انتقال غيرمستقيم، آب آشاميدنى و مواد غذائى آلوده به کيست ژيارديا نقش مهمى دارند. آب به احتمال زياد از طريق مدفوع حيوانهاى آلوده، بهويژه سگ آبى و يا نشت فاضلاب به داخل آن آلوده مىگردد. طى يک بررسى انجامشده در سالهاى ۷۵-۱۹۷۲ در ايالاتمتحده آمريکا، زيارديا يکى از شايعترين عواملى شناخته شد که از راه آب منتقل مىشود. مواد غذائى امکان دارد از راههاى گوناگون، از جمله حاملان سالم و حشرهها، مانند مگس و سوسک خانگى آلوده شوند.
|
|
مگس و سوسک خانگى در انتقال تکياختههاى روده همچنين ژيارديا نقش ناقلان مکانيکى را اجراء مىکنند.
|
|
|
ژيارديا يکى از عوامل بيمارىزاى رودهٔ باريک انسان است که در اکثر کشورها بهصورت بومى (اَندميک) وجود دارد. اينکه چرا شيوع اين تکياخته در کشورهاى گسترشيافته هنوز به شکل يک مسئلهٔ پيچيده، باقى مانده است که به احتمالى به دلايل زير مىباشد:
|
|
- فقدان روش آزمايشگاهى آسان جهت تشخيص انگل
|
- فقدان معيارهاى مناسب جهت تفکيک عفونت داراى نشانه و بدون علائم باليني
|
- وجود اختلاف امينىشناختى در اين تکياخته در جوامع گوناگون
|
- کمبود آگاهىهاى اپيدميولوژى در زمينهٔ انتقال عفونت
|