نشانهها و علائم حسى در دردهاى نوروپاتيک به درد نوروپاتيک وسيله تعاريف زير توصيف مىشوند: نورالژي: درد در شاخههاى يک عصب واحد، مانند نورالژى ترىژمينال؛ ديستزي: احساسهاى ناگهاني، ناخوشايند، غيرطبيعي؛ هيپرالژزى و هيپرستزي: پاسخهاى اغراقآميز بهترتيب به نوسيسپتيوها يا تحريک لامسه؛ آلودينيا: ادراک تحريک مکانيکى نور بهصورت دردناک، مانند وقتى که لرزش ايجاد احساس دردناک مىکند. ادراک کاهش يافته درد هيپالژزى و اگر ادراک آن وجود نداشته باشد آنالژزى گفته مىشود. کوزالژى درد سوزاننده شديد و مداوم با حدود مشخص است و با ديسفونکسيون سيستم اعصاب سمپاتيک (تعريق؛ تغييرات عروقي، پوستي، موها-ديستروفى سمپاتيک) همراه مىباشد که بعد از صدمه به اعصاب محيطى ايجاد مىشود.
درد نوروپاتيک :
- بدون تحريک واضح نوسيپتيو
- وجود شواهد تخريب عصب مانند تخريب حسي، ضعف با درد سوماتيک فرق دارد و غيرمعمول است، غالباً داراى کيفيت تيرکشيدن يا برقگرفتگى است تنها تا حدودى با ضدٌ دردهاى مخدر تخفيف مىيابد و ممکن است به داروهاى ضدافسردگى يا ضدٌ تشنج پاسخ دهد.
دردهاى مزمن
تشخيص اين مشکل غالباً سخت است و بيماران از لحاظ احساس پريشان هستند. درمان براساس ارزيابى سايکولوژيک و رفتارى بيمار، بهخصوص در مراکز درمانى چند جنبهاى درد مفيد مىباشد.
عوامل متعددى درد مزمن را ايجاد کرده، تداوم بخشيده، يا تشديد مىکنند: ۱. بيمارى دردناکى که هيچ علاجى ندارد (مانند آرتريت، سرطان، سردردهاى ميگرني، نوروپاتى ديابتي)؛ ۲. عوامل عصبى که بهوسيله بيمارى جسمى آغاز شده و پس از بهبود بيمارى ادامه دارد (مانند اعصاب حسى يا سمپاتيک تخريب شده)؛ ۳. حالات سايکولوژيک.
بايد توجه خاصى به تاريخچه پزشکى و افسردگى بيمار نمود. دپرسيون ماژور شايع، قابل درمان، و بهطور بالقوه مرگبار (در اثر خودکشي) مىباشد.
درمان
دردهاى نوروپاتيک اغلب مزمن هستند، درمان آنها بهخصوص سخت است. بيشتر بيماران بهطور مؤثرى با ترکيب داروى ضدٌ تشنج گاپاپنتين بهطور مؤثرى با ترکيب داروى ضدٌ تشنح گاباپنتين و يک داروى ضدٌ افسردگى مانند نورتريپتيلين درمان مىشوند.
بعد از ارزيابي، بايد يک برنامه درمانى صريح شامل اهداف اختصاصى و واقعگرايانه در درمان تهيه نمود مانند حصول خواب کامل شبانه، توانائى رفتن به خريد، يا بازگشت به کار. يک روش چند جنبهاى با استفاده از داروها، مشاوره، درمان فيزيکال، بلوک اعصاب، و حتى جراحى بهمنظور بهبود کيفيت زندگى بيمار لازم است. ممکن است بعضى از بيماران نيازمند ارجاع به يک کلينيک درد باشند، براى بيماران ديگر ممکن است درمان فارماکولوژيک کمک شايانى نمايد. ضدٌ افسردگى حلقهاى در درمان دردهاى مزمن با علل مختلف از جمله سردرد، نوروپاتى ديابتي، نورالژى پس از هرپس، دردهاى آتيپيک فاسيال و کمردردهاى مزمن مفيد مىباشند. بيماران دچار دردهاى نوروپاتيک مزمن و با شواهد کمى يا بدون شواهد ديسفونکسيون سمپاتيک (مانند نوروپاتى ديابتي، نورآلژى ترىژمينال) از مصرف داروهاى ضدٌ تشنج سودمند مىشوند.