روشهاى دسترسى به مشکلات مربوط به سلامت و بيمارى بر پايه دو اصل است:
|
|
|
|
همهگيرى شناسى راهى براى طرح پرسش و بدست آوردن پاسخهايى است که خود منجر به طرح سؤالاتى ديگر - بعنوان وسيهاى براى آموختن مىشود. بعنوان نمونه مىتوان اين پرسشها را مطرح کرد:
|
|
۱. پرسشهاى مربوط به وقايع بهداشتى:
|
- مسئله چيست؟
|
- دامنه آن چقدر است؟
|
- در کجا روى داده است؟
|
- کى اتفاق افتاده است؟
|
- چه کسى را مبتلا کرده است؟
|
- چگونه بروز نموده است؟
|
|
۲. پرسشهاى مربوط به اقدام بهداشتى:
|
- براى کاهش اين مشکل و پيامدهاى آن چه مىتوان کرد؟
|
|
- در آينده چگونه مىتوان از آن جلوگيرى کرد؟
|
|
- براى جامعه چه اقدامى مىتوان کرد؟
|
|
۱. بهوسيله ادارات بهداشتى يا ادارات ديگر؟
|
۲. چه کسى و در کجا بايد اين کار را انجام دهد؟
|
|
- چه منابعى لازم است؟ فعاليتها چگونه بايد سازماندهى شوند؟
|
|
- چه مشکلاتى ممکن است بروز نمايد؟ و چگونه بايد بر مشکلات چيره شد؟
|
|
پاسخ اين پرسشها مىتواند سرنخى درباره سببشناسى بيمارى بدست دهد و اپيدميولوژيست را در برنامهريزى و ارزشيابى راهنمايى کند.
|
|
|
طرح اصلى بررسى اپيدميولوژى انجام مقايسه و استنتاج است. اين کار بصورت مقايسه دو (يا چند) گروه انجام مىشود، که در آن يک گروه داراى بيمارى (يا مواجهه با عامل خطر) و گروه(هاي) ديگر فاقد بيمارى (يا عدم مواجهه با عامل خطر) هستند، و همچنين مىتوان بين جوامع مختلف مقايسه کرد و عامل خطر مشترک يا بيمارى مشترک را بررسى نمود، اينگونه مقايسهها را بررسىهاى بينکشوري گويند.
|
|
همهگيرى شناسان با انجام دادن مقايسهها در جستوجوى اختلافات اساسى در ميزبان عوامل و محيط زيست، دربين مبتلايان و غيرمبتلايان هستند. خلاصه آنکه اپيدميولوژيست دادهها را مىسنجد، آنها را متوازن و با يکديگر مقايسه مىنمايد و سرنخهاى مربوط به علّت بيمارى را از چنين مقايسههايى بدست مىآورد.
|
|
يکى از نخستين نکاتى که پيش از انجام مقايسه بايد درنظر گرفت اطمينان از قابليت مقايسه بين گروههاى شاهد و مورد است. بهعبارت ديگر بايد هر دو گروه کاملاً مشابه باشند بهنحوى که بتوان اجزاى نظير به نظير را مقايسه کرد. موضوعهاى مورد مقايسه بايد دقيق بوده و بتوان آنها را به روش يکسان گردآورى نمود. مثلاً بايد گروه بررسى و گروه شاهد ازنظر ترکيبسنى و جنس و ديگر متغيرهاى مربوطه يکسان باشند.
|
|
بهترين راه اطمينان از قابل مقايسه بودن در اينگونه موارد انتساب اتفاقى يا تصادفى کردن (که بعداً شرح داده مىشود) در انتخاب گروه شاهد و بيمار است و درصورتى که انتساب اتفاقى مقدور نباشد (مثلاً در بررسىهاى شاهد مورد و همگروهي) از عملى به نام جورکردن يا همسانسازي براى ويژگىهاى منتخى که مىتوانند سبب مخدوششدن تفسير نتايج شوند، استفاده مىشود.
|
|
راه ديگر براى مقايسه نتايج استاندارد کردن دادهها است که بهطور معمول کاربرد آن محدود به ويژگىهايى مانند سن، جنس و وضع زايمان است. اين مفاهيم که مربوط به آمار زيستى است در آينده شرح داده خواهند شد. بايد اشاره کرد که مقايسه بين دادههاى کشورهاى مختلف، بهعلت اختلاف در اصطلاحات مورد استفاده ممکن است دشوار باشد و براى اين کار لازم است تعاريف مربوط به دادهها و طبقهبندى دادهها، معيارها و فهرست اصلطلاحات، استاندارد شوند.
|