پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
عناصر و ساخت
برلو مىپرسد مقصودمان از عنصر و ساخت چيست؟ و خود توضيح مىدهد که تعريف کردن اين دو، کار آسانى نيست. زيرا آنها براى ما حالت مستقل يا ثابت ندارند، در واقع ما نمىتوانيم يکى از آنها را بدون ديگرى داشته باشيم. |
آنچه براى انسان و بهوسيلهٔ انسان بهوجود آمده، به شکل خاصى ساخته شده است؛ و در واقع ما نمىتوانيم دربارهٔ هيچ چيزى صحبت کنيم بدون آنکه از نفوذ ساخت آن مصون باشيم. |
عناصر اصلى يک زبان صداها است. ما مجموعهاى از اين صداها را در يک گروه قرار مىدهيم و به آنها واژ (phenome) مىگوئيم. آنگاه در سطحى بالاتر، گروه صداها را تکواژ (morpheme) مىناميم. حروف الفبا در هر زبانى عناصر آن زبان هستند و کنار هم قرار گرفتن اين حروف، در شکل خاصي، ساخت آن را تشکيل مىدهند- برلو در اين مورد مثالى براى کلمهٔ fish دارد که اگر در زبان فارسى به جاى آن از کلمهٔ آدم استفاده کنيم مطلب واضحتر مىشود. |
اين کلمه از حروف آ،د،م تشکيل شده است. هر حرف يک عنصر است که مىتواند جدا از بقيهٔ حروف باشد. ما اين حروف را مىتوانيم به شيوههاى گوناگون کنار هم قرار دهيم. مىتوانيم به آنها ساختى بدهيم که بهصورت آ،د،م،د يا د،آ،م يا م، آ، دياد، م، آ يا م، د، آ، درآيد. هر ترکيبى از اين عناصر يک ساخت محسوب مىشود. برخى از اين ترکيبها، در زبان ما کلمهاى با معنى هستند. (مثل آدم، آمد، دام، ماد، دما) و برخى کلمه نيستند (مثل مدا)- برخى از اين کلمات بيشتر مورد استفادهٔ ماست تا کلمهاى ديگر. ولى به هر حال تمامى اين ترکيبها مربوط به موضوع ساخت مجموعهاى از عناصر مىشوند. |
ترکيبى خاص از اين عناصر است که براى ما به اصطلاح با معنى است. برلو مثال ديگرى را دربارهٔ درخت مطرح مىکند. او مىگويد که کلمهٔ درخت با عناصر و ساختى خاص بهوجود آمده است: يکى از شيوههاى نگاه کردن به عناصر آن، توجه کردن به تنهٔ درخت، شاخهها پوست و برگ آن است. وقتى اين عناصر به شيوهاى معنى کنار هم قرار بگيرند، آنگاه مىتوانيم که ما يک درخت داريم. |
عناصر ساخت درهم آميخته و يا يکديگرند. برخى اوقات کوشش مىکنيم که آنها را مجزا و دوگانه بدانيم. مثلاً در زمينهٔ هنر ممکن است بگوئيم ساخت مهمتر از عناصر است. |
يا ممکن است به بحث در اينباره بپردازيم که آيا در ارتباط، ايدهٔ خوب (عناصر) مهمتر است يا خوب سازمان دادن (ساخت) اين عناصر؟ برلو اين بحث را مشابه همان دور باطل مرغ اول بهوجود آمد يا تخممرغ مىداند. |
باز مىگرديم به کلمهٔ آدم. فرض کنيد جملهاى داشته باشيم مثل: برخى آدمها کوتاه قد هستند. اين بار کلمهٔ آدم خود يک عنصر مىشود مثل عناصر ديگرى چون کوتاه، قد و... حال وقتى صحبت از جمله مىکنيم در واقع به ساخت اشاره کردهايم. |
قبلاً دربارهٔ کلمهٔ درخت بحث کرديم، حال به کلمهٔ جنگل از ديد برلو توجه کنيد: 'يک عنصر از جنگل کدام است، بىشک يک درخت. به اين ترتيب اين بار جنگل يک ساخت است و درخت عنصر. به همين ترتيب ساقه عنصر و درخت ساخت مىشود و موضوع را همچنان مىتوان تعميم داد. |
حتى خود حرف آ مىتواند يک ساخت محسوب شود. در واقع شرايطى که زبان لبها و غيره قرار مىگيرند عناصر آن ساخت محسوب مىشوند. |
اينکه در چه سطحى به عنصر يا ساخت توجه کنيم بستگى به هدف و سطح تجزيه و تحليل ما دارد. اما بايد توجه کنيم که در پيام نمىتوانيم عنصر بدون ساخت يا ساخت بدون عنصر داشته باشيم. اينها هر دو با هم هستند. |
به همين ترتيب پيام يک ساخت است مرکب از عناصرى چون کد، محتواء و نحوهٔ ارائه عناصر و ساخت با هم هستند و نمىتوان دربارهٔ ساخت بدون عنصر يا عنصر بدون ساخت فکر کرد. (Berlo,1960,pp54-55) |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست